محکم و متشابه

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۷ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (تکمیل و بارگزاری)
سؤال

آيا در قرآن آيات متشابه وجود دارد؟

محکم به معنای استوار و مانع هرگونه اخلال و تباهی است. در مقابل متشابه به معنای همانند است، به گونه‌ای که این همانندی موجب ایجاد اشتباه میان حق و باطل شود. وجود آیات محکم و متشابه به تصریح در قرآن آمده است و آیات محکم «ام الکتاب» نامیده شده‌اند. متشابهات در یک تقسیم بندی کلی به تشابه اصلی و عرضی تقسیم می شوند. تشابه اصلی، آیاتی است که در مورد افعال و ذات خداوند از عبارات دارای مجاز، کنایه و استعاره، استفاده شده و نیازمند به تأویل و تفسیر می‌باشد مانند آیات دست و صورت داشتن خدا. تشابه عرضی، آیاتی است که در ابتدا مفهوم آن مشخص بوده است اما با گسترش مسائل و فرقه‌های کلامی، شبهات در مورد این آیات ایجاد شده است و این آیات نیز نیازمند توجیه و تفسیر شده‌اند.

برای وجود آیات متشابه در قرآن دلائلی نظیر نارسایی الفاظ در رساندن معانی بلند، نارسایی افکار انسان در رابطه با ماوراء الطبیعه و جهان دیگر، دعوت از صاحبان عقل و اندیشه برای تأمل و تفکر در قرآن و ارجاع مردم به راسخان در علم که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند، ذکر شده است.

معنای لغوی و اصطلاحی

محکمات

«محكم» به معناي استوار و خلل ناپذير، از ريشه‏ «حَكَمَ حَكْماً» به معناي «مَنَعَ مَنعاً» است و معناي بازداشتن و جلوگيري از هرگونه اخلال‏گري و تباهي را مي‏‌رساند. راغب اصفهاني مي‏‌گويد: حَكَم در اصل به معناي منع نمودن و جلوگيري به كار رفته است، البته جلوگيري از افساد.

بنابراين، به هر گفتاري كه رسا و شبهه ناپذير باشد و مورد كج فهمي قرار نگيرد، و مستحكم و خلل ناپذيرباشد، محكم مي‏‌گويند. [۱]

متشابهات

متشابه از ريشه‏ي «شُبْه» (اسم مصدر)، به معناي «مثل و همانند» يا «شَبَه» (مصدر)، به معناي «همانند بودن» است، به گونه اي كه در اين همانندي، حقيقت پنهان گرديده و حق و باطل به هم آميخته، و مايه‏‌ي اشتباه شود.

راغب اصفهاني درباره‏‌ي آیات متشابه در قرآن می‌فرماید: متشابهات قرآن آن است كه تفسيرش مشكل مي‏‌باشد، زيرا نمودِ آنچه هست را ندارد و به چيز ديگري شبيه است.[۲] پس كلام حق (قرآن كريم) هرگاه نمودي جز حق داشته باشد و به باطل شباهت داشته باشد، آن را متشابه گويند.[۳]

محکمات در قرآن

آيات محكم، آياتي است كه مفهوم آن به قدري روشن باشد كه جاي گفت و گو و بحث در معناي آن وجود نداشته باشد؛ مثل آيه ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؛ بگو: خداوند، يكتا و يگانه است(اخلاص:۱). این آیات در قرآن به «ام الكتاب»[۴] ناميده شده است. ام‏ الكتاب يعني ريشه، مرجع و مفسّر آيات متشابه.[۵]

متشابهات در قرآن

طبق آيه‏‌ ﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ...؛ او كسى است كه اين كتاب [آسمانى‏] را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن‏، آيات (محكم‏) [= صريح و روشن‏] است‏؛ كه اساس اين كتاب مى‏باشد؛ [و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف مى‏گردد.] و قسمتى از آن‏، (متشابه‏) است ...(آل عمراه:۷) وجود متشابهات در قرآن در مقابل محکمات تصریح شده است. تشابه در قرآن در دو قسم تشابه اصلي و عرضي تقسیم بندی شده است.

تشابه اصلي

تشابه اصلي آن است كه به جهت كوتاهي لفظ و بلندي معنا به وجود آمده است. برای نمونه آیاتی که در مورد خداوند و افعال او به صورت مجاز، کنایه یا استعاره به کار رفته است. براي نمونه آيه‏ ﴿فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ اين شما نبوديد كه آنها را كشتيد؛ بلكه خداوند آنها را كشت‏! و اين تو نبودى [اى پيامبر كه خاك و سنگ به صورت آنها] انداختى‏؛ بلكه خدا انداخت‏! و خدا مى‏خواست مؤمنان را به اين وسيله امتحان خوبى كند؛ خداوند شنوا و داناست‏(انفال:۱۷)

این آیه در واقع، اشاره به قدرت ناچيز انسان و فاعلیت نهایی خداوند در تمامی اعمال انسان است، که با اذن و اراده خداوند است که انسان می تواند افعالی انجام دهد.

تشابه عَرَضي

تشابه عَرَضي در آن دسته از آيات است كه در آغاز متشابه نبوده است. ولي پس از به وجود آمدن مسائل كلامي و رايج شدن برخي مطالب فلسفي، بسياري از آيات نیازمند به تفسیر و تأویل شدند.

به عنوان مثال، در آيه‏ ﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ؛ روزى كه آن واقعه عظيم پديدار شود و آنها را به سجود فرا خوانند، ولى نتوانند(قلم:۴۲) كه كلمه‏ «سَاقٍ» در آن به كار رفته است و استعمال لفظ «سَاقٍ» در متعارف عرب، كنايه از شدت و وخامت امر است. «كشف ساق» كنايه از آمادگي كامل براي انجام كار است، يعني دامن به كمر زدن. زيرا لازمه‏ آن، كشف ساق پا است. اين آيه طبق استعمال متعارف عرب، دلالت بر آن دارد كه روز قيامت اوضاع شدت يافته، رو به وخامت مي‏‌گذارد و كفار در سختي قرار مي‏‌گيرند.[۶]

اشاعره و اهل تجسم این آیه را به ظاهر لفظ معنی کرده‌اند و گفته‏‌اند: «مقصود، ساق پاي خدا است كه در آن روز برهنه شود و كفار مأمور به سجود گردند و نتوانند.»[۷]

فلسفه‏ وجود آيات متشابه در قرآن كريم

دلایلی که برای وجود آیات متشابه در قرآن ذکر شده است در ذیل اشاره می گردد:

  • الفاظ و عباراتي كه در گفت و گوهاي انسان‏ها به كار مي‏‌رود، تنها براي نيازمندي‏‌هاي روزمره به‏ وجود آمده و این قصور الفاظ و نارسایی در رساندن معانی ماوراء الطبیعه موجب می شود که قسمت قابل توجهي از متشابهات قرآن پدید بیاید و آن کلمه نیازمند تفسیر و تأویل باشد.[۸]
  • بسياري از حقايق قرآن، مربوط به جهان ديگر است كه از افق افكار انسان دور مي باشد و انسان قادر به درك عمق آن‏‌ها نيست. اين نارسايي افكار و بلند بودن افق آن معاني، سبب ديگري براي تشابه قسمتي از آيات است؛ مانند بعضي از آيات مربوط به قيامت و امثال آن.[۹] علامه‏ طباطبايي‏ مي‏‌فرمايد: «سراسر قرآن محكم است، ولي چون در نزول به نشئه‏ فكر بشر مي‏‌رسد، تشابه صورت مي‏‌گيرد. همان‏گونه كه باران پيش از فرود آمدن بر زمين، كف ندارد، ولي پس از فرود و حركت بر زمين در آن كف ايجاد مي‏شود؛ از آسمان معرفت نيز كفِ متشابه نازل نشده است بلکه با بارش آن بر درک ناقص بشري تشابه ايجاد شده است».[۱۰]
  • صاحبان عقل و علما، انديشه‏‌هاي خود را به كار گرفته و با دقت و تعقل به مقصود حقيقي خداوند پي برند و بدين وسيله مراتب فضل و برتري آنان، بر ساير مردم روشن شود و به مراتب عالي برسند.[۱۱]
  • دلیل دیگر ارجاع مردم به سمت اهل بیت(ع) و پیامبر(ص) است كه روایات نيز آن را تأييد کرده است. بنابر این وجود اين گونه آيات در قرآن، نياز شديد مردم را به پيشوايان الهي (راسخان در علم) و پيامبر(ص) و اوصياي او روشن مي‏‌سازد و سبب مي‏‌شود كه مردم، به جهت نياز علمي به سراغ آنان بروند.[۱۲]


مطالعه بيشتر

۱. آشنايي با علوم قرآني، محمد رادمنش.

۲. درآمدي برتاريخ و علوم قرآني، علي حجتي کرماني.

۳. درسنامه علوم قرآني، حسين جوان آراسته.


منابع

  1. معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص۲۷۱.
  2. . راغب اصفهاني ، مفردات الفاظ القرآن ، بيروت ، دارالصاميه ، اول ، ۱۴۱۶ ه ق ، ص۴۴۳ .
  3. معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص۲۷۳.
  4. سوره آل عمران، آیه ۷.
  5. مکارم شيرازي ، ناصر ؛ تفسير نمونه، ج۲، ص۳۲.
  6. اكتشاف، ج۴، ص۵۹۲.
  7. معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص۲۸۵.
  8. تفسير نمونه، ج۲، ص۳۲۳.
  9. همان.
  10. جوادي آملي، قرآن در قرآن، ص۴۱۶.
  11. طوسي، التبيان، ج۲، ص۹؛ نهاوندي، نغمات الرحمن، ج۱، ص۲۰.
  12. تفسير نمونه، ج۲ ص۳۲۴ ؛ جوادي آملي، قرآن در قرآن، ص۴۱۸.