عوامل بدبینی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۰۷۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ مارس ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} به شدت نسبت به جامعه بدبينم و به هيچ كس اعتماد ندارم. از درس...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}چه عواملی باعث بدبینی فرد می‌شود؟{{پایان سوال}}
به شدت نسبت به جامعه بدبينم و به هيچ كس اعتماد ندارم. از درس هايي كه روزگار به من داده اين است كه به هيچ كس اعتماد نكنم مگر خدا،اين بدبيني تا چه حد درست و تا چه اندازه نادرست است چنان كه خواجه حافظ شيرازي مي فرمايد: «وفا مجوي ز هيچكس ور سخن نمي شنوي به هرزه طالب سيمرغ و كيميا مي باش».
{{پاسخ}}عوامل بدبینی [[احساس حقارت]] در خود، [[قضاوت]] زودهنگام و کمبود در مهارت‌های اجتماعی فرد است.  
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
در رابطه با اين سؤال توجه شما را به مطالب ذيل جلب مي كنيم تأمل در همه مطالب و جامع نگري به بحث ان شاء الله بر ما و شما مفيد خواهد بود.


==الف: شرايط محيطي:==
گنهکار بودن انسان نیز یکی از عوامل بدبینی شمرده شده، زیرا فرد گنهکار دیگران را نیز مانند خود گنهکار تصور می‌کند.


بي ترديد نمي¬توان گفت كه شرايط محيط در بدگماني و گمان نيك ما بي‌اثر است و محيط غالب اجتماع بر اين دو نمي گذارد. حضرت علي(ع) مي فرمايند: «آنگاه كه جامعه و روزگار و مردمش (اغلب) شايسته و نيكوكارند، سوء ظن و گمان بد درباره كسي كه از او انحرافي ديده نشده ظلم است و آنگاه كه فساد و تباهي به روزگار و مردم غلبه پيدا كرده است (بيش تر مردم فاسد باشند) كسي¬كه حسن ظنّ داشته باشد گول خورده است}}<ref>جزايري، سيد محمد علي؛ دروس اخلاق اسلامي، قم: ‌مركز مديريت حوزه علميه، ۱۳۸۲،‌ص ۱۶۵.</ref>». بدگماني به اين معني نيست كه در معاشرت¬ها و روابط اجتماعي به مردم نسبت بد بدهيم بلکه به معني اين است كه چون احتمال مي دهيم از ناحيه ديگران ضرر مالي، معنوي، آبرويي و ...بخوريم بايد سنجيده¬تر و زيركانه تر عمل كنيم و مراقب روابط خود باشيم.
== احساس حقارت ==
یکی از عوامل بدبینی، احساس حقارت شخص، دانسته شده است. کسی که گرفتار [[احساس حقارت]] است، سعی می‌کند دیگران را در فکر خود حقیر و آلوده به [[گناه]] و [[فساد]] تصور کند، تا اینگونه از احساس حقارت خود بکاهد.


==ب:‌شرايط دروني: ==
اگر احساس حقارت درمان نشود، فرد آن را پذیرفته و به عقده حقارت تبدیل می‌شود. از منظر روان‌شناسی، عقده حقارت از وجود نقص در بدن، محرومیت روحی و مادی، رفتار خشن اطرافیان، لغزش‌های اخلاقی و تداعی خاطرات آنها و یا وجود یک خاطره تلخ رخ می‌دهد.<ref>نیازهای جوان، ص۲۳۲.</ref>


گاهي مواقع بد بيني¬ها به دليل احوال دروني و شخصي فرد است. نگرش مثبت يا منفي به مسايل ممكن است تا اندازه¬اي جنبه فطري داشته باشد؛ يعني برخي از افراد ذاتاً خوشبين (optimist) يا بد بين (pessimist) به دنيا مي‌آيند؛ اما خلق و خوي آدمي را مي‌توان به كمك تجربه و برخي از مهارت¬ها به اعتدال رساند مي توان خوشبختي و اميدواري آموخت. زير بناي اين‌ها نگرشي است كه روان¬شناسان آن را خوداثربخشي(self-efficacy) مي¬نامند خود اثربخشي يعني باورهاي شخص در مورد اين كه به همه ماجراهاي زندگي خود (روابط و ...) مسلط است و مي تواند از عهده مشكلاتي برآيد كه بر سر راهش قد علم مي كنند.<ref>دانيل گلمن، هوش عاطفي، ‌ترجمه: حميد رضا بلوچ، ‌نشر جيحون، ۱۳۷۱، چاپ اول ،ص ۱۴۶.</ref>  
ارزیابی استعدادها و توجه به آنها، فراموشی خاطرات تلخ گذشته، تلقین مثبت و کاردرمانی از راه‌های درمان احساس حقارت شمرده شده است.<ref>نیازهای جوان، ص۲۴۹–۲۴۵.</ref>


طبق نظر آلبرت باندورا طرز نگرش فرد نسبت به توانايي هاي خود اثر عميقي بر همان توانايي ها بر جاي مي گذارد... .كساني كه از ويژگي خوداثربخشي برخوردارند با شكست از مسير خود روي بر نمي‌گردانند. آنها در برخورد با مسايل به جاي اين كه نگران كمي‌ها،‌كاستي¬ها و خطاهاي احتمالي باشند به اين فكر مي¬كنند كه چگونه از عهده انجام آنها برآيند.<ref>همان، ص۱۴۶.</ref> پس گاهي نيز بدبيني¬ها به علت احساس كمبودها، نداشتن مهارت¬هاي ارتباط جمعي و احساس عدم اعتماد به نفس و ارزشمندي است كه با تقويت اينها با (ورزش، تلاش، مطالعه زندگي افراد موفق، يادگيري تكنيك¬هاي ارتباطي و ...) اين عيب برطرف مي¬شود و انسان قدرتمندانه مهار روابط اجتماعي خود را به دست مي-گيرد موفقيت به روابط خود مي¬گردد، مي¬داند كه تا چه عمقي بايد به ديگران رابطه انساني و يا صميمي ايجاد كند، مي¬داند كه خوش رفتاري، خوش¬گفتاري و نيكي نسخه همه روابط اجتماعي است؛ اما تنها عده¬اي كه آزمايش پس داده¬اند مي¬توانند محرم راز و معتمد او باشند.  
== پیش داوری ==
پیش داوری و [[قضاوت]] زودهنگام، از عوامل بدبینی شمرده شده است. تحقیق ناقص، کمی اطلاعات و عجله در قضاوت، باعث می‌شود [[انسان]] به [[تهمت|متهم کردن]] دیگران و صدور حکم نادرست نسبت به آنها اقدام کند. [[عجله]]، صفتی [[شیطان|شیطانی]] است و نتیجه آن هم شیطانی خواهد بود.


==ج: مديریت روابط خود ==
== کمبود در مهارت‌های اجتماعی ==
کمبود در مهارت‌های ارتباط جمعی و احساس عدم اعتماد به نفس، باعث می‌شود فرد تصوری منفی نسبت به دیگران پیدا کند؛ زیرا توانایی کافی برای برقراری ارتباط سالم و شناخت دیگران ندارد.


انسان موجودي است اجتماعي و بسياري از استعدادها و صفات خوب يا بد او در متن اجتماع معني مي¬يابد. اسلام براي تنظيم اين روابط انساني و جمعي به ما تكنيك¬هايي ياد مي¬دهد كه بتوانيم به رشدفردي و جمعي كمك كنيم. مدارا، تغافل، عفو و گذشت، ايثار، همدلي، تعاون، ايثار و احسان و ... از جمله اين شيوه¬هاست كه هر كدام باعث آرامش رواني و جسماني فرد و اجتماع مي¬باشد. برخي از اعتمادها و صميميت¬ها در قالب روابط خود ما شكل مي¬گيرد، به اين معني که گاهي اعتماد، علاقه، خيرخواهي و تعهد ما به ديگري ( به شكل صميمانه) باعث مي¬شود فرد به سمت اين صفات حركت كند و در عمل بهترين دوستان ما گردد و بر عكس تندخويي¬ها و بد رفتاري¬هاي ما مي¬تواند مانع روابط صميمانه شود. خداوند در قرآن شريف خطاب به رسول عزيز اسلام(ص) مي فرمايد: {{قرآن|لوكنت فظّاً غليظ القلب لأنفضّوا من حولك<ref>آل عمران/ ۱۵۹.</ref> اگر سخت¬دل و تندخو بودي از اطراف تو كنار مي¬رفتند و پراكنده مي¬شدند. در پرتو اخلاق¬خوش، امانت داري، صميميت و صبر پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله‌ـ افراد مؤمن و پرهيزكار بسياري ساخته شدند.  
فردی که در روابط اجتماعی قدرتمند است، می‌داند تا چه مقدار با دیگران رابطه انسانی یا صمیمی برقرار کند. او این مهارت را دارد که با دیگران خوش‌گفتار و خوش‌رفتار باشد و در عین حال همه را محرم راز خود قرار ندهد.


==د: دوست معتمد ==
== گنهکاری ==
افرادی که خود آلوده و گنهکارند، دیگران را نیز مانند خود گنهکار می‌پندارند؛ برای نمونه، کسی که از راه [[حرام]] پول درآورده است، تصور می‌کند همه افراد ثروتمند از راه حرام به [[ثروت]] رسیده‌اند.<ref>نگاه کنید به دانیل گلمن، هوش عاطفی، ترجمه: حمید رضا بلوچ، نشر جیحون، ۱۳۷۱ش، چاپ اول، ص ۱۴۶.</ref>


دوست معتمد ما كيست؟ بهتر است جواب خود را از قرآن بگيريم آن¬جا كه مي¬فرمايد: «سرپرست (و دوست¬دار و خيرخواه شما) خدا، رسولش و مؤمنان هستند».<ref>انّما وليّكم الله و رسوله و الذين آمنوا ....، مائده/ ۵۵.</ref> همان-گونه كه ما به خدا توكل و اعتماد داريم مي¬توانيم به افرادي كه در راه خدا حركت مي كنند و مورد تأييد اويند اعتماد كنيم. بايد با صفات مؤمنين حقيقي آشنا شد و با آنان دوست شد.  
برخی از بدگمانی‌ها ریشه در بیماری‌های روانی دارند، که در این صورت نیاز است به مشاوره‌های روان‌شناسی مراجعه شود.


حضرت علي(ع) در خطبه ۱۰۳ نهج البلاغه مي فرمايد: «در آخر زمان نجات نمي يابد مگر مؤمناني كه بي¬نام و نشان-اند»؛ يعني مؤمن و انسان مورد اعتماد، وجود دارد؛ اما لازم است ما بگرديم و بيابيم چون آنان طبق فرمايش حضرت، بين ما حضور دارند.
== جستارهای وابسته ==
{{ستون|۲}}
* [[بدبینی]]
* [[راه‌های درمان بدبینی]]
* [[حکم بدبینی]]
* [[راه‌های درمان بدبینی]]
* [[انواع بدبینی]]
{{پایان}}


==هـ: گزينش دوست ==
== منابع ==
 
{{پانویس|۲}}
اسلام توصيه فراواني به گزينش دوست مي¬كند و مي¬گويد چون دوست بر رفتار، گفتار، عقايد و دين ما اثر مي¬گذارد بايد مراقب هم¬نشين¬هاي خود باشيم. احاديث بسياري به ما رسيده است كه از بين مردم عده¬اي را براي دوستي، امتحان و بعد انتخاب كنيد.
 
در برخي از روايات آمده است كه: «دوستان خود را در سفر، سختي¬ها و راحتي¬ها، مراقبت و سر وقت خواندن نماز، نيكي به برادران ديني،‌حياء، امانت و صداقت، امتحان كنيد».<ref>محمدي ري شهري؛ ميزان الحكمه، دوره چهار جلدي، ۱۴۱۶، الطبعه الاولي، دارالحديث، قم، ص۴۸و ۴۷، قال رسول الله ـ‌صلّي الله عليه و آله ـ : اذا رأيت من اخيك ثلاث خصال فارجه: الحياء و الامانهو الصدق.</ref> اگر در اين امتحان¬ها قبول شدند مي¬توانند به حريم دوستي وارد شوند و بي¬ترديد اين افراد مورد اعتماد و قبول ما خواهند بود؛ البته دوستي كه صددرصد بي عيب باشد وجود ندارد.<ref>همان، ص۴۵،‌الامام الصادق(ع) : من لم يواخ الّا من الاعيب فيه قلّ صديقه؛ كسي كه دنبال دوستي باشد كه هيچ عيبي نداشته باشد دوستانش بسيار اندك مي شود.</ref> به تعبير ديگر گل بي خار خداست. مهم اين است كه او در پي اصلاح باشد و از نصيحت و خيرخواهي بدش نيايد. همان¬گونه كه ما بي عيب نيستيم ديگران نيز بي¬عيب نيستند. همان¬گونه كه دوست داريم از خطاهايمان گذشت كنند ما نيز از خطاهاي ديگران بگذريم و در يك كلام، همان¬گونه كه دوست داريم با ما رفتار كنند با ديگران رفتار كنيم. دوست خوب و فرد مورد اعتماد در آخرالزمان كم است؛ اما هست. بايد گشت، امتحان كرد و يافت و بعد از يافتن او را نگه داشت. در روايت داريم: «عاجزترين افراد كسي است كه نمي¬تواند براي خود برادر ديني و دوستي برگزيند و عاجز تر از او كسي است كه دوست مورد اعتمادش را از دست بدهد».<ref>همان، ص۳۹، قال علي(ع) : اعجز الناس من عجز عن اكتساب الاخوان واعجز منه من ضيّغ من ظفر به منهم.</ref>
 
==و: معني شعر حافظ ==
 
كه ما براي اين كه چيزي را به كسي نسبت دهيم لازم است با مطالعه آثار و تاريخچه او به نوع جهان¬نگري او نيز آشنا باشيم و گفته¬هاي او را در كنار هم ببينيم. حافظ، مرد صفا و مهرباني است. او به زندگي خوشبين است و مخلوق خدا را چون بوي صنع الاهي مي‌دهد دوست دارد. او مطيع پارسايان و خوبان است؛ بنابراين، تأمل در برخي ابيات ايشان ما را با نگرش او بيشتر آشنا مي كند. براي مثال در يك بيت قبل از بيتي كه شما ذكر كرده‌ايد چنين مي گويد:
 
چو غنچه گرچه فرو بستگيست كار جهان
 
تو همچو باد بهاري گره گشا مي¬باش!
 
يعني هر چند كار دنيا غنچه¬سان با فروبستگي و پيچيدگي و اشكال و ابهام همراه است ولی تو مانند نسيم بهار كه گل¬ها را شكفته مي‌سازد ،‌گره مشكل¬ها را بگشا و دشواري¬ها را آسان شمار. و در بيت بعد نيز مي گويد با افراد پارسا دوست باش و به آنها اعتماد كن. (بنابراين جواب کامل در يك بيت قبل و بعد آمده است).
 
در جايي ديگر سخن از جان سپردن در قدم يار مهربان و ارجمند به ميان مي آورد:
 
گر نثار قدم يار گرامي نكنم
 
گوهر جان به چه كار دگرم باز آيد
 
او نيز قبول دارد يار باوفا مثل گوهر، كم ياب است؛ اما توصيه مي كند با دوستداران خدا محبت بورزيم كه يكي از آنها ما را بس است و جان و مال فداي چنين دوست باد.
 
يار مردان خدا باش كه در كشتي نوح
 
هست خاكي كه به آبي نخرد طوفان را<ref>يعني همنشين مردان حق باش كه در كشتي حضرت نوح مرد خاكي و فروتني است كه طوفان جهانگير در چشم همت او به اندازه يك قطره آب اعتبار و هراس ندارد.</ref>
 
در جايي ديگر مي گويد:
 
با دوستان مضايقه در عمر و مال نيست
 
صد جان فداي يار نصيحت نيوش باشد
 
و نيز مي گويد:
 
درخت دوستي بنشان كه كام دل به بار آرد
 
نهال دشمني بر كن كه رنج بي¬شمار آرد
 
حافظ آسايش دو گيتي را در دو چيز مي داند: مروت با دوستان و مدارا با دشمنان. او مثل بقيه در بدی ها مقابله به مثل نمي كند. حافظ طبق فرموده قرآن مي‌داند كه همه باهم برادريم «انما المؤمنون اخوه» و در قبال بي مهري¬ها نيز شعر محبت مي سرايد و مي گويد: درد و درمان من به دست دوست است.
 
نيز مي گويد:
 
گرچه ياران فارغند از ياد من از من ايشان را هزاران ياد باد
 
==حرف آخر: ==
 
محبت و نيكي به همه آري، اما اعتماد صددرصد مخصوص پارسايان و مؤمنين است
{{پایان پاسخ}}
 
==منابع==
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
| شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = بدبینی
| شاخه فرعی۲ = بدبینی
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
| بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =  
  | بازبینی =
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت = ج
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}