مراحل رسیدن به یقین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{س...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}


{{سوال}}
{{سوال}}
انسان برای داشتن حالات خوش با  خداوند چه باید بکند؟چگونه می توان این حالات را حفظ کرد؟
برای رسیدن به مرتبه یقین چه مراحلی را باید گذراند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قرآن کريم مي فرمايد: {{قرآن|و نفس وما سواها فالهمها فجورها و تقواها، قد افلح من زكاها و قد خاب من دساها.}}<ref>شمس/ ۷ ـ ۱۰.</ref>
«قسم به نفس و آنكه او را نيكو ساخت، سپس پليدكاري و پرهيز كاري را به آن الهام كرد، كه هر كس آن را پاك گردانيد، قطعاً رستگار شد و هر كه آلوده اش ساخت، قطعاً زيانكار گرديد.»
در بسياري از آموزه هاي ديني، از جمله آيات فوق استفاده مي شود كه نفس انسان، هم استعداد ترقي و تكامل، و هم استعداد سقوط و تنزل دارد. اگر نيازهاي حقيقي آن را دريافته و به تزكيه آن پرداختيم، رشد مي كند و بارور مي شود، و اگر آن را وا نهیم، رو به ضعف و سستي نهاده، فاسد مي گردد.
در اين ميان همه انسان ها به طور فطري طالب كمال هستند. هيچ انساني نيست كه نقص وجودي را خوش بدارد، بلكه به طور فطري و غريزي به دنبال آن است كه روز به روز كامل تر شود، اين علاقه و ميل فطري به كمال، موهبتي است كه خداي متعال در وجود انسان قرار داده و يكي از نعمت هاي بزرگ الهي است كه عامل حركت و فعاليت اوست و اگر اين ميل نباشد و يا ضعيف شود، خمودي و بي حاصلي آدمي را فرا مي گيرد.<ref>ر.ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، تفسير آيه الكرسي.</ref>
كمال، مصاديق مختلفي دارد كه برخي از آنها، به قدري روشن و واضحند كه هيچ انساني در كمال بودن آنها، ترديد ندارد، علم از جمله اين موارد است و بي ترديد همه انسان ها از ناداني متنفرند؛ گرچه بسياري از آنان هيچ گاه در رفع آن تلاش لازم را نمي كنند- از ديگر اموري كه انسان به طور فطري طالب آن است، « سعادت» است. همه انسان ها بالفطره طالب خوشي بوده و از بدبختي و ابتلاء به گرفتاري گريزانند. اما سعادت حقيقي چيست؟ چگونه و از چه راهي حاصل مي شود؟ به چه صورت مي توان آن را حفظ كرد؟
اديان و مكاتب مختلف، در طول تاريخ، بر اساس بينش و نگرش خود، هر كدام سعادت را به گونه اي تعريف كرده و راهي را به سوي آن معرفي نموده اند. دين مبين اسلام- و بسياري از اديان ديگر الهي ـ كمال نهاني و سعادت آدمي را در « قرب به خدا» معرفي كرده اند. بايد توجه داشت كه تا دست كم، مرتبه نازلي از قرب به خداي متعال در خود ما پيدا نشود، حقيقت اين معنا بر ما مخفي خواهد ماند.<ref>ر.ك: مصباح يزدي، محمد تقي، به سوي او، قم، انتشارات موسسه امام خميني (ره)، ۱۳۸۱، ص ۱۹۰ ـ ۲۰۰.</ref>
نگارا مردگان از جان چه دانند
كلاغان قدر تابستان چه دانند «مولوي»
هر كسي دست كم يك بار در دعا، نيايش و يا عبادت خاصي، طعم شيرين و لذت بخش ارتباط صميمانه و نزديك با خدا را تجربه كرده باشد، مي داند كه اين لذت وصف ناشدني، با هيچ لذت و ثروتي قابل معاوضه و مقايسه نيست.
از جمله مهمترين وظايف پيامبران الهي، اين بوده است كه مصاديق كمال و مسير سعادت را به انسان نشان دهند و پرتگاه ها و موانع اين مسير را به او تذكر دهند، تا از ورطه هلاكت و نابودي نجات يابد. در اين ميان شياطين مختلف، رهزن اين راه سختند كه همواره او را به پرتگاه شك و ترديد و ناداني مي كشانند و جام هاي سموم مختلف را با رنگ و بوي جذاب به او مي نوشانند، تا از اوج گرفتن و رسيدن به كمال باز ماند.
بسياري از ما انسان ها، به لحاظ فطرت الهي و علاقه مندي به دستورات دين، مايليم همواره در مسير كمال باقي بمانيم و از وسوسه هاي شياطين و نفس دور باشيم؛ اما متاسفانه مي بينيم كه گاهي در جذبه لذت بخش ارتباط با خدا قرار مي گيريم و وقتي ديگر، دل خسته و ناتوان، آن حال ملكوتي را از دست مي دهيم و بوستان روح افزاي انس با محبوب بي همتا گم مي شود. (‌البته در واقع ما گم مي شويم).
واضح است كه از قوانين حاكم برجهان خلقت، قانون علت و معلول است كه بر اساس آن، هر چيزي كه معلول باشد، داراي علت خاص به خويش است. از اين رو هر دو حالت ما معلول علت هاي خود هستند؛ به اين معني كه هم حالت خوش جذبه (ارتباط نزديك و لذت بخش با خدا) معلول علت خاص به خود است و هم از دست دادن آن و دردها و زجرهائي كه در پي اين از دست دادن براي ما حاصل مي شود؛ پس اگر علت حالت هاي معنوي و سعادت آفرين را بدانيم و آن را تقويت كنيم، در نتيجه مي توانيم به دوام آن حالت ها و تقويت روحيه معنوي خويش كمك كنيم و همين طور اگر علت از دست دادن آن حالت هاي روحاني را بدانيم، با كاستن و حتي به ياري خداوند، برطرف كردن آن ها به سلامتي روحي و معنوي خود كمك كرده ايم.
ايمان و عمل صالح از جمله چيزهايي است كه خداوند متعال آنها را از ما مطالبه كرده و شرط رسيدن به كمال و سعادت بشر دانسته است.<ref>همان، ‌ص ۱۹۵.</ref> اين دو مفهوم در قرآن كريم در بسياري از موارد، در كنار هم ذكر شده اند و بر تلازم آنها با يكديگر تاكيد گرديده است به عنوان نمونه:
و كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، مژده ده كه ايشان را باغهايي خواهد بود كه از زير (درختان) آنها جوي ها روان است.<ref>بقره/ ۲۵.</ref>
و كساني كه كارهاي شايسته كنند، چه مرد باشد يا زن، در حالي كه مؤمن هستند، آنان داخل در بهشت مي شوند.<ref>نساء/ ۱۲۴.</ref>
كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند، خوشا به حالشان، و خوش سرانجامي دارند.<ref>رعد/ ۲۹.</ref>


كساني كه ايمان آورده  و كارهاي شايسته كرده اند، (بدانند كه) ما پاداش كسي را كه نيكوكاري كرده است، تباه نمي كنيم.<ref>كهف/ ۳۰.</ref>
یقین دارای دو مرحله «یقین حصولی» و «یقین حضوری» است. برای رسیدن به یقین حصولی، مطالعه، تحقیق و تحلیل آن بر اساس برهان‌های [[عقل|عقلی]] کافی است؛ ولی یقین حضوری که به معنای شهودِ حقایق پنهان عالَم است با «افزایش [[ایمان]]» و «[[بندگی|بندگیِ]] خدا در همه حالات زندگی»، به دست می‌آید.  


اين دو به شكل خاصي، با هم پيوند خورده اند، به گونه اي كه تقويت هر كدام، موجب تقويت ديگري و تضعيف هر يك موجب تضعيف ديگري است.
برای افزایش ایمان، به [[حیا]]، ترجیح [[آخرت]] بر [[دنیا]]، [[اخلاص]] و [[صبر]] بر مصیبت‌ها سفارش شده است. مراد از بندگیِ خدا، زندگی بر مدار بندگی است؛ به گونه‌ای که همه اعمال و حالات انسان برای [[رضایت خدا]] باشد. برای تقویت این حالت، کمک گرفتن از بندگی‌های خاص مانند [[نماز]] و [[روزه]]، تأثیرگذار دانسته شده است.


تقويت ايمان، علاوه بر انجام اعمال صالح خالصانه، نياز به آموختن مباني ديني دارد و هر چه آگاهي افزون تري نسبت به خداوند و دين داشته باشيم، مي توان انتظار ايماني محكم تر داشت. سپر آگاهي مي تواند بسياري از آسيب ها  را از ايمان ما دور بدارد، البته به شرط آنكه به آگاهي خود عمل كنيم.
==مراحل یقین==
یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد که برخی از آنها چنین است:


آنچه انسان را در مسير قرب الي الله به پيش مي برد و روح او را به خدا نزديك مي گرداند، «عمل صالح» است. عمل صالح، عملي است كه «رضايت خداوند» در آن است و در اصطلاح قرآن، به عملي گفته مي شود كه هم نفس عمل، خوب است و هم فرد آن را به قصد تقرب به خدا و جلب رضايت الهي انجام مي دهد. اين چنين عملي است كه به انسان تعالي مي بخشد و او را در نردبان كمال بالا مي برد و در فرهنگ اسلامي و قرآني به آن «عبادت» مي گويند. در اين اصطلاح، عبادت فقط به نماز و روزه و حج و نظاير آنها گفته نمي شود، بلكه چنانچه گذشت، هر عملي كه ذاتاً كاري شايسته و خوب بوده و براي رضايت الهي انجام گيرد، عبادت خواهد بود و در آيه‌ شريفه : «ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون؛ جن و انس را نيافريديم جز براي آنكه عبادت كنند.<ref>ذاريات/ ۵۶.</ref> همين معنا مورد نظر است؛ يعني انسان را نيافريديم جز براي آن كه با انجام اعمال نيكي كه به قصد جلب رضايت من انجام مي دهد، به من تقرب پيدا كند.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، به سوي او، ص ۱۹۳.</ref>
===یقین حصولی===
نخستین مرحله یقین، یقین حصولی است که با تحقیق و تفکر به دست می‌آید. مطالعه کتاب‌های خداشناسی و تحلیل آنها بر اساس برهان‌های عقلی، می‌تواند انسان را به یقین حصولی برساند. این یقین، نیاز به گذراندن مقامات روحانی ندارد و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق، به این مرحله برسد.  


و اما آنچه آدمي را از رسيدن به هدف و سعادت باز مي دارد و از بهشت ارتباط با محبوب بي نظير، دور مي كند،  غفلت است. اين امر را مي توان از آيه شريفه ۱۷۹ سوره‌ اعراف دريافت كه مي فرمايد: «و در حقيقت بسياري از جنيان و آدميان را براي دوزخ آفريديم؛ (چرا كه) قلب هايي دارند كه با آن (حقايق را) درك نمي كنند و چشم هائي كه با آنها (حقايق را) نمي بينند و گوشهائي كه با آن (حقايق را) نمي شنوند. آنان همانند چهارپايان، بلكه گمراه ترند. آنان همان غافل ماندگانند.»
یقین در این مرحله، علم بدون [[شک]] است؛ برای نمونه، فرد مطمئن می‌شود گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیر ممکن است که صحیح نباشد.<ref>نگاه کنید به ابن سینا، شیخ الرئیس ابوعلی، برهان شفا، ترجمه دکتر مهدی قوام صفری، تهران، انتشارات فکر روز، ۱۳۷۳ش، ص۱۵، و نیز طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش، چاپ پنجم، ج۲، ص۲۴۸.</ref> این یقین پایه [[ایمان]] دانسته شده است<ref>احادیثی از امام علی(ع). نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۳.</ref> و بدون چنین یقینی ایمان و بلکه [[اسلام]] آوردن هم ممکن نیست.<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۳، حدیثی از امام علی(ع).</ref>


غافلان كساني هستند كه نمي انديشند از كجا آمده اند، و به كجا مي روند و از چه راهي بايد بروند، غفلت از آغاز (مبداء) و انجام (معاد) و راه بين اين آغاز و انجام، آنان را به ورطه اي مي اندازد كه هم سنگ حيوانات و بلكه پست تر از حيوان مي گردند.
===یقین حضوری===
یقین حضوری در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار داشته<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۳، حدیثی از امام صادق(ع)؛ و نیز احادیثی از امام رضا(ع) و امام علی(ع)، ص۳۷۱۴.</ref> و با آن، فرد می‌تواند حقایق پنهانِ عالَم را شهود نماید.<ref>بر اساس آیه ۷۵ سوره انعام و نیز نگاه کنید به طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش، چاپ پنجم، ج۶، ص۱۸۶؛ و نیز بنگرید به آیات پایانی سوره تکاثر: «لو تعلمون علم الیقین، لترون الجحیم، ثم لترونها عین الیقین.»</ref> چنین یقینی کمیاب دانسته شده است.<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۴.</ref>


منشاء هر آفتي كه از بيرون دامن گير ما مي شود، غفلت درون ماست و اگر در درون ما قلعه اعتقاد و التفات وجود داشته باشد،‌ آسيبي به ما نمي رسد؛ كسي كه از پديده هاي درون خود غافل باشد؛ از درك موضوعات اخلاقي عاجز است و آن گاه از تشخيص احكام اخلاقي آن ها هم ناتوان است و در اين صورت ناخواسته به دام گناه مي افتد. به همين جهت، دستور پرهيز از غفلت به ما داده اند.<ref>جوادي آملي، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، قم، نشر اسراء، چاپ اول، ص ۲۶.</ref> امام صادق (ع) مي فرمايد: « از غفلت بپرهيزيد؛ زيرا به زيان جان شماست.»
==عوامل افزایش یقین==
برخی از عوامل افزایش یقین عبارتند از:


براي پيمودن مسير تكامل، اولين گام اين است كه انسان از غفلت بيرون آيد و بفهمد در كجاست؟ چه كسي است و براي چه او را آفريده اند و چه كاري بايد انجام دهد؟ انسان تا هنگامي كه غرق در لذت هاي مادي است و تمام توجه و حواسش به شهوت و شكم و غرور و خودستايي است، راه به جايي نمي برد. چنين انساني اگر رتبه اش عالي باشد، حداكثر در حد حيوانات است. براي خارج شدن از حد حيوانيت و ورود به حريم انسانيت، بايد پرده هاي تاريك غفلت را در نورديد و از مرز غافلان به حريم ذكر و آگاهي و توجه بار يافت.  
===افزایش ایمان===
افزایش ایمان باعث افزایش یقین می‌شود. در روایات [[اهل بیت(ع)]] عواملی برای افزایش ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ [[ترس|نترسیدن]] از ملامت دیگران، [[ریا]] نکردن، ترجیح [[آخرت]] بر [[دنیا]]، [[حیا]]، [[حسن خلق|خوش‌خلقی]]، [[صبر]] بر مصیبت‌ها و [[راست‌گویی]].<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۶.</ref> در [[قرآن]] نیز، خواندن آیات قرآن، جزو عوامل افزایش ایمان ذکر شده است.<ref>انفال:۲.</ref>


==نتيجه اين كه  ==
===بندگی===


آن چه شما را وامي دارد تا نسبت به خداي خويش- كه برترين محبوب آدميان است- عشق بورزيد و مشتاق دوستي و محبت او باشيد، از يك سو مربوط به فطرت خداجو و ايمان قلبي شما و نيز اعمال صالحي كه در راستاي فطرت و ايمان خويش انجام داده ايد مي باشد و از سوي ديگر، بازتاب محبتي است كه خداي متعال به تمام بندگانش دارد ـ و هر چه بنده اي صالح تر و با ايمان تر باشد محبوب تر خواهد شدـ و اين محبت باعث مي شود، ما جذب شويم و اگر با كنار زدن غفلت ها و انجام عبادات، لطافت روحي كافي را به دست آورده باشيم، اين گرماي محبت را بيشتر خواهيم يافت.
با توجه به آیه {{قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ|ترجمه=و پروردگارت را عبادت کن تا به یقین برسی|سوره=حجر|آیه=۹۹}} یکی از راه‌های رسیدن به یقین، [[عبادت]] و [[بندگی]] است. مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار بندگی است؛<ref group="یادداشت">با توجه به آیه {{قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ|ترجمه=و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند|سوره=ذاریات|آیه=۵۶}}که درآن عبادت هدف خلقت ذکر شده است.</ref> چنان‌که بردگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و اعمال آنها برای ارباب‌شان بوده است. بندگی در برابر خداوند نیز، به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در همه حالات خود، برای خدا باشد و [[رضایت خدا|رضایت]] او را بخواهد.


اما غفلت هاي گوناگون و احياناً معصيت خداوند و نيز افكار پريشان، (‌از اوهام و خيالات خود گرفته تا القاء انديشه هاي شبهه آلود و شك آفرين افراد يا كتب) باعث مي شوند كه از پرواز به سوي ملكوت انسانيت بازمانيم و يا سقوط كنيم و زماني كه از خواب غفلت چشم باز كنيم، خود را با تني خسته و قلبي ملول مي يابيم كه چه بوديم و چه شد... .
عبادت و بندگی، نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خودِ زندگی، تلاش و کسب درآمد می‌تواند عبادت باشد؛ چنان‌که در آیه{{قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه}}<ref>نور:۳۷.</ref> گفته شده است مردانی هستند که [[تجارت]] و خرید و فروش، آنها را از [[یاد خدا]] باز نمی‌دارد.
{{پایان پاسخ}}


{{مطالعه بیشتر}}
در این میان، عبادت‌های مخصوصی مانند [[نماز]] و [[روزه]]، ایمان انسان را برای این که در همه وقت بنده باقی بمانند، تقویت می‌کند؛ از این رو است که در قرآن فرموده است {{قرآن|اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ}}، از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.<ref>بقره:۱۵۳.</ref>
==معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: ==


۱. آيه الله جوادي آملي، مراحل اخلاق در قرآن، نشر اسراء، قم.  
در روایات اهل بیت(ع)، موارد دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارد که همگی بیان مصداق‌های بندگی‌اند؛ دستورهایی مانند اصلاح نفس،<ref>همان.</ref> رضایت به [[قدر|قَدَر]] الهی<ref>همان.</ref> و [[زهد]].<ref>نگاه کنید ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، صص۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.</ref>


۲. آيه الله مصباح يزدي، به سوي او، انتشارات موسسه امام خميني، قم.  
==عوامل کاهش یقین==
عوامل كاهش و يا از بين رفتن يقين، همان عواملی است که انسان را از دايره بندگی خارج می‌کند؛ مانند [[هوی|هواپرستی]]، [[حرص]]، [[طمع]]، [[جدل]]، [[حب مال]]، راضی کردن مردم با [[غضب الهی|غضب خداوند]] و ستایش مردم در برابر [[نعمت|نعمتی]] که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۸.</ref>
{{پایان}}{{مطالعه بیشتر}}


۳. دكتر احمد فرامرز قرا ملكي، پرده پندار، انتشارات آفتاب توسعه، تهران.
==مطالعه بیشتر==


۴. متقيان، جوانان و پرسش هاي عرفاني، مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي، قم.  
*امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۲.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
*ملا احمد نراقی، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، ۱۳۷۱ش، ص۷۴–۷۹.


==منابع==
==منابع==
<references />
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = اخلاق
| شاخه فرعی۱ = ایمان
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =  
| ارجاعات =
  | تکمیل =  
| بازبینی نویسنده = 
  | اولویت =  
  | بازبینی =
  | کیفیت =  
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />
<references group="یادداشت" />
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:تهذیب نفس]]
۱۱٬۸۸۰

ویرایش