|
|
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| آیا پیامبر از همان ابتدا کاملاً معصوم بوده یا نه؟ اگر از اول معصوم بود چرا خداوند به دلیل بیاعتنایی به فرد کور با آیه عبس و تولی وی را مورد عتاب قرار داد؟ | | آیا خداوند در آیه عبس و تولی، پیامبر را مورد عتاب قرار داده است؟ و این با عصمت پیامبر در تضاد نیست؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}}در مورد شأن نزول این آیه گفتهاند که احتمال اینکه شخص پیامبر مورد عتاب قرار گرفته باشد ضعیف است و فرد مورد خطاب کسی از بنیامیه است. چون طبق آیات دیگر قرآن پیامبر اسلام چنین ویژگیای ندارد. عصمت پیامبران به گونهای است که آنها از هر گناه کوچک و بزرگی مصون هستند و طبق گفته مفسرین این آیات را باید به گونهای دیگر تفسیر کرد. | | {{پاسخ}}بعضی مفسران اعتقاد دارند این آیات، خطاب به [[پیامبر(ص)]] نیست و او مورد سرزنش قرار نگرفته است و فرد دیگری مورد نظر است و عبوس بودن نمیتواند از صفات پیامبری که گشادهرو بود، باشد. پیامبران معصوم هستند و هیچ گناه صغیره و کبیرهای انجام نمیدهند. |
| | ==متن آیه== |
| | {{قرآن بزرگ|عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّىٰ |
| | | سوره = عبس |
| | | آیه = ۱، ۲، ۳ |
| | | ترجمه = چهره در هم كشيد و روى گردانيد، كه آن مرد نابينا پيش او آمد؛ و تو چه دانى، شايد او به پاكى گرايد. |
| | }} |
|
| |
|
| == شأن نزول آیه == | | ==شأن نزول آیه== |
| در مورد سبب نزول اوّلین آیات سوره «عبس» دو شأن نزول نقل شده است: | | در مورد شأن نزول این آیات دو نقل وجود دارد: |
|
| |
|
| یکی همان است که در سؤال به آن اشاره شده که پیامبر اسلام(ص) به شخص نابینایی بیاعتنائی کرد و آیاتی به عنوان عتاب بر آن حضرت نازل شد.
| | ۱. پیامبر اسلام(ص) به شخص نابینایی بیاعتنائی کرد و آیاتی بر سرزنش آن حضرت نازل شد. |
|
| |
|
| ولی باید توجه داشت که در خود آیه چیزی که صریحاً دلالت کند که مورد عتاب، شخص پیامبر(ص) بوده، وجود ندارد؛ بلکه به قول مرحوم سید مرتضی علمالهدی محقّق بزرگ شیعه، قرائن و شواهدی در این آیات هست که نشان میدهد منظور کسی دیگر است، نه شخص پیامبر(ص)؛ از جمله اینکه «عبوس بودن» از صفات پیامبران مخصوصاً پیامبر اسلام(ص) نیست، آن حضرت حتّی به دشمنان خود با چهره گشاده سخن میگفت تا چه رسد به مؤمنان حقیقتجو.
| | برخی مفسران معتقدند در خود آیه چیزی که صریحاً دلالت کند که مورد عتاب، شخص پیامبر(ص) بوده، وجود ندارد. سید مرتضی عالم بزرگ شیعه معتقد است؛ در این آیات قرائن و شواهدی هست که نشان میدهد منظور فرد دیگری است، نه شخص پیامبر(ص). برای نمونه «عبوس بودن» از صفات پیامبران مخصوصاً پیامبر اسلام(ص) نیست، آن حضرت حتی به دشمنان خود با چهره گشاده سخن میگفت. قرینه دیگر اینکه پرداختن به ثروتمندان و غفلت از فقرای حقطلب با اخلاق آن حضرت که در آیه ۴ سوره قلم به آن تصریح شده است<ref>«اِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظیم» تو اخلاق عظیم و برجستهای داری.</ref> هرگز نمیسازد.<ref>به نقل از علامه طبرسی در مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۳۷.</ref> |
|
| |
|
| قرینه دیگر اینکه پرداختن به ثروتمندان و غفلت از فقرای حقطلب با اخلاق آن حضرت که در آیه ۴ سوره (ن) به آن تصریح شده است<ref>«اِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظیم» تو اخلاق عظیم و برجستهای داری.</ref> هرگز نمیسازد.<ref>مرحوم سید مرتضی را علامه طبرسی در مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۳۷ به شرح ذیل نقل کرده است: «قال المرتضی علم الهدی قدّس اللّه روحه: لیس فی ظاهر الآیه دلاله علی توجّهها إلی النبی(ص) بل هو خبر محض لم یصرّح بالمُخْبَر بِهِ، و فیها ما یدلّ علی انّ المعنی بها غیره، لأنّ العبوس لیس من صفات النبی مع الأعداء المباینین فضلا عن المؤمنین المسترشدین، ثمّ الوصف بأنّه یتصدّی للأغنیاء و یتلهی عن الفقراء لا یشبه أخلاقه الکریمه». طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۰۳. سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۱۱۹.</ref>
| | ۲. شأن نزول دوم این است که این آیات درباره شخصی از بنیامیّه نازل شده و او از سوی خداوند مورد مذمت قرار گرفت. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که مردی از بنیامیه نزد پیامبر اسلام(ص) نشسته بود، در همان حال عبدالله بن اممکتوم (که نابینا و ظاهراً فقیر بود) وارد شد، وقتی که چشم آن مرد به عبداللّه افتاد خود را جمع کرد و قیافه درهم کشید و صورت خود را برگردانید، آنگاه آیات نازل شد، و آن مرد را مورد ملامت و سرزنش قرار داد.»<ref>طبرسی، مجمع البیان، ذیل تفسیر سوره عبس، ج۱۰، ص۴۳۸.</ref> |
|
| |
|
| شأن نزول دوم این است که این آیات درباره شخصی از بنیامیّه نازل شده و او از سوی خداوند مورد مذمت قرار گرفت در حدیث شریفی از امام صادق(ع) نقل: «مردی از بنیامیّه نزد پیامبر اسلام(ص) نشسته بود، در همان حال عبداللّه بن امّ مکتوم (که نابینا و ظاهراً فقیر بود) وارد شد، وقتی که چشم آن مرد به عبداللّه افتاد خود را جمع کرد و قیافه درهم کشید و صورت خود را برگردانید (مثل اینکه میترسید آلوده شود) آنگاه آیات نازل شد، و آن مرد را مورد ملامت و سرزنش قرار داد.»<ref>طبرسی، مجمع البیان، ذیل تفسیر سوره عبس، ج۱۰، ص۴۳۸.</ref>
| | ==عصمت انبیاء== |
| | {{نوشتار اصلی|عصمت انبیاء}} |
| | [[علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار]] از [[شیخ صدوق]] نقل میکند: اعتقاد ما در مورد انبیاء و رسل و امامان و ملائکه(ع) این است که آنها از همه آلودگیها معصوم و مصون بوده و مرتکب گناهان صغیره و کبیره نمیشوند؛ و در مقابل فرمان خداوند معصیت و سرپیچی نمیکنند، دستورات خداوند را بجا میآورند و هر کس معتقد به عصمت آنها در تمام شؤون و امور و حالات آنها نباشد، آنان را (در حقیقت) نشناخته است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۷۲؛ (به نقل از اعتقادات صدوق).</ref> |
|
| |
|
| == عصمت انبیاء ==
| | [[فخر رازی]] مفسر معروف [[اهلسنت]] در تفسیر آیه ۶۵ سوره نساء میگوید: |
| اما در مورد عصمت انبیاء(ع) آنچه در میان شیعه اتفاقی است این است که پیامبران الهی در تمام دوران عمر خودشان معصوم بوده و از گناه و لغزش مصون و محفوظ میباشند، هم در دوران نبوّت و هم قبل از نبوّت، هم از گناهان کبیره و هم از گناهان صغیره.
| |
|
| |
|
| مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار از اعتقادات صدوق نقل میکند که:
| | این آیه دلالت دارد بر اینکه پیامبران الهی در فتوی دادن و بیان احکام خداوند معصوم بودهاند؛ زیرا خداوند واجب کرده است که همه مردم از دستورات انبیاء تبعیت نمایند و در این باره خداوند تأکید و مبالغه کرده است و مؤمنان هم موظفند در ظاهر و باطن در مقابل احکام و فرمان انبیاء(ع) تسلیم محض باشند. سپس فخر رازی اضافه میکند: بنابراین آیاتی که ظاهر آنها نشان میدهد که کارهای مخالف عصمت از آنها صادر شده مانند «عَبَس وَ تَوَلّی» و … را میبایست به گونهای توجیه کرد.<ref>تفسیر فخر رازی، ج۱۰، ص۱۶۵.</ref> |
| | |
| اعتقاد ما در مورد انبیاء و رسل و امامان و ملائکه(ع) این است که آنها از همه آلودگیها معصوم و مصون میباشند، و آنان مرتکب گناهان صغیره و کبیره نمیشوند؛ و در مقابل فرمان خداوند معصیت و سرپیچی نمیکنند، دستورات خداوند را بجا میآورند، و هر کس معتقد به عصمت آنها در تمام شؤون و امور و حالات آنها نباشد، آنان را (در حقیقت) نشناخته است و (همچنین) اعتقاد ما این است که آنان از اول زندگیشان تا آخر آن در هر حال متّصف به کمال و علم و آگاهی بوده و هیچ گونه جهل و نقصی ندارند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۷۲؛ (به نقل از اعتقادات صدوق).</ref>
| |
| | |
| و مرحوم علامه حلّی متوفای ۷۲۶ در کتاب مناهج الیقین، ص۴۲۵ میفرماید:
| |
| | |
| شیعه امامیّه معتقدند که گناهان صغیره و کبیره از انبیاء و پیامبران(ع) نه به صورت عمد و نه به صورت سهو، نه قبل از نبوت و نه بعد از نبوت صادر نمیشود.<ref>و الإمامیه منعوا من صدور الصغیره و الکبیره عنهم عملاً أو سهلا قبل النبوه و بعدها.</ref>
| |
| | |
| مفسّر معروف اهل سنت فخر رازی در تفسیر خود در ذیل آیه ۶۵ سوره نساء<ref>«وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ مِنْ لَدُنْ اَنْ کانَ فَطیماً أَعْظَمَ مَلَک مِنْ ملائکته یَسْلُکُ بِهِ طَریقَ الْمکارم و مَحاسِنَ أَخْلاقِ الْعالِمَ لَیْلَهُ وَ نَهارَهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲ (معروف به خطبه قاصعه).</ref> میگوید:
| |
| | |
| این آیه دلالت دارد بر اینکه پیامبران الهی در فتوی دادن و بیان احکام خداوند معصوم و مصون میباشند، زیرا خداوند واجب کرده است که همه مردم از دستورات انبیاء تبعیت نمایند و در این باره خداوند تأکید و مبالغه کرده است و مؤمنان هم موظفند در ظاهر و باطن در مقابل احکام و فرمان انبیاء(ع) تسلیم محض باشند. | |
| | |
| سپس فخر رازی اضافه میکند: بنابراین آیاتی که ظاهر آنها نشان میدهد که کارهای مخالف عصمت از آنها صادر شده مانند «عَبَس وَ تَوَلّی) و… میبایست به گونهای توجیه کرد.<ref>تفسیر فخر رازی، ج۱۰، ص۱۶۵.</ref> | |
|
| |
|
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
|
| |
|
| == مطالعه بیشتر ==
| | ==منابع== |
| # تنزیهالانبیاء، سید مرتضی علم الهدی.
| |
| # کشفالمراد، علامه حلی.
| |
| # آموزش عقاید ـ استاد مصباح یزدی.
| |
| | |
| == منابع == | |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
| {{شاخه | | {{شاخه |
خط ۴۷: |
خط ۳۷: |
| | شاخه فرعی۲ = عصمت انبیا | | | شاخه فرعی۲ = عصمت انبیا |
| | شاخه فرعی۳ = | | | شاخه فرعی۳ = |
| | | شاخه فرعی۴ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه =
| | | شناسه = شد |
| | تیترها =
| | | تیترها = شد |
| | ویرایش =
| | | ویرایش = شد |
| | لینکدهی =
| | | لینکدهی = |
| | ناوبری =
| | | ناوبری = |
| | نمایه =
| | | نمایه = |
| | تغییر مسیر =
| | | تغییر مسیر = شد |
| | ارجاعات =
| | | ارجاعات = |
| | بازبینی =
| | | بازبینی = شد |
| | تکمیل =
| | | تکمیل = |
| | اولویت =
| | | اولویت = ج |
| | کیفیت =
| | | کیفیت = ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |
| | <references /> |