قلمرو قدرت و نفوذ شیطان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در طول تاریخ بشر مسأله ابلیس و قلمرو قدرت و تاثیر او همواره مورد پرسش و جستجو بوده، برخی از جریان‌های فکری دینی و غیر دینی قدرت او را بزرگ و برخی کم‌بها دانسته‌اند.
براساس آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع)، شیطان تنها می‌تواند با استفاده از نقطه ضعف‌های انسان، (صفات رذیله) او را به سمت بدی‌ها و گناهان، وسوسه و تحریک کند و بیش از این قدرت دیگری ندارد. عالمان مسلمان معتقدند شیطان هرگز توان این را ندارد که به صورت مستقیم بر فرایندهای جاری در هستی از جمله، فرایندهای عالم ماده، اثر گذاشته و آن را به سوی اهداف دلخواه خود تغییر دهد.
طبق آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع)، شیطان تنها کاری که می‌تواند انجام دهد این است که با استفاده از نقطه ضعف‌های انسان (صفات رذیله) او را به سمت بدی‌ها و گناهان، وسوسه و تحریک کند و بیش از این قدرت دیگری ندارد؛ پس شیطان هرگز توان این را ندارد که به صورت مستقیم بر فرایندهای جاری در هستی و از جمله، فرایندهای عالم ماده، اثر گذاشته و آن را به سوی اهداف دلخواه خود تغییر دهد!


====شیطان چیست====
==چیستی شیطان ==
برای واژه شیطان در ادبیات قرآنی سه معنا وجود دارد:  
برای واژه شیطان در ادبیات قرآنی سه معنا وجود دارد:  
# هر موجود شریر، سرکش و طغیان‌گر در برابر حق و حقیقت است.<ref>(انعام:۱۱۲)</ref>
# هر موجود شریر، سرکش و طغیان‌گر در برابر حق و حقیقت است.<ref>(انعام:۱۱۲)</ref>
خط ۱۵: خط ۱۴:
# صفت موجودی به نام ابلیس است که ماهیتا از جنیان است، ولی در اثر عبادت خدا به مرتبه فرشتگان بالا آمد.<ref>(ابراهیم:۲۲)</ref> پس از آفرینش آدم(ع) و فرمان خداوند به سجده فرشتگان بر او، شیطان با بهانه برتری بر آدم<ref>(اعراف:۱۲)</ref> و استکبار ورزیدن در برابر فرمان خدا،<ref>(بقره:۳۴)</ref> از درگاه او رانده شد و مقام‌های معنوی‌اش به یکباره سقوط کرد؛<ref>(ص:۷۷–۷۸)</ref> ابلیس از خداوند درخواست کرد تا عمری دراز یابد و خداوند نیز، به سبب عبادات پیشینش، خواسته او را اجابت کرده و تا وقتی معلوم به او مهلت داد؛<ref>همان.</ref> پس از این شیطان سوگند خورد که آدم و فرزندان او را گمراه کرده و همه را به هلاکت ابدی گرفتار کند؛<ref>(اسراء:۶۲)</ref> خداوند نیز به او اطمینان داد که بر بندگان مخلص و وفادار او دست نخواهد یافت<ref>(اسراء:۶۲).</ref> و هرکه دعوت شیطان را بپذیرد و در ولایت او داخل شود<ref>(نحل:۱۰۰)</ref> همراه او به دوزخ و کیفر ابدی درانداخته می‌شود؛<ref>(اعراف:۱۸)</ref>
# صفت موجودی به نام ابلیس است که ماهیتا از جنیان است، ولی در اثر عبادت خدا به مرتبه فرشتگان بالا آمد.<ref>(ابراهیم:۲۲)</ref> پس از آفرینش آدم(ع) و فرمان خداوند به سجده فرشتگان بر او، شیطان با بهانه برتری بر آدم<ref>(اعراف:۱۲)</ref> و استکبار ورزیدن در برابر فرمان خدا،<ref>(بقره:۳۴)</ref> از درگاه او رانده شد و مقام‌های معنوی‌اش به یکباره سقوط کرد؛<ref>(ص:۷۷–۷۸)</ref> ابلیس از خداوند درخواست کرد تا عمری دراز یابد و خداوند نیز، به سبب عبادات پیشینش، خواسته او را اجابت کرده و تا وقتی معلوم به او مهلت داد؛<ref>همان.</ref> پس از این شیطان سوگند خورد که آدم و فرزندان او را گمراه کرده و همه را به هلاکت ابدی گرفتار کند؛<ref>(اسراء:۶۲)</ref> خداوند نیز به او اطمینان داد که بر بندگان مخلص و وفادار او دست نخواهد یافت<ref>(اسراء:۶۲).</ref> و هرکه دعوت شیطان را بپذیرد و در ولایت او داخل شود<ref>(نحل:۱۰۰)</ref> همراه او به دوزخ و کیفر ابدی درانداخته می‌شود؛<ref>(اعراف:۱۸)</ref>


===قدرت شیطان===
==قدرت شیطان==


====دیدگاه غیر شیعی====
===دیدگاه غیر شیعی===
شیطان، در کتاب‌های مقدس مثل تورات و انجیل، نقشی پر رنگ دارد که گاهی کارهایش تنه به کارهای خدایی می‌زند و شیاطین قدرت‌های فراوانی را برای سیطره بر هستی، در اختیار خود دارند؛<ref>برای نمونه به مباحث مربوط به شیطان در عهد عتیق مراجعه کنید.</ref>
شیطان، در کتاب‌های مقدس مثل تورات و انجیل، نقشی پر رنگ دارد که گاهی کارهایش تنه به کارهای خدایی می‌زند و شیاطین قدرت‌های فراوانی را برای سیطره بر هستی، در اختیار خود دارند؛<ref>برای نمونه به مباحث مربوط به شیطان در عهد عتیق مراجعه کنید.</ref>




====دیدیگاه شیعی====
===دیدگاه شیعی===
مسأله شیطان، از جمله مسائل عمیق و مهم در منظومه تفکر دینی است. این مسئله در کتاب‌های آسمانی دیگر هم مطرح شده و یکی از پایه‌های مهم معرفتی در آموزه‌های همه پیامبران بوده است. قرآن کریم در یکصد مورد، از شیطان و افعال او سخن به میان آورده است. تفاوتی که در مسأله شیطان، میان قرآن کریم و دیگر کتاب‌های آسمانی و مکاتب غیر الهی وجود دارد، این است که شیطان از منظر توحیدی قرآن، خود کارگزار خداوند است و اراده او نه در عرض اراده خداوند، بلکه در طول اراده اوست. شیطان هیچ نقشی جز وسوسه و تحریک به سمت بدی‌ها و گناهان ندارد و هرگونه سلطه‌ای از جانب او بر انسان‌ها نفی شده است؛<ref>(ابراهیم:۲۲)</ref>
مسأله شیطان، از جمله مسائل عمیق و مهم در منظومه تفکر دینی است. این مسئله در کتاب‌های آسمانی دیگر هم مطرح شده و یکی از پایه‌های مهم معرفتی در آموزه‌های همه پیامبران بوده است. قرآن کریم در یکصد مورد، از شیطان و افعال او سخن به میان آورده است. تفاوتی که در مسأله شیطان، میان قرآن کریم و دیگر کتاب‌های آسمانی و مکاتب غیر الهی وجود دارد، این است که شیطان از منظر توحیدی قرآن، خود کارگزار خداوند است و اراده او نه در عرض اراده خداوند، بلکه در طول اراده اوست. شیطان هیچ نقشی جز وسوسه و تحریک به سمت بدی‌ها و گناهان ندارد و هرگونه سلطه‌ای از جانب او بر انسان‌ها نفی شده است؛<ref>(ابراهیم:۲۲)</ref>
در نگاه قرآن کریم، جهان از دو قطب خیر و شر تحقق نیافته است و هرچه از خیر و شر در عالم، وجود می‌یابد، برخاسته از مشیت و اراده باری تعالی است؛<ref>(نساء:۷۸)</ref>از سوی دیگر قرآن کریم نقشه‌ها و طرح‌های شیطان را یکسره ضعیف و کم کارآمد<ref>(نساء:۷۶)</ref>معرفی می‌کند و این ایده را تصریح می‌کند که تنها کسانی تحت تأثیر و در ولایت شیطان قرار می‌گیرند، که خود ولایت او را بپذیرند و به عبادت و اطاعت او روی آرند!<ref>(نحل:۱۰۰)</ref>
در نگاه قرآن کریم، جهان از دو قطب خیر و شر تحقق نیافته است و هرچه از خیر و شر در عالم، وجود می‌یابد، برخاسته از مشیت و اراده باری تعالی است؛<ref>(نساء:۷۸)</ref>از سوی دیگر قرآن کریم نقشه‌ها و طرح‌های شیطان را یکسره ضعیف و کم کارآمد<ref>(نساء:۷۶)</ref>معرفی می‌کند و این ایده را تصریح می‌کند که تنها کسانی تحت تأثیر و در ولایت شیطان قرار می‌گیرند، که خود ولایت او را بپذیرند و به عبادت و اطاعت او روی آرند!<ref>(نحل:۱۰۰)</ref>


=====دخالت شیطان در امور تشریعی=====
===دخالت شیطان در امور تشریعی===


اوامر الاهی بر دو گونه است:
اوامر الهی بر دو گونه است:
* اوامر تکوینی؛ امر و فرمان تکوینی، همان اراده تکوینی خداوند بر تحقق و ایجاد یک شئ در عالمی از عوالم وجود است؛ اگر خداوند چیزی را اراده کند، به صرف اراده او آن شیء ایجاد می‌شود و هرگز در تحقق آن تخلف راه ندارد؛<ref>{{قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} "جز این نیست که وقتی چیزی را اراده کند، به آن می‌گوید: باش! پس آن چیز موجود می‌شود!" (یس:۸۲).</ref> مقصود از امر «کن» (باش) در امور تکوینی، نفس ایجاد خداوند است؛ امام علی(ع) می‌فرماید: «لا به صوت یسمع و لا نداء یقرء و انما کلامه سبحانه فعل منه»؛ امر خداوند، صوتی که با گوش شنیده شود یا آوایی که از حنجره برخیزد، نیست؛ بلکه فعل خداست؛<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶.</ref>
* اوامر تکوینی؛ امر و فرمان تکوینی، همان اراده تکوینی خداوند بر تحقق و ایجاد یک شئ در عالمی از عوالم وجود است؛ اگر خداوند چیزی را اراده کند، به صرف اراده او آن شیء ایجاد می‌شود و هرگز در تحقق آن تخلف راه ندارد؛<ref>{{قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} "جز این نیست که وقتی چیزی را اراده کند، به آن می‌گوید: باش! پس آن چیز موجود می‌شود!" (یس:۸۲).</ref> مقصود از امر «کن» (باش) در امور تکوینی، نفس ایجاد خداوند است؛ امام علی(ع) می‌فرماید: «لا به صوت یسمع و لا نداء یقرء و انما کلامه سبحانه فعل منه»؛ امر خداوند، صوتی که با گوش شنیده شود یا آوایی که از حنجره برخیزد، نیست؛ بلکه فعل خداست؛<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶.</ref>


خط ۳۴: خط ۳۳:
* اوامر تشریعی؛ نوع دیگری از امر و نهی الهی، به صورت اوامر قانونی و تشریعی است که به واسطه پیامبران به موجودات عاقل و مختار و انتخابگر، یعنی انسان و جنیان ابلاغ می‌شود؛ در این نوع از اوامر و نواهی، تخلف و عصیان امکان‌پذیر است؛<ref>جوادی آملی، تفسر موضوعی قرآن کریم، ص۲۴۲.</ref> یعنی، هم زمینه اطاعت وجود دارد و هم زمینه عصیان؛ مانند امر خداوند در {{قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ}} "و نماز به پا دارید و زکات بدهید و با خدا پرستان حق را پرستش کنید."<ref>(بقره:۴۳).</ref>؛ بدیهی است که عده‌ای فرمان می‌برند و عده‌ای نافرمانی می‌کنند.
* اوامر تشریعی؛ نوع دیگری از امر و نهی الهی، به صورت اوامر قانونی و تشریعی است که به واسطه پیامبران به موجودات عاقل و مختار و انتخابگر، یعنی انسان و جنیان ابلاغ می‌شود؛ در این نوع از اوامر و نواهی، تخلف و عصیان امکان‌پذیر است؛<ref>جوادی آملی، تفسر موضوعی قرآن کریم، ص۲۴۲.</ref> یعنی، هم زمینه اطاعت وجود دارد و هم زمینه عصیان؛ مانند امر خداوند در {{قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ}} "و نماز به پا دارید و زکات بدهید و با خدا پرستان حق را پرستش کنید."<ref>(بقره:۴۳).</ref>؛ بدیهی است که عده‌ای فرمان می‌برند و عده‌ای نافرمانی می‌کنند.


=====قلمرو قدرت شیطان در زندگی انسان=====
===قلمرو قدرت شیطان در زندگی انسان===
از منظر نظام تشریع، شیطان موجودی عاقل و مختار است و مانند انسان‌ها و دیگر جنیان، مکلف است اوامر و نواهی خداوند را اجرا کند و در صورت نافرمانی، معصیت‌کار و مستوجب کیفر است؛ بنابراین حدود تأثیر شیطان در زندگی بشر و زیانی که ممکن است به انسان‌ها برساند، از حد وسوسه و دعوت به گناه و بدی فراتر نمی‌رود؛ این گونه نیست که وسوسه‌های شیطان، انسان را مجبور و وادار به انجام کاری کند؛ بلکه در حد وسوسه و دعوت و آراستن در اوهام و تخیل انسان‌ها تأثیر می‌کند؛ آن هم نه در همه انسان‌ها، بلکه انسان‌هایی که دعوت او را بپذیرند؛<ref>جوادی آملی، تفسیر اعراف، همان.</ref>نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم این است که هرچند شیطان نمی‌تواند به صورت مستقیم و با اراده بی‌واسطه خود بر پدیده‌هایی مانند محیط زیست، تأثیر بگذارد و آن را تخریب کند اما می‌تواند با استفاده از خصلت‌هایی چون حرص، طمع، اسراف، تبذیر و دیگر خصلت‌های پست و حیوانی، انسان‌ها را به سمت تصرف نادرست و غیرعاقلانه در طبیعت، تحریک کرده و با تخریب اکوسیستم و مختصات اقلیمی، شرایط اقلیمی معمول در یک منطقه از جهان یا کل کره زمین را دگرگون کرده و به سمت نابودی بکشاند؛<ref>(نساء:۱۱۹)</ref> امروز شاهدیم که تخریب محیط زیست و تصرف‌های حریصانه بشر در طبیعت، اکوسیستم جهان را به سمت نابودی سوق می‌دهد و شاید در آینده دور، زمین به حدی از تغییر سیستم طبیعی پیش برود که دیگر جای مناسبی برای زندگی جانداران نباشد؛ این گونه تصرف‌های غیرمستقیم و با واسطه شیطان، در طبیعت و تغییرات اقلیمی، قطعاً وجود دارد ولی از سنخ تصرفات غیرارادی و تکوینی است، که اذن آن را خداوند به شیطان داده است؛ شیطان با وسوسه آدمی به حرص‌ورزیدن و تخریب محیط زندگی خویش، موجب تغییر اقلیمی زندگی انسان می‌شود و انسان را برای نابودی هرچه بیش‌تر محیط زندگی خود تحریک می‌کند.
از منظر نظام تشریع، شیطان موجودی عاقل و مختار است و مانند انسان‌ها و دیگر جنیان، مکلف است اوامر و نواهی خداوند را اجرا کند و در صورت نافرمانی، معصیت‌کار و مستوجب کیفر است؛ بنابراین حدود تأثیر شیطان در زندگی بشر و زیانی که ممکن است به انسان‌ها برساند، از حد وسوسه و دعوت به گناه و بدی فراتر نمی‌رود؛ این گونه نیست که وسوسه‌های شیطان، انسان را مجبور و وادار به انجام کاری کند؛ بلکه در حد وسوسه و دعوت و آراستن در اوهام و تخیل انسان‌ها تأثیر می‌کند؛ آن هم نه در همه انسان‌ها، بلکه انسان‌هایی که دعوت او را بپذیرند؛<ref>جوادی آملی، تفسیر اعراف، همان.</ref>نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم این است که هرچند شیطان نمی‌تواند به صورت مستقیم و با اراده بی‌واسطه خود بر پدیده‌هایی مانند محیط زیست، تأثیر بگذارد و آن را تخریب کند اما می‌تواند با استفاده از خصلت‌هایی چون حرص، طمع، اسراف، تبذیر و دیگر خصلت‌های پست و حیوانی، انسان‌ها را به سمت تصرف نادرست و غیرعاقلانه در طبیعت، تحریک کرده و با تخریب اکوسیستم و مختصات اقلیمی، شرایط اقلیمی معمول در یک منطقه از جهان یا کل کره زمین را دگرگون کرده و به سمت نابودی بکشاند؛<ref>(نساء:۱۱۹)</ref> امروز شاهدیم که تخریب محیط زیست و تصرف‌های حریصانه بشر در طبیعت، اکوسیستم جهان را به سمت نابودی سوق می‌دهد و شاید در آینده دور، زمین به حدی از تغییر سیستم طبیعی پیش برود که دیگر جای مناسبی برای زندگی جانداران نباشد؛ این گونه تصرف‌های غیرمستقیم و با واسطه شیطان، در طبیعت و تغییرات اقلیمی، قطعاً وجود دارد ولی از سنخ تصرفات غیرارادی و تکوینی است، که اذن آن را خداوند به شیطان داده است؛ شیطان با وسوسه آدمی به حرص‌ورزیدن و تخریب محیط زندگی خویش، موجب تغییر اقلیمی زندگی انسان می‌شود و انسان را برای نابودی هرچه بیش‌تر محیط زندگی خود تحریک می‌کند.


خط ۴۰: خط ۳۹:
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


====مطالعه بیشتر====
==مطالعه بیشتر==
* ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، علامه محمد تقی جعفری، ج۲، ص۱۶۶؛
* ''ترجمه و تفسیر نهج البلاغه''، علامه محمد تقی جعفری، ج۲، ص۱۶۶.
* المیزان، محمد حسین طباطبایی، تفسیر سوره‌های بقره و اعراف، آیات مربوط به آدم و شیطان.
* ''المیزان''، محمد حسین طباطبایی، تفسیر سوره‌های بقره و اعراف، آیات مربوط به آدم و شیطان.


{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}
خط ۴۹: خط ۴۸:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =کلام
  |شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =آفرینش
  |شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =شیطان
  |شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۶۱: خط ۶۰:
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =   
  | بازبینی نویسنده =   
۱۱٬۸۷۷

ویرایش