۲٬۱۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== انفاق کنندگان == | == انفاق کنندگان == | ||
{{همچنین ببینید|انفاق در قرآن}} | |||
اسلام تأمین وسایل جهاد با دشمنان از واجبات شمرده شده است: {{قرآن|وَ أَنْفِقُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه| ترجمه= و در راهِ خدا، انفاق کنید! و (با ترک انفاق) خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید!|سوره= بقره|آیه= ۱۹۵}} ارتباط انفاق با جهاد در این است که همه کارها بایستی برای خدا و در راه خدا باشد، چه جهاد با نفس، چه جهاد با مال که انفاق کردن است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۵.</ref> قرآن برای بیان اهمیت انفاق، یادآور میشود که خدا افراد نیکوکار را دوست دارد و با انفاق در راه خدا نیکی کنید: {{قرآن|وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ | ترجمه= و نیکی کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست میدارد.|سوره= بقره|آیه= ۱۹۵}} | اسلام تأمین وسایل جهاد با دشمنان از واجبات شمرده شده است: {{قرآن|وَ أَنْفِقُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه| ترجمه= و در راهِ خدا، انفاق کنید! و (با ترک انفاق) خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید!|سوره= بقره|آیه= ۱۹۵}} ارتباط انفاق با جهاد در این است که همه کارها بایستی برای خدا و در راه خدا باشد، چه جهاد با نفس، چه جهاد با مال که انفاق کردن است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۵.</ref> قرآن برای بیان اهمیت انفاق، یادآور میشود که خدا افراد نیکوکار را دوست دارد و با انفاق در راه خدا نیکی کنید: {{قرآن|وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ | ترجمه= و نیکی کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست میدارد.|سوره= بقره|آیه= ۱۹۵}} | ||
خط ۲۴: | خط ۲۵: | ||
قرآن داستان پیمانشکنی عدهای را بیان میکند که آثار زیانباری هم داشت مانند دوری از رحمت خدا، قساوت قلب، تحریف سخنان خدا، فراموش شدن آنها توسط خدا. این افراد هر روز به خیانت تازهای دست میزدند.<ref>سوره مائده، آیه ۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۱۱.</ref> خداوند بعد از بیان همه این اتفاقها، به رسول خدا(ص) دستور میدهد از این افراد بگذرد:{{قرآن|فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ| ترجمه= از آنها درگذر و صرف نظر کن، که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد!|سوره= مائده|آیه= ۱۳}} | قرآن داستان پیمانشکنی عدهای را بیان میکند که آثار زیانباری هم داشت مانند دوری از رحمت خدا، قساوت قلب، تحریف سخنان خدا، فراموش شدن آنها توسط خدا. این افراد هر روز به خیانت تازهای دست میزدند.<ref>سوره مائده، آیه ۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۱۱.</ref> خداوند بعد از بیان همه این اتفاقها، به رسول خدا(ص) دستور میدهد از این افراد بگذرد:{{قرآن|فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ| ترجمه= از آنها درگذر و صرف نظر کن، که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد!|سوره= مائده|آیه= ۱۳}} | ||
بخشش افرادی که پیمانشکنی کرده و خیانت پیشه گرفتهاند، یکی از دستورات قرآن به رسول خداست که اهمیت عفو و چشمپوشی از خطاهای مردم را میرساند. عفو و اغماض ظاهراً برای آن است که باید با اینگونه اشخاص مدارا کرد که نهضت و انقلاب به راه خود ادامه دهد و آنها به تدریج ذوب شده و از بین بروند و گرنه اینگونه اشخاص در مسیر حقپرستی واقع نمیشوند، این عمل از جمله نیکوکاری است، خدا نیکوکاران را دوست دارد.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، مرکز چاپ و نشر، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۷.</ref> قرآن در آیات دیگر نیز فروبردن خشم و چشمپوشی از خطاهای مردم را ستوده است و یادآور میشود که خدا محسنین را که این صفات را دارند، دوست میدارد: {قرآن|... وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ | ترجمه= | بخشش افرادی که پیمانشکنی کرده و خیانت پیشه گرفتهاند، یکی از دستورات قرآن به رسول خداست که اهمیت عفو و چشمپوشی از خطاهای مردم را میرساند. عفو و اغماض ظاهراً برای آن است که باید با اینگونه اشخاص مدارا کرد که نهضت و انقلاب به راه خود ادامه دهد و آنها به تدریج ذوب شده و از بین بروند و گرنه اینگونه اشخاص در مسیر حقپرستی واقع نمیشوند، این عمل از جمله نیکوکاری است، خدا نیکوکاران را دوست دارد.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، مرکز چاپ و نشر، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۷.</ref> قرآن در آیات دیگر نیز فروبردن خشم و چشمپوشی از خطاهای مردم را ستوده است و یادآور میشود که خدا محسنین را که این صفات را دارند، دوست میدارد: {قرآن|... وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ| ترجمه= همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق میکنند؛ و خشم خود را فرو میبرند؛ و از خطای مردم درمیگذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد. | سوره = آل عمران| آیه=۱۳۴}} | ||
== ایمان آورندگان با استقامت و عمل صالح == | == ایمان آورندگان با استقامت و عمل صالح == | ||
خط ۳۴: | خط ۳۵: | ||
== دوری از فساد و اعتدال در عبادت == | == دوری از فساد و اعتدال در عبادت == | ||
{{همچنین ببینید|رفق و مدارا در عبادت}} | |||
قرآن از یک سو به اصلاح امور مردم و ریشهکن ساختن ظلم از میان آنان دستور میدهد. از دیگر سوی میگوید در هنگام عبادت هم خوف داشته باشید و هم امید: {{قرآن| وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنینَ| ترجمه= و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید، و او را با بیم و امید بخوانید! (بیم از مسئولیتها، و امید به رحمتش. و نیکی کنید) زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است! | سوره = اعراف| آیه=۵۶}}اعتدال در عبادت و اجتناب از فساد در روی زمین بعد از اصلاح احسان کردن است و کسانی را که به این دستورات عمل کنند، محسنین نامیده شدهاند، که رحمت خدا نزدیک به آنان است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۱۹۸.</ref> | قرآن از یک سو به اصلاح امور مردم و ریشهکن ساختن ظلم از میان آنان دستور میدهد. از دیگر سوی میگوید در هنگام عبادت هم خوف داشته باشید و هم امید: {{قرآن| وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنینَ| ترجمه= و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید، و او را با بیم و امید بخوانید! (بیم از مسئولیتها، و امید به رحمتش. و نیکی کنید) زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است! | سوره = اعراف| آیه=۵۶}}اعتدال در عبادت و اجتناب از فساد در روی زمین بعد از اصلاح احسان کردن است و کسانی را که به این دستورات عمل کنند، محسنین نامیده شدهاند، که رحمت خدا نزدیک به آنان است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۱۹۸.</ref> | ||
ویرایش