علت قربانی کردن در عید قربان: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح ارقام
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام)
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Seyedsalehi6979}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}


خط ۷: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


عید قربان دارای مناسک متعدد است که همه آنها ریشه در قرآن دارد. قربانی یکی از مناسک این عید مذهبی است که باید در مراسم حج از سوی حاجیان با قصد تقرب به خداوند متعال انجام شود. خداوند متعال در دین اسلام مناسک حج را از اعمال حضرت ابراهیم (ع) گرفته و بر مسلمانان مستطیع در تمام عمر بک بار واجب نموده است. فلسفه قربانی در مناسک حج مبتنی بر عبودیت و اطاعت خداوند است. امور متعددی فلسفه و حکمت قربانی در حج را تشکیل می دهد. و حصول تقوا از مهترین آنها است.
== عید قربان==
روز دهم ذی‌الحجه عید قربان یا عیدالاضحی <ref>اضحی جمع ماده ضحی به معنی ارتفاع روز و امتداد نور آفتاب است و هنگامی که خورشید بالا می‌آید</ref> نام دارد، که یکی از بزرگترین اعیاد در تقویم مسلمانان است و [[روزه از نگاه قرآن|روزه]] گرفتن در این روز [[حرام]] است. <ref>ضیاءآبادی، حج برنامه تکامل، ۱۳۸۶ ش، ص ۱۸۵</ref>
روز دهم ذی‌الحجه عید قربان یا عیدالاضحی <ref>اضحی جمع ماده ضحی به معنی ارتفاع روز و امتداد نور آفتاب است و هنگامی که خورشید بالا می‌آید</ref> نام دارد، که یکی از بزرگترین اعیاد در تقویم مسلمانان است و [[روزه از نگاه قرآن|روزه]] گرفتن در این روز [[حرام]] است. <ref>ضیاءآبادی، حج برنامه تکامل، ۱۳۸۶ ش، ص ۱۸۵</ref>


خط ۱۳: خط ۱۵:
این رویداد هنوز هم به صورت نمادین در مراسم [[حج در قرآن|حج]] اجرا می‌شود، حجاج در این روز گوسفندی را قربانی کرده و گوشت آن را میان نیازمندان تقسیم می‌کنند. <ref>امام خمینی، مناسک حج، نشر امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۷۰ش، ص ۲۰۷</ref>
این رویداد هنوز هم به صورت نمادین در مراسم [[حج در قرآن|حج]] اجرا می‌شود، حجاج در این روز گوسفندی را قربانی کرده و گوشت آن را میان نیازمندان تقسیم می‌کنند. <ref>امام خمینی، مناسک حج، نشر امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۷۰ش، ص ۲۰۷</ref>


== مناسک حج و قربانی در سیر عبودیت خداوند==
رابطه بین خداوند و بندگانش رابطه [[الوهیت]] و عبودیت است. مهم‌تیرن و اصلی ترین هدف در قربانی عبودیت بندگان در برابر خداوند متعال است. سر گذشت ابراهیم (ع) یك دوره كامل از سیر عبودیت را در بر دارد. اینکه زن و فرزند خود را (از موطن اصلى) حركت مى‏‌دهد، و به سرزمین مكه مى‌‏آورد، و در آنجا اسكان مى‌‏دهد، و نیز به ماجرایى كه بعد از این اسكان پیشامد می‌كند، تا آنجا كه مامور [[قربانى|قربانى‏]] كردن اسماعیل مى‏‌شود و از جانب خداى تعالى عوضى به جاى اسماعیل، قربانى‏ مى‌‏گردد، و سپس خانه [[كعبه]] را بنا می‌كند، همه اینها در راستای عبادت خداوند است. در این سیر، حركتى كه از نفس بنده آغاز گشته، به قرب خدا منتهى مى‌‏شود، یا به عبارتى از سرزمینى دور آغاز گشته، به حظیره قرب رب العالمین ختم مى‌‏گردد، از زینت‌‏هاى دنیا و لذائذ آن آرزوهاى دروغینش، از جاه، و مال، و زمان و اولاد، چشم مى‌‏پوشد، و چون شیاطین، در مسیر وى با وساوس خود منجلابى مى‌‏سازند، او آن چنان راه مى‌‏رود، كه پایش به آن منجلاب فرو نرود، و چون شیاطین مى‏‌خواهند خلوص و صفاى بندگى و علاقه بدان و توجه به سوى مقام پروردگار و دار كبریایى را در دل وى مكدر سازند، آن چنان سریع گام برمى‌‏دارد، كه شیطان‌ها به گردش نمى‌‏رسند. پس در حقیقت سرگذشت آن جناب وقایعى به ظاهر متفرق است، كه در واقع زنجیروار بهم می‌پیوندد و یك داستانى تاریخى درست مى‌‏كند، كه این داستان از سیر عبودى‏ ابراهیم حكایت می‌كند، سیرى كه از بنده‏اى به سوى خدا آغاز مى‌‏گردد، سیرى كه سر تا سرش ادب است، ادب در سیر، ادب در طلب، ادب در حضور، ادب در همه مراسم حب و عشق و اخلاص، كه آدمى هر قدر بیشتر در آن تدبر و دقت كند، این آداب را روشن‏‌تر و درخشنده‌‏تر مى‌‏بیند.<ref>طباطبایى، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات، چ ۵، ۱۳۷۴ ش.ج ۱، ص ۴۴۸.</ref>


==حكمت و فلسفه قربانى‏ كردن براى خدا==
قربانی در  سیر [[مناسک حج اسلام و فرهنگ بودیسم|مناسک]] حج نوعی عبادت است و خداوند در قرآن کریم درباره حکمت قربانی فرموده است: {{قرآن| لنْ ینالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ ینالُهُ التَّقْوى‏ مِنْكُمْ كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنین<ref>حج، ۲۷.</ref>}}‏ این جمله پاسخ از سؤالی است كه ممكن است ساده‌‏لوحى توهم كند كه خدا از این قربانى استفاده مى‏‌كند و بهره‌‏اى از گوشت و یا خون آن عایدش مى‌‏شود. خداوند در جواب فرموده است چیزى از این قربانى‌ها و گوشت و خون آن‌ها عاید خدا نمى‌‏شود، چون خدا منزه است از جسمیت و از هر حاجتى. تنها تقواى شما به او مى‏‌رسد، آن هم به این معنا كه دارندگان تقوى به او تقرب مى‏‌جویند. و یا ممكن است كسى كه آن طور ساده‏‌لوح نیست چنین توهم كند كه با اینكه خدا منزه از جسمیت و از هر نقص و حاجتى است و از گوشت و خون قربانى‌‏ها بهره‌‏اى نمى‌‏برد دیگر چه معنا دارد كه ما حیوانات خود را به نام او قربانى كنیم؟.
در جواب این گونه سؤال فرموده است که این قربانى‏‌ها اثرى معنوى براى آورنده ‏اش دارد و آن صفات و آثار معنوى است كه جا دارد به خدا برسد، به معناى اینكه جا دارد به سوى خداى تعالى صعود كند و صاحبش را به خدا نزدیك كند آن قدر نزدیك كند كه دیگر حجابى بین او و خدا نماند. و مراد از تکبیر و ذکر خداوند به کبریایی و عظمت که در ذیل آیه آمده، هدایت به اطاعت و عبودیت خود او است. و معناى آیه این است كه: خداوند آن حیوان را این چنین براى شما مسخر نمود تا همان تسخیر وسیله هدایت شما به سوى اطاعت و تقرب به سویش شود، شما آن را قربانى كنید و در هنگام قربانى كردن و یاد كبریاء و عظمت او در برابر این هدایت بیفتید.<ref>طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چ ۵، ۱۳۷۴ ش.ج ۱۴، ص۵۳۰.</ref>


یکی از ویژگی‌های خاص عید قربان تعیین شاخصی به نام انسانیت از جانب خداوند متعال است. این شاخص بر رابطه‌ای بسیار عاشقانه بین خداوند متعال و انسان بنا شده است که در ادامه ویژگی‌های خاص آن را بررسی خواهیم کرد:
البته ریختن خود به تنهایی مقرب به درگاه الهی نیست و خداوند فقط ریختن خون گوسفند یا شتر را مایه تقرب به خودش نمی داند؛ زيرا عملى مقرّب است كه رضاى خدا در آن باشد و رضاى خدا در اين است كه انسان به كمال فردى و اجتماعى خود برسد. صرف ريختن خون نه به كمال فردى انسان كمك مى‌‏كند و نه به كمال اجتماعى او.
 
ولى اگر هدف اصلى اطعام و [[انفاق در قرآن|انفاق]] باشد، همان‏طورى كه در ساير [[كفّارات]] هست، به صورت اطعام‏ گوشت و اينكه هر انسانى يك حيوانى را بكشد و مصداق‏ {{قرآن|اطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقير}} واقع شود. و در ضمن اين عمل دسته‌‏جمعى، احياء و زنده كردن خاطره‌‏اى از قهرمان توحيد حضرت ابراهيم نیز است. وقتی که به او امر شد عزيز و نور چشم خود را در راه خدا قربانى كند و فدا نمايد و او حاضر شد. بعد به او گفته شد: مقصود فقط تسليم بود.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، بی‌تا.ج۲۵، ص ۱۰۶.</ref>
 
 
رابطه عاشقانه‌ای که بین خداوند متعال و انسان وجود دارد، بسیار بالاتر از عشق‌های زمینی است؛ به عبارتی عشق حیوانی و جنسی که انسان در زندگی دنیایی تجربه می‌کند (عشق مادر و فرزند، عشق به جنس مخالف) مجاز و الگویی برای عشق حقیقی است. بسیاری از بزرگان و شاعران از جمله [[حافظ]]، [[سعدی]] و [[مولانا]] نیز در اشعار خود به عشق مجازی زمینی برای رسیدن به عشق حقیقی اشاره کرده‌اند. در بیاناتی که از [[معصومین تنها وسیله برای شناخت خدا|معصومین(ع)]] به ما رسیده هم بخش زیادی از عبارات را واژگان صمیمی و عاشقانه پر کرده است؛
 
مانند این عبارت زیبا از [[امام سجاد]] (ع): '''{{عربی|اِلهي عُبَيْدُكَ بِفِنائِكَ، مِسْكِينُكَ بِفِنآئِكَ، فَقيرُكَ بِفِنآءِكَ }}''' <ref> قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ترجمه عابدینی مطلق، نشر جمال، قم ۱۳۸۲، چاپ اول، جلد دوم، ص ۲۵ </ref>
 
در واقع می‌توان گفت که عشق‌های زمینی مقدمه‌ای برای شناخت آن عشق حقیقی هستند و اگر در مسیر رشد بخش انسانی وجودمان پیش برویم آرام آرام در مسیر عشق حقیقی رشد خواهیم کرد.  [[پرونده:تابلوی_آزمون.jpg|333x333پیکسل|اثر استاد فرشچیان تابلوی آزمون|بندانگشتی]]علامت و شاخصۀ یک عشق حقیقی و صادق هزینه کردن و وقف شدن برای معشوق است. نماد چنین عشق صادقی را در روز عید قربان و در ماجرای قربانی شدن پسر دردانه و عزیز توسط پدری عاشق و دلداده می‌بینیم. فلسفه قربانی کردن حضرت اسماعیل (ع) این است که ابراهیم خلیل الله (ع) به هیچ بودن همه چیزهای دیگر در برابر معبود و معشوق حقیقی اعتراف می‌کند، غیر از خدا هر چه که دارد را فدای خدا می‌کند، در نتیجه در وجود او ایمان و عمل به هم گره می‌خوردند و او به حقیقت تقوا و تسلیم می‌رسد. چنین عشقی زمانی به دست می‌آید که انسان بتواند از هر چه غیر از خدا دارد، برای خداوند بگذرد.


بر طبق آیات قرآن کریم چند موضوع فلسفه قربانی در حج را تشکیل می‌دهد.


در عشق حقیقی انسان باید خود را وقف در معشوق ببیند و ذات خود را فدای معشوق کند؛ زیرا عشق بدون گذشت ثابت نمی‌شود و عاشق بدون فدا شدن احساس گندیدن و ضایع شدن می‌کند؛ یعنی محبوب و معشوق چنان تسلطی بر قلب ما پیدا می‌کند، که دوست داریم تمام دارایی‌های خود را به پای معشوق بریزیم.
1. بر طبق آیه ۳۶ سوره حج اطعام نيازمندان از گوشت قربانى، جزئ فلسفه قربانی است.


داستان عید قربان یادآور معشوق اصلی و حقیقی انسان است. اگر خود را به درستی بشناسیم و اگر معشوق حقیقی انسان را شناخته باشیم خواهیم فهمید که محبوب و معشوق انسان همان اله و خداوند تبارک و تعالی است که سرچشمۀ تمام دلدادگی‌ها، محبت‌ها، شادی‌ها و آرامش حقیقی‌ است. عجیب نیست که برای چنین معشوقی با تمام دارایی‌ها قربانی شویم.
2. بر اساس آیه ۳۶و ۳۷ سوره حج دستيابى به تقوا، فلسفه ذبح قربانى در حج است.


3. خداشناسى‏ و پى بردن به علم گسترده خداوند (به نيازهاى) آدمى، فلسفه تشريع قربانى در حج است این مطلب از آیه ۹۷ سوره مائده به دست می آید.
حالا که خود حقیقی انسان را تا اندازه‌ای شناختیم، فلسفه قربانی کردن را بهتر درک خواهیم کرد. دارایی حقیقی انسان تنها همین وجود انسانی است. وجود انسانی یا من حقیقی تنها چیزی است که برای ما باقی می‌ماند، فانی نیست و از بین نمی‌رود؛ زیرا از جنس خداوند بی‌نهایت و نامحدود است.


هر آنچه که ما در مسیر رسیدن به عشق خداوند قربانی می‌کنیم از جنس ناخود ماست: شغل، جنسیت، دارایی‌های فردی مانند زیبایی و هوش، ثروت، خانواده و … تمامی این‌ها از جنس اعتباریات این دنیا هستند و پس از ترک این دنیا خواه ناخواه آن‌ها را از دست خواهیم داد. به علاوه فلسفه قربانی کردن به معنای نادیده گرفتن، از دست دادن یا استفاده نکردن نیست؛ بلکه به معنای وابسته نبودن است. یعنی ما در عین حال که به تمام این موارد مشغولیم و در حال استفاده و لذت بردن از آن‌ها هستیم، به هیچ یک از آنها وابسته نباشیم و آرامش زندگی‌مان را به بود و نبود این اعتباریات گره نزنیم؛ بلکه حقیقت شادی و آرامش وجودمان را در جایی دیگر و در کنار معشوقی که فنا و تغییر در او راه ندارد جستجو کنیم.
4. شكر در برابر بهره‌‏مندى از نعمت چهارپايانى مانند شتر، فلسفه لزوم قربانى در حج است که در آیه ۳۶ سوره حج بیان شده است.


در نتیجۀ آنچه گفتیم عید قربان به مسلخ بردن شهوت‌های نفسانی است و فلسفه قربانی کردن این است که باید این شهوت‌ها را به قربانگاه ببریم و در پیشگاه محبوب و معشوق خود قربانی کنیم. پس فلسفه قربانی کردن حیوان نمادی از قربانی کردن حیوانیت انسان است، که به ما یادآور می‌شود، برای رسیدن به کمال انسانیت و رشد کردن، باید نفس حیوانی خود را در پیش‌گاه عشق حقیقی ذبح کنیم.
5. ياد خداوند نیز از فلسفه قربانی در حج محسوب می گردد. این مطلب از آیه ۲۷ و ۲۸ سوره حج استفاده می شود.<ref>هاشمى رفسنجانى، اكبر، فرهنگ قرآن،  قم،  بوستان كتاب ، چ ۲، ۱۳۸۳ ش. ج۲۳، ص ۲۱۹- ۲۲۰.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بیشتر==


==منابع==
==منابع==
خط ۵۷: خط ۵۵:
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =ش
  | تکمیل =
  | تکمیل =شد
  | اولویت =ج
  | اولویت =ب
  | کیفیت =ج
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۴۹۱

ویرایش