مذهب شاه نعمت‌الله ولی

نسخهٔ تاریخ ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۱ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

شاه نعمت‌الله ولی چه مذهبی داشت؟


زندگی‌نامه

شاه نِعمت‌اللّٰه وَلی، سید نورالدین (۷۳۰ یا ۷۳۱–۸۳۴ق) مؤسس فرقهٔ نعمت‌اللٰهیه، و از سلسلهٔ سادات و عارفان بزرگ ایران است.[۱] وی در ۷۳۰ یا ۷۳۱ق زاده شد و پس از عمری دراز در سال ۸۴۳ در ماهان کرمان درگذشت و مدفنش زیارتگاه اهل طریقت و عرفان است. شهرت شاه نعمت‌اللّه بیشتر از جنبهٔ تصوف است نه شاعری.[۲] گفته شده نسب شاه نعمت‌الله ولی به امام علی(ع) برمی‌گردد.[۳]

شاه نعمت‌الله ولی از اقطاب و عرفای مشهور قرن هشتم و نهم هجری است که در تصوف اسلامی شهرت بسزایی دارد. او را می‌توان از شعرای طراز اول و مشهور عصر خویش به‌شمار آورد. اشعار او همه دارای مضامین عرفانی است. شاه نعمت‌الله اغلب به سرودن غزل اهتمام داشت و اشعار دیگرش از قبیل قصائد، مثنوی و رباعیات در مقام مقایسه با غزلیات بسیار ناچیز است.[۴]

درباره او گفته‌اند که «در مکارم اخلاق و در اصول طریقت مشهور آفاق، از اعاظم مشایخ و سلطان عرفا و اهل طریقت، پیشوای اهل سلوک و ارباب حقیقت بود و کرامات بسیاری به او منسوب است.»[۵]

 
کتابی درباره احوال و افکار شاه نعمت‌الله ولی اثر حمید فرزام

مذهب

در مورد مذهب شاه نعمت‌الله گفته شده که او به گواه اشعار فراوانی که خود سروده و نیز همراهی با استاد خویش شیخ عبدالله یافعی، از اهل سنت بوده است، که به پاره ای از این دلایل اشاره می‌شود:

۱- به تصریح خود شاه ولی، سلسله مشایخ وی و خرقه او به شیخ احمد غزالی و حسن بصری می‌رسد که تمامی مورخان و صاحبان تراجم آنان را سنّی می‌دانند.[۶]

۲- شیخ عبدالله یافعی که او را استاد اقباد حنفی و شافعی شمرده‌اند در میان اهل سنت از تکریم فراوانی برخوردار است و امکان ندارد که مریدی صادق و عاشق مثل شاه ولی با استاد خویش هم مرام نباشد با اینکه با القاب و عناوین بزرگی او را ستوده است.[۷]

۳- اشعاری که بر تسنن خود تصریح کرده است: مثلاً او در دوستاری خلفاء را شدین چنین گفته است:

چهار یار رسولند دوستان خدا \ به دوستی یکی دوست دارشان هرچار[۸] ره سنّی گزین که مذهب ماست \ ورنه گم گشته‌ای و در خللی[۹]

همچنین در رساله مراتب الالهیه می‌گوید: «از نبی بر چهار رکن نبوت که ابوبکر و عمر و عثمان و امیرالمؤمنین علی است، ابوبکر صورت قلب است و عمر صورت عقل و عثمان صورت روح و علی صورت نفس و از ایشان بر چهار امام که ایشان چهار رکنند از ارکان الهی و آن، مالک است و احمد و (ابو) حنیفه و شافعی.»[۱۰]

او در باب حقانیت مذهب تسنن و برتری آن بر سایر مذاهب می‌گوید: «نزد ارباب بصائر مقرر است که اقرب طرق و انور سبل، طریق اهل سنت و جماعت است … امام حق بعد از رسول(ص) … امیرالمؤمنین ابابکر است …»[۱۱]

شاه نعمت‌الله به اماام علی(ع) و اولاد آن حضرت هم ابراز ارادت نموده و از آنان به نیکی یاد نموده امّا مانند شیعیان به امامت آن ایشان اعتقادی نداشته است ولی از خوارج که بر حضرت علی شوریدند نیز بیزاری جسته است. چنانچه می‌گوید: و دمبدم دم از ولای مرتضی باید زدن \ دلت دل در دامن آل عبا باید زدن[۱۲]

تیتر

گفته شده شاه نعمت الله در آثار خود مقام علی را بیش از خلفا بالا می برد و از حیث احترام وی را در مقام اول قرار می دهد. از این جهت احتمالا تمایلات شیعیانه وی بیشتر از سنی بودن وی است.[۱۳]

یافته های پژوهشی حاکی از آن است علی رغم باور شاه نعمت الله ولی به فقه مکاتب سنی، در آثارش نشانه های متعدد تشیع دیده می شود و نشانه های تسنن بسیار کم است. شاه بسیار از خاندان پیامبر و ائمه و نیز القاب ایشان در آثارش نام برده است و این به همراه نسب نامه اش منتسب به ائمه است، فراوانی نشانه های تشیع را به آن درجه می رساند که طریقت منسوب به وی در شمار پیروان تشیع به حساب آورده شود.[۱۴]ص۱۱۳ . ۱۱۴.

عده ای از نویسندگان و ادبای نزدیک به دوره شاه نعمت الله تشیع او را قطعی می دانند و بعدها نیز تعدادی از نویسندگان متاخر در تذکره های خود شکی در تشیع او راه ندادند و طریقت او را در شمار طرائق شیعی ذکر کردند.ص۱۱۵.

مطالعه بیشتر

  • تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت اللَّه ولی، حمید فرزام. چاپ اوّل: تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۴ش.


منابع

  1. گلاب‌زاده، محمدعلی، «شاه نعمت‌الله ولی»، دایرةالمعارف بزرگ فارسی، ج۵، ذیل مدخل.
  2. مشکور، محمد جواد، مدیرشانه چی، کاظم، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۴۷.
  3. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۶۳.
  4. شاه نعمت‌الله ولی، کلیات اشعار شاه نعمت‌الله ولی، تصحیح جواد نوربخش، مقدمه، تهران، انتشارات خانقاه نعمت‌اللهی، ۱۳۵۵ش، ص۳ و ۱۷.
  5. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش، ج۶، ص۳۳۹.
  6. حمید فرزام، نشریه دانشکده ادبیات اصفهان، مقاله: اختلاف جامی با شاه ولی، ۱۳۴۲، ش ۲، ص۱۰.
  7. السُبُکی، طبقات الشافعیه، مصر، ۱۳۲۴ هـ. ق، ج۶، ص۱۰۳.
  8. دیوان، ص۳۲۱.
  9. دیوان، ص۵۵۰.
  10. رسایل شاه نعمت‌الله ولی، به مساعی عبدالحسین ذوالریاستین، مطبعه ارمغان، ۱۳۱۱، ص۹۰.
  11. فرزام، حمید، پیشین، ص۵۹۶.
  12. دیوان شاه نعمت‌الله ولی، ص۳۰.
  13. زارع سنگدرازی، صفا، «بررسی زمینه های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی پیرامون مذهب شاه نعمت الله ولی»، تاریخ نو سال هشتم تابستان 1397 شماره ۲۳، ص۲۵.
  14. رنجبر، محمدعلی و رضا صحت منش، «جایگاه ائمه اطهار(ع) در آثار و احوال شاه نعمت الله ولی»، مطالعات ایرانی، سال چهاردهم، پاییز و زمستان ۱۳۹۴ش، شماره ۲۸.