قمه‌زنی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ اوت ۲۰۲۱
جز
ابرابزار
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}}  سؤال: هنگام ذکرحادثه عاشورا امام سجاد (عليه السلام) از شدت حزن...» ایجاد کرد)
 
جز (ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}


 سؤال: هنگام ذکرحادثه عاشورا امام سجاد (علیه السلام) از شدت حزن و اندوه: «قام علی طوله و نطح جدار البیت بوجهه فکسر انفه و شج راسه و سال دمه علی صدره و خر مغشیا علیه من شده الحزن و البکاء»؛ آیا این روایت دلیل بر جواز قمه زنی نیست؟


قیام امام حسین (علیه السلام) در هر عصر و زمان و برای هر ملت و مردمی پیامی دارد، پیامی که هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود. اما در شرایطی که همواره ستم پیشگان و استعمارگران خون‌آشام در تلاش بوده‌اند تا نقش عاشورا را کمرنگ نموده و بنیانش را براندازند، موثرترین عاملی که می‌تواند آن را برای نسل‌های آینده حفظ نماید، مراسم سوگواری امام حسین (علیه السلام) می‌باشد. برپا داشتن مراسمی به یاد سید الشهداء در ایام مختلف بویژه دهه محرم و روز عاشورا می‌تواند روشی برای احیاء خط ائمه و تبیین مظلومیت آنان باشد. تاکیدهای فراوان پیامبر و ائمه به برپائی مراسم سوگواری نیز هماهنگ با این اهداف عالیه بوده است؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند:


 سؤال: هنگام ذکرحادثه عاشورا امام سجاد (عليه السلام) از شدت حزن و اندوه : «قام علي طوله و نطح جدار البيت بوجهه فکسر انفه و شج راسه و سال دمه علي صدره و خر مغشيا عليه من شده الحزن و البکاء» ؛ آيا اين روايت دليل بر جواز قمه زني نيست؟
«خداوند شیعیان ما را مشمول رحمت خویش سازد. به خدا قسم شیعیان ما همان مؤمنین اند، آنان به خدا قسم با حزن و حسرت طولانی خویش (در عزای ما) شریک و همدرد مصیبت‌های ما خاندانند».<ref>مجلسی، محمدباقر؛ بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۲۲</ref>


قیام امام حسین (عليه السلام) در هر عصر و زمان و برای هر ملت و مردمی پیامی دارد، پیامی که هیچ گاه کهنه نمی شود . اما در شرایطی که همواره ستم پیشگان و استعمارگران خون آشام در تلاش بوده اند تا نقش عاشورا را کمرنگ نموده و بنیانش را براندازند ، موثرترین عاملی که می تواند آن را برای نسل های آینده حفظ نماید ، مراسم سوگواری امام حسین (عليه السلام) می باشد . برپا داشتن مراسمی به یاد سید الشهداء در ایام مختلف بویژه دهه محرم و روز عاشورا می تواند روشی برای احیاء خط ائمه و تبیین مظلومیت آنان باشد . تاکیدهای فراوان پیامبر و ائمه به برپائی مراسم سوگواری نیز هماهنگ با این اهداف عالیه بوده است ؛ امام صادق (عليه السلام) فرمودند :  
همچنین ایشان به فضیل می‌فرمایند:


«خداوند شیعیان ما را مشمول رحمت خویش سازد . به خدا قسم شیعیان ما همان مومنین اند ، آنان به خدا قسم با حزن و حسرت طولانی خویش (در عزای ما) شریک و همــدرد مصیبت های ما خاندانند».<ref>مجلسي ، محمد باقر ؛ بحار الانوار ، ج۴۳ ، ص۲۲۲</ref>
«آیا مجالس عزا بر پا می‌کنید و از اهل بیت و آنچه بر آنان گذشته صحبت می‌کنید؟


همچنین ایشان به فضیل می فرمایند :  
فضیل گفت: آری قربانت گردم.


«آیا مجالس عزا بر پا می کنید و از اهل بیت و آنچه بر آنان گذشته صحبت می کنید ؟
امام فرمود: این گونه مجالس را دوست دارم پس امر ما را زنده گردانید که هر کس امر ما را زنده کند مورد لطف و مرحمت خدا قرار می‌گیرد . [ای فضیل] هر کس از ما یاد کند، یا نزد او از ما یاد کنند و به اندازه بال مگسی اشک بریزد، خدا گناهانش را بیامرزد اگر چه بیش از کف دریا باشد».<ref>همان، ص۲۸۲ و ۲۸۹</ref>


فضیل گفت : آری قربانت گردم .
امام رضا (علیه السلام) در این رابطه می‌فرماید:


امام فرمود : این گونه مجالس را دوست دارم پس امر ما را زنده گردانید که هر کس امر ما را زنده کند مورد لطف و مرحمت خدا قرار می گیرد . [ای فضیل] هر کس از ما یاد کند ، یا نزد او از ما یاد کنند و به اندازه بال مگسی اشک بریزد ، خدا گناهانش را بیامرزد اگر چه بیش از کف دریا باشد».<ref>همان ، ص۲۸۲ و ۲۸۹</ref>
«کسی که متذکر مصایب ما شود و به جهت ستم‌هایی که بر ما وارد شده گریه کند، در روز قیامت با ما خواهد بود و مقام و درجه مارا خواهد داشت و کسی که مصیبت‌های ما را بیان کند و خود بگرید و دیگران را بگریاند، در روزی که همه چشم‌ها گریان است، چشم او نگرید و هر کسی در مجلسی بنشیند که در آن مجلس، امر ما را زنده می‌کنند، روزی که قلب‌ها می‌میرند، قلب او نخواهد مرد».<ref>همان، ص۲۷۸</ref>


امام رضا (عليه السلام) در این رابطه می فرماید :
اما نکته ای که از تمام این روایات می‌توان در یافت این است که ائمه (علیهم السیلام)، به منظور حفظ واقعه کربلا و انتقال فرهنگ آن به نسل‌های آینده، برگزاری مراسم سوگواری ساده و بی‌آلایشی را توصیه می‌نمودند، اما متأسفانه با گذشت زمان و گسترش مذهب تشیع، این مراسم به پاره ای از آداب و رسوم قومی و ملی و سلایق فردی و جمعی ممزوج شد، که خود می‌تواند مانعی برای درک مناسب پیام عاشورا باشد.


« کسی که متذکر مصایب ما شود و به جهت ستم هایی که بر ما وارد شده گریه کند ، در روز قیامت با ما خواهد بود و مقام و درجه مارا خواهد داشت و کسی که مصیبت های ما را بیان کند و خود بگرید و دیگران را بگریاند ، در روزی که همه چشم ها گریان است ، چشم او نگرید و هر کسی در مجلسی بنشیند که در آن مجلس ، امر ما را زنده می کنند ، روزی که قلب ها می میرند ، قلب او نخواهد مرد».<ref>همان ، ص۲۷۸</ref>
قمه زنی از منظر تاریخ


اما نکته ای که از تمام این روایات می توان در یافت این است که ائمه (عليهم السيلام) ، به منظور حفظ واقعه کربلا و انتقال فرهنگ آن به نسل های آینده ، برگزاری مراسم سوگواری ساده و بی آلایشی را توصیه می نمودند ، اما متاسفانه با گذشت زمان و گسترش مذهب تشیع ، این مراسم به پاره ای از آداب و رسوم قومی و ملی و سلایق فردی و جمعی ممزوج شد ، که خود می تواند مانعی برای درک مناسب پیام عاشورا باشد .
از نظر تاریخی مسلم است که قمه زنی در قبل صفویه هیچ گونه سابقه ای نداشته است و تردیدها در آن است که آیا در زمان صفویه به وجود آمده است؟ یا اینکه بعد از صفویه و در زمان قاجاریه رواج یافته است؟


قمه زنی از منظر تاریخ
بعضی از محققان بر این عقیده اند که قمه زنی در زمان صفویه تاٌسیس گردیده و صفویه آغازگر آن بوده است به این صورت که در روز عاشورا سلاطین صفویه به بخش‌های خاصی از افواج ارتش قزلباش خود که به گروه فدائیان قزلباش مشهور بودند، دستور می‌دادند تا به‌طور منظم و دسته‌بندی شده، دسته‌های عزاداری راه بیاندازند.


از نظر تاریخی مسلم است که قمه زنی در قبل صفویه هیچ گونه سابقه ای نداشته است و تردیدها در آن است که آیا در زمان صفویه به وجود آمده است ؟ و یا اینکه بعد از صفویه و در زمان قاجاریه رواج یافته است ؟
نصراله فلسفی در کتاب تاریخ شاه عباس کبیر، فوج فدائیان را چنین تشریح می‌کند:


بعضی از محققان بر این عقیده اند که قمه زنی در زمان صفویه تاٌسیس گردیده و صفویه آغازگر آن بوده است به این صورت که در روز عاشورا سلاطین صفویه به بخش های خاصی از افواج ارتش قزلباش خود که به گروه فدائیان قزلباش مشهور بودند ، دستور می دادند تا به طور منظم و دسته بندی شده ، دسته های عزاداری راه بیاندازند.
«فدائیان قزلباش که همیشه سرشان به نشانه خدمت تراشیده بود در رز عاشورا شمشیر به دست بیرون می‌آمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی با اصحاب امام حسین داشته باشند. آنان می‌گفتند: در چنین روزی که امام حسین و اصحابش تیر می‌خورند پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد می‌کنیم، یعنی نشان می‌دهیم که ما در راه امام حسین فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود و این شروع قمه زنی شد».


نصراله فلسفی در کتاب تاریخ شاه عباس کبیر ، فوج فدائیان را چنین تشریح می کند :  
استاد یوسفی غروی در تاریخ‌نگاری عاشورا و تحریفات آن چنین می‌نویسد:


«فدائیان قزلباش که همیشه سرشان به نشانه خدمت تراشیده بود در رز عاشورا شمشیر به دست بیرون می آمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی با اصحاب امام حسین داشته باشند . آنان می گفتند : در چنین روزی که امام حسین و اصحابش تیر می خورند پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد می کنیم ، یعنی نشان می دهیم که ما در راه امام حسین فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود و این شروع قمه زنی شد ».
«این احتمال نیز وجود دارد که نخست این عمل از سوی صوفیان و درویشان انجام می‌گرفته است. چنان‌که " پیترو دلاواله " یکی از سیاحان عصر شاه عباس اول می‌نویسد: بسیاری از دراویش در کوچه‌های پر رفت و آمد شهر، تمام بدن خود تا گلو و حتی قسمتی از سر خود را در خمره‌هایی از گل پخته که در داخل زمین پنهان شده فرومی‌کنند بطوری که انسان تصور می‌کند واقعاً مدفون شده‌اند و از طلوع تا غروب خورشید و حتی تا پاسی از شب گذشته به همین نحو باقی می‌مانند … جمعی دیگر در میدان‌ها وکوچه‌های مختلف و جلوی خانه‌های مردم برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه سیاه سترعورت کرده و تمام سر تا پای خود را با ماده ای سیاه و براق رنگ زده‌اند، حرکت می‌کنند. به همراه این اشخاص عده ای برهنه راه می‌روند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز درآورده اند تا نشانی از خون‌هایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که آن روز نسبت به امام حسین (علیه السلام) انجام گرفته است، باشد. و تمام این برای نشان دادن مراتب سوگواری و غم و اندوه آنان در عزای امام حسین (علیه السلام) است …».


استاد یوسفی غروی در تاریخ نگاری عاشورا و تحریفات آن چنین می نویسد :  
اما برخی دیگر از محققان و تاریخ نگاران نیز بر این عقیده می‌باشند که قمه زنی مربوط به دوره قاجار بوده و در عصر صفویه وجود نداشته است. استاد رسول جعفریان در این باره می‌گوید:


«این احتمال نیز وجود دارد که نخست این عمل از سوی صوفیان و درویشان انجام می گرفته است . چنانکه " پیترو دلاواله " یکی از سیاحان عصـــر شاه عباس اول می نویسد : بسیاری از دراویش در کوچه های پر رفت و آمد شهر ، تمام بدن خود تا گلو و حتی قسمتی از سر خود را در خمره هایی از گل پخته که در داخل زمین پنهان شده فرو می کنند بطوری که انسان تصور می کند واقعاً مدفون شده اند و از طلوع تا غروب خورشید و حتی تا پاسی از شب گذشته به همین نحو باقی می مانند ...جمعی دیگر در میدان ها وکوچه های مختلف و جلوی خانه های مردم برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه سیاه سترعورت کرده و تمام سر تا پای خود را با ماده ای سیاه و براق رنگ زده اند ، حرکت می کنند . به همراه این اشخاص عده ای برهنه راه می روند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز در آورده اند تا نشانی از خون هایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که آن روز نسبت به امام حسین (عليه السلام) انجام گرفته است ، باشد . و تمام این برای نشان دادن مراتب سوگواری و غم و اندوه آنان در عزای امام حسین (عليه السلام) است ....».
پرسیده‌اند قمه زنی و سینه زنی از کجا شروع شده است؟ حقیقت این است که دو - سه احتمال هست:
# یک نظر جدی این است که بخش‌هایی از صورت‌های عزاداری از هند آمده است. تشیع در زمان صفوی به هند رفت و در برگشتش از بندر بوشهر و شیراز وارد ایران شد. در مورد لبنان هم همین‌طور است. در نبطیه یک عالم شیعه گفته یک عده ایرانی این‌جا آمدند و یک رسم ورسوم خاصی در عزاداری دارند که جلوی اینها باید گرفته شود. این عبارت مال اواخر زمان قاجار است … عزاداری ریشه اش از خود ائمه است، ولی شکل عزاداری عرب‌ها به گونه دیگری است.
# شکل عزاداری ایرانی‌ها بعدها به وجود آمد. راجع به سینه زنی و قمه زنی، تاریخش به بیشتر از اواخر قاجاریه نمی‌رسد … یکی از دلایل این است که فتاوایی که از علما داریم همه اش مال اواخر قاجاریه است و مطلقاً در استفتائات قدیمی تر راجع به این نصی نداریم.
این سیستم سینه زنی یا زنجیر زنی یا قمه زنی مطلقاً در متون صفوی نیست. عزاداری‌ها معمولاً در خانه‌ها بر پا می‌شد، به این صورت که روضه الشهداء را رو به روی خودشان می‌گذاشتند و از روی آن می‌خواندند.


اما برخی دیگر از محققان و تاریخ نگاران نیز بر این عقیده می باشند که قمه زنی مربوط به دوره قاجار بوده و در عصر صفویه وجود نداشته است . استاد رسول جعفریان در این باره می گوید :
اما اگر بخواهیم به یک جمع‌بندی میان این دو نظریه دست یابیم باید گفت که ریشه‌های این گونه عزاداری‌ها از زمان صفویه نشاٌت می‌گیرد ولی نه بصورت کنونی، بلکه بصورت فردی و بسیار محدود و بی ضابطه انجام می‌گرفته است. و خاستگاه آن بیشتر در شهرهایی بوده است که در آن دراویش و صوفیان نفوذ بیشتری داشته‌اند.


پرسیده اند قمه زنی و سینه زنی از کجا شروع شده است ؟ حقیقت این است که دو - سه احتمال هست:  
گزارشی از اولیاء چلپی در عهد شاه صفی در مورد عزاداری مردم تبریز که مرکز اصلی تجمع دراویش و صوفیان بوده اظهارات فوق را تاٌیید می‌کند:


۱- یک نظر جدی این است که بخش هایی از صورت های عزاداری از هند آمده است . تشیع در زمان صفوی به هند رفت و در برگشتش از بندر بوشهر و شیراز وارد ایران شد . در مورد لبنان هم همینطور است . در نبطیه یک عالم شیعه گفته یک عده ایرانی این جا آمدند و یک رسم ورسوم خاصی در عزاداری دارند که جلوی اینها باید گرفته شود . این عبارت مال اواخر زمان قاجار است .... عزاداری ریشه اش از خود ائمه است ، ولی شکل عزاداری عرب ها به گونه دیگری است .
هنگامی که خواننده به قسمتی می‌رسد که طرز کشته شدن امام حسین به دست شمر ملعون را توصیف می‌کند، درست در همان لحظه تصاویر اجساد اطفال کشته شده امام را از چادر شهیدان کربلا بیرون می‌آورند. از تماشای این منظره فریادها و ناله و شیون‌های " وای حسین " گوش فلک را کر می‌کند و تمامی تماشگران گریه وناله سر می‌دهند، صدها تن از مخلصان با شمشیر و قمه به سر و صورت و پیکر خود زده، مجروح می‌شوند.<ref>ایرانیان و عزاداری عاشورا، اصغر فروغی ابری، ص۶۱</ref>


۲- شکل عزاداری ایرانی ها بعدها به وجود آمد . راجع به سینه زنی و قمه زنی ، تاریخش به بیشتر از اواخر قاجاریه نمی رسد .... یکی از دلایل این است که فتاوایی که از علما داریم همه اش مال اواخر قاجاریه است و مطلقاً در استفتائات قدیمی تر راجع به این نصی نداریم.
با این حال در طول دوره صفویه و زندیه، عزاداری رسمی و سنتی شیعیان همواره به صورت روضه خوانی و برگزاری تعزیه انجام می‌گرفته است و همین امر منجر گردیده تا سیاحان خارجی عصر صفوی حرفی از قمه زنی یا زنجیر زنی به میان نیاورده و فقط اشاره ای به اعمالی داشته باشند که می‌تواند سرآغازی برای این اعمال باشد. اما این سبک عزاداری‌ها در دوره قاجاریه صورت منظم تری به خود گرفت و با نفوذ در میان عوام، در مراسم رسمی ایرانیان رسوخ کرد. " پیر لوتی " که در زمان مظفر الدین شاه به ایران سفر کرده در مورد قمه زنی می‌نویسد:


این سیستم سینه زنی یا زنجیر زنی یا قمه زنی مطلقاً در متون صفوی نیست . عزاداری ها معمولاً در خانه ها بر پا می شد ، به این صورت که روضه الشهداء را رو به روی خودشــــــان می گذاشتند و از روی آن می خواندند.
مردان، سر برهنه در میان گیسوان خود شکاف خون آلودی ایجاد کرده‌اند (قمه زده‌اند) و عرق و قطرات خون روی شانه‌هایشان جاری است. "<ref>ایرانیان و عزاداری عاشورا، اصغر فروغی ابری، ص۶۸</ref>


اما اگر بخواهیم به یک جمع بندی میان این دو نظریه دست یابیم باید گفت که ریشه های این گونه عزاداری ها از زمان صفویه نشاٌت می گیرد ولی نه بصورت کنونی ، بلکه بصورت فردی و بسیار محدود و بی ضابطه انجام می گرفته است . و خواستگاه آن بیشتر در شهرهایی بوده است که در آن دراویش و صوفیان نفوذ بیشتری داشته اند .
دلایل قمه زنی


گزارشی از اولیاء چلپی در عهد شاه صفی در مورد عزاداری مردم تبریز که مرکز اصلی تجمع دراویش و صوفیان بوده اظهارات فوق را تاٌیید می کند :  
مدعیان قمه زنی برای اثبات جواز قمه زنی خود به دلایلی استدلال می‌کنند که در اینجا به نقد بررسی این دلایل پرداخته می‌شود:


هنگامی که خواننده به قسمتی می رسد که طرز کشته شدن امام حسین به دست شمر ملعون را توصیف می کند، درست در همان لحظه تصاویر اجساد اطفال کشته شده امام را از چادر شهیدان کربلا بیرون می آورند . از تماشای این منظره فریادها و ناله و شیون های " وای حسین " گوش فلک را کر می کند و تمامی تماشگران گریه وناله سر می دهند ، صدها تن از مخلصان با شمشیر و قمه به سر و صورت و پیکر خود زده ، مجروح می شوند .<ref>ايرانيان و عزاداري عاشورا ، اصغر فروغي ابري ، ص۶۱</ref>
۱): افسانه سر به محمل کوبیدن حضرت زینب سلام الله علیها


با این حال در طول دوره صفویه و زندیه ، عزاداری رسمی و سنتی شیعیان همواره به صورت روضه خوانی و برگزاری تعزیه انجام می گرفته است و همین امر منجر گردیده تا سیاحان خارجی عصر صفوی حرفی از قمه زنی یا زنجیر زنی به میان نیاورده و فقط اشاره ای به اعمالی داشته باشند که می تواند سرآغازی برای این اعمال باشد . اما این سبک عزاداری ها در دوره قاجاریه صورت منظم تری به خود گرفت و با نفوذ در میان عوام ، در مراسم رسمی ایرانیان رسوخ کرد . " پیر لوتی " که در زمان مظفر الدین شاه به ایران سفر کرده در مورد قمه زنی می نویسد :
قمه زنان به این روایت دروغ استناد کرده و می‌گویند: اگر قمه زنی و سرشکافتن در عاشورا و عزای سید الشهداء جایز نیست پس چرا حضرت زینب(س) سرش را به چوب محمل کوفت و سر و صورت خود را آغشته به خون کرد.


مردان ، سر برهنه در میان گیسوان خود شکاف خون آلودی ایجاد کرده اند ( قمه زده اند ) و عرق و قطرات خون روی شانه هایشان جاری است . " <ref>ايرانيان و عزاداري عاشورا ، اصغر فروغي ابري ، ص۶۸</ref>
دو استدلال برای قمه زنان وجود دارد:


دلایل قمه زنی
اول اینکه چون حضرت زینب پرورش یافته دامان وحی بوده و نافرمانی خدا را انجام نمی‌دهد اگر کاری از او سر زده می‌توان مجاز بودنش را استنباط کرد.


مدعیان قمه زنی برای اثبات جواز قمه زنی خود به دلایلی استدلال می کنند که در اینجا به نقد بررسی این دلایل پرداخته می شود :
دوم اینکه مگر امام سجاد (علیه السلام) که امام معصوم بوده همراه حضرت زینب(س) نبود و این اقدام عمه را ندید آیا سکوت امام معصوم در اینجا نمی‌تواند در تاٌیید و تقریر این عمل باشد ؟!


۱) : افسانه سر به محمل کوبیدن حضرت زينب سلام الله عليها
اما اصل ماجرا چنین است که فردی بنام " مسلم جصاص (گچکار) " نقل می‌کند: به هنگامی که در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بوده هیاهویی می‌شنود و به سمت هیاهو حرکت کرده و می‌بیند که اسرای واقعه عاشورا در کجاوه بودندو در این هنگام سر بریده امام حسین (علیه السلام) را بالای نیزه بردند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل می‌کوبد چنانچه خون از زیر مقنعه اش جاری شد. و با چشم گریان اشعاری را قرائت کردند.<ref>ناسخ التواریخ، ج۶، ص۵۴.</ref>


قمه زنان به این روایت دروغ استناد کرده و می گویند : اگر قمه زنی و سرشکافتن در عاشورا و عزای سید الشهداء جایز نیست پس چرا حضرت زینب ( س ) سرش را به چوب محمل کوفت و سر و صورت خود را آغشته به خون کرد.
این مطلب برگرفته شده از کتابی بنام " نورالعین فی مشهد الحسین " می‌باشد که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده می‌شود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و بسیاری از علما در بی‌اعتبار بودن آن صحه گذاشته‌اند. چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان بیان می‌کند که: نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است چون ایشان عقیله بنی هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است. وی سپس با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آنحضرت سرش را به آن بکوبد.<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۷۵</ref>


دو استدلال برای قمه زنان وجود دارد :
همچنین عالم بزرگوار آیت اله حاج میرزا محمد ارباب نیز در خصوص بی‌اعتبار بودن کتاب نورالعین و بی اساس بودن گفته‌های مسلم جصاص تأکید دارد.<ref>الاربعین الحسینیه، میرزا محمد ارباب، چاپ اسوه، ص۲۳۲</ref>


اول اینکه چون حضرت زینب پرورش یافته دامان وحی بوده و نافرمانی خدا را انجام نمی دهد اگر کاری از او سر زده می توان مجاز بودنش را استنباط کرد .
به دلایل زیر این خبر اساس و پایه ای ندارد:


دوم اینکه مگر امام سجاد (عليه السلام) که امام معصوم بوده همراه حضرت زینب ( س ) نبود و این اقدام عمه را ندید آیا سکوت امام معصوم در اینجا نمی تواند در تاٌیید و تقریر این عمل باشد ؟!
الف)- تنها در کتاب نورالعین نوشته شده که طبق آنچه گفته شد بی‌اعتبار است. و در سایر کتاب‌های معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است.


اما اصل ماجرا چنین است که فردی بنام " مسلم جصاص(گچکار) " نقل می کند : به هنگامی که در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بوده هیاهویی می شنود و به سمت هیاهو حرکت کرده و می بیند که اسرای واقعه عاشورا در کجاوه بودندو در این هنگام سر بریده امام حسین (عليه السلام) را بالای نیزه بردند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر ، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل می کوبد چنانچه خون از زیر مقنعه اش جاری شد . و با چشم گریان اشعاری را قرائت کردند.<ref>ناسخ التواريخ ، ج۶ ، ص۵۴ .</ref>
ب) - سند ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است.


این مطلب برگرفته شده از کتابی بنام " نورالعین فی مشهد الحسین " می باشد که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده می شود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و بسیاری از علما در بی اعتبار بودن آن صحه گذاشته اند . چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفــاتیح الجنـــــــان بیان می کند که : نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است چون ایشان عقیله بنی هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است . وی سپس با استناد به کتاب های معتبر می نویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آنحضرت سرش را به آن بکوبد.<ref>منتهي الآمال ، شيخ عباس قمي ، ج۱ ، ص۷۵</ref>
ج) - در اشعاری که به حضرت زینب نسبت داده‌اند مصرعی آمده که در آن حضرت خطاب به امام حسین (علیه السلام) می‌فرمایند: " اگر با من حرف نمی‌زنی لااقل با دختر صغیر خود فاطمه سخن بگو ". در حالی که بنا به تصریح همه مورخان اسلامی، فاطمه بنت الحسین که فاطمه کبری هم خوانده می‌شود در آن زمان (حادثه عاشورا) زن بزرگ و شوهر داری بود که همسرشان حسن بن حسن (علیه السلام) معروف به حسن مثنی بوده و در روز عاشورا پس از آنکه زخم‌های فراوانی برداشته بودند از مرگ نجات یافت. و از دختر دیگری بنام فاطمه که صغیر بوده، در کاروان اسرا نام برده نشده است و آنکه در میان روضه خوانان بنام فاطمه صغری معروف است به قول خود روضه خوانان به علت بیماری در مدینه مانده بود و در حماسه عاشورا شرکت نداشت.


همچنین عالم بزرگوار آیت اله حاج میرزا محمد ارباب نیز در خصوص بی اعتبار بودن کتاب نورالعین و بی اساس بودن گفته های مسلم جصاص تاکید دارد.<ref>الاربعين الحسينيه ، ميرزا محمد ارباب ، چاپ اسوه ، ص۲۳۲</ref>
د) - در بیت دیگری از همان اشعار منتسب به حضرت زینب، حضرت امام حسین به سنگدلی و قساوت قلب متهم شده که حتی با تمسک به صنایع ادبی، مانند تجاهل عارف هم قابل توجیه نیست.


به دلایل زیر این خبر اساس و پایه ای ندارد :
ه) - با توجه به شخصیت معرفی شده حضرت زینب در متون اسلامی که ایشان را آدمی خویشتندار و رضا و تسلیم معرفی کرده‌اند، آنچه در این کتاب گفته شده با آنچه در سایر متون معتبر اسلامی آمده متضاد است وچهره دیگری از حضرت زینب معرفی شده است.<ref>تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، محمد صحتی سردرودی، ص۲۰۹</ref>


الف )- تنها در کتاب نورالعین نوشته شده که طبق آنچه گفته شد بی اعتبار است . و در سایر کتاب های معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است .
۲) جزع برای امام حسین (علیه السلام)


ب ) - سند ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است .
قمه زنان با استناد به این موضوع، قمه زنی را از مصادیق جزع و عزاداری می‌دانند؛ چون جزع و عزاداری برای امام حسین از شعائر الهی است پس قمه زنی نیز به تبع آن جایز و حتی مستحب است.


ج ) - در اشعاری که به حضرت زینب نسبت داده اند مصرعی آمده که در آن حضرت خطاب به امام حسین (عليه السلام) می فرمایند : " اگر با من حرف نمی زنی لااقل با دختر صغیر خود فاطمه سخن بگو " . در حالی که بنا به تصریح همه مورخان اسلامی ، فاطمه بنت الحسین که فاطمه کبری هم خوانده می شود در آن زمان ( حادثه عاشورا ) زن بزرگ و شوهر داری بود که همسرشان حسن بن حسن (عليه السلام) معروف به حسن مثنی بوده و در روز عاشورا پس از آنکه زخم های فراوانی برداشته بودند از مرگ نجات یافت . و از دختر دیگری بنام فاطمه که صغیر بوده ، در کاروان اسرا نام برده نشده است و آنکه در میان روضه خوانان بنام فاطمه صغری معروف است به قول خود روضه خوانان به علت بیماری در مدینه مانده بود و در حماسه عاشورا شرکت نداشت .
ولی باید دانست که هر فعل و شیئی دارای تعریف و محدوده مشخصی می‌باشد که این تعریف یا از ناحیه شرع مقدس معین شده یا عقل و عرف برای آن محدوه معین می‌نماید. در اینجا نیز باید محدوده عزاداری توسط شرع یا عقل معین گردد.


د ) - در بیت دیگری از همان اشعار منتسب به حضرت زینب ، حضرت امام حسین به سنگدلی و قساوت قلب متهم شده که حتی با تمسک به صنایع ادبی ، مانند تجاهل عارف هم قابل توجیه نیست .
امام خمینی (قدس سره) در این باره چنین می‌گویند:


ه ) - با توجه به شخصیت معرفی شده حضرت زینب در متون اسلامی که ایشان را آدمی خویشتندار و رضا و تسلیم معرفی کرده اند ، آنچه در این کتاب گفته شده با آنچه در سایر متون معتبر اسلامی آمده متضاد است وچهره دیگری از حضرت زینب معرفی شده است.<ref>تحريف شناسي عاشورا و تاريخ امام حسين ، محمد صحتي سردرودي ، ص۲۰۹</ref>
" در اینجا هم باید در خصوص عزاداری ومجالسی که به نام امام حسین (علیه السلام) بر پا می‌شود سخنی بگویم. ما و هیچ یک از دینداران نمی‌گوییم که با این مراسم، هر کسی هر کاری می‌کند خوب است. چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان، بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کرده‌اند "<ref>کشف اسرار، امام خمینی، ص۱۷۳</ref>


۲) جزع برای امام حسین (عليه السلام)
بنابراین در مورد قمه زنی باید گفت که هیچ دلیل شرعی که بتوان با آن قمه زنی یا اعمال شبیه به آن را به عنوان عزاداری و جزع برشمارد موجود نمی‌باشد. اما متاٌسفانه بعضی از طرفداران قمه زنی برای این که کار خود را توجیه نمایند و وجهه شرعی به آن بدهند دست به تحریفاتی در متون روایات نیز زده‌اند؛ مثلاً روایت:


قمه زنان با استناد به این موضوع ، قمه زنی را از مصادیق جزع و عزاداری می دانند ؛ چون جزع و عزاداری برای امام حسین از شعائر الهی است پس قمه زنی نیز به تبع آن جایز و حتی مستحب است .
«... لا شیی فی الطلم علی الخدود سوی الاستغفار و التوبه … و علی مثله تلطم الخدود و تشق الجیوب»<ref>تهذیب، ج۸، ص۳۲۵</ref>؛ «چیزی در زدن بر صورت به جز استغفار و توبه نیست … و برای مثل حسین (علیه السلام) لطمه به صورت زده شده و گریبان چاک زده شده است».


ولی باید دانست که هر فعل و شیئی دارای تعریف و محدوده مشخصی می باشد که این تعریف یا از ناحیه شرع مقدس معین شده و یا عقل و عرف برای آن محدوه معین می نماید . در اینجا نیز باید محدوده عزاداری توسط شرع یا عقل معین گردد .
که امام صادق (علیه السلام) در بیان این معنا می‌باشند که برای لطمه زدن بصورت کفاره ای لازم نیست و چون عمل توسط زنان هاشمی و برای سرورانی همچون امام حسین (علیه السلام) انجام شده فقط توبه و استغفار برای آن کافی است، به اینگونه بیان شده:


امام خمینی (قدس سره) در این باره چنین می گویند :
" و علی مثله فلتطلم الخدود و لتشق الجیوب "؛ " و بر مثل حسین (علیه السلام) باید بصورت زد و گریبان چاک داد. "


" در اینجا هم باید در خصوص عزاداری ومجالسی که به نام امام حسین (عليه السلام) بر پا می شود سخنی بگویم . ما و هیچ یک از دینداران نمی گوییم که با این مراسم ، هر کسی هر کاری می کند خوب است . چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان ، بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کرده اند "<ref>کشف اسرار ، امام خميني ، ص۱۷۳</ref>
که در آن نقل فعل‌های روایت بصورت امر درآمده است.


بنابراين در مورد قمه زنی باید گفت که هیچ دلیل شرعی که بتوان با آن قمه زنی یا اعمال شبیه به آن را به عنوان عزاداری و جزع بر شمارد موجود نمی باشد . اما متاٌسفانه بعضی از طرفداران قمه زنی برای این که کار خود را توجیه نمایند و وجهه شرعی به آن بدهند دست به تحریفاتی در متون روایات نیز زده اند . مثلاً روایت :  
در مورد این سند باید گفت:


«... لا شیی فی الطلم علی الخدود سوی الاستغفار و التوبه ... و علی مثله تلطم الخدود و تشق الجیوب»<ref>تهذيب ، ج۸ ، ص۳۲۵</ref> ؛ «چیزی در زدن بر صورت به جز استغفار و توبه نیست ... و برای مثل حسین (عليه السلام) لطمه به صورت زده شده و گریبان چاک زده شده است».
الف) سند این روایت ضعیف است و بسیاری از فقهاء به این امر تصریح نموده‌اند:
* شهید ثانی در مسالک الافهام در این باره می‌گوید: سند این روایت ضعیف می‌باشد، زیرا خالد بن سدیر که در سند آن است فردی غیر موثق می‌باشد.<ref>مسالک الافهام، ج۱۰، ص۲۷</ref>
** شیخ صدوق در مورد او گفته که روایات کتابش جعلی است.
** محقق بزرگوار آقا رضا همدانی در کتاب مصباح الفقیه می‌نویسد: این روایت به خاطر ضعف سندش و اعراض اصحاب از آن صلاحیت برای دلیل واقع شدن را ندارد.<ref>مصباح الفقیه، ج۱، ص۴۳۰</ref>
** آیت اله العظمی گلپایگانی نیز می‌نویسد: بسیار بعید است که جواز لطم به صورت و گریبان چاک دادن را به عزاداری امام حسین (علیه السلام) اختصاص دهیم زیرا وقتی که این دو فعل در اسلام حرام باشد محققاً زنان فاطمی نیز آن را انجام نداده‌اند و این اعمال برای امام حسین (علیه السلام) هم نباید جایز باشد زیرا انجام این اعمال موجب تنفر و بیزاری نفوس مردم از آن عمل می‌شود.<ref>کتاب الطهاره الاول، ص۲۱۸</ref>
*ب) - متن این روایت دارای تناقضاتی است که بعضی فقها به آن اشاره نموده‌اند: آیت اله سید احمد خوانساری در کتاب جامع المدارک می‌نویسد: استفاده وجوب کفاره از این روایت به خاطر تناقضاتی که در آن است مشکل است زیرا در آن آمده است نماز کسی که گریبانش را در عزای زوج یا فرزندش چاک دهد صحیح نیست تا اینکه کفاره بدهد و همچنین آمده است که چیزی در لطمه زدن بصورت غیر از استغفار و توبه نیست، پس چگونه می‌توان ملتزم شد که نماز شخص، بدون کفاره دادن و توبه صحیح نباشد و همچنین چگونه می‌توان ملتزم به وجوب استغفار و توبه در لطم بر صورت شد با وجود آنچه که در ذیل این روایت آمده است که " و علی مثله تشق الجیوب " زیرا که استغفار و توبه فرع حرمت است.<ref>جامع المدارک، ج۵، ص۱۴</ref>


که امام صادق (عليه السلام) در بیان این معنا می باشند که براي لطمه زدن بصورت کفاره ای لازم نیست و چون عمل توسط زنان هاشمی و برای سرورانی همچون امام حسین (عليه السلام) انجام شده فقط توبه و استغفار برای آن کافی است ، به اینگونه بیان شده :
ج) - چنانچه گفته شد کلمه " لطم " به معنای زدن به صورت با کف دست می‌باشد نه وارد کردن خراش بصورت تا بتوان با آن بر جواز قمه زنی احتجاج نمود؛ که این معنی را می‌توان از خود روایت هم فهمید زیرا در صدر روایت برای وارد کردن خراش بصورت کفاره قرار داده شده است. ولی در ادامه، لطمه را از موارد وجوب کفاره خارج نموده و استغفار را برای آن کافی می‌داند که این عمل بیانگر آنست که لطمه چیزی غیر از خراش است.


" و علی مثله فلتطلم الخدود و لتشق الجیوب " ؛ " و بر مثل حسین (عليه السلام) باید بصورت زد و گریبان چاک داد . "
د) - با وجود روایات متعددی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، اهل بیت(ع) در نهی از آسیب رساندن به بدن در عزاداری رسیده است، استدلال به این خبر ضعیف و غیر صحیح درست نمی‌باشد.


که در آن نقل فعل های روایت بصورت امر درآمده است .
ه) - در صورت اثبات لطم توسط زنان فاطمی و همچنین اثبات اینکه امام سجاد (علیه السلام) بر این اعمال سکوت نمودند نیز نمی‌توان حکم آنرا برای دیگران جاری نمود. چون ممکن است برخی از دستورات امام علیه السلام که زنان را دعوت به صبر می‌کردند دلیل برنهی همین موارد باشد و لذا اصلاا ایشان سکوت نکرده‌اند.


در مورد این سند باید گفت :
مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر الکلام در این باره می‌نویسد: استدلال به آنچه که در مورد فعل زنان فاطمی نقل شده است و در ذیل خبر خالد بن سدیر از امام صادق (علیه السلام) نیز آمده، متوقف بر آن است که عمل آنها بر غیر پدر و برادرشان باشد و همچنین اینکه حضرت علی بن حسین (علیه السلام) بر عمل آنها علم داشته و در مقابل آن نیز سکوت نموده‌اند که این سکوت هم بگونه ای باشد که نشانه ای از رضایت آن حضرت از آن عمل داشته باشد، که چنگ زدن به خارهای بیابان برای کندن خارهای آن با دست از پذیرش این گفته‌ها آسانتر است.


الف ) سند این روایت ضعیف است و بسیاری از فقهاء به این امر تصریح نموده اند :  
در تعدادی از روایات امام حسین (علیه السلام) زنان فاطمی را از گریبان چاک زدن و وارد کردن خراش به صورت، بعد از شهادتشان نهی فرمودند چنانچه در لهوف و دیگر مقاتل معتبر آمده است که امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا به زنان حرم چنین فرمودند:


• شهید ثانی در مسالک الافهام در این باره می گوید : سند این روایت ضعیف می باشد ، زیرا خالد بن سدیر که در سند آن است فردی غیر موثق می باشد.<ref>مسالک الافهام ، ج۱۰ ، ص۲۷</ref>
«ای خواهرم ام کلثوم، و تو زینب و هم تو ای فاطمه و تو ای رباب توجه کنید! هر گاه کشته شدم، گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخن ناروا بر زبان جاری نکنید».<ref>اللهوف، سید ابن طاووس، ص۱۴۱</ref>
• شیخ صدوق در مورد او گفته که روایات کتابش جعلی است .
• محقق بزرگوار آقا رضا همدانی در کتاب مصباح الفقیه می نویسد : این روایت به خاطر ضعف سندش و اعراض اصحاب از آن صلاحیت برای دلیل واقع شدن را ندارد.<ref>مصباح الفقيه ، ج۱ ، ص۴۳۰</ref>
• آیت اله العظمی گلپایگانی نیز می نویسد : بسیار بعید است که جواز لطم به صورت و گریبان چاک دادن را به عزاداری امام حسین (عليه السلام) اختصاص دهیم زیرا وقتی که این دو فعل در اسلام حرام باشد محققاً زنان فاطمی نیز آن را انجام نداده اند و این اعمال برای امام حسین (عليه السلام) هم نبايد جایز باشد زیرا انجام این اعمال موجب تنفر و بیزاری نفوس مردم از آن عمل می شود.<ref>کتاب الطهاره الاول ، ص۲۱۸</ref>
ب ) - متن این روایت دارای تناقضاتی است که بعضی فقها به آن اشاره نموده اند : آیت اله سید احمد خوانساری در کتاب جامع المدارک می نویسد : استفاده وجوب کفاره از این روایت به خاطر تناقضاتی که در آن است مشکل است زیرا در آن آمده است نماز کسی که گریبانش را در عزای زوج یا فرزندش چاک دهد صحیح نیست تا اینکه کفاره بدهد و همچنین آمده است که چیزی در لطمه زدن بصورت غیر از استغفار و توبه نیست ، پس چگونه می توان ملتزم شد که نماز شخص ، بدون کفاره دادن و توبه صحیح نباشد و همچنین چگونه می توان ملتزم به وجوب استغفار و توبه در لطم بر صورت شد با وجود آنچه که در ذیل این روایت آمده است که " و علی مثله تشق الجیوب " زیرا که استغفار و توبه فرع حرمت است.<ref>جامع المدارک ، ج۵ ، ص۱۴</ref>


ج ) - چنانچه گفته شد کلمه " لطم " به معنای زدن به صورت با کف دست می باشد نه وارد کردن خراش بصورت تا بتوان با آن بر جواز قمه زنی احتجاج نمود ؛ که این معنی را می توان از خود روایت هم فهمید زیرا در صدر روایت برای وارد کردن خراش بصورت کفاره قرار داده شده است . ولی در ادامه ، لطمه را از موارد وجوب کفاره خارج نموده و استغفار را برای آن کافی می داند که این عمل بیانگر آنست که لطمه چیزی غیر از خراش است .
در کتاب کامل الزیارت نیز از امام محمدباقر (علیه السلام) روایت می‌کند که هنگامی که امام حسین (علیه السلام) در صدد کوچیدن از مدینه برآمد، زنان بنی عبدالمطلب آمدند و به نوحه سرایی پرداختند تا آن که امام حسین (علیه السلام) میان شان رفت و گفت:


د ) - با وجود روایات متعددی که از پیامبر ( صلي الله عليه و آله و سلم ) ، اهل بیت(ع) در نهی از آسیب رساندن به بدن در عزاداری رسیده است ، استدلال به این خبر ضعیف و غیر صحیح درست نمی باشد .
«شما را بخدا سوگند مبادا که نافرمانی خدا و رسول باشد که از شما سر بزند».<ref>کامل الزیارات، ص۱۹۵، ح ۲۷۵، باب ۲۹</ref>


ه ) - در صورت اثبات لطم توسط زنان فاطمی و همچنین اثبات اینکه امام سجاد (عليه السلام) بر این اعمال سکوت نمودند نیز نمی توان حکم آنرا برای دیگران جاری نمود . چون ممکن است برخي از دستورات امام عليه السلام که زنان را دعوت به صبر مي کردند دليل بر نهي همين موارد باشد و لذا اصلاا ايشان سکوت نکرده اند.
پس همانگونه که بررسی شد استدلال به این روایت برای اثبات جواز قمه زنی هم از حیث دلالت و هم از حیث سند آن بی‌مورد می‌باشد.


مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر الکلام در این باره می نویسد : استدلال به آنچه که در مورد فعل زنان فاطمی نقل شده است و در ذیل خبر خالد بن سدیر از امام صادق (عليه السلام) نیز آمده ، متوقف بر آن است که عمل آنها بر غیر پدر و برادرشان باشد و همچنین اینکه حضرت علی بن حسین (عليه السلام) بر عمل آنها علم داشته و در مقابل آن نیز سکوت نموده اند که این سکوت هم بگونه ای باشد که نشانه ای از رضایت آن حضرت از آن عمل داشته باشد ، که چنگ زدن به خارهای بیابان برای کندن خارهای آن با دست از پذیرش این گفته ها آسانتر است.
از طرفی دیگر عقل هیچ‌گاه حکم نمی‌کند که قمه زنی مصداق جزع و عزاداری باشد زیرا عزاداری یعنی اظهار حزن و اندوه نسبت به امام حسین (علیه السلام)، کسی که با کارد تیز به جان خودش می‌افتد و به سر خودش می‌کوبد حالت حزن و عزاداری است یا یک حالت وحشت و ترس خصوصاً برای بچه‌ها و افرادی که تحمل دیدن این صحنه را ندارند.


در تعدادی از روایات امام حسین (عليه السلام) زنان فاطمی را از گریبان چاک زدن و وارد کردن خراش به صورت ، بعد از شهادتشان نهی فرمودند چنانچه در لهوف و دیگر مقاتل معتبر آمده است که امام حسین (عليه السلام) در شب عاشورا به زنان حرم چنین فرمودند:
گذشته از این عزاداری اگر به نحومتعارف خود باشد اثری که بر آن مترتب است بر جای خواهد گذاشت ولی اگر به گونه‌های غیر متعارف همچون قمه زنی انجام شود نه تنها اثر وضعی خود را ندارد بلکه ممکن است نتایج بد و سویی بر جای گذارد. به همین جهت بوده که اسلام اجازه نداده است که انسان هر روشی را جهت تحقق عمل خود انتخاب کند.


«ای خواهرم ام کلثوم ، و تو زینب و هم تو ای فاطمه و تو ای رباب توجه کنید ! هر گاه کشته شدم ، گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخن ناروا بر زبان جاری نکنید».<ref>اللهوف ، سيد ابن طاووس ، ص۱۴۱</ref>
بر همین اساس است که روش هماهنگ با فکر و عقیده اینست که اندوه از راه قداست قهرمانان آن، راهی برای هماهنگی با مصیبتی باشد که آنها داشته‌اند، تا شهادت، قداست اسلامی خود را حفظ کند و مصیبت در گام‌های رسالت، مؤثر واقع شود؛ بنابراین باید غم و اندوه آنان را به گونه ای مجسم کرد که رسالت را مجسم کنند و جنبه‌های انسانی آن را آشکار سازد تا مردم بدانند که این مصیبت، مصیبت انسانی تاریخی نبوده، بلکه مصیبت انسانیت در تمام مراحل زندگی بوده است.


در کتاب کامل الزیارت نیز از امام محمد باقر (عليه السلام) روایت می کند که هنگامی که امام حسین (عليه السلام) در صدد کوچیدن از مدینه برآمد ، زنان بنی عبدالمطلب آمدند و به نوحه سرایی پرداختند تا آن که امام حسین (عليه السلام) میان شان رفت و گفت :
متأسفانه این روش‌های نادرست چنان اهمیتی پیدا کرده‌اند که این فکر را بوجود آورده‌اند که میان اینها و بقاء و استمرار دین یا علاقه مردم به اهل بیت رابطه است. بطوری که اگر کسی از جنبه‌های منفی این روش‌ها سخن گوید، گویا دعوت به کفر و خروج از دین کرده است. کار بجایی رسیده است که بعضی می‌ترسند که آنهایی که این روش‌ها را انکار می‌کنند از جانب اهل بیت گرفتار بلایی شوند یا ضربتی از آسمان بر سر آنها فرود آید؛ زیرا در مقام دشمنی با ائمه قرار گرفته‌اند.


« شما را بخدا سوگند مبادا که نافرمانی خدا و رسول باشد که از شما سر بزند».<ref>کامل الزیارات ، ص۱۹۵ ، ح ۲۷۵ ، باب ۲۹</ref>
حتی برخی از علماء دینی تصریح می‌کنند که اگر درباره برخی از مسائل سخنی بگویند از امام حسین (علیه السلام) بیمناکند گویا آن حضرت که در پیشگاه خداوند است همچون افراد معمولی در قید و بند مسائل شخصی خویش است و در صدد انتقام گرفتن از مخالفین می‌باشد.


پس همانگونه که بررسی شد استدلال به این روایت برای اثبات جواز قمه زنی هم از حیث دلالت و هم از حیث سند آن بی مورد می باشد .
۳): مواسات و همدردی با امام حسین (علیه السلام)


از طرفی دیگر عقل هیچ گاه حکم نمی کند که قمه زنی مصداق جزع و عزاداری باشد زیرا عزاداری یعنی اظهار حزن و اندوه نسبت به امام حسین (عليه السلام) ، کسی که با کارد تیز به جان خودش می افتد و به سر خودش می کوبد حالت حزن و عزاداری است یا یک حالت وحشت و ترس خصوصاً برای بچه ها و افرادی که تحمل دیدن این صحنه را ندارند .  
دلیل دیگر قمه زنان برای قمه زدن، این است که آنان عنوان می‌دارند که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین (علیه السلام) است.


گذشته از این عزاداری اگر به نحومتعارف خود باشد اثری که بر آن مترتب است بر جای خواهد گذاشت ولی اگر به گونه های غیر متعارف همچون قمه زنی انجام شود نه تنها اثر وضعی خود را ندارد بلکه ممکن است نتایج بد و سویی بر جای گذارد . به همین جهت بوده که اسلام اجازه نداده است که انسان هر روشی را جهت تحقق عمل خود انتخاب کند.
در جواب گفت :ابتدا باید تعریف و محدوده مشخصی برای مواسات مشخص کرد سپس حکم کرد که قمه زنی مصداق مواسات است یا نه؟


بر همین اساس است که روش هماهنگ با فکر و عقیده اینست که اندوه از راه قداست قهرمانان آن ، راهی برای هماهنگی با مصیبتی باشد که آنها داشته اند ، تا شهادت ، قداست اسلامی خود را حفظ کند و مصیبت در گام های رسالت ، موثر واقع شود . بنابراین باید غم و اندوه آنان را به گونه ای مجسم کرد که رسالت را مجسم کنند و جنبه های انسانی آن را آشکار سازد تا مردم بدانند که این مصیبت ، مصیبت انسانی تاریخی نبوده ، بلکه مصیبت انسانیت در تمام مراحل زندگی بوده است .
مواسات در لغت به معنای آن است که از آنچه داریم به طرف مقابل خویش بدهیم تا با او مساوی شویم. پس اطلاق مواسات بر قمه زنی از نظر معنای لغوی غلط است. در اینجا چیزی به امام حسین (علیه السلام) داده نشده است زیرا انجام این امور یا بخاطر دنیای ایشان است که آنحضرت در دنیا نیستند یا بخاطر آخرت آن حضرت است که ایشان در آخرت، به این کارها نیازی ندارند.


متأسفانه این روش های نادرست چنان اهمیتی پیدا کرده اند که این فکر را بوجود آورده اند که میان اینها و بقاء و استمرار دین یا علاقه مردم به اهل بیت رابطه است . بطوری که اگر کسی از جنبه های منفی این روش ها سخن گوید ، گویا دعوت به کفر و خروج از دین کرده است . کار بجایی رسیده است که بعضی می ترسند که آنهایی که این روش ها را انکــار می کنند از جانب اهل بیت گرفتار بلایی شوند یا ضربتی از آسمان بر سر آنها فرود آید . زیرا در مقام دشمنی با ائمه قرار گرفته اند.
پس اگر سید الشهداء به خاطر نبرد در راه خدا متألم می‌شد، همدردی ما این است که ما هم بخاطر نبرد در راه خدا متألم شویم، زیرا معنای مشارکت همین است که در جای او قرار گیریم.


حتی برخی از علماء دینی تصریح می کنند که اگر درباره برخی از مسائل سخنی بگویند از امام حسین (عليه السلام) بیمناکند گویا آن حضرت که در پیشگاه خداوند است همچون افراد معمولی در قید و بند مسائل شخصی خویش است و در صدد انتقام گرفتن از مخالفین می باشد .
۴): احیای امر مذهب


۳): مواسات و همدردی با امام حسین (عليه السلام)
مدافعان قمه زنی ادعا می‌کنند که با قمه زنی پایه‌های دین را تقویت نموده و بدینوسیله تعداد علاقه مندان به مذهب تشیع را می‌توان افزایش داد.
 
دلیل دیگر قمه زنان برای قمه زدن ، این است که آنان عنوان می دارند که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین (عليه السلام) است .
 
در جواب گفت :ابتدا باید تعریف و محدوده مشخصی برای مواسات مشخص کرد سپس حکم کرد که قمه زنی مصداق مواسات است یا نه ؟
 
مواسات در لغت به معنای آن است که از آنچه داریم به طرف مقابل خویش بدهیم تا با او مساوی شویم . پس اطلاق مواسات بر قمه زنی از نظر معنای لغوی غلط است . در اینجا چیزی به امام حسین (عليه السلام) داده نشده است زیرا انجام این امور یا بخاطر دنیای ایشان است که آنحضرت در دنیا نیستند و یا بخاطر آخرت آن حضرت است که ایشان در آخرت ، به این کارها نیازی ندارند .
 
پس اگر سید الشهداء به خاطر نبرد در راه خدا متألم می شد ، همدردی ما این است که ما هم بخاطر نبرد در راه خدا متألم شویم ، زیرا معنای مشارکت همین است که در جای او قرار گیریم .
 
۴): احیای امر مذهب
 
مدافعان قمه زنی ادعا می کنند که با قمه زنی پایه های دین را تقویت نموده و بدینوسیله تعداد علاقه مندان به مذهب تشیع را می توان افزایش داد.


در جواب از این استدلال باید گفت:
در جواب از این استدلال باید گفت:


باطل بودن این استدلال بسیار مشخص می باشد زیرا اصلی ترین دلیل حرمت قمه زنی موضوع مدهن و تضعیف مذهب بودن آن است بگونه ای که انجام آن چهره ای زشت و وحشیانه از اسلام در نظر غیر مسلمانان و حتی بعضی از مسلمانان بر جای می گذارد. دانشمند شیعی علامه سید محسن امین ( ره ) در این زمینه می گوید : چه لزومی دارد در انجام دادن کاری مثل قمه زنی که اگر فرض شود آن عمل جزء قطعی دین اسلام است موجب نسبت داده شدن عار و ننگ به دین و اهل آن میشود . و مردم را از دین متنفر می کند . آیا تقوا و احتیاط ایجاب نمی کند که باید از قمه زنی خودداری نمود . حتی اگر ما قمه زنی را مباح هم بدانیم باید آنرا ترک نمود چون از واجبات نمی باشد که با ترک آن ضرری به دین وارد کند.
باطل بودن این استدلال بسیار مشخص می‌باشد زیرا اصلی‌ترین دلیل حرمت قمه زنی موضوع مدهن و تضعیف مذهب بودن آن است بگونه ای که انجام آن چهره ای زشت و وحشیانه از اسلام در نظر غیر مسلمانان و حتی بعضی از مسلمانان بر جای می‌گذارد. دانشمند شیعی علامه سید محسن امین (ره) در این زمینه می‌گوید: چه لزومی دارد در انجام دادن کاری مثل قمه زنی که اگر فرض شود آن عمل جزء قطعی دین اسلام است موجب نسبت داده شدن عار و ننگ به دین و اهل آن می‌شود. و مردم را از دین متنفر می‌کند. آیا تقوا و احتیاط ایجاب نمی‌کند که باید از قمه زنی خودداری نمود. حتی اگر ما قمه زنی را مباح هم بدانیم باید آنرا ترک نمود چون از واجبات نمی‌باشد که با ترک آن ضرری به دین وارد کند.


همچنین مرحوم آیت الله العظمی امام خمینی ( ره ) در این باره می گوید : شما می خواهید برای خدا کاری انجام دهید . در شرایطی که کاری به ضرر اسلام تمام شود بهتر است که انجام نشود ، مثلاً قمه زنی که موجب وهن اسلام می شود شما تا می توانید دستجات و سینه زنی را با شکوهتر انجام دهید.<ref>در سايه آفتاب ، محمدحسن رحيميان ، ص۱۱۶</ref>
همچنین مرحوم آیت الله العظمی امام خمینی (ره) در این باره می‌گوید: شما می‌خواهید برای خدا کاری انجام دهید. در شرایطی که کاری به ضرر اسلام تمام شود بهتر است که انجام نشود، مثلاً قمه زنی که موجب وهن اسلام می‌شود شما تا می‌توانید دستجات و سینه زنی را با شکوهتر انجام دهید.<ref>در سایه آفتاب، محمدحسن رحیمیان، ص۱۱۶</ref>


۵): استدلال به فرازی از زیارت ناحیه مقدسه  
۵): استدلال به فرازی از زیارت ناحیه مقدسه


در قسمتی از زیارت منسوب به زیارت ناحیه مقدسه آمده است : «من صبح و عصر بر تو ندبه می کنم و به جای اشکها بر تو خون می گریم ».  
در قسمتی از زیارت منسوب به زیارت ناحیه مقدسه آمده است: «من صبح و عصر بر تو ندبه می‌کنم و به جای اشکها بر تو خون می‌گریم».


بعضی ها خواسته اند تا از این عبارت جواز قمه زنی و خونریزی را استفاده نموده و بگویند چون امام زمان ( عج ) حاضر است برای جد بزرگوارش خون گریه کند پس ما نیز می توانیم قمه زنی و خونریزی کنیم
بعضی‌ها خواسته‌اند تا از این عبارت جواز قمه زنی و خونریزی را استفاده نموده و بگویند چون امام زمان(عج) حاضر است برای جد بزرگوارش خون گریه کند پس ما نیز می‌توانیم قمه زنی و خونریزی کنیم


اولاً: اینگونه استدلال ها یا از شدت تعصب آنهاست یا از روی قلت سواد . زیرا هر شخص غیر مغرضی با شنیدن این جملات متوجه می شود که خون گریه کردن امری است که عرفاً محال بوده و عملی نیست . پس اگر معنای کلام را آنگونه که قمه زنان معنی می کنند تصور کنیم لازم می آید که نعوذبالله امام زمان ( عج ) در این کلمات دروغ گفته باشند . اینگونه استعمالات ادبی که برای بیان شدت احساسات فرد بکار می رود در کلام فصحاء به وفور یافت می شود و نباید آن را در غیر محل آن ، معنی نمود .
اولاً: اینگونه استدلال‌ها یا از شدت تعصب آنهاست یا از روی قلت سواد؛ زیرا هر شخص غیر مغرضی با شنیدن این جملات متوجه می‌شود که خون گریه کردن امری است که عرفاً محال بوده و عملی نیست. پس اگر معنای کلام را آنگونه که قمه زنان معنی می‌کنند تصور کنیم لازم می‌آید که نعوذبالله امام زمان(عج) در این کلمات دروغ گفته باشند. اینگونه استعمالات ادبی که برای بیان شدت احساسات فرد بکار می‌رود در کلام فصحاء به وفور یافت می‌شود و نباید آن را در غیر محل آن، معنی نمود.


ثانیاً : بحث مربوط به این روایت فقط در عنوان اولی حکم قمه زنی وجود دارد و آن این است که آیا آسیب رساندن به بدن در عزاداری جایز است یا نه ؟ . اما بحث از عنوان ثانوی قمه زنی ، که وهن مذهب بودن آن است همچنان به جای خویش باقی است . به عبارت دیگر قمه زنی همچنان به عنوان ثانوی حرام خواهد بود.
ثانیاً: بحث مربوط به این روایت فقط در عنوان اولی حکم قمه زنی وجود دارد و آن این است که آیا آسیب رساندن به بدن در عزاداری جایز است یا نه ؟. اما بحث از عنوان ثانوی قمه زنی، که وهن مذهب بودن آن است همچنان به جای خویش باقی است. به عبارت دیگر قمه زنی همچنان به عنوان ثانوی حرام خواهد بود.


۶. امام سجاد و کوبیدن سر به دیوار
۶. امام سجاد و کوبیدن سر به دیوار


یکی دیگر از ادله مدافعان قمه زنی به نقل تاریخی می باشد که آمده امام سجاد در عزای حسین به تمام قد بلند شده و سر را دیوار کوبید و... : «قام علی طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفهه و شجّ رأسه و سال دمه علی صدره و خرّ مغشّیا علیه من شده الحزن و البکاء؛ « تمام قد حضرت ایستاد و صورت خود را به دیوار منزل کوبید پس بینی آنحضرت و سر ایشان شکست و خونش بر صورت ایشان ریخت و از شدت حزن و گریه از هوش رفتند».<ref>دارالسلام، ج۲، ص۱۷۹</ref>
یکی دیگر از ادله مدافعان قمه زنی به نقل تاریخی می‌باشد که آمده امام سجاد در عزای حسین به تمام قد بلند شده و سر را دیوار کوبید و…: «قام علی طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفهه و شجّ رأسه و سال دمه علی صدره و خرّ مغشّیا علیه من شده الحزن و البکاء؛ «تمام قد حضرت ایستاد و صورت خود را به دیوار منزل کوبید پس بینی آنحضرت و سر ایشان شکست و خونش بر صورت ایشان ریخت و از شدت حزن و گریه از هوش رفتند».<ref>دارالسلام، ج۲، ص۱۷۹</ref>


در پاسخ باید گفت:
در پاسخ باید گفت:


الف. محدث نوری (متوفای ۱۳۲۰ ق. ) کتابی با نام «دار السلام» دارد . در جلد اول آن، درباره خواب و تعبیر خواب و... است و جلد دوم درباره اخلاق و... است که به ترتیب الفبایی و کارساز نوشته شده ، و در ۱۲۹۲ ق در سامرا تالیف شده است.  
الف. محدث نوری (متوفای ۱۳۲۰ ق) کتابی با نام «دار السلام» دارد. در جلد اول آن، درباره خواب و تعبیر خواب و… است و جلد دوم درباره اخلاق و… است که به ترتیب الفبایی و کارساز نوشته شده، و در ۱۲۹۲ ق در سامرا تألیف شده است.


ب. در این کتاب احادیث ضعیفی مطرح شده است و قابل اعتنا نیست.
ب. در این کتاب احادیث ضعیفی مطرح شده است و قابل اعتنا نیست.


ج. قضیه امام سجاد (عليه السلام) که نقل شده حدیث نبوده بلکه نقل تاریخی است و در کتاب های معتبر تاریخی نقل نشده است.
ج. قضیه امام سجاد (علیه السلام) که نقل شده حدیث نبوده بلکه نقل تاریخی است و در کتاب‌های معتبر تاریخی نقل نشده است.


د. این گونه حرکات با مبانی اسلام و قرآن و عزاداری امام حسین منافات دارد و مصداق لطمه زدن به بدن می باشد و حرام است.
د. این گونه حرکات با مبانی اسلام و قرآن و عزاداری امام حسین منافات دارد و مصداق لطمه زدن به بدن می‌باشد و حرام است.


در نتیجه نمی توان به چنین حدیثی که نه ریشه تاریخی دارد و نه درمنابع حدیثی و تاریخی وجود دارد و نه با مبانی قرآن سازگاری دارد ، استناد کرد.
در نتیجه نمی‌توان به چنین حدیثی که نه ریشه تاریخی دارد و نه درمنابع حدیثی و تاریخی وجود دارد و نه با مبانی قرآن سازگاری دارد، استناد کرد.


ادعاهای نامشروع :
ادعاهای نامشروع:


بسیاری از افرادی که به اینگونه اعمال دست می زنند ادعا می کنند که مصیبت امام حسین (عليه السلام) چنان در آنها ایجاد حزن و اندوه می کند که عنان عقل خود را از کف داده و از خود بیخود می شوند و بقول خود آنها دیوانه امام می گردند .  
بسیاری از افرادی که به اینگونه اعمال دست می‌زنند ادعا می‌کنند که مصیبت امام حسین (علیه السلام) چنان در آنها ایجاد حزن و اندوه می‌کند که عنان عقل خود را از کف داده و از خود بیخود می‌شوند و بقول خود آنها دیوانه امام می‌گردند.


جای تعجب است که با این ادعاها باید گفت که جایگاه این افراد از ائمه اطهار هم بالاتر است زیرا ائمه با آنکه با علم الهی خویش همیشه ناظر آن وقایع بودند هیچ خبری از آنها بدست نیامده که اینگونه حرکات و رفتار را حتی در سطح کوچکتری انجام داده باشند . حتی امام حسین (عليه السلام) در شب عاشورا از حضرت زینب خواست تا پس از وی گریبان پاره نکند و صورت نخراشد و فریاد نکشد.<ref>اللهوف ، ص۱۴۰</ref>
جای تعجب است که با این ادعاها باید گفت که جایگاه این افراد از ائمه اطهار هم بالاتر است زیرا ائمه با آنکه با علم الهی خویش همیشه ناظر آن وقایع بودند هیچ خبری از آنها بدست نیامده که اینگونه حرکات و رفتار را حتی در سطح کوچکتری انجام داده باشند. حتی امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا از حضرت زینب خواست تا پس از وی گریبان پاره نکند و صورت نخراشد و فریاد نکشد.<ref>اللهوف، ص۱۴۰</ref>


این افراد باید بدانند که قیام عاشورا قیامی نیست که هدف آن تحویل دادن آدم دیوانه به جامعه باشد بلکه هدفی بسیار بزرگتر و با ارزشتر در آن نهفته است و آن آزادگی و عزت برای زیستن و زندگی کردن است .
این افراد باید بدانند که قیام عاشورا قیامی نیست که هدف آن تحویل دادن آدم دیوانه به جامعه باشد بلکه هدفی بسیار بزرگتر و با ارزشتر در آن نهفته است و آن آزادگی و عزت برای زیستن و زندگی کردن است.


تبیین دلائل حرمت قمه زنی
تبیین دلائل حرمت قمه زنی


۱) بدعت بودن قمه زنی  
۱) بدعت بودن قمه زنی


بدعت دارای دو معنای لغوی و اصطلاحی است که معنای لغوی آن ایجاد هر امر جدید و بی سابقه و در معنی اصطلاحی به معنای افزودن مسأله وحکمی جدید و بی سابقه به دین است مانند حلال کردن حرامی و یا حرام کردن حلالی . قمه زنی نیز در هر دو معنی آن قرار گرفته و حکم به حرمت آن می گردد .
بدعت دارای دو معنای لغوی و اصطلاحی است که معنای لغوی آن ایجاد هر امر جدید و بی‌سابقه و در معنی اصطلاحی به معنای افزودن مسئله وحکمی جدید و بی‌سابقه به دین است مانند حلال کردن حرامی یا حرام کردن حلالی. قمه زنی نیز در هر دو معنی آن قرار گرفته و حکم به حرمت آن می‌گردد.


از طریق معنای لغوی :
از طریق معنای لغوی:


هرگاه فعل و امر جدیدی که جزء دین بودن آن ثابت نشده سبب وهن و تضعیف دین شود ، به یقین انجام آن فعل حرام بوده و باید از انجام آن پرهیز شود . قمه زنی نیز از امور اختراعی می باشد که هیچگونه سابقه ای در عصر ائمه (عليه السلام) و حتی قرون نزدیک به آن نداشته است . شهید مطهری در این رابطه می گوید: قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کردو چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنهاآمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید.<ref>جاذبه و دافعه علي (عليه السلام) ، ص۱۵۴</ref>
هرگاه فعل و امر جدیدی که جزء دین بودن آن ثابت نشده سبب وهن و تضعیف دین شود، به یقین انجام آن فعل حرام بوده و باید از انجام آن پرهیز شود. قمه زنی نیز از امور اختراعی می‌باشد که هیچگونه سابقه ای در عصر ائمه (علیه السلام) و حتی قرون نزدیک به آن نداشته است. شهید مطهری در این رابطه می‌گوید: قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کردو چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنهاآمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید.<ref>جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)، ص۱۵۴</ref>


جالبتر آنکه طبق گفته شهید مطهری تیغ زنی ، زنجیر زنی ، حمل صلیب ( حمل علم ) ، زدن طبل و شیپور و ... حتی هم اکنون نیز به همین شکل در لورد( lourdes) )سالیانه در سالروز شهادت مسیح ! برگزار می شود .
جالبتر آنکه طبق گفته شهید مطهری تیغ زنی، زنجیر زنی، حمل صلیب (حمل علم)، زدن طبل و شیپور و حتی هم‌اکنون نیز به همین شکل در لورد(lourdes))سالیانه در سالروز شهادت مسیح! برگزار می‌شود.


از طریق معنای اصطلاحی :
از طریق معنای اصطلاحی:


بطور کلی اگر شخصی عملی را که دلیلی بر وجوب یا استحباب آن ندارد به اعتقاد اینکه آن عمل واجب یا مستحب است انجام دهد به یقین ، انجام آن فعل با این نیت حرام می باشد . امام خمینی ( ره ) در این مورد می نویسد : تشریع ، یعنی به دین وارد کردن چیزی که از دین نیست . این مساوی با بدعت است. <ref>انوار الهدايه ، امام خميني ج۱ ، ص۲۲۵</ref>
بطور کلی اگر شخصی عملی را که دلیلی بر وجوب یا استحباب آن ندارد به اعتقاد اینکه آن عمل واجب یا مستحب است انجام دهد به یقین، انجام آن فعل با این نیت حرام می‌باشد. امام خمینی (ره) در این مورد می‌نویسد: تشریع، یعنی به دین وارد کردن چیزی که از دین نیست. این مساوی با بدعت است.<ref>انوار الهدایه، امام خمینی ج۱، ص۲۲۵</ref>


افراد قمه زن نیز قمه زنی را به نیت اینکه از اعمال عبادی و مطلوب است انجام می دهند در حالیکه قمه زنی هیچ میانه ای با دین ندارد . علامه سید محسن امین ( ره ) در این رابطه می نویسد: بزرگترین گناه ها این است که انسان بدعت ها را به جای مستحب گرفته و یا امور مستحبی را بدعت وانمود کند امور نهی شده ، که در عزاداریها فراوان اتفاق می افتد ، از قرار زیر است : کذب و دروغ گفتن ؛ آزار نفس و اذیت کردن بدن ، که همان قمه زدن و ... حرام بودن این امور ، عملاً و فعلاً ثابت است ؛ جیغ زدن و فریادهای بلند زنان ، که علاوه بر زشت بودن آن ، اصلاً گناه و معصیت است؛
افراد قمه زن نیز قمه زنی را به نیت اینکه از اعمال عبادی و مطلوب است انجام می‌دهند در حالیکه قمه زنی هیچ میانه ای با دین ندارد. علامه سید محسن امین (ره) در این رابطه می‌نویسد: بزرگترین گناه‌ها این است که انسان بدعت‌ها را به جای مستحب گرفته یا امور مستحبی را بدعت وانمود کند امور نهی شده، که در عزاداریها فراوان اتفاق می‌افتد، از قرار زیر است: کذب و دروغ گفتن؛ آزار نفس و اذیت کردن بدن، که همان قمه زدن و حرام بودن این امور، عملاً و فعلاً ثابت است؛ جیغ زدن و فریادهای بلند زنان، که علاوه بر زشت بودن آن، اصلاً گناه و معصیت است.


غیر از اینها آنچه به نام دین در اینگونه مجالس ، موجب آبروریزی و هتک حرمت فوق العاده دین میشود و حد مرزی نیز نمی توان بر آن شمرد.<ref>التنزيه ، ص۱۳</ref>
غیر از اینها آنچه به نام دین در اینگونه مجالس، موجب آبروریزی و هتک حرمت فوق‌العاده دین می‌شود و حد مرزی نیز نمی‌توان بر آن شمرد.<ref>التنزیه، ص۱۳</ref>


بدعت در دین امر نکوهیده ای است که به هر نام و هدفی که باشد جز خسران و ضربه بر اصل دین حاصل دیگری ندارد . غالباً آنهایی که اقدام به بدعت گذاری در دین می کنند ، کسانی هستند که از راههای معقول نتوانسته اند جایگاه مناسبی در بین دینداران برای خود پیدا کنند و یا افراد جاهل و غافلی هستند که به گمان خود از این راه می توانند خدمتی به دین کنند. این دسته مصداق بارز افرادی هستند که امام صادق (عليه السلام) در حدیثی آنها را چنین معرفی می کنند : «دو نفر کمر مرا شکستند ؛ عالم پرده در نابکار و جاهل نادانی که فقط به ظاهر دستورات دینی توجه می کنند»<ref>ميزان الحکمه ، محمد محمدي ري شهري ، ج۸ ، ص۴۰۰۳</ref>
بدعت در دین امر نکوهیده‌ای است که به هر نام و هدفی که باشد جز خسران و ضربه بر اصل دین حاصل دیگری ندارد. غالباً آنهایی که اقدام به بدعت گذاری در دین می‌کنند، کسانی هستند که از راه‌های معقول نتوانسته‌اند جایگاه مناسبی در بین دینداران برای خود پیدا کنند یا افراد جاهل و غافلی هستند که به گمان خود از این راه می‌توانند خدمتی به دین کنند. این دسته مصداق بارز افرادی هستند که امام صادق (علیه السلام) در حدیثی آنها را چنین معرفی می‌کنند: «دو نفر کمر مرا شکستند؛ عالم پرده در نابکار و جاهل نادانی که فقط به ظاهر دستورات دینی توجه می‌کنند»<ref>میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج۸، ص۴۰۰۳</ref>


پیامبر اسلام ( ص) فرمودند : « بدترین کارها آنست که نوپدید و بی سابقه باشد . بدانید هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی فرجامش آتش است».<ref>امالي شيخ مفيد ، ص۱۸۸ ، اصول کافي ، محمد کليني ، ج۱ ، ص۵۷</ref>
پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «بدترین کارها آنست که نوپدید و بی‌سابقه باشد. بدانید هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی فرجامش آتش است».<ref>آمالی شیخ مفید، ص۱۸۸، اصول کافی، محمد کلینی، ج۱، ص۵۷</ref>


حضرت امیرالمومنین((ع)) نیز در نکوهش بدعت چنین می فرمایند: «هیچ بدعتی نهاده نشده مگر آنکه بدان سبب سنتی ترک شد . از بدعت ها بپرهیزید و راه روشن را در پیش گیرید . بهترین کارها آن است که پیشینه داشته باشد و بدترین آنها آن است که نو پدید و بی سابقه باشد».<ref>ميزان الحکمه ، ج۱ ، ص۴۵۳</ref>
حضرت امیرالمؤمنین «ع» نیز در نکوهش بدعت چنین می‌فرمایند: «هیچ بدعتی نهاده نشده مگر آنکه بدان سبب سنتی ترک شد. از بدعت‌ها بپرهیزید و راه روشن را در پیش گیرید. بهترین کارها آن است که پیشینه داشته باشد و بدترین آنها آن است که نو پدید و بی‌سابقه باشد».<ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۴۵۳</ref>


۲) : وهن وتضعیف مذهب  
۲): وهن وتضعیف مذهب


وهن در لغت به معنای تضعیف و سست نمودن کسی یا چیزی است و منظور از آن در اینجا این است که اگر دیگران این عمل را در عزاداری امام حسین (عليه السلام) ببینند مذهب شیعه را متهم به خشونت ، توحش و خرافه گری می کنند ، که در نتیجه منجر به تضعیف و وهن تشیع می گردد . مهمترین دلیلی که برای حرمت قمه زنی ذکر شده وهن نسبت به مذهب است . تا کنون در شبکه های تلویزیونی و رسانه های ضد اسلامی در جهان ، با استناد به صحنه های قمه زنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق هم معمول است تولیدات زیادی را بر علیه اسلام و مسلمین تهیه کرده اند که در آنها چهره ای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است . نظیر فیلم " شمشیر اسلام " که توسط شبکه تلویزیونی بی بی سی تهیه شده و یا فیلم " ترور شیعی " که از تلویزیون آمریکا پخش شد که در آن شیعیان به گونه ای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمی کنند و در پایان نیز صحنه های از قمه زنی در روز عاشورا پخش گردید.<ref>کيهان عربي ۶/۱/۱۴۱۵ ، شماره ۳۱۱۳</ref>
وهن در لغت به معنای تضعیف و سست نمودن کسی یا چیزی است و منظور از آن در اینجا این است که اگر دیگران این عمل را در عزاداری امام حسین (علیه السلام) ببینند مذهب شیعه را متهم به خشونت ، توحش و خرافه گری می‌کنند، که در نتیجه منجر به تضعیف و وهن تشیع می‌گردد. مهمترین دلیلی که برای حرمت قمه زنی ذکر شده وهن نسبت به مذهب است. تا کنون در شبکه‌های تلویزیونی و رسانه‌های ضداسلامی در جهان، با استناد به صحنه‌های قمه زنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق هم معمول است تولیدات زیادی را بر علیه اسلام و مسلمین تهیه کرده‌اند که در آنها چهره ای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است. نظیر فیلم " شمشیر اسلام " که توسط شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی تهیه شده یا فیلم " ترور شیعی " که از تلویزیون آمریکا پخش شد که در آن شیعیان به گونه ای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمی‌کنند و در پایان نیز صحنه‌های از قمه زنی در روز عاشورا پخش گردید.<ref>کیهان عربی ۶/۱/۱۴۱۵، شماره ۳۱۱۳</ref>


اینکه استعماراز تمامی ابزارهای ممکن در جهت ضربه زدن به اسلام و مسلمین استفاده می کند ، در طول تاریخ به اثبات رسیده است ، قمـــه زنی نیز یکی از همین ابزارهــــاست که مقــــام معظم رهبری در این رابطه مطلبی نقــــل کرده اند : " ... وقتی کمونیست ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند و ...و هیچ نشانه ای از اسلام و تشیع باقی نگذاشتند فقط یک چیز را اجازه دادند و آن قمه زدن بود . دستورالعمل روسای کمونیستی به زیر دستانشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند و یا قرآن بخوانند اما اجازه دارند که قمه بزنند ، چون خود قمه زنی برای آنها یک وسیله تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود ... " <ref>نقل شده در ديدار عمومي با مردم مشهد در اول فروردين ۱۳۷۶</ref>
اینکه استعماراز تمامی ابزارهای ممکن در جهت ضربه زدن به اسلام و مسلمین استفاده می‌کند، در طول تاریخ به اثبات رسیده است، قمه زنی نیز یکی از همین ابزارهاست که مقام معظم رهبری در این رابطه مطلبی نقل کرده‌اند: " وقتی کمونیست‌ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند و و هیچ نشانه ای از اسلام و تشیع باقی نگذاشتند فقط یک چیز را اجازه دادند و آن قمه زدن بود. دستورالعمل روسای کمونیستی به زیر دستانشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند یا قرآن بخوانند اما اجازه دارند که قمه بزنند، چون خود قمه زنی برای آنها یک وسیله تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود "<ref>نقل شده در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین ۱۳۷۶</ref>


در سایت http://www.rahpouyan.com/ مقاله ای تحت عنوان " دفاع از حریم شیعه ، قسمت نهم " آمده است که در آن ذکر شده در اسناد سفارت انگلیس در تهران ، مدرکی پیدا شده با این مضمون : در سال ۱۳۲۴ شمسی سفارت انگلیس در ایران تعداد ۱۵۰۰۰ قمه خرید و به هیئات مذهبی اهدا کرد !که خودتان را بزنید و کاری به کار ما نداشته باشید .
در سایت http://www.rahpouyan.com/ مقاله ای تحت عنوان " دفاع از حریم شیعه، قسمت نهم " آمده است که در آن ذکر شده در اسناد سفارت انگلیس در تهران، مدرکی پیدا شده با این مضمون: در سال ۱۳۲۴ شمسی سفارت انگلیس در ایران تعداد ۱۵۰۰۰ قمه خرید و به هیئات مذهبی اهدا کرد !که خودتان را بزنید و کاری به کار ما نداشته باشید.


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۷٬۲۲۸

ویرایش