۱۱٬۸۷۷
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} بسياري از مقاتل و كتب تاريخي قاتل امام حسين(ع) را سنان بن ان...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }} | |||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۴: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
دربارهي قاتل حضرت سيدالشهدا(ع)، در نقل تاريخ و مقاتل اختلاف بسيار وجود دارد. مرحوم فرهاد ميرزا در «قمقام زخّار و صمصام بتّار» مينويسد:<ref>قمقام زخار و صمصام بتار، | دربارهي قاتل حضرت سيدالشهدا(ع)، در نقل تاريخ و مقاتل اختلاف بسيار وجود دارد. مرحوم فرهاد ميرزا در «قمقام زخّار و صمصام بتّار» مينويسد:<ref>فرهاد ميرزا، قمقام زخار و صمصام بتار، ناشر كتابفروشي اسلاميه، تهران، سال ۱۳۷۷ هـ ق، ج۱، ص۴۶۳ – ۴۶۵.</ref> در قاتل آن حضرت اختلاف شده است و مقاتل مختلف اين افراد را معرفي نمودهاند: | ||
۱) سنان بن انس ۲) حصين بن نمير ۳) مهاجر بن اوس التميمي ۴) كثير بن عبدالله الشعبي ۵) شمر بن ذيالجوشن الكلابي ۶) خولي بن يزيد الاصبحي. چنانچه علي بن عيسي الاربلي در كشف الغمه خولي را قاتل امام حسين(ع) معرفي كرده و آورده است: | ۱) سنان بن انس ۲) حصين بن نمير ۳) مهاجر بن اوس التميمي ۴) كثير بن عبدالله الشعبي ۵) شمر بن ذيالجوشن الكلابي ۶) خولي بن يزيد الاصبحي. چنانچه علي بن عيسي الاربلي در كشف الغمه خولي را قاتل امام حسين(ع) معرفي كرده و آورده است: | ||
خط ۲۲: | خط ۲۳: | ||
عن الحافظ عبد العزيز الجنابدي، يقال قتله شمر بن ذيالجوشن الضبابي والذي اخذ رأسه ابن جوان اليمامي.<ref>كشف الغمه، اربلي، انتشارات بني هاشمي، تبريز، ج۲، ص۵۱.</ref> | عن الحافظ عبد العزيز الجنابدي، يقال قتله شمر بن ذيالجوشن الضبابي والذي اخذ رأسه ابن جوان اليمامي.<ref>كشف الغمه، اربلي، انتشارات بني هاشمي، تبريز، ج۲، ص۵۱.</ref> | ||
«حافظ عبد العزيز جنابدي ميگويد: شمر بن ذيالجوشن او را كشت و كسي كه سرش را جدا نمود، ابن جوان يمامي بود.» و صاحب «الدّرالتنظيم»، جمال الدين يوسف بن حاتم الشامي العاملي، معاصر سيد بن طاووس، آورده است كه نخست عمر بن سعد شبث بن ربعي را گفت: كه سر حسين را برايم بياور. شبث بن ربعي به او گفت: من با او بيعت كردم و اين كار را نميكنم و عمر بن سعد گفت: به خدا سوگند به ابن زياد مينويسم. گفت: هر چه ميخواهي بكن. عمر بن سعد ، سنان بن انس را فرستاد تا رأس حسين(ع) را جدا سازد. سنان گفت: «قسم به خدا! من سرت را جدا ميسازم، در حالي كه ميدانم تو فرزند رسول خدا هستي و بهترين مردم از طرف پدر و مادر ميباشي.» و سپس سر مقدس را جدا نمود و به عمر بن سعد داد.<ref>فرهاد | «حافظ عبد العزيز جنابدي ميگويد: شمر بن ذيالجوشن او را كشت و كسي كه سرش را جدا نمود، ابن جوان يمامي بود.» و صاحب «الدّرالتنظيم»، جمال الدين يوسف بن حاتم الشامي العاملي، معاصر سيد بن طاووس، آورده است كه نخست عمر بن سعد شبث بن ربعي را گفت: كه سر حسين را برايم بياور. شبث بن ربعي به او گفت: من با او بيعت كردم و اين كار را نميكنم و عمر بن سعد گفت: به خدا سوگند به ابن زياد مينويسم. گفت: هر چه ميخواهي بكن. عمر بن سعد ، سنان بن انس را فرستاد تا رأس حسين(ع) را جدا سازد. سنان گفت: «قسم به خدا! من سرت را جدا ميسازم، در حالي كه ميدانم تو فرزند رسول خدا هستي و بهترين مردم از طرف پدر و مادر ميباشي.» و سپس سر مقدس را جدا نمود و به عمر بن سعد داد.<ref>فرهاد ميرزا، قمقام زخار و صمصام بتار، ج۱، ص۴۶۳ – ۴۶۵.</ref> | ||
ابن جرير طبري در تاريخ خود مينويسد: «حسين(ع) فرزند فاطمه دختر پيامبر را كشته كه او را سنان بن انس نخعي كشت و خولي بن يزيد سر او را آورد.»<ref>تاريخ طبري، ابن جرير طبري، دارالكتب العلميه، بيروت، ج۳، ص۳۴۳.</ref> از ديگر تاريخ نويساني كه سنان بن انس را قاتل امام حسين(ع) معرفي نموده است. سبط بن الجوزي ميباشد كه در تذكره الخواص ميآورد: «و الأصح انه سنان بن انس النخعي و شاركه شمر بن ذيالجوشن»<ref>تذكره الخواص، سبط بن الجوزي، ص۱۴۴.</ref> «صحيح آن است كه قاتل حسين(ع) سنان بن انس نخعي بود و شمر با او در اين امر مشاركت داشته است.» | ابن جرير طبري در تاريخ خود مينويسد: «حسين(ع) فرزند فاطمه دختر پيامبر را كشته كه او را سنان بن انس نخعي كشت و خولي بن يزيد سر او را آورد.»<ref>تاريخ طبري، ابن جرير طبري، دارالكتب العلميه، بيروت، ج۳، ص۳۴۳.</ref> از ديگر تاريخ نويساني كه سنان بن انس را قاتل امام حسين(ع) معرفي نموده است. سبط بن الجوزي ميباشد كه در تذكره الخواص ميآورد: «و الأصح انه سنان بن انس النخعي و شاركه شمر بن ذيالجوشن»<ref>تذكره الخواص، سبط بن الجوزي، ص۱۴۴.</ref> «صحيح آن است كه قاتل حسين(ع) سنان بن انس نخعي بود و شمر با او در اين امر مشاركت داشته است.» | ||
خط ۳۰: | خط ۳۱: | ||
ابن عبد البر در «استيعاب» قاتل امام حسين(ع) را سنان بن انس معرفي ميكند و خولي را به عنوان جدا كنندهي سر آن حضرت دانسته است. | ابن عبد البر در «استيعاب» قاتل امام حسين(ع) را سنان بن انس معرفي ميكند و خولي را به عنوان جدا كنندهي سر آن حضرت دانسته است. | ||
پس از بررسي اقوال و اين كه ميبينيم ابوالفرج اصفهاني در | پس از بررسي اقوال و اين كه ميبينيم ابوالفرج اصفهاني در مقاتلالطالبين و صدوق در «امالي» و مسعودي در مروج الذهب و سيد بن طاووس در لهوف و عزالدين ابن اثير در الكامل في التاريخ صراحتاً روايت ميكنند كه قاتل سنان بن انس بود و در اسد الغابه آمده است: | ||
«نظر درست آن است كه همانا سنان بن انس نخعي او را كشته است و قول كسي كه ميگويد شمر و عمر بن سعد او را كشته، به خاطر اين است كه شمر مردم را به قتل او تشويق ميكرد و عمر بن سعد هم چون فرمانده لشكر بود، قتل را به او نسبت ميدهند.»<ref> | «نظر درست آن است كه همانا سنان بن انس نخعي او را كشته است و قول كسي كه ميگويد شمر و عمر بن سعد او را كشته، به خاطر اين است كه شمر مردم را به قتل او تشويق ميكرد و عمر بن سعد هم چون فرمانده لشكر بود، قتل را به او نسبت ميدهند.»<ref>تذكره الخواص، سبط بن الجوزي، ص۱۴۴.</ref> | ||
ابن عبدالبر از خليفه بنخياط نقل كرده است آن كسي كه حسين بن علي(ع) را به قتل رساند، شمر بن ذيالجوشن، امير لشكر عمربنسعد بود؛<ref>الاستيعاب، ابن عبدالبر، ناشر الفجاله، القاهره مصر، ج۱، ص۳۹۵، و شيخ محمد سماوي، ابصار العين، انتشارات بصيرتي، قم، ص۱۱۴.</ref> و نوشته: شمر در خشم شد و روي سينه مبارك امام حسين(ع) نشست و محاسن آن بزرگوار را گرفت، چون خواست امام(ع) را به قتل برساند، امام(ع) لبخندي زد و فرمود: آيا مرا ميكشي و ميداني من كيستم؟ شمر گفت: تو را خوب ميشناسم، مادر تو فاطمه، پدر تو علي بن ابيطالب(ع) و جدّ تو محمد مصطفي(ص) است، تو را ميكشم و باكي ندارم پس امام را با دوازده ضربهي شمشير به شهادت رساند و سر مبارك حضرت را جدا كرد.<ref>بحارالانوار، مجلسي، مؤسسه الوفاء، بيروت، ج۴۵، ص۵۶.</ref> سنان بن انس نخعي به خولي گفت: سر حسين را از بدن جدا كن. خولي چون خواست چنين كند سستي و فتوري در او پيدا شده و لرزه بر اندامش افتاد. سنان به او گفت: خدا بازويت را سست گرداند. از چه ميلرزي؟ سپس خود پياده شد، سر مطهر را جدا ساخت و به دست خولي بن يزيد داد.<ref>انساب الاشراف، بلاذري، دار التعارف، بيروت، ج۳، ص۲۰۳ و ابن اثير، الكامل في التاريخ، دار صادر بيروت، ج۴، ص۷۸.</ref> | ابن عبدالبر از خليفه بنخياط نقل كرده است آن كسي كه حسين بن علي(ع) را به قتل رساند، شمر بن ذيالجوشن، امير لشكر عمربنسعد بود؛<ref>الاستيعاب، ابن عبدالبر، ناشر الفجاله، القاهره مصر، ج۱، ص۳۹۵، و شيخ محمد سماوي، ابصار العين، انتشارات بصيرتي، قم، ص۱۱۴.</ref> و نوشته: شمر در خشم شد و روي سينه مبارك امام حسين(ع) نشست و محاسن آن بزرگوار را گرفت، چون خواست امام(ع) را به قتل برساند، امام(ع) لبخندي زد و فرمود: آيا مرا ميكشي و ميداني من كيستم؟ شمر گفت: تو را خوب ميشناسم، مادر تو فاطمه، پدر تو علي بن ابيطالب(ع) و جدّ تو محمد مصطفي(ص) است، تو را ميكشم و باكي ندارم پس امام را با دوازده ضربهي شمشير به شهادت رساند و سر مبارك حضرت را جدا كرد.<ref>بحارالانوار، مجلسي، مؤسسه الوفاء، بيروت، ج۴۵، ص۵۶.</ref> سنان بن انس نخعي به خولي گفت: سر حسين را از بدن جدا كن. خولي چون خواست چنين كند سستي و فتوري در او پيدا شده و لرزه بر اندامش افتاد. سنان به او گفت: خدا بازويت را سست گرداند. از چه ميلرزي؟ سپس خود پياده شد، سر مطهر را جدا ساخت و به دست خولي بن يزيد داد.<ref>انساب الاشراف، بلاذري، دار التعارف، بيروت، ج۳، ص۲۰۳ و ابن اثير، الكامل في التاريخ، دار صادر بيروت، ج۴، ص۷۸.</ref> |