مؤلف کتاب «سر العالمین و کشف ما فی الدارین»

نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۲ توسط Shamloo (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

آیا انتساب کتاب سر العالمین به ابوحامد غزالی درست است؟ این کتاب دربارهٔ چیست؟

سر العالمین و کشف ما فی الدارین کتابی است به زبان عربی منسوب به ابوحامد غزالی که در آن اشارات روشنی به‌ عقاید شیعه شده است. برخی این کتاب را دلیلی بر شیعه‌شدن غزالی در آخر عمرش دانسته‌ا‌ند. نظریهٔ غالب دربارهٔ این کتاب در میان محققان عدم صحت انتساب آن به غزالی است.

مؤلف

 
کتاب سر العالمین منسوب به ابوحامد غزالی

کتاب سر العالمین از جمله کتاب‌هایی است که دربارهٔ مؤلف آن میان صاحب‌نظران اختلاف وجود دارد. این کتاب به ابوحامد محمد بن محمد غزالی طوسی (۴۵۰-۵۰۵ق)، فقیه و متکلم و صوفی اشعری شافعی ایرانی، منسوب است. سابقهٔ انتساب این کتاب به غزالی به قرن هفتم قمری می‌رسد. این انتساب به دلایل مختلفی مورد مناقشه قرار گرفته است و موافقان و مخالفانی دارد.

موافقان انتساب به غزالی

فهرست کسانی که صحت انتساب این کتاب به غزالی را تأیید کرده‌اند، بنا بر ترتیب تاریخی، چنین است:

  • قدیمی‌ترین منبعی که سر العالمین در آن به غزالی منسوب شده کتاب تذکرة الخواص من الامة فی ذکر خصائص الائمة نوشتهٔ سبط بن جوزی (۵۸۲-۶۵۴ق)، عالم مشهور حنفی، است.[۱]
  • شمس‌الدین ذهبی (درگذشتهٔ ۷۴۸ق)، مورخ و تراجم‌نگار اهل‌سنت، در کتاب سیر اعلام النبلاء و میزان الاعتدال خود این کتاب را به غزالی منسوب کرده است.[۲]
  • ابن حجر عسقلانی (درگذشتهٔ ۸۵۲ق)، مورخ و محدث و تراجم‌نگار اهل‌سنت، در کتاب لسان المیزان خود، که تلخیص و تکمله‌ای بر میزان الاعتدال ذهبی است، قول استاد خود ذهبی دربارهٔ انتساب این کتاب به غزالی را نقل و تأیید کرده است.[۳]
  • سید جعفر مرتضی عاملی (۱۳۶۴-۱۴۴۱ق) مدعی شده که محقق کرکی (درگذشتهٔ ۹۴۰ق)، فقیه شیعه، هم این کتاب را منسوب به غزالی می‌دانسته است.[۴]
  • قاضی نورالله شوشتری (۹۵۶ -۱۰۱۹ق)، فقیه و محدث شیعه، در کتاب مجالس المؤمنین این کتاب را به غزالی منسوب کرده و تصریح کرده که آن را در اواخر عمر خود نگاشته است.[۵]
  • آقا بزرگ تهرانی (۱۲۵۵-۱۳۴۸ش)، کتاب‌شناس شیعه، مدعی شده که ابوالفیض مرتضی زبیدی (۱۱۴۵-۱۲۰۵ق)، لغوی و رجالی، در دو کتاب خود تاج العروس و الاتحاف فی شرح الاحیاء این کتاب را به غزالی منتسب کرده است.[۶]
  • شیخ بهایی (۹۵۳-۱۰۳۱ق) در گزیده‌ای که از کتاب سر العالمین تدارک دیده این کتاب را از آثار غزالی دانسته است.[۷]
  • ملامحسن فیض کاشانی (۱۰۰۷-۱۰۹۱ق) در مقدمهٔ تهذیبی که بر کتاب احیاء علوم الدین غزالی نگاشته، کتاب سر العالمین را از غزالی دانسته و آن را نشانه‌ای بر تشیع او در اواخر عمرش دانسته است.[۸]

همچنین افراد دیگر چون سید هاشم بحرانی[۹] (درگذشتهٔ ۱۱۰۷ یا ۱۱۰۹ق)، فخرالدین طریحی[۱۰] (درگذشتهٔ ۱۰۸۵-۱۰۸۷ق)، محقق بحرانی[۱۱] (درگذشتهٔ ۱۱۲۱ق)، میر حامد حسین هندی[۱۲] (درگذشتهٔ ۱۳۰۶ق)،

مخالفان انتساب به غزالی

بعد از سبط بن جوزی، این کتاب چند بار در تهران، هند و مصر در سال های ۱۳۰۵، ۱۳۱۴ و ۱۳۲۴ق چاپ شده است. اگر در عدم صحت انتساب برخی دیگر از کتاب‌های غزالی بتوان شبهه ایجاد کرد، در عدم انتساب این کتاب به او نمی‌توان شبهه داشت. این کتاب را عده‌ای به نام او ساخته‌اند و شهرت داده‌اند. برخی محققان هدف از نگارش و انتشار این کتاب، به نام ابوحامد غزالی، را معرفی‌کردن او به‌عنوان فردی باطنی و شیعی دانسته‌اند.[۱۳]

جلال الدین همایی

سید جعفر مرتضی عاملی...

ویژگی‌ها و محتوا

«الكتاب المنسوب إلى الغزالی اسمه سر العالمين لا سر العارفين فمن عدم معرفته باسمه يعرف مبلغ تثبته في الأمر، ومن أين عرف ان كتاب سر العالمين ليس للغزالی وإنهم حشوه بتعاليمهم ونسبوه إليه فهل شافه الغزالی وأخبره أن الكتاب ليس له أو نزل عليه وحي بذلك؟ ما هذا إلا تخرص وسوء ظن نهى الله عنه وتهجم على القدح بغير مسوع ويمكن أن يكون الغزالی اثنين أحدهما صاحب الإحياء والآخر صاحب سر العالمين. والشيعة ليست بحاجة إلى أن تنتصر بالغزالی فتضع كتابا على لسانه فلديها من الحجج والبراهين ما فيه كفاية واحتجاجها بكتاب الله وكتب خصومها المشهورة يغنيها عن الاحتجاج بكتاب مجهول ينسب للغزالی. على أن الحافظ ابن حجر في لسان الميزان جزم بأنه للغزالي فقال: قال أبو حامد الغزالی فی كتاب سر العالمين».[۱۴]

منابع

  1. سبط بن الجوزی، يوسف بن قزاوغلى‌، تذكرة الخواص من الأمة بذكر خصائص الأئمة، تحقیق حسین تقی‌زاده،‌ قم، مركز الطباعة و النشر المجمع العالمی لاهل البيت عليهم السلام، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۵۶.
  2. الذهبی، شمس‌الدین محمد بن احمد، سير أعلام النبلاء،‌ تحقیق مجموعة من المحققين بإشراف الشيخ شعيب الأرناؤوط، بی‌جا، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۵ق، ج۱۹، ص۳۲۸؛ نیز: الذهبی، سير أعلام النبلاء، ج۱۹، ص ۴۰۳؛ نیز: الذهبی، شمس‌الدین محمد بن احمد، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، تحقيق علی محمد البجاوی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۵۰۰.
  3. العسقلانی، ابن حجر احمد بن علی، لسان المیزان،‌ بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۲۱۵.
  4. مرتضی العاملی، سید جعفر، «لمن هذه الکتب»، تراثنا، العدد ۲، محرم و ربیع الاول ۱۴۰۶ق، ص۹۷.
  5. شوشتری، سید نورالله بن شریف‌الدین حسینی، مجالس المؤمنین، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۹۶.
  6. الطهرانی، آقابزرك، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۱۶۸.
  7. مرعشی نجفی، سید محمود و میر محمود، موسوی، بخشی از دست نوشته‌های آثار علامه دوران شیخ بهاء الدین عاملی، قم، كتابخانهٔ حضرت آيت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۰.
  8. الفیض الکاشانی، ملامحسن محمد بن شاه‌مرتضی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱.
  9. البحرانی، السید هاشم بن سلیمان، غاية المرام و حجة الخصام فی تعيين الإمام من طريق الخاص والعام، تحقیق السيد علی عاشور، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی،‌ ج۲، ص۲۲.
  10. الطریحی، فخرالدین بن محمدعلی، جواهر المطالب في فضائل علی بن أبی‌طالب، تحقیق مهدی هوشمند، مشهد، المکتبة المتخصصة بامیرالمؤمنین علی(ع)، ۱۴۲۷ق، ص۲۰۶.
  11. ماحوزی بحرانی، سلیمان بن عبدالله، الأربعون حديثا فی اثبات امامة أميرالمؤمنين عليه السلام، تحقيق السيد مهدي الرجائی، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۰۷ق.
  12. الکنتوری،‌ میرحامد حسین، نفحات الأزهار في خلاصة عبقات الأنوار للعلم الحجة آیة‌الله السید حامد حسین اللکهنوی، تلخیص السید علی الحسینی المیلانی، بی‌جا،‌ ناشر السید علی الحسینی المیلانی، ۱۴۱۴ق،‌ج ۹، ص۱۸۴-۱۸۵.
  13. همایی، جلال الدین، غزالی‌نامه، تهران، کتابفروشی فروغی، بی‌تا،‌ ج۲، ص۲۷۱-۲۷۲.
  14. الامین، السید محسن، اعیان الشیعة،‌ ج۱، ص۵۰.