۱۱٬۸۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
علل گرایش انسان به دین چیست؟ | علل گرایش انسان به دین چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}براساس جهانبینی اسلامی، اعتقاد به خداوند، یکی از اقتضائات ذاتی و | {{پاسخ}} | ||
{{نیازمند گسترش}} | |||
براساس جهانبینی اسلامی، اعتقاد به خداوند، یکی از اقتضائات ذاتی و برگرفته شده از فطرت انسانی است.<ref>ر. ک. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۶، تهران انتشارات صدرا، ۱۳۷۵، ص۹۳۵.</ref> هر فردی از افراد انسان، هرگاه به خود واگذار شود و فطرت او از شبههها و عوامل مختلف رهایی یابد، متوجه نیرویی مقتدر میشود و خدایی مبدء و سرانجام انسان است، را حس و درک میکند. چنین گرایش درونی، انسان را به تلاش پیگیر برای نزدیک شدن به خدا، کمال و سعادت که در تقرب به خداوند معنا مییابد، وادار میکند. | |||
خداوند نیز در قرآن پذیرش دین را فطری و بر طبق مقتضای آفرینش انسان معرفی میکند: {{قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها|ترجمه=پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده است.|سوره=روم|آیه=۳۰}} | خداوند نیز در قرآن پذیرش دین را فطری و بر طبق مقتضای آفرینش انسان معرفی میکند: {{قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها|ترجمه=پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده است.|سوره=روم|آیه=۳۰}} | ||
خط ۲۲: | خط ۲۳: | ||
مخالفان مارکس معتقدند با مطالعه و بررسی متون آسمانی به دست میآید که این ادیان در بردارنده مضامین ظلم ستیزانه و انقلابی هستند و علت اصلی مخالفت ظالمان با دین، حفظ موقعیت خود بوده است. همچنین نمیتوان از ارزیابی و عملکرد رفتار دینداران، نفی و اثبات دین را نتیجه گرفت. او با غفلت از جنبهها و ویژگیهای مثبت دینداران، فقط از نظر سیاسی و مقاصد ایدئولوژیک به دین نگریسته و حکم منطقه و عصری خاص را به دیگر زمانها و مکانها سرایت داده است.<ref>همیلتون، جامعهشناسی دین، ص۱۴۷–۱۴۸.</ref>{{پایان پاسخ}} | مخالفان مارکس معتقدند با مطالعه و بررسی متون آسمانی به دست میآید که این ادیان در بردارنده مضامین ظلم ستیزانه و انقلابی هستند و علت اصلی مخالفت ظالمان با دین، حفظ موقعیت خود بوده است. همچنین نمیتوان از ارزیابی و عملکرد رفتار دینداران، نفی و اثبات دین را نتیجه گرفت. او با غفلت از جنبهها و ویژگیهای مثبت دینداران، فقط از نظر سیاسی و مقاصد ایدئولوژیک به دین نگریسته و حکم منطقه و عصری خاص را به دیگر زمانها و مکانها سرایت داده است.<ref>همیلتون، جامعهشناسی دین، ص۱۴۷–۱۴۸.</ref>{{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
خط ۳۷: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =- | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
خط ۴۷: | خط ۴۲: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |