مراد از اهل‌بیت در حدیث ثقلین

نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۵ توسط Rahmani (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

در مورد تطبیق اهل بیت النبی ـ صلی‌الله علیه و آله ـ (طبق حدیث الثقلین) با ۱۴ معصوم که آن‌ها همان همراهان واقعی قرآنند که از هم جدا نمی‌شوند تا … توضیح دهید؟

یکی از حدیث‌هایی که بین شیعه و سنی متواتر و یقین آور است (تواتر معنوی بلکه تواتر لفظی دارد) حدیث ثقلین می‌باشد که متن آن به این صورت است: «قال رسول الله ـ صلی‌الله علیه و آله ـ انّی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لنْ تضلّوا ما تمسکتم بهما».[۱] پیامبر ـ صلی‌الله علیه و آله ـ فرمود: (من از میان شما می‌روم) و دو شیء گرانبها و وزین را در بین شما باقی می‌گذارم که عبارت است از قرآن و عترت یعنی اهل بیت من هرگاه به آن دو چنگ بزنید و تمسک کنید هرگز دچار انحراف و گمراهی نخواهید شد. در بعضی از مصادر آمده‌است که تا روز قیامت از هم جدا نمی‌شوند از این ترجمه معنای ثقلان هم روشن شد که به معنای شیء وزین و سنگینی یا شیء نفیس و گرانبها و ثقلان به معنای جن و انس هم آمده‌است.[۲] در پاورقی به بعضی از مدارک حدیث اشاره شده‌است.[۳]

پس از این مقدمه، پاسخ باید در دو قسمت بیان شود: ۱. مراد از اهل بیت و عترت چه کسانی می‌باشند؟ ۲. معنای همراه بودن اهل بیت با قرآن چیست؟

در مورد قسمت اول، روایات زیادی داریم که دلالت دارند بر این که مراد از اهل بیت و عترت ائمه دوازده‌گانه می‌باشد. در روایتی می‌خوانیم که «از حضرت علی (ع) دربارهٔ سخن رسول خدا – صلی الله علیه و آله - که فرمود: من بین شما دو شیء گرانبها می‌گذارم «من العتره» عترت کیست (و چه کسانی می‌باشند)؟ آن حضرت فرمود: من، حسن، حسین و امام‌های نه‌گانه از فرزندان حسین (ع) که نهم آنها مهدی و قائم آنان می‌باشد، اینان از قرآن کتاب خدا، و قرآن از آنان جدا نمی‌شود تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.[۴] در حدیث دیگر پیامبر اسلام ـ صلی‌الله علیه و آله ـ فرمود: «ائمه و امامهای بعد از من دوازده نفرند، نه تن از آن‌ها از فرزندان حسین (ع) اند که نهم آن‌ها قائم (عج) آن‌ها می‌باشد، سپس فرمود: بیدار باشید، اهل بیت من در بین شما هم چون کشتی نوح را مانَد که هر کس در آن وارد شود نجات می‌یابد و هر کس از آن تخلف کند غرق و هلاک می‌شود.[۵] در کتب اهل سنت هم آمده‌است که پیامبر ـ صلی‌الله علیه وآله ـ فرمود: «یکون بعدی اثنا عشر خلیفه»[۶] خلفای بعد از من دوازده نفر می‌باشند ولی در مصداق این دوازده نفر اختلاف وجود دارد.

در مورد قسمت دوم همراه بودن قرآن با اهل بیت و بالعکس را با تعبیرهای مختلفی می‌توان بیان نمود:

۱. از هم جدا نیستند یعنی یک حقیقتند در دو جلوه. علی (ع) دربارهٔ قرآن چنین فرمود: قرآن حبل متین، نور مبین، صراط مستقیم، شفای نافع، نجات دهنده و نگهدارنده کسانی است که به آن تمسک کند.[۷] و فرمود قرآن نوری است که خاموشی ندارد … قرآن بحری است که کسی به قعرش نرسد، راهی است که رونده آن گمراه نگردد، شعله‌ای است که نور آن تاریک نشود.[۸]

قرآن دربارهٔ خود را هدایت‌گر مردم[۹] و هدایت کننده متقین[۱۰] معرفی می‌کند. شبیه همین تعبیرات را در مورد ائمه نیز داریم. امام باقر (ع) فرمود: آل محمد ـ صلی‌الله علیه وآله ـ صراط خداوند می‌باشند[۱۱] و فرمود، ما حبل خدائیم و ما هدایت کننده مردم هستیم.[۱۲] رسول خدا ـ صلی‌الله علیه وآله ـ در مورد اهل بیت فرمودند: اهل بیت من ستارگان می‌باشند.[۱۳] در زیارت جامعه می‌خوانیم «شما فرودگاه وحی، معدن رحمت حق، خزانه‌دارهای دانش، پیشوایان امتها … چراغهای شب تار، حجت‌های بالغه خدا هستید.[۱۴] بنابراین اهل بیت و قرآن در هدایت و نورانیت و صراط و حبل و حق بودن و … مثل همند در یک‌کلام، می‌توان گفت: قرآن کتاب و امام صامت الهی و ائمه کتاب ناطق الهی می‌باشند.

۲. مراد این است که در تمسک و پیروی کردن از هم جدا نیستند، استاد مرتضی مطهری می‌گوید: «اینکه پیغمبر فرمود: این دو تا از هم جدا نمی‌شوند مقصود این نیست که اینها خودشان راهشان را از هم جدا نمی‌کنند از هم قهر نمی‌کنند و بین آنها اختلاف و جنگ و جدال پیدا نمی‌شود، مقصود اینست که در تمسک، این‌ها از یکدیگر تفکیک نمی‌پذیرند هر که بخواهد «حسبُنا کتابُ الله» بگوید‍، چنانچه که عمر در صدر اسلام گفت، یا بگوید اهل بیت ما را کافی است … و بخواهند به این وسیله میان آن‌ها تفکیک کنند بدانند که میسر نیست انحراف و انحطاط مسلمین از آن‌جا شروع شد که میان ایندو خواستند تفکیک کنند».[۱۵]

  1. هم‌چنان‌که قرآن جاودانه است، اهل بیت هم همیشه حضور دارند، همانگونه که قرآن عمر جاودان و ابدی دارد و تا قیامت راهنمای مسلمین است و آن‌ها مأمور به تمسک بدان هستند از میان اهل بیت نیز فردی همواره باید وجود داشته باشد تا مسلمین به او تمسک پیدا کنند و از گمراهی نجات یابند. چون معنی ندارد که تمسک به قرآن جاودانه باشد و تمسک به اهل بیت فقط در یک زمان محدود باشد در این صورت تمسک به این دو وجود نخواهد داشت.
  2. احتمال چهارم این است که معیت و همراه بودن واقعی مراد باشد با این بیان:

الف. همراه بودن ظاهری در هر زمان از زمان نزول قرآن تا روز قیامت که فردی از اهل بیت (ع) باید با قرآن باشد و در نهایت باهم در قیامت به محضر پیامبر برسند

ب. این همراهی ظاهری باید با همراهی باطنی باشد، یعنی قرآن بیانگر تمام عقاید، افکار، اخلاق عبادی و شئون اهل بیت (ع) باشد و اهل بیت هم بیانگر و مفسر قرآن و مبین آن باشد.

ج. آن اهل بیتی که در هر عصر در کنار قرآن است باید معصوم باشد، زیرا همراهی مطلق چنین اقتضایی دارد و یک گناه باعث می‌شود معیت دائمی با قرآن صدق نکند.

د. با توجه به نکته قبلی از حدیث ثقلین استفاده می‌شود که از زمان رحلت پیامبر تا روز قیامت یک نفر معصوم از اهل بیت در کنار قرآن باشد.[۱۶]

هـ. حدیث مذکور را که اهل سنت هم نقل کرده‌اند جز بر مبنای امامیه به هیچ طریق دیگری قابل تصحیح نیست، چون بنابر قول آن‌ها خلفای دوازده‌گانه همه از دنیا رفته‌اند.

در نتیجه:

مراد از عترت و اهل بیت (ع) ائمه دوازده‌گانه یعنی علی (ع) و حسن (ع) و حسین (ع) و نه فرزند او (ع) می‌باشند و معنای همراه بودن قرآن و اهل بیت این است که این دو یک حقیقت اند در دو جلوه. قرآن امام صامت و ساکت و اهل بیت کتاب ناطق الهی می‌باشند، هر دو نورند، هر دو هدایتگر، هر دو صراط و حبل متین الهی و می‌شود این مراد باشد که در تمسک این دو از هم جدا نمی‌شوند یا هر دو همیشه جاودانند و در جامعه و بین بشریت حضور دائمی دارند.


برای مطالعهٔ بیشتر

۱ـ امامت و رهبری، استاد مرتضی مطهری (انتشارات صدرا) ص۳۴–۴۰ و ص۸۳–۸۴.

۲ـ ولایت وامامت، هادی نجفی، ص۱۴۵–۱۵۱.

۳ـ بررسی مسائل کلی امامت، ابراهیم امینی، تمام کتاب.


منابع

  1. محمدبن حسن عاملی، اثبات الهداه، قم، مطبعه العلمیه، ج۱، ص۵۶۸.
  2. المنجد، بیروت، دارالمشرق، ص۷۲–۷۳.
  3. مدارک شیعه ر.ک. اثبات الهداه، همان، با پنج عبارت و طریق ج۱، ص۵۶۸ و ص۵۷۱ و ص۶۹۳ و ص۵۲۹ و ۵۶۲؛ و ر.ک. ابی جعفر صدوق، معانی الاخبار، تهران، مطبعه الحیدری، مکتبه الصدوق، ص۹۵؛ و ر.ک. فیروزآبادی، سید مرتضی، فضایل الخمسه، بیروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۲ق، ج۵۲۲–۶۳؛ مدارک اهل سنت ر.ک. ابوالحسین علم‌بن الحجاج القثیری، صحیح مسلم به شرح النودی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق، ج۱۵، ص۱۷۹؛ و ر.ک. خوارزمی، مناقب خوارزمی، با مقدمه محمد رضا مولوی خِرسان، تهران، مکتبه نینوا الحدیثه، ص۲۲۲؛ و ر.ک. محمدبن عیسی ترمذی، صحیح ترمذی، مطبعه بولاق، ۱۲۹۲، ج۲، ص۳۰۸.
  4. معانی الاخبار، همان، ص۹۰.
  5. صابری، علیرضا، الحکم الزاهره، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷۸؛ و صافی، لطف الله، منتخب الاثر، تهران، مکتبه الصدر طهران، ص۸۳.
  6. علی متقی هندی، کنز العمال، بیروت مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۵ق، ۱۹۸۵م، ج۱۱، ص۶۳۹.
  7. سبط ابن الجوزی، تذکره الخواص، بیروت، مؤسسه اهل البیت، ص۱۴۳.
  8. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، پارسایان، ۱۳۷۹، ص۲۱۹، خ۱۹۸.
  9. بقره/۱۸۵.
  10. الحکم الزاهره، همان، ج۲، ص۶۹. روایت ۲۵۰۵.
  11. همان، ص۷۰، روایت ۲۵۱۱.
  12. همان، روایت ۲۵۰۸.
  13. همان، ص۷۰، روایت ۲۵۱۱.
  14. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، قم، انتشارات مطبوعاتی، چاپ سوم، ۱۳۷۷، ص۹۰۱، زیارت جامعه کبیره.
  15. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۶۴، ص۳۶.
  16. ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان، پیام قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ دوم، ج۹، ص۷۵–۷۶.