محکم و متشابه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
معرفی کتاب های مخصوص محکم و متشابه به جای کتاب های علوم قرآنی
(جایگزینی متن - '<span></span>' به '')
جز (معرفی کتاب های مخصوص محکم و متشابه به جای کتاب های علوم قرآنی)
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
محکم به معنای استوار و مانع هرگونه اخلال و تباهی است. در مقابل متشابه به معنای همانند است، به گونه‌ای که این همانندی موجب ایجاد اشتباه میان حق و باطل شود. وجود آیات محکم و متشابه به تصریح در [[قرآن]] آمده است و آیات محکم «ام الکتاب» نامیده شده‌اند. متشابهات در یک تقسیم‌بندی کلی به تشابه اصلی و عرضی تقسیم می‌شوند. تشابه اصلی، آیاتی است که در مورد افعال و ذات خداوند از عبارات دارای مجاز، کنایه و استعاره، استفاده شده و نیازمند به تأویل و تفسیر می‌باشد مانند آیات دست و صورت داشتن خدا. تشابه عرضی، آیاتی است که در ابتدا مفهوم آن مشخص بوده است اما با گسترش مسائل و فرقه‌های کلامی، شبهات در مورد این آیات ایجاد شده است و این آیات نیز نیازمند توجیه و تفسیر شده‌اند.
وجود آیات محکم و متشابه به تصریح در آیه۷ سوره آل عمران آمده است و آیات محکم «ام الکتاب» نامیده شده‌اند. محکم به معنای استوار و مانع هرگونه اخلال و تباهی است. در مقابل متشابه به معنای همانند است، به گونه‌ای که این همانندی موجب ایجاد اشتباه میان حق و باطل شود.


برای وجود آیات متشابه در قرآن دلائلی نظیر نارسایی الفاظ در رساندن معانی بلند، نارسایی افکار انسان در رابطه با ماوراء الطبیعه و جهان دیگر، دعوت از صاحبان عقل و اندیشه برای تأمل و تفکر در قرآن و ارجاع مردم به [[راسخان در علم]] که [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] هستند، ذکر شده است.
برای وجود آیات متشابه در قرآن دلائلی نظیر نارسایی الفاظ در رساندن معانی بلند، نارسایی افکار انسان در رابطه با ماوراء الطبیعه و جهان دیگر، دعوت از صاحبان عقل و اندیشه برای تأمل و تفکر در قرآن و ارجاع مردم به [[راسخان در علم]] که [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] هستند، ذکر شده است.
خط ۱۰: خط ۱۰:
== معنای لغوی و اصطلاحی ==
== معنای لغوی و اصطلاحی ==
=== محکمات ===
=== محکمات ===
«محکم» به معنای استوار و خلل ناپذیر، از ریشه‏ «حَکَمَ حَکْماً» به معنای «مَنَعَ مَنعاً» است و معنای بازداشتن و جلوگیری از هرگونه اخلال‌گری و تباهی را می‌رساند. راغب اصفهانی می‌گوید: حَکَم در اصل به معنای منع نمودن و جلوگیری به کار رفته است، البته جلوگیری از افساد.
«محکم» به معنای استوار و خلل ناپذیر، از ریشه‏ «حَکَمَ حَکْماً» به معنای «مَنَعَ مَنعاً» است و معنای بازداشتن و جلوگیری از هرگونه اخلال‌گری و تباهی را می‌رساند. راغب اصفهانی می‌گوید: حَکَم در اصل به معنای منع نمودن و جلوگیری به کار رفته است، البته جلوگیری از افساد.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دار الشاميه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۲۴۸.</ref>


بنابراین، به هر گفتاری که رسا و شبهه ناپذیر باشد و مورد کج فهمی قرار نگیرد، و مستحکم و خلل ناپذیرباشد، محکم می‌گویند.<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۷۱.</ref>
به هر گفتاری که رسا و شبهه ناپذیر باشد و مورد کج فهمی قرار نگیرد، مستحکم و خلل ناپذیرباشد، محکم می‌گویند.<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۷۱.</ref>


=== متشابهات ===
=== متشابهات ===
متشابه از ریشه «شُبْه» (اسم مصدر)، به معنای «مثل و همانند» یا «شَبَه» (مصدر)، به معنای «همانند بودن» است، به گونه‌ای که در این همانندی، حقیقت پنهان گردیده و حق و باطل به هم آمیخته، و مایه اشتباه شود.
متشابه از ریشه «شُبْه» (اسم مصدر)، به معنای «مثل و همانند» یا «شَبَه» (مصدر)، به معنای «همانند بودن» است، به گونه‌ای که در این همانندی، حقیقت پنهان گردیده و حق و باطل به هم آمیخته، و مایه اشتباه شود.


راغب اصفهانی درباره آیات متشابه در [[قرآن]] می‌فرماید: متشابهات قرآن آن است که تفسیرش مشکل می‌باشد، زیرا نمودِ آنچه هست را ندارد و به چیز دیگری شبیه است.<ref> راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالصامیه، اول، ۱۴۱۶ ه‍. ق، ص۴۴۳.</ref> پس کلام حق (قرآن کریم) هرگاه نمودی جز حق داشته باشد و به باطل شباهت داشته باشد، آن را متشابه گویند.<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۷۳.</ref>
راغب اصفهانی متشابهات قرآن آیاتی می‌داند که تفسیرش مشکل می‌باشد، زیرا نمودِ آنچه هست را ندارد و به چیز دیگری شبیه است.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دار الشاميه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۴۴۳.</ref> پس کلام حق (قرآن کریم) هرگاه نمودی جز حق داشته باشد و به باطل شباهت داشته باشد، آن را متشابه گویند.<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۷۳.</ref>


== محکمات در قرآن ==
== محکمات در قرآن ==
آیات محکم، آیاتی است که مفهوم آن به قدری روشن باشد که جای گفت و گو و بحث در معنای آن وجود نداشته باشد؛ مثل آیه {{قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ|ترجمه=بگو: خداوند، یکتا و یگانه است|سوره=اخلاص|آیه=۱}}. این آیات در قرآن به «ام الکتاب»<ref>سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> نامیده شده است. ام الکتاب یعنی ریشه، مرجع و مفسّر آیات متشابه.<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۲.</ref>
آیات محکم، آیاتی است که مفهوم آن به قدری روشن باشد که جای گفت و گو و بحث در معنای آن وجود نداشته باشد؛ مثل آیه {{قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ|ترجمه=بگو: خداوند، یکتا و یگانه است|سوره=اخلاص|آیه=۱}}. این آیات در قرآن به «ام الکتاب»<ref>سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> نامیده شده است. ام الکتاب یعنی ریشه، مرجع و مفسّر آیات متشابه. <ref name=":0">مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۴۳۲.</ref>  
 
== متشابهات در قرآن ==
== متشابهات در قرآن ==
طبق آیه {{قرآن|هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ…|ترجمه=او کسی است که این کتاب [آسمانی‏] را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن‏، آیات (محکم‏) [= صریح و روشن‏] است‏؛ که اساس این کتاب می‌باشد؛ [و هر گونه پیچیدگی در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف می‌گردد.] و قسمتی از آن‏، (متشابه‏) است …|سوره=آل عمراه|آیه=۷}} وجود متشابهات در قرآن در مقابل محکمات تصریح شده است. تشابه در قرآن در دو قسم تشابه اصلی و عرضی تقسیم‌بندی شده است.
طبق آیه {{قرآن|هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ…|ترجمه=او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن‏، آیات محکم‏ است‏ که اساس این کتاب می‌باشد. و قسمتی از آن‏، متشابه است …|سوره=آل عمراه|آیه=۷}} وجود متشابهات در قرآن در مقابل محکمات تصریح شده است. تشابه در قرآن به جهت کوتاهی لفظ و بلندی معنا به وجود آمده است. برای نمونه آیاتی که در مورد خداوند و افعال او به صورت مجاز، کنایه یا استعاره به کار رفته است. مانند:


=== تشابه اصلی ===
* {{قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَی وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ|ترجمه=این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت‏! و این تو نبودی [ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها] انداختی‏؛ بلکه خدا انداخت‏! و خدا می‌خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست‏|سوره=انفال|آیه=۱۷}}
تشابه اصلی آن است که به جهت کوتاهی لفظ و بلندی معنا به وجود آمده است. برای نمونه آیاتی که در مورد خداوند و افعال او به صورت مجاز، کنایه یا استعاره به کار رفته است. برای نمونه آیه‏ {{قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَی وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ|ترجمه=این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت‏! و این تو نبودی [ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها] انداختی‏؛ بلکه خدا انداخت‏! و خدا می‌خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست‏|سوره=انفال|آیه=۱۷}}


این آیه در واقع، اشاره به قدرت ناچیز انسان و فاعلیت نهایی خداوند در تمامی اعمال انسان است، که با اذن و [[اراده خداوند]] است که انسان می‌تواند افعالی انجام دهد.
برخی به این آیه استناد کرده و می‌گویند انسان اختیاری از خود ندارد و همه کارها را خدا انجام می‌دهد و این استدلال درست نیست.‏<ref>رضا، محمد رشيد، تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۳۸.</ref> با دقت در آیه می‌توان بدست آورد که خداوند در این آیه کشتن و تیر انداختن مسلمانان و رسول خدا(ص) را نفی نمی‌کند و بلکه می‌خواهد بگوید خيال نكنيد غلبه شما بر کفار امرى عادى و طبيعى بود. اين خدا بود كه بوسيله ملائكه‌‏اى كه نازل کرد مؤمنين را استوار و كفار را مرعوب كرد و با آن سنگ‏ريزه‏‌ها كه رسول خدا(ص) به سمت‌شان پاشيد فراري‌شان داد و مومنان را بر كشتن و اسير گرفتن آنان قدرت داد.<ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۴۷.</ref>


=== تشابه عَرَضی ===
* {{قرآن|یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلا یَسْتَطِیعُونَ|ترجمه=روزی که آن واقعه عظیم پدیدار شود و آنها را به سجود فرا خوانند، ولی نتوانند|سوره=قلم|آیه=۴۲}}
تشابه عَرَضی در آن دسته از آیات است که در آغاز متشابه نبوده است؛ ولی پس از به وجود آمدن مسائل [[کلام]]ی و رایج شدن برخی مطالب فلسفی، بسیاری از آیات نیازمند به تفسیر و تأویل شدند.


به عنوان مثال، در آیه‏ {{قرآن|یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلا یَسْتَطِیعُونَ|ترجمه=روزی که آن واقعه عظیم پدیدار شود و آنها را به سجود فرا خوانند، ولی نتوانند|سوره=قلم|آیه=۴۲}} که کلمه‏ «سَاقٍ» در آن به کار رفته است و استعمال لفظ «سَاقٍ» در متعارف عرب، کنایه از شدت و وخامت امر است. «کشف ساق» کنایه از آمادگی کامل برای انجام کار است، یعنی دامن به کمر زدن. زیرا لازمه آن، کشف ساق پا است. این آیه طبق استعمال متعارف عرب، دلالت بر آن دارد که روز قیامت اوضاع شدت یافته، رو به وخامت می‌گذارد و کفار در سختی قرار می‌گیرند.<ref>اکتشاف، ج۴، ص۵۹۲.</ref>
استعمال لفظ «سَاقٍ» در متعارف عرب، کنایه از شدت و وخامت امر است. «کشف ساق» کنایه از آمادگی کامل برای انجام کار است، یعنی دامن به کمر زدن. زیرا لازمه آن، کشف ساق پا است. این آیه طبق استعمال متعارف عرب، دلالت بر آن دارد که روز قیامت اوضاع شدت یافته، رو به وخامت می‌گذارد و کفار در سختی قرار می‌گیرند.<ref>زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۹۳.</ref>


[[اشاعره]] و [[اهل تجسم]] این آیه را به ظاهر لفظ معنی کرده‌اند و گفته‌اند: «مقصود، ساق پای خدا است که در آن روز برهنه شود و کفار مأمور به سجود گردند و نتوانند.»<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۸۵.</ref>
[[اشاعره]] و [[اهل تجسم]] این آیه را به ظاهر لفظ معنی کرده‌اند و گفته‌اند: «مقصود، ساق پای خدا است که در آن روز برهنه شود و کفار مأمور به سجود گردند و نتوانند.»<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۸۵.</ref>
خط ۳۹: خط ۳۶:
== فلسفه وجود آیات متشابه در قرآن کریم ==
== فلسفه وجود آیات متشابه در قرآن کریم ==
دلایلی که برای وجود آیات متشابه در قرآن ذکر شده است در ذیل اشاره می‌گردد:
دلایلی که برای وجود آیات متشابه در قرآن ذکر شده است در ذیل اشاره می‌گردد:
* الفاظ و عباراتی که در گفت و گوهای انسان‌ها به کار می‌رود، تنها برای نیازمندی‌های روزمره به وجود آمده و این قصور الفاظ و نارسایی در رساندن معانی ماوراء الطبیعه موجب می‌شود که قسمت قابل توجهی از متشابهات قرآن پدید بیاید و آن کلمه نیازمند تفسیر و تأویل باشد.<ref>تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۲۳.</ref>
* الفاظ و عباراتی که در گفت و گوهای انسان‌ها به کار می‌رود، تنها برای نیازمندی‌های روزمره به وجود آمده و این قصور الفاظ و نارسایی در رساندن معانی ماوراء الطبیعه موجب می‌شود که قسمت قابل توجهی از متشابهات قرآن پدید بیاید و آن کلمه نیازمند تفسیر و تأویل باشد.<ref name=":0"/>
* بسیاری از حقایق قرآن، مربوط به جهان دیگر است که از افق افکار انسان دور می‌باشد و انسان قادر به درک عمق آن‌ها نیست. این نارسایی افکار و بلند بودن افق آن معانی، سبب دیگری برای تشابه قسمتی از آیات است؛ مانند بعضی از آیات مربوط به قیامت و امثال آن.<ref>همان.</ref> [[علامه طباطبایی‏]] می‌فرماید: «سراسر قرآن محکم است، ولی چون در نزول به نشئه فکر بشر می‌رسد، تشابه صورت می‌گیرد. همان‌گونه که باران پیش از فرود آمدن بر زمین، کف ندارد، ولی پس از فرود و حرکت بر زمین در آن کف ایجاد می‌شود؛ از آسمان معرفت نیز کفِ متشابه نازل نشده است بلکه با بارش آن بر درک ناقص بشری تشابه ایجاد شده است».<ref>جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص۴۱۶.</ref>
* بسیاری از حقایق قرآن، مربوط به جهان دیگر است که از افق افکار انسان دور می‌باشد و انسان قادر به درک عمق آن‌ها نیست. این نارسایی افکار و بلند بودن افق آن معانی، سبب دیگری برای تشابه قسمتی از آیات است؛ مانند بعضی از آیات مربوط به قیامت و امثال آن.<ref name=":0"/>
* صاحبان عقل و علما، اندیشه‌های خود را به کار گرفته و با دقت و تعقل به مقصود حقیقی خداوند پی برند و بدین وسیله مراتب فضل و برتری آنان، بر سایر مردم روشن شود و به مراتب عالی برسند.<ref>طوسی، التبیان، ج۲، ص۹؛ نهاوندی، نغمات الرحمن، ج۱، ص۲۰.</ref>
* سراسر قرآن محکم است، ولی چون در نزول به نشئه فکر بشر می‌رسد، تشابه صورت می‌گیرد. همان‌گونه که باران پیش از فرود آمدن بر زمین، کف ندارد، ولی پس از فرود و حرکت بر زمین در آن کف ایجاد می‌شود؛ از آسمان معرفت نیز کفِ متشابه نازل نشده است بلکه با بارش آن بر درک ناقص بشری تشابه ایجاد شده است».<ref>جوادی آملی، عبد الله، قرآن در قرآن، ص۴۱۶.</ref>
* دلیل دیگر ارجاع مردم به سمت [[اهل بیت(ع)]] و [[پیامبر(ص)]] است که روایات نیز آن را تأیید کرده است. بنابر این وجود این گونه آیات در قرآن، نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهی (راسخان در علم) و پیامبر(ص) و اوصیای او روشن می‌سازد و سبب می‌شود که مردم، به جهت نیاز علمی به سراغ آنان بروند.<ref>تفسیر نمونه، ج۲ ص۳۲۴؛ جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص۴۱۸.</ref>
* صاحبان عقل و علما، اندیشه‌های خود را به کار گرفته و با دقت و تعقل به مقصود حقیقی خداوند پی برند و بدین وسیله مراتب فضل و برتری آنان، بر سایر مردم روشن شود و به مراتب عالی برسند.<ref>طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج۲، ص۳۹۶.</ref>
* دلیل دیگر ارجاع مردم به سمت [[اهل بیت(ع)]] و [[پیامبر(ص)]] است که روایات نیز آن را تأیید کرده است. بنابر این وجود این گونه آیات در قرآن، نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهی (راسخان در علم) و پیامبر(ص) و اوصیای او روشن می‌سازد و سبب می‌شود که مردم، به جهت نیاز علمی به سراغ آنان بروند.<ref name=":0"/>  


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
# آشنایی با علوم قرآنی، محمد رادمنش.
# محکم و متشابه در قرآن، محمد حسینی بهشتی.
# درآمدی برتاریخ و علوم قرآنی، علی حجتی کرمانی.
# پژوهشی در محکم و متشابه، محمد اسعدی و محمود طیب حسینی.
# درسنامه علوم قرآنی، حسین جوان آراسته.
# پژوهشی در محکم و متشابه قرآن، ام البنین موقر.
 


== منابع ==
== منابع ==
خط ۵۶: خط ۵۳:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = محکم و متشابه
| شاخه فرعی۱ = محکم و متشابه
|شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۶۹: خط ۶۶:
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
۲٬۱۵۱

ویرایش