۶٬۸۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
امام علی(ع) در عهدنامهٔ مالک اشتر مدحکنندگان حاکمان و | امام علی(ع) در عهدنامهٔ مالک اشتر مدحکنندگان حاکمان و زورمداران را مذمت کرده است. او از مالک اشتر خواسته است که این گونه افراد را از خود دور کند. | ||
امام علی(ع) ضمن عهدنامهٔ خود به مالک اشتر چنین گفته است: {{متن عربی|وَالْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَالصِّدْقِ، ثُمَّ رُضْهُمْ عَلَى أَلاَّ يُطْرُوکَ وَلاَ يَبْجَحُوکَ بِبَاطِل لَمْ تَفْعَلْهُ، فَإِنَّ کَثْرَةَ الاِْطْرَاءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ، وَتُدْنِي مِنَ الْعِزَّةِ.|ترجمه=و به پارسايان و راستگويان بپيوند، و آنان را چنان بپرور كه تو را فراوان نستايند، و با ستودن كار بيهودهاى كه نكردهاى خاطرت را شاد ننمايند، كه ستودن فراوان خود پسندى آرد، و به سركشى وادارد.}}<ref>نهج البلاغه، ترجمهٔ سیدجعفر شهیدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش، نامه ۵۳، ص۳۲۸.</ref> | امام علی(ع) ضمن عهدنامهٔ خود به مالک اشتر چنین گفته است: {{متن عربی|وَالْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَالصِّدْقِ، ثُمَّ رُضْهُمْ عَلَى أَلاَّ يُطْرُوکَ وَلاَ يَبْجَحُوکَ بِبَاطِل لَمْ تَفْعَلْهُ، فَإِنَّ کَثْرَةَ الاِْطْرَاءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ، وَتُدْنِي مِنَ الْعِزَّةِ.|ترجمه=و به پارسايان و راستگويان بپيوند، و آنان را چنان بپرور كه تو را فراوان نستايند، و با ستودن كار بيهودهاى كه نكردهاى خاطرت را شاد ننمايند، كه ستودن فراوان خود پسندى آرد، و به سركشى وادارد.}}<ref>نهج البلاغه، ترجمهٔ سیدجعفر شهیدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش، نامه ۵۳، ص۳۲۸.</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
امام علی(ع) حتی مدح خود را، به عنوان حاکم، خوش نمیداشته است. آنچنان که در نهج البلاغه آمده است: {{متن عربی|وَ قَالَ (علیه السلام) لِرَجُلٍ أَفْرَطَ فِي الثَّنَاءِ عَلَيْهِ وَ كَانَ لَهُ مُتَّهِماً: أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ، وَ فَوْقَ مَا فِي نَفْسِكَ.|ترجمه=[و به مردى كه در ستودن او افراط كرد، و آنچه در دل داشت به زبان نياورد فرمود:] من كمتر از آنم كه بر زبان آرى و برتر از آنم كه در دل دارى.}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۳، ص۳۷۳.</ref> | امام علی(ع) حتی مدح خود را، به عنوان حاکم، خوش نمیداشته است. آنچنان که در نهج البلاغه آمده است: {{متن عربی|وَ قَالَ (علیه السلام) لِرَجُلٍ أَفْرَطَ فِي الثَّنَاءِ عَلَيْهِ وَ كَانَ لَهُ مُتَّهِماً: أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ، وَ فَوْقَ مَا فِي نَفْسِكَ.|ترجمه=[و به مردى كه در ستودن او افراط كرد، و آنچه در دل داشت به زبان نياورد فرمود:] من كمتر از آنم كه بر زبان آرى و برتر از آنم كه در دل دارى.}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۳، ص۳۷۳.</ref> | ||
منع امام علی(ع) | منع امام علی(ع) شامل مدح اهلبیت(ع)، که صاحب علم الهی و عصمت بودهاند، نمیشود. آنچنان که در منابع تاریخی آمده است که [[هشام بن عبدالملک]] در مکه میخواست [[حجرالاسود]] را استلام (لمس) کند، ولی ازدحام جمعیت مانع شد. برای استراحت به گوشهای نشست. در این هنگام [[امام سجاد(ع)]] برای طواف آمد و مردم از هیبت امام(ع) کنار رفتند و امام به راحتی [[استلام حجرالاسود]] کرد. شخصی از اطرافیان هشام که امام را نمیشناخت از هشام پرسید که این شخص کیست. هشام به دروغ گفت که او را نمیشناسم. [[فرزدق]] شاعر، که در آن جمع حاضر بود، گفت که من او را میشناسم. سپس به معرفی و مدح امام سجاد(ع)، در ضمن قصیدهای که شیعه و سنی آن را نقل کردند، پرداخت. این قصیده با این بیت آغاز میشود: {{متن عربی|هَذا الّذي تَعرِفُ البَطْحاءُ وَطْأتَهُ،وَالبَيْتُ يعْرِفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ|ترجمه=این کسی است که مکه و بطحاء عظمت او را میشناسد و خانه خدا و حرم امن الهی او را میشناسند…،}}. پس از این واقعه، هشام فرزدق را حبس و حقوقش را قطع کرد. امام سجاد مقداری پول برای فرزدق فرستاد و از او تمجید نمود.<ref>المفید، محمد بن محمد، الاختصاص، قم، مرکز النشر الاسلامی، تحقیق علی اکبر الغفاری، ۱۴۳۲ق، ص۱۹۱.</ref>{{پایان پاسخ}} | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش