automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۴۷
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[امام صادق(ع)]] در باب خطرناک بودن این منصب، میفرمایند: قاضیان چهار گروهند که سه گروه از آنان اهل آتش و دوزخند و یک گروه از آنان اهل بهشت. اما سه گروه که اهل دوزخند عبارتند از: | [[امام صادق(ع)]] در باب خطرناک بودن این منصب، میفرمایند: قاضیان چهار گروهند که سه گروه از آنان اهل آتش و دوزخند و یک گروه از آنان اهل بهشت. اما سه گروه که اهل دوزخند عبارتند از: | ||
# مردی که قضاوت ظالمانه نموده در حالی که | # مردی که قضاوت ظالمانه نموده در حالی که میدانست. | ||
# مردی که قضاوت ظالمانه نموده در حالی که | # مردی که قضاوت ظالمانه نموده در حالی که نمیدانست. | ||
# مردی که قضاوت به حق نموده ولی عالم به امور قضایی نبوده. | # مردی که قضاوت به حق نموده ولی عالم به امور قضایی نبوده است. | ||
اما مردی که قضاوت به حق نموده در حالی که عالم به امور قضایی بوده پس او در بهشت است.<ref>کافی، همان، ج۷، ص۴۰۷.</ref> | اما مردی که قضاوت به حق نموده در حالی که عالم به امور قضایی بوده پس او در بهشت است.<ref>کافی، همان، ج۷، ص۴۰۷.</ref> | ||
قضاوت | قضاوت ذاتاً حق خداوند است. اصل اولی نفوذ حکم و حکومت «الله» است و هیچکس بر دیگری تسلط و حق حکم ندارد مگر به اذن خداوند. آیات و روایات زیادی وجود دارد که دلالت بر این دارد که مقام منیع قضاوت را خداوند به پیامبران و اوصیای معصوم آنان موهبت فرموده و دیگران با فرمان و اذن خصوصی یا عمومی آنان میتوانند تصدّی کنند و بدون احراز اذن خصوصی یا عمومی آنان قضاوت از گناهان بزرگ شمرده شده است؛ چنانکه بر مردم نیز حرام است نزد کسی که مأذون از جانب نبی یا وصی نیست، مرافعه و طرح دعوی کنند تا جایی که چنین طرح دعوایی را اطاعت طاغوت شمرده و استیفاء حق را با حکم چنین شخصی حرام دانسته است.<ref>قضاوت در اسلام، همان، ص۲۳.</ref> | ||
قضاوت از دید ائمه(ع) منصب خطیری است که دارای مشکلات زیادی است چرا که دائماً در معرض امتحانات سخت و وسوسهانگیز قرار | قضاوت از دید ائمه(ع) منصب خطیری است که دارای مشکلات زیادی است چرا که دائماً در معرض امتحانات سخت و وسوسهانگیز قرار دارد؛ ولی این را نیز باید گفت که اگر بدست یک قاضی احقاق حقی صورت گیرد و رفع ظلمی صورت گیرد از اجر و پاداش ویژهای برخوردار خواهد بود. حضرت علی(ع) در این زمینه میفرماید: دست خدا بالای سر قاضی است و او زیر سایه رحمت الهی نشسته؛ اما اگر از حق تجاوز کند خداوند او را به خودش وا میگذارد.<ref>کافی، همان، ص۴۱۰.</ref> | ||
== شرایط قاضی از دیدگاه ائمه(ع) == | == شرایط قاضی از دیدگاه ائمه(ع) == | ||
قضاوت در اسلام از خطیرترین مسئولیتها شناخته شده، و قبول این امر مهم در شأن هر کس نیست. قبول مسئولیت در برنامهای که در خور انسان نیست از بزرگترین گناهان شمرده شده چرا که | قضاوت در اسلام از خطیرترین مسئولیتها شناخته شده، و قبول این امر مهم در شأن هر کس نیست. قبول مسئولیت در برنامهای که در خور انسان نیست از بزرگترین گناهان شمرده شده چرا که [[پیامبر اکرم(ص)]] میفرماید: کسی که امری از مسلمین را عهدهدار میباشد در حالی که برتر از او در میان مردم هست به خدا و رسولش و به همه مسلمین خیانت کرده است.<ref>مکارم الاخلاق، ص۵۲۷.</ref> | ||
و نیز فرمود: قبول کردن رهبری قومی در حالی که داناتر و فقیهتر برای عهدهدار شدن رهبری در میان مردم باشد، | و نیز فرمود: قبول کردن رهبری قومی در حالی که داناتر و فقیهتر برای عهدهدار شدن رهبری در میان مردم باشد، علت بدبختی و سقوط قوم تا قیامت به وسیله آن رهبر ناشایسته است.<ref>ثواب الاعمال، ص۲۴۶.</ref> منصب قضاء که از اعظم مناصب، و در رابطه با جان، مال و آبروی مردم است با توجه به روایات در این باب باید به اهلش واگذار شود.<ref>محمدی گیلانی، محمد، قضا و قضاوت در اسلام، تهران، نشر سایه، ۱۳۷۸ش، ص۲۰.</ref> | ||
[[امام علی(ع)]] در فرمان خود به [[مالک اشتر]] برای انتخاب قاضی میفرماید: | [[امام علی(ع)]] در فرمان خود به [[مالک اشتر]] برای انتخاب قاضی میفرماید: | ||
«... پس برای قضاوت و داوری بین مردم بهترین کسانی را انتخاب کن که: | «... پس برای قضاوت و داوری بین مردم بهترین کسانی را انتخاب کن که: انبوه کارها بر او سخت نیاید و از عهده انجام آنها برآید. طرفین متخاصم در ستیزه و لجاج رأی خود را بر او تحمیل نکنند. در صورت اشتباه، بر اشتباه خود اصرار نورزد و جانب حق را بگیرد. طمعکار نباشد زیرا طمعکاری مانع احقاق حق است. در قضاوت به اطلاعات سطحی اکتفا ننماید. در موارد شبهه تا کشف حقیقت درنگ و تأمل نماید. در صدور احکام متکی به دلائل قطعی باشد. کمتر از همه از مراجعه دادخواهان به تنگ آید. در کشف حقایق صبور باشد. پس از روشن شدن موضوع، حکم قاطع صادر نماید. تملّق و چاپلوسی و حیله و خدعه او را به هر سو نکشاند. و البته این چنین کسانی کمیابند.»<ref>نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص۱۰۱۰.</ref> | ||
فقهای شیعه همگی شرایط مشابهی را برای تصدی امر قضاء در نظر گرفتهاند.<ref>قضا و قضاوت در اسلام، همان، ص۲۲.</ref> به عنوان مثال [[امام خمینی (ره)]] در مورد شرایط قاضی میفرماید که باید شرایط زیر را داشته باشد: | فقهای [[شیعه]] همگی شرایط مشابهی را برای تصدی امر قضاء در نظر گرفتهاند.<ref>قضا و قضاوت در اسلام، همان، ص۲۲.</ref> به عنوان مثال [[امام خمینی (ره)]] در مورد شرایط قاضی میفرماید که باید شرایط زیر را داشته باشد: ۱. کمال عقل و رسیدن به حد بلوغ؛ ۲. ایمان؛ ۳. طهارت مولد (حلالزاده)؛ ۴. مرد باشد؛ ۵. عادل باشد؛ ۶. عالم به احکام قضاوت باشد؛ ۷. باید قوه ضبط و اجتهاد داشته باشد.<ref>کشف الاسرار، امام خمینی (ره)، ص۸–۲۹۷.</ref> | ||
۱. کمال عقل و رسیدن به حد بلوغ؛ ۲. ایمان؛ ۳. طهارت مولد (حلالزاده)؛ ۴. مرد باشد؛ ۵. عادل باشد؛ ۶. عالم به احکام قضاوت باشد؛ ۷. باید قوه ضبط و اجتهاد داشته باشد.<ref>کشف الاسرار، امام خمینی (ره)، ص۸–۲۹۷.</ref> | |||
<span></span> | <span></span> |