مجازات اهانت به پیامبر اسلام(ص) و اهل‌بیت(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
طبق فتوای فقیهان اگر كسى نبىّ اكرم (ص) را سبّ كند، بر شنونده واجب است دشنام‌دهنده را به قتل برساند؛ و نياز به مراجعه‌ى به امام (ع) و حاكم شرع ندارد. اين يك حكم تكليفى است و شنونده بايد آن را اجرا كند؛ به شرط اين كه خوفى در كار نباشد. موارد خوف دو نوع است و هركدام حكم خاصّى دارد: یک: بر جان خود يا جان ديگرى، و يا بر آبروى خود يا آبروى مسلمان ديگر ترس دارد. در اين صورت، نه‌تنها كشتن دشنام‌دهنده واجب نيست، بلكه جايز نبوده و ترك آن واجب است. دو: بر مال خطير و داراى اهميّتى بيم دارد؛ يعنى مى‌ترسد با قتل دشنام‌دهنده، ضرر عظيمى به مالش يا مال برادر مسلمانش وارد آيد. در اين صورت، كشتن دشنام‌دهنده واجب نيست؛ بلكه جايز است؛ يعنى مى‌تواند متحمّل ضرر شده و او را به قتل برساند؛ يا آن كه متعرّض او نگردد و مالش را حفظ كند.<ref>آئين كيفرى اسلام، ترابى شهرضايى، اكبر، ج۲، ص ۳۳۷</ref>
طبق فتوای فقیهان اگر كسى نبىّ اكرم (ص) را سبّ كند، بر شنونده واجب است دشنام‌دهنده را به قتل برساند؛ و نياز به مراجعه‌ى به امام (ع) و حاكم شرع ندارد. اين يك حكم تكليفى است و شنونده بايد آن را اجرا كند؛ به شرط اين كه خوفى در كار نباشد. موارد خوف دو نوع است و هركدام حكم خاصّى دارد: یک: بر جان خود يا جان ديگرى، و يا بر آبروى خود يا آبروى مسلمان ديگر ترس دارد. در اين صورت، نه‌تنها كشتن دشنام‌دهنده واجب نيست، بلكه جايز نبوده و ترك آن واجب است. دو: بر مال خطير و داراى اهميّتى بيم دارد؛ يعنى مى‌ترسد با قتل دشنام‌دهنده، ضرر عظيمى به مالش يا مال برادر مسلمانش وارد آيد. در اين صورت، كشتن دشنام‌دهنده واجب نيست؛ بلكه جايز است؛ يعنى مى‌تواند متحمّل ضرر شده و او را به قتل برساند؛ يا آن كه متعرّض او نگردد و مالش را حفظ كند.<ref>آئين كيفرى اسلام، ترابى شهرضايى، اكبر، ج۲، ص ۳۳۷</ref>


حکم وجوب قتل ساب النبی با احراز شرایط لازم مورد اتفاق اکثریت فقیهان است. [[علامه حلی]] و [[محقق حلی]] قائل به جواز هستند. اکثر فقیهان اذن امام و حاکم شرع را نیاز نمی‌بینند و برخی بخاطر ایجاد هرج و مرج، اذن امام را لازم می‌دانند. برخی فقیهان حکم قتل سب النبی را از [[حدود]] می‌دانند همچون علامه حلی، میرزا جواد تبریزی، [[امام خمینی]] و [[آیت الله منتظری]] و برخی فقیهان مثل [[شهید ثانی]] این حکم را [[تعزیر]] می‌دانند<ref>بازپژوهی ماهیت جرم سب‌النبی در فقه امامیه، حسین حاجی حسینی، مجید قورچی بیگی، فصلنامه علمی پژوهشی فقه، '''دوره ۲۴ شماره 91، پاییز 1396،''' </ref>
حکم وجوب قتل ساب النبی با احراز شرایط لازم مورد اتفاق اکثریت فقیهان است. [[علامه حلی]] و [[محقق حلی]] قائل به جواز هستند. اکثر فقیهان اذن امام و حاکم شرع را نیاز نمی‌بینند و برخی بخاطر ایجاد هرج و مرج، اذن امام را لازم می‌دانند. برخی فقیهان حکم قتل سب النبی را از [[حدود]] می‌دانند همچون علامه حلی، میرزا جواد تبریزی، [[امام خمینی]] و [[آیت الله منتظری]] و برخی فقیهان مثل [[شهید ثانی]] این حکم را [[تعزیر]] می‌دانند<ref>بازپژوهی ماهیت جرم سب‌النبی در فقه امامیه، حسین حاجی حسینی، مجید قورچی بیگی، فصلنامه علمی پژوهشی فقه، دوره ۲۴ شماره ۹۱، پاییز ۱۳۹۶، </ref>


در فقه شیعه تمام امامان (ع) در حكم نبىّ مكرّم (ص) هستند.<ref>آئين كيفرى اسلام، ترابى شهرضايى، اكبر، ج۲، ص ۳۳۹</ref>
در فقه شیعه تمام امامان (ع) در حكم نبىّ مكرّم (ص) هستند.<ref>آئين كيفرى اسلام، ترابى شهرضايى، اكبر، ج۲، ص ۳۳۹</ref>
۱۵٬۱۶۱

ویرایش