مراد از اهل‌بیت در حدیث ثقلین

نسخهٔ تاریخ ‏۷ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۱۳ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه')
سؤال

در مورد تطبیق اهل بیت(ع) با چهارده معصوم مطابق حدیث الثقلین را توضیح دهید؟

اهل بیت در روایت متواتر ثقلین در منابه روایی شیعه و اهل سنت بیان شده است. مطابق نقل راویان روایت، مراد از اهل بیت در این‌جا ائمه دوازده‌گانه است و بر این مطلب در روایات تاکید شده است.

حدیث ثقلین

یکی از حدیث‌هایی که بین شیعه و سنی متواتر است و تواتر معنوی و لفظی دارد، حدیث ثقلین است؛ متن روایت چنین است: «قال رسول الله صلی‌الله علیه و آله إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران مي‌گذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين آب خوش‌گوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد.»[۱] ثقل به معنای شیء وزین و سنگینی یا شیء نفیس و گرانبها بوده و ثقلان به معنای جن و انس هم آمده‌ است.[۲]

مراد از اهل بیت در روایات

روایات زیادی وجود دارد که دلالت بر این دارند که مراد از اهل بیت و عترت ائمه دوازده‌گانه هستند. در روایتی از امام علی(ع) درباره سخن پیامبر(ص) که فرمود: «من بین شما دو شیء گرانبها می‌گذارم «مَنِ العِترَه؛ عترت کیست؟» آن حضرت فرمود: من، حسن، حسین و امام‌های نه‌گانه از فرزندان حسین(ع) که نهم آنها مهدی و قائم آنان است، اینان از قرآن کتاب خدا، و قرآن از آنان جدا نمی‌شود تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.»[۳] در حدیث دیگر پیامبر(ص) فرمود: «ائمه و امام‌های بعد از من دوازده نفرند، نه تن از آن‌ها از فرزندان حسین(ع) هستند که نهم آن‌ها قائم(عج) آن‌ها است، سپس فرمود: بیدار باشید، اهل بیت من در بین شما هم چون کشتی نوح را مانَد که هر کس در آن وارد شود نجات می‌یابد و هر کس از آن تخلف کند غرق و هلاک می‌شود.»[۴] در کتب اهل سنت نیز آمده‌ است که پیامبر(ص) فرمود: «یکونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَهً؛ خلفای بعد از من دوازده نفر هستند»[۵] ولی در مصداق این دوازده نفر اختلاف وجود دارد.

همراه بودن اهل بیت(ع) و قرآن

در مورد همراه بودن قرآن با اهل بیت و بالعکس تعبیرهای مختلفی بیان شده است:

  • از هم جدا نیستند یعنی یک حقیقتند در دو جلوه؛ امام علی(ع) درباره قرآن چنین فرمود: «قرآن حبل متین، نور مبین، صراط مستقیم، شفای نافع، نجات دهنده و نگهدارنده کسانی است که به آن تمسک کند.»[۶] و فرمود: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد … قرآن بحری است که کسی به قعرش نرسد، راهی است که رونده آن گمراه نگردد، شعله‌ای است که نور آن تاریک نشود.»[۷]

قرآن خود را هدایت‌گر مردم[۸] و هدایت کننده متقین[۹] معرفی می‌کند. شبیه همین تعبیرات را در مورد ائمه نیز داریم. امام باقر(ع) فرمود: آل محمد(ص) صراط خداوند می‌باشند[۱۰] و فرمود: «ما حبل خدائیم و ما هدایت کننده مردم هستیم.»[۱۱] رسول خدا در مورد اهل بیت فرمودند: «اهل بیت من ستارگان می‌باشند.»[۱۲] در زیارت جامعه نیز بیان شده «شما فرودگاه وحی، معدن رحمت حق، خزانه‌دارهای دانش، پیشوایان امت‌ها … چراغ‌های شب تار، حجت‌های بالغه خدا هستید.»[۱۳] بنابراین اهل بیت و قرآن در هدایت و نورانیت و صراط و حبل و حق بودن و … مثل یکدیگرند. می‌توان گفت: قرآن کتاب و امام صامت الهی و ائمه کتاب ناطق الهی هستند.

  • مراد این است که در تمسک و پیروی کردن از هم جدا نیستند؛ استاد مرتضی مطهری می‌گوید: «اینکه پیامبر فرمود: این دو تا از هم جدا نمی‌شوند مقصود این نیست که این‌ها خودشان راهشان را از هم جدا نمی‌کنند از هم قهر نمی‌کنند و بین آنها اختلاف و جنگ و جدال پیدا نمی‌شود، مقصود این است که در تمسک، این‌ها از یکدیگر تفکیک نمی‌پذیرند هر که بخواهد «حسبُنا کتابُ الله» بگوید‍، چنانچه که عمر در صدر اسلام گفت، یا بگوید اهل بیت ما را کافی است … و بخواهند به این وسیله میان آن‌ها تفکیک کنند بدانند که میسر نیست، انحراف و انحطاط مسلمین از آن‌جا شروع شد که میان این دو خواستند تفکیک کنند».[۱۴]

چنان‌که قرآن جاودانه است، اهل بیت نیز همیشه حضور دارند، همان‌گونه که قرآن عمر جاودان و ابدی دارد و تا قیامت راهنمای مسلمین است و آن‌ها مأمور به تمسک بدان هستند از میان اهل بیت نیز فردی همواره باید وجود داشته باشد تا مسلمین به او تمسک پیدا کنند و از گمراهی نجات یابند. چون معنی ندارد که تمسک به قرآن جاودانه باشد و تمسک به اهل بیت فقط در یک زمان محدود باشد در این صورت تمسک به این دو وجود نخواهد داشت.

  • معیت و همراه بودن واقعی مراد است؛

الف. همراه بودن ظاهری یعنی در هر زمان از دوران نزول قرآن تا روز قیامت که فردی از اهل بیت(ع) باید با قرآن باشد و در نهایت باهم در قیامت به محضر پیامبر برسند.

ب. این همراهی ظاهری باید با همراهی باطنی باشد، یعنی قرآن بیانگر تمام عقاید، افکار، اخلاق عبادی و شئون اهل بیت(ع) باشد و اهل بیت هم بیانگر و مفسر قرآن و مبین آن باشند.

ج. آن اهل بیتی که در هر عصر در کنار قرآن است باید معصوم باشد، زیرا همراهی مطلق چنین اقتضایی دارد و یک گناه باعث می‌شود معیت دائمی با قرآن صدق نکند.

د. با توجه به نکته قبلی از حدیث ثقلین استفاده می‌شود که از زمان رحلت پیامبر تا روز قیامت یک نفر معصوم از اهل بیت در کنار قرآن باشد.[۱۵]

بنابراین مراد از عترت و اهل بیت(ع) ائمه دوازده‌گانه یعنی علی(ع) و حسن(ع) و حسین(ع) و نه فرزند او می‌باشند و معنای همراه بودن قرآن و اهل بیت این است که این دو یک حقیقت‌اند در دو جلوه. قرآن امام صامت و ساکت و اهل بیت کتاب ناطق الهی هستند.


برای مطالعه بیشتر

  • امامت و رهبری، استاد مرتضی مطهری (انتشارات صدرا) ص۳۴–۴۰ و ص۸۳–۸۴.
  • ولایت وامامت، هادی نجفی، ص۱۴۵–۱۵۱.
  • بررسی مسائل کلی امامت، ابراهیم امینی، تمام کتاب.


منابع

  1. محمدبن حسن عاملی، اثبات الهداه، قم، مطبعه العلمیه، ج۱، ص۵۶۸.
  2. المنجد، بیروت، دارالمشرق، ص۷۲–۷۳ و اثبات الهداه، با پنج عبارت و طریق ج۱، ص۵۶۸ و ص۵۷۱ و ص۶۹۳ و ص۵۲۹ و ۵۶۲؛ و ابی جعفر صدوق، معانی الاخبار، تهران، مطبعه الحیدری، مکتبه الصدوق، ص۹۵؛ و فیروزآبادی، سید مرتضی، فضایل الخمسه، بیروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۲ق، ج۵۲۲–۶۳؛ ابوالحسین علم‌بن الحجاج القثیری، صحیح مسلم به شرح النودی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق، ج۱۵، ص۱۷۹؛ و خوارزمی، مناقب خوارزمی، با مقدمه محمد رضا مولوی خِرسان، تهران، مکتبه نینوا الحدیثه، ص۲۲۲؛ و محمدبن عیسی ترمذی، صحیح ترمذی، مطبعه بولاق، ۱۲۹۲، ج۲، ص۳۰۸.
  3. معانی الاخبار، ص۹۰.
  4. صابری، علیرضا، الحکم الزاهره، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷۸؛ و صافی، لطف الله، منتخب الاثر، تهران، مکتبه الصدر طهران، ص۸۳.
  5. علی متقی هندی، کنز العمال، بیروت مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۵ق، ۱۹۸۵م، ج۱۱، ص۶۳۹.
  6. سبط ابن الجوزی، تذکره الخواص، بیروت، مؤسسه اهل البیت، ص۱۴۳.
  7. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، پارسایان، ۱۳۷۹، ص۲۱۹، خ۱۹۸.
  8. بقره/۱۸۵.
  9. الحکم الزاهره، ج۲، ص۶۹. روایت ۲۵۰۵.
  10. الحکم الزاهره، ج۲، ص۷۰، روایت ۲۵۱۱.
  11. الحکم الزاهره، ج۲، ص۷۰، روایت ۲۵۰۸.
  12. الحکم الزاهره، ج۲، ص۷۰، روایت ۲۵۱۱.
  13. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، قم، انتشارات مطبوعاتی، چاپ سوم، ۱۳۷۷، ص۹۰۱، زیارت جامعه کبیره.
  14. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۶۴، ص۳۶.
  15. مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان، پیام قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ دوم، ج۹، ص۷۵–۷۶.