۱۱٬۸۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
خط ۱۰: | خط ۹: | ||
==جلوگیری از تفرقه بین مسلمانان بعد از پیامبر(ص) == | ==جلوگیری از تفرقه بین مسلمانان بعد از پیامبر(ص) == | ||
امیرالمؤمنین در راستای انجام وظایف الهی خود، حفظ دین، ارکان و اصول اسلام را به همه امور مقدم میدانست. امام از اختلاف و تفرقه بین مسلمانان جلوگیری کرده و برای حفظ اسلام که اساسیترین آرمان نبوی است، هزینه سنگینی را متحمل شد چنانکه خودش این دوره را تلخترین دوره حیاتش نامید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷؛ شیخ مفید، الجمل، گنگره بزرگداشت، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۱–۱۷۲.</ref> | امیرالمؤمنین در راستای انجام وظایف الهی خود، حفظ دین، ارکان و اصول اسلام را به همه امور مقدم میدانست. امام از اختلاف و تفرقه بین مسلمانان جلوگیری کرده و برای حفظ اسلام که اساسیترین آرمان نبوی است، هزینه سنگینی را متحمل شد چنانکه خودش این دوره را تلخترین دوره حیاتش نامید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷؛ شیخ مفید، الجمل، گنگره بزرگداشت، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۱–۱۷۲.</ref> | ||
== حفظ اقتدار نظام اسلامی == | |||
تلاشهای امام علی(ع) برای حفظ اقتدار نظام اسلامی مؤثر دانسته شده است.<ref>ایزدی، حجتالله، «امیرالمؤمنین علی و اقتدار نظام اسلامی در دوران خلفا»، در مجله مصباح دی، شماره ۴۰، دی ۱۳۸۰ش، ص۹۹.</ref> گفته شده وی اگرچه خود را شایستهترین فرد برای رهبری جامعه اسلامی میدانست؛ ولی به دنبال رقابت برای تضعیف نظام موجود برنایمد؛ بلکه به عنوان مشاور به اقتدار نظام سیاسی موجود کمک کرد.<ref>ایزدی، حجتالله، «امیرالمؤمنین علی و اقتدار نظام اسلامی در دوران خلفا»، در مجله مصباح دی، شماره ۴۰، دی ۱۳۸۰ش، ص۱۰۰.</ref> | |||
پس از رحلت پیامبر(ص)، مدینه مورد حمله مرتدین قرار گرفت. امام علی(ع) دفاع از یکی از دروازههای شهر را به عهده گرفت و حمله شبانه آنها را دفع کرد.<ref name=":0">ایزدی، حجتالله، «امیرالمؤمنین علی و اقتدار نظام اسلامی در دوران خلفا»، در مجله مصباح دی، شماره ۴۰، دی ۱۳۸۰ش، ص۹۷.</ref> | |||
او در برابر مشورتی که ابوبکر از او خواست برای ادامه جهاد و فتوحات در جبهه شام، او را سفارش به ادامه جهاد کرد که باعث فتوحاتی برای مسلمانان شد.<ref name=":0" /> | |||
عمر در یکی از لشکرکشیها به سمت روم تصمیم داشت همراه سپاه حرکت کند و برای این کار با امام علی(ع) مشورت کرد. او عمر را از شرکت در جنگ نهی کرد. همچنین زمانی که جنگی بین مسلمانان و سپاهیان یزدگر سوم قریب الوقوع بود، عمر برای اینکه خود رهبری سپاه را به عهده بگیرد با علی مشورت کرد که مورد نهی قرار گرفت. او حکمران را به رشته تسبیح تشبیه کرد که مهرهها را گرد میآورد و اگر پاره شود مهرهها پراکنده میشوند.<ref>ایزدی، حجتالله، «امیرالمؤمنین علی و اقتدار نظام اسلامی در دوران خلفا»، در مجله مصباح دی، شماره ۴۰، دی ۱۳۸۰ش، ص۹۷ و ۹۸.</ref> | |||
==مشورت دادن به خلفا== | ==مشورت دادن به خلفا== | ||
خط ۲۸: | خط ۳۸: | ||
==دفاع از اسلام در مقابل اهل کتاب == | ==دفاع از اسلام در مقابل اهل کتاب == | ||
در روایتی نقل شده، بعضی از بزرگان و علمای یهود، نزد ابوبکر آمدند و از او پرسیدند آیا تو جانشین پیامبری در بین این امت؟ جواب داد، بلی! گفتند ما در [[تورات]] خواندهایم جانشینان انبیاء دانشمندترین و داناترین مردمان روزگار خود هستند؛ چند سؤال از تو داریم، آنها را پاسخ بده! آیا خداوند در آسمان است یا زمین، ابوبکر پاسخ داد [[خداوند]] در آسمان بر کرسی (تخت) است؛ عالم یهود جواب داد، پس زمین از خداوند خالی است و در برخی از مکانها خدا هست و در بعضی نیست! ابوبکر از این سخن و نتیجه کلام خود که او گرفته بود به خشم آمده و گفت این سخن زنادقه است از من دور شو و گرنه میکشمت؛ روحانی یهودی با تعجب برگشت در حالی که دین اسلام را مسخره میکرد، امیرالمؤمنین با او مواجه شده و فرمود ای یهودی به سؤال تو آگاه شدم که بدون پاسخ برگشتی، پاسخ ما به سؤال شما این است که خداوند منزه از مکان است، در هر جا وجود دارد او به وجود آورنده مکان هاست، بزرگتر از این است که در مکان قرار گیرد اکنون من برای شما از تورات به گفتارم دلیل میآورم. [[موسی(ع)]] نشسته بود، ملکی از مشرق آمد، موسی پرسید از کجا آمدی، جواب داد از پیش خداوند سپس ملکی از مغرب آمد؛ موسی پرسید از کجا آمدی، پاسخ داد از جانب خداوند، ملکی دیگر آمد، گفت از آسمان هفتم از پیش خداوند آمدم، ملکی آمد و گفت از زمین هفتم از پیش خدا آمدم، سپس موسی فرمود: منزه است پروردگاری که هیچ مکانی از وجودش خالی نیست یهودی گفت. شهادت میدهم که این سخنت حق است و تو سزاوارتری به مقام جانشینی پیامبرت از کسی که بر آن تکیه زده است.<ref>شیخ مفید، همان، ج۱، ص۲۰۲؛ طبرسی، الاحتجاج، مشهد، مرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۹.</ref> | در روایتی نقل شده، بعضی از بزرگان و علمای یهود، نزد ابوبکر آمدند و از او پرسیدند آیا تو جانشین پیامبری در بین این امت؟ جواب داد، بلی! گفتند ما در [[تورات]] خواندهایم جانشینان انبیاء دانشمندترین و داناترین مردمان روزگار خود هستند؛ چند سؤال از تو داریم، آنها را پاسخ بده! آیا خداوند در آسمان است یا زمین، ابوبکر پاسخ داد [[خداوند]] در آسمان بر کرسی (تخت) است؛ عالم یهود جواب داد، پس زمین از خداوند خالی است و در برخی از مکانها خدا هست و در بعضی نیست! ابوبکر از این سخن و نتیجه کلام خود که او گرفته بود به خشم آمده و گفت این سخن زنادقه است از من دور شو و گرنه میکشمت؛ روحانی یهودی با تعجب برگشت در حالی که دین اسلام را مسخره میکرد، امیرالمؤمنین با او مواجه شده و فرمود ای یهودی به سؤال تو آگاه شدم که بدون پاسخ برگشتی، پاسخ ما به سؤال شما این است که خداوند منزه از مکان است، در هر جا وجود دارد او به وجود آورنده مکان هاست، بزرگتر از این است که در مکان قرار گیرد اکنون من برای شما از تورات به گفتارم دلیل میآورم. [[موسی(ع)]] نشسته بود، ملکی از مشرق آمد، موسی پرسید از کجا آمدی، جواب داد از پیش خداوند سپس ملکی از مغرب آمد؛ موسی پرسید از کجا آمدی، پاسخ داد از جانب خداوند، ملکی دیگر آمد، گفت از آسمان هفتم از پیش خداوند آمدم، ملکی آمد و گفت از زمین هفتم از پیش خدا آمدم، سپس موسی فرمود: منزه است پروردگاری که هیچ مکانی از وجودش خالی نیست یهودی گفت. شهادت میدهم که این سخنت حق است و تو سزاوارتری به مقام جانشینی پیامبرت از کسی که بر آن تکیه زده است.<ref>شیخ مفید، همان، ج۱، ص۲۰۲؛ طبرسی، الاحتجاج، مشهد، مرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۹.</ref> | ||
به نقل از محبالدین طبری در کتاب ریاض النضرة، ابوبکر یهودیانی که خواستار توصیف پیامبر(ص) بودند به امام علی(ع) ارجاع داد.<ref>ایزدی، حجتالله، «امیرالمؤمنین علی و اقتدار نظام اسلامی در دوران خلفا»، در مجله مصباح دی، شماره ۴۰، دی ۱۳۸۰ش، ص۶۷.</ref> | |||
==تربیت شاگرد == | ==تربیت شاگرد == | ||
خط ۶۵: | خط ۷۷: | ||
[[رده:امام علی(ع) و خلفا]] | [[رده:امام علی(ع) و خلفا]] | ||
[[رده: | [[رده:مقالههای پیشنهادی]] |