محکم و متشابه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳
اصلاح و تکمیل پاورقی ها با اندکی ویرایش در متن
(اصلاح ارقام)
(اصلاح و تکمیل پاورقی ها با اندکی ویرایش در متن)
خط ۲۷: خط ۲۷:
* {{قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَی وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ|ترجمه=این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت‏! و این تو نبودی [ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها] انداختی‏؛ بلکه خدا انداخت‏! و خدا می‌خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست‏|سوره=انفال|آیه=۱۷}}
* {{قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَی وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ|ترجمه=این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت‏! و این تو نبودی [ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها] انداختی‏؛ بلکه خدا انداخت‏! و خدا می‌خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست‏|سوره=انفال|آیه=۱۷}}


این آیه در واقع، اشاره به قدرت ناچیز انسان و فاعلیت نهایی خداوند در تمامی اعمال انسان است که با اذن و [[اراده خداوند]] است که انسان می‌تواند افعالی انجام دهد.
برخی به این آیه استناد کرده و می‌گویند انسان اختیاری از خود ندارد و همه کارها را خدا انجام می‌دهد و این استدلال درست نیست.‏<ref>رضا، محمد رشيد، تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۳۸.</ref> با دقت در آیه می‌توان بدست آورد که خداوند در این آیه کشتن و تیر انداختن مسلمانان و رسول خدا(ص) را نفی نمی‌کند و بلکه می‌خواهد بگوید خيال نكنيد غلبه شما بر کفار امرى عادى و طبيعى بود. اين خدا بود كه بوسيله ملائكه‌‏اى كه نازل کرد مؤمنين را استوار و كفار را مرعوب كرد و با آن سنگ‏ريزه‏‌ها كه رسول خدا(ص) به سمت‌شان پاشيد فراري‌شان داد و مومنان را بر كشتن و اسير گرفتن آنان قدرت داد.<ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۴۷.</ref>


* {{قرآن|یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلا یَسْتَطِیعُونَ|ترجمه=روزی که آن واقعه عظیم پدیدار شود و آنها را به سجود فرا خوانند، ولی نتوانند|سوره=قلم|آیه=۴۲}}
* {{قرآن|یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلا یَسْتَطِیعُونَ|ترجمه=روزی که آن واقعه عظیم پدیدار شود و آنها را به سجود فرا خوانند، ولی نتوانند|سوره=قلم|آیه=۴۲}}


استعمال لفظ «سَاقٍ» در متعارف عرب، کنایه از شدت و وخامت امر است. «کشف ساق» کنایه از آمادگی کامل برای انجام کار است، یعنی دامن به کمر زدن. زیرا لازمه آن، کشف ساق پا است. این آیه طبق استعمال متعارف عرب، دلالت بر آن دارد که روز قیامت اوضاع شدت یافته، رو به وخامت می‌گذارد و کفار در سختی قرار می‌گیرند.<ref>اکتشاف، ج۴، ص۵۹۲.</ref>
استعمال لفظ «سَاقٍ» در متعارف عرب، کنایه از شدت و وخامت امر است. «کشف ساق» کنایه از آمادگی کامل برای انجام کار است، یعنی دامن به کمر زدن. زیرا لازمه آن، کشف ساق پا است. این آیه طبق استعمال متعارف عرب، دلالت بر آن دارد که روز قیامت اوضاع شدت یافته، رو به وخامت می‌گذارد و کفار در سختی قرار می‌گیرند.<ref>زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۹۳.</ref>


[[اشاعره]] و [[اهل تجسم]] این آیه را به ظاهر لفظ معنی کرده‌اند و گفته‌اند: «مقصود، ساق پای خدا است که در آن روز برهنه شود و کفار مأمور به سجود گردند و نتوانند.»<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۸۵.</ref>
[[اشاعره]] و [[اهل تجسم]] این آیه را به ظاهر لفظ معنی کرده‌اند و گفته‌اند: «مقصود، ساق پای خدا است که در آن روز برهنه شود و کفار مأمور به سجود گردند و نتوانند.»<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۸۵.</ref>
۲٬۱۵۸

ویرایش