محمدباقر بهبهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۳۰۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۱
خط ۸: خط ۸:
== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
محمدباقر بهبهانی معروف به وحید بهبهانی (۱۱۱۸ق ـ ۱۲۰۵ق)،‌ در اصفهان متولد شد و با هجوم افغان‌ها به نجف هجرت کرد. او در نجف به تحصیل علوم حوزوی پرداخت و برای شناسایی مکتب اخباری‌گری به بهبهان که آن زمان مرکز مکتب اخباری بود،‌ هجرت کرد. او در کربلا درگذشت و در حرم امام حسین(ع) دفن شد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>
محمدباقر بهبهانی معروف به وحید بهبهانی (۱۱۱۸ق ـ ۱۲۰۵ق)،‌ در اصفهان متولد شد و با هجوم افغان‌ها به نجف هجرت کرد. او در نجف به تحصیل علوم حوزوی پرداخت و برای شناسایی مکتب اخباری‌گری به بهبهان که آن زمان مرکز مکتب اخباری بود،‌ هجرت کرد. او در کربلا درگذشت و در حرم امام حسین(ع) دفن شد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>
برخی از شاگردان او عبارتند از: علامه بحر العلوم، کاشف الغطاء کبیر، صاحب ریاض، سید محسن اعرجی، میرزای قمی، سید محمد باقر شفتی.


== مبارزه با مکتب اخباری‌گری ==
== مبارزه با مکتب اخباری‌گری ==
خط ۱۳: خط ۱۵:
وحید بهبهانی برای شناسایی مکتب اخباری‌گری از نجف به بهبهان هجرت کرد. بهبهان به دلیل حضور عبدالله سماهیجی از عالمان اخباری، به یکی از مراکز اخباری‌گری تبدیل شده بود. بهبهانی در این مدت با نگارش رساله‌هایی در حجیت اجماع، اصاله البرائه، ردّ قیاس و لزوم اجتهاد، مبانی اخباری‌ها در این موضوعات را نقد کرد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>
وحید بهبهانی برای شناسایی مکتب اخباری‌گری از نجف به بهبهان هجرت کرد. بهبهان به دلیل حضور عبدالله سماهیجی از عالمان اخباری، به یکی از مراکز اخباری‌گری تبدیل شده بود. بهبهانی در این مدت با نگارش رساله‌هایی در حجیت اجماع، اصاله البرائه، ردّ قیاس و لزوم اجتهاد، مبانی اخباری‌ها در این موضوعات را نقد کرد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>


وی پس از شناسایی مکتب اخباری‌گری به کربلا هجرت کرد. کربلا در آن دوره، مرکز اخباری‌گری شمرده می‌شد.  
وی پس از شناسایی مکتب اخباری‌گری به کربلا هجرت کرد. کربلا در آن دوره، مرکز اخباری‌گری شمرده می‌شد. مرجعیت علمی آن روز کربلا به عهده [[یوسف بن احمد بحرانی]] با گرایش اخباری اعتدالی بود. بهبهانی ابتدا در درس او حاضر شد و پس از مدتی درخواست کرد کرسی درس برای چند روز به او واگذار شود.  او با پذیرش یوسف بن احمد بحرانی، به نقد مبانی اخباری‌گری پرداخت و بیشتر شاگردان ممتاز بحرانی را از مکتب اخباری روگردان کرده و به خود جذب کرد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>  
 
مرجعیت علمی آن روز کربلا به عهده مرحوم صاحب حدائق بود که مردی عالم و سلیم النفس با گرایش اخباری اعتدالی بود. وحید بهبهانی ابتدا در درس ایشان حاضر شد و بعد در جمع عالمان اعلام کرد که او حجت خداست و از آنان خواست از استاد بخواهند چند روز کرسی تدریس خود را به او واگذارد تا حجت خدا را بر آنان تبیین کند و با پذیرش صاحب حدائق، به ابطال مبانی اخباری‌گری پرداخت به گونه‌ای که بعد از چند روز توانست اکثریت شاگردان ممتاز صاحب حدائق را از مکتب اخباری روگردان ساخته و به خود جذب کند.
 
صاحب منتهی المقال می‌نویسد: تمام شهرهای عراق، بخصوص کربلا و نجف، قبل از آمدن آقا (وحید بهبهانی) از علمای اخباری پر بود و توجه عوام به آنها بود. جهت‌گیری آنان علیه اجتهاد بقدری شدید بود که اگر ضرورت می‌شد فردی از آنان کتب اصولی را در دست بگیرد، آن را با دستمال می‌گرفت، ولی خداوند شهرهای عراق را به برکت قدوم او (بهبهانی) پاک گردانید و کسانی که بر اثر استیلای اخباریان در احکام دینی و وظائف شرعی خود سرگردان بودند، بوسیله انوار علوم آن بزرگوار هدایت شدند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>


وحید بهبهانی علاوه بر تدریس و تألیف، شاگردانی مبرز مانند علامه بحر العلوم، کاشف الغطاء کبیر، صاحب ریاض، سید محسن اعرجی، میرزای قمی، سید محمد باقر شفتی و … تربیت کرد که مروّج مبانی ایشان شدند و به هین جهت ایشان را «استاد الکل فی الکل» خواندند.


مباحث اصولی، استدلالی و فقه الحدیثی وحید بهبهانی نقش اساسی در انهدام مکتب اخباری داشت. مثلا اخباریان با جمود بر ظاهر حدیث گذاشتن تحت الحنک را در همه حال واجب شمردند. ایشان مطرح کرد با مقداری تأمل فهمیده می‌شود بسیاری از روایات ناظر به شرایط خاص زمانی است و دستور کلی و همیشگی نمی‌باشد مثلا تحت الحنک که در روایت شعار مؤمن شناخته شده، بخودی خود نمی‌تواند تأثیری در ایمان و شرک داشته باشد؛ بلی در شرایط خاص زمانی ممکن است گذاشتن گوشه عمامه زیر گلو نشانه و شعار گروهی قرار گیرد کما اینکه در هنگام صدور این حدیث، چنین بوده است که مشرکان آخر عمامه‌شان را بالای سر می‌بسته‌اند و برای اینکه مؤمنان از مشرکان در قیافه ظاهری متمایز باشند، معصوم دستور داده مؤمنان تحت حنک یعنی زیر گلو قرار دهند تا از مشرکان متمایز گردند.
مباحث اصولی، استدلالی و فقه الحدیثی وحید بهبهانی نقش اساسی در انهدام مکتب اخباری داشت. مثلا اخباریان با جمود بر ظاهر حدیث گذاشتن تحت الحنک را در همه حال واجب شمردند. ایشان مطرح کرد با مقداری تأمل فهمیده می‌شود بسیاری از روایات ناظر به شرایط خاص زمانی است و دستور کلی و همیشگی نمی‌باشد مثلا تحت الحنک که در روایت شعار مؤمن شناخته شده، بخودی خود نمی‌تواند تأثیری در ایمان و شرک داشته باشد؛ بلی در شرایط خاص زمانی ممکن است گذاشتن گوشه عمامه زیر گلو نشانه و شعار گروهی قرار گیرد کما اینکه در هنگام صدور این حدیث، چنین بوده است که مشرکان آخر عمامه‌شان را بالای سر می‌بسته‌اند و برای اینکه مؤمنان از مشرکان در قیافه ظاهری متمایز باشند، معصوم دستور داده مؤمنان تحت حنک یعنی زیر گلو قرار دهند تا از مشرکان متمایز گردند.
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش