عدل الهی (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژه‌ها}}
{{جعبه اطلاعات کتاب
کتاب عدل الهی نوشتهٔ [[مرتضی مطهری]]، فیلسوف و متفکر اسلامی، کتابی است که به موضوع کلامی عدل الهی از منظری فلسفی پرداخته است. مطهری این کتاب را، بنا بر نیازهای زمان خود، در پاسخ‌گویی به سؤالات مربوط به موضوع عدل الهی نگاشته است. در این کتاب، علاوه بر تلاش برای روشن‌کردن مفهوم عدل الهی بنابر روش حکمای اسلامی، کوشش شده تا به شبهات حول موضوع عدل الهی پاسخ گفته شود.
| عنوان                  =عدل الهی
| تصویر                  =کتاب عدل الهی نوشتهٔ مرتضی مطهری.jpg
| اندازه تصویر          =
| توضیح_تصویر        =
| نام‌های دیگر        =
| نویسنده              =مرتضی مطهری
| تاریخ نگارش        =۱۳۴۹-۱۳۵۲ش
| موضوع                =کلام فلسفی
| سبک                  =
| زبان                    =فارسی
| ویراستار              =
| به تصحیح            =
| به کوشش            =
| تصویرگر                =
| طراح جلد              =
| تعداد جلد              =۱
| تعداد صفحات          =
| قطع                    =وزیری
| مجموعه                =
| ترجمه به دیگر زبان‌ها=
| ناشر                    =صدرا
| محل نشر            =تهران
| تاریخ نشر            =۱۳۹۶ش
| نوبت چاپ            =
| شمارگان              =
| شابک                  =
| نوع رسانه            =
| وبسایت ناشر      =
| نام کتاب              = <!-- نام کتاب به زبان فارسی -->
| مترجم                = <!-- مترجم به فارسی -->
| مشخصات نشر    = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی -->
| نسخه الکترونیکی  =
}}
کتاب عدل الهی نوشتهٔ [[مرتضی مطهری]]، حاوی بحثی جامع دربارهٔ عدالت خدا در نظم‌بخشی به جهان خلقت (عدل تکوینی) و تعیین پاداش و عقاب اعمال انسانی (عدل تشریعی) است. در این کتاب به برخی شبهات از جمله موضوع شرور و تبعیض‌ها و شفاعت پرداخته شده است. مطهری انگیزهٔ خود از نگارش کتاب عدل الهی را پاسخ به سؤالات و شبهات فراوان حول این موضوع قلمداد کرده است.


مطهری سؤالات پیرامون عدالت تکوینی الهی، از جمله چرایی وجود تبعیض، مرگ و نیستی، نقص‌ها (جهل، عجز، فقر) و شرور (آفات، بلایا و مصائب)، را در کتاب خود بررسی کرده و کوشیده تا با اتکا به استدلال‌های فلسفی ارتباط آنها را با موضوع عدالت الهی روشن کند. مطهری کوشیده نشان دهد این امور با تحلیلی عمیق‌تر نافی عدالت الهی نیستند. تبیین ماهیت عدمی شرور و اثبات اینکه تفاوت موجودات ناشی از لوازم قاعدهٔ عام علیّت در عالم خلقت و ذاتی آنهاست از جمله پاسخ‌های مطهری به این سؤالات است.
مطهری سؤالات پیرامون عدالت تکوینی الهی، از جمله چرایی وجود تبعیض، مرگ و نیستی، نقص‌ها (جهل، عجز، فقر) و شرور (آفات، بلایا و مصائب)، را در کتاب خود بررسی کرده و کوشیده تا با اتکا به استدلال‌های فلسفی ارتباط آنها را با موضوع عدالت الهی روشن کند. مطهری کوشیده نشان دهد این امور با تحلیلی عمیق‌تر نافی عدالت الهی نیستند. تبیین ماهیت عدمی شرور و اثبات اینکه تفاوت موجودات ناشی از لوازم قاعدهٔ عام علیّت در عالم خلقت و ذاتی آنهاست از جمله پاسخ‌های مطهری به این سؤالات است.


پرداختن به سؤالات پیرامون عدالت تشریعی الهی از دیگر مباحثی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است؛ از جمله، پاسخ به شبهاتی پیرامون نسبت مجازات‌های اخروی و عمل دنیوی، شفاعت و عمل خیر غیرمسلمانان با عدل الهی. عینیّت مجازات اخروی با عمل و قانون‌مندی شفاعت از جمله پاسخ‌های مطهری به این سؤالات است.
پرداختن به سؤالات پیرامون عدالت تشریعی الهی از دیگر مباحثی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است؛ از جمله، پاسخ به شبهاتی پیرامون نسبت مجازات‌های اخروی و عمل دنیوی، شفاعت و عمل خیر غیرمسلمانان با عدل الهی. عینیّت مجازات اخروی با عمل و قانون‌مندی شفاعت از جمله پاسخ‌های مطهری به این سؤالات است.
== جایگاه کتاب و انگیزهٔ نگارش ==
== جایگاه کتاب و انگیزهٔ نگارش ==
[[پرونده:مطهری.jpg|بندانگشتی|مرتضی مطهری نویسندهٔ کتاب عدل الهی|301x301پیکسل]]
[[پرونده:مطهری.jpg|بندانگشتی|مرتضی مطهری نویسندهٔ کتاب عدل الهی|301x301پیکسل]]
خط ۲۹: خط ۶۳:


== موضوع و روش ==
== موضوع و روش ==
[[پرونده:کتاب عدل الهی نوشتهٔ مرتضی مطهری.jpg|بندانگشتی|کتاب عدل الهی نوشتهٔ مرتضی مطهری.|284x284پیکسل]]
موضوع کتاب عدل الهی مرتضی مطهری بررسی عدل الهی تکوینی و اثبات آن و رفع شبههٔ وجود ظلم تکوینی و تشریعی از طریق پاسخ‌گویی به برخی شبهات دربارهٔ وجود ارادهٔ ظالمانهٔ الهی در برخی موضوعات تکوینی و تشریعی، از جمله امور شر و تبعیض‌ها و شفاعت، است.<ref>رضایی، تئودیسه و عدل الاهی: مقایسه‌ای بین آراء لایب‌نیتس و شهید مطهری، ص ۱۸.</ref>
موضوع کتاب عدل الهی مرتضی مطهری بررسی عدل الهی تکوینی و اثبات آن و رفع شبههٔ وجود ظلم تکوینی و تشریعی از طریق پاسخ‌گویی به برخی شبهات دربارهٔ وجود ارادهٔ ظالمانهٔ الهی در برخی موضوعات تکوینی و تشریعی، از جمله امور شر و تبعیض‌ها و شفاعت، است.<ref>رضایی، تئودیسه و عدل الاهی: مقایسه‌ای بین آراء لایب‌نیتس و شهید مطهری، ص ۱۸.</ref>


خط ۳۹: خط ۷۲:
کتاب عدل الهی از یک مقدمه و نه بخش تشکیل شده است:
کتاب عدل الهی از یک مقدمه و نه بخش تشکیل شده است:


'''مقدمه'''
=== مباحث مقدماتی ===
 
مطهری در مقدمهٔ کتاب به سابقهٔ طرح این بحث در میان مسلمانان می‌پردازد. او نشان می‌دهد که بحث عدل الهی در میان [[متکلمان اسلامی]] به‌تبع بحث از مسئلهٔ [[جبر و اختیار]] مطرح شده و از همان ابتدا متکلمان اسلامی را به دو دستهٔ [[معتزله]] و اهل حدیث (اشاعرهٔ بعدی) تقسیم کرده است؛ گروه اول قائل به عدل و اختیار بودند و گروه دوم قائل به جبر و اضطرار.<ref>مطهری، عدل الهی، ۱۷–۱۹.</ref>
مطهری در مقدمهٔ کتاب به سابقهٔ طرح این بحث در میان مسلمانان می‌پردازد. او نشان می‌دهد که بحث عدل الهی در میان [[متکلمان اسلامی]] به‌تبع بحث از مسئلهٔ [[جبر و اختیار]] مطرح شده و از همان ابتدا متکلمان اسلامی را به دو دستهٔ [[معتزله]] و اهل حدیث (اشاعرهٔ بعدی) تقسیم کرده است؛ گروه اول قائل به عدل و اختیار بودند و گروه دوم قائل به جبر و اضطرار.<ref>مطهری، عدل الهی، ۱۷–۱۹.</ref>


خط ۴۸: خط ۸۰:


'''بخش اول: طرح بحث'''
'''بخش اول: طرح بحث'''
[[پرونده:تصویری از یک چاپ قدیمی کتاب عدل الهی.jpg|بندانگشتی|تصویری از یک چاپ قدیمی کتاب عدل الهی.|276x276پیکسل]]
 
مطهری در ابتدا به تفاوت معنای عدل الهی و بشری می‌پردازد. او، با نشان‌دادن تفاوت‌های اساسی این مفهوم دربارهٔ خدا و بشر، سؤلاتی درباب این تفاوت مطرح می‌کند.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۴۵–۴۹.</ref> مطهری موصوف‌بودن خداوند به [[عدالت]] را از امور قطعی در اسلام برمی‌شمارد.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۴۹.</ref> نشان‌دادن تفاوت مشرب‌ها میان گروه‌های مختلف فکری مسلمانان در ادامهٔ این بخش انجام می‌شود؛ تفاوت مشربی که ناشی از پاسخ‌های متفاوت این گروه‌ها بر اساس جهان‌بینی خود به سؤالات مربوط به تفاوت عدل الهی و عدل بشری است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۴۹–۵۴.</ref>
مطهری در ابتدا به تفاوت معنای عدل الهی و بشری می‌پردازد. او، با نشان‌دادن تفاوت‌های اساسی این مفهوم دربارهٔ خدا و بشر، سؤلاتی درباب این تفاوت مطرح می‌کند.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۴۵–۴۹.</ref> مطهری موصوف‌بودن خداوند به [[عدالت]] را از امور قطعی در اسلام برمی‌شمارد.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۴۹.</ref> نشان‌دادن تفاوت مشرب‌ها میان گروه‌های مختلف فکری مسلمانان در ادامهٔ این بخش انجام می‌شود؛ تفاوت مشربی که ناشی از پاسخ‌های متفاوت این گروه‌ها بر اساس جهان‌بینی خود به سؤالات مربوط به تفاوت عدل الهی و عدل بشری است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۴۹–۵۴.</ref>


خط ۵۷: خط ۸۹:
در این بخش، به‌طور اجمال، به تفاوت مشرب‌ها در پاسخ به مسائل مربوط به عدل الهی اشاره می‌شود. مطهری سؤالات مطرح‌شده در باب عدل الهی را در دو دستهٔ تبعیض‌ها و شرور (مرگ و نیستی، نقص‌ها و بلایا) تقسیم می‌کند.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۸۷–۹۰.</ref>
در این بخش، به‌طور اجمال، به تفاوت مشرب‌ها در پاسخ به مسائل مربوط به عدل الهی اشاره می‌شود. مطهری سؤالات مطرح‌شده در باب عدل الهی را در دو دستهٔ تبعیض‌ها و شرور (مرگ و نیستی، نقص‌ها و بلایا) تقسیم می‌کند.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۸۷–۹۰.</ref>


'''بخش سوم: تبعیض‌ها'''
=== بخش سوم: تبعیض‌ها ===
 
اشکال اساسی در مورد تبعیض‌ها این است که چرا موجودات هستی مختلف و متفاوت آفریده شده‌اند، در حالی که نسبت همهٔ آنان با ذات خداوند یکسان است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۹۳.</ref> پاسخ کوتاه به این اشکال این است که این تبعیض‌ها ریشه در حکمت و مصلحت الهی دارد.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۹۳–۹۷.</ref> از نظر مطهری این پاسخ کوتاه می‌تواند توجیه‌کننده نباشد؛ زیرا خداوند می‌توانست مصالح موجود در تبعیض‌ها و شرور را طوری تأمین کند که موجب رنج و بدی نشود. از نظر مطهری این اشکال بزرگی است که باید پاسخ داده شود.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۹۷.</ref>
اشکال اساسی در مورد تبعیض‌ها این است که چرا موجودات هستی مختلف و متفاوت آفریده شده‌اند، در حالی که نسبت همهٔ آنان با ذات خداوند یکسان است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۹۳.</ref> پاسخ کوتاه به این اشکال این است که این تبعیض‌ها ریشه در حکمت و مصلحت الهی دارد.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۹۳–۹۷.</ref> از نظر مطهری این پاسخ کوتاه می‌تواند توجیه‌کننده نباشد؛ زیرا خداوند می‌توانست مصالح موجود در تبعیض‌ها و شرور را طوری تأمین کند که موجب رنج و بدی نشود. از نظر مطهری این اشکال بزرگی است که باید پاسخ داده شود.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۹۷.</ref>


پاسخ مبنایی مطهری به این سؤال اساسی این است: «تفاوت موجودات ذاتی آنها می‌باشد و لازمهٔ نظام علت و معلول است»<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۰۲.</ref>؛ یعنی، در نظام اسباب و مسبّبات عالم، که تخطی‌ناپذیر و از لوازم خلقت است، پیدایش یک موجود متوقف رابطهٔ حتمی آن با علت موجدهٔ اوست که حدود وجودی او را مشخص می‌کند. هستی‌یافتن آن موجود خارج از این سلسلهٔ علّی و آن قَدْر وجودی مشخص محال است. این محدودیتْ ذاتی وجود هر مخلوقی است و تفاوت موجودات ناشی از این محدودیت ذاتی است. پس تفاوت‌ها آفریدهٔ خداوند نیست و لازمهٔ هستی‌یابی موجودات است. آنچه در عدالت و [[حکمت الهی]] می‌تواند خلل ایجاد کند تبعیض است و آنچه عملاً در عالم خلقت جریان دارد تفاوت است و نه تبعیض.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۰۱–۱۱۰.</ref>
پاسخ مبنایی مطهری به این سؤال اساسی این است: «تفاوت موجودات ذاتی آنها می‌باشد و لازمهٔ نظام علت و معلول است»<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۰۲.</ref>؛ یعنی، در نظام اسباب و مسبّبات عالم، که تخطی‌ناپذیر و از لوازم خلقت است، پیدایش یک موجود متوقف رابطهٔ حتمی آن با علت موجدهٔ اوست که حدود وجودی او را مشخص می‌کند. هستی‌یافتن آن موجود خارج از این سلسلهٔ علّی و آن قَدْر وجودی مشخص محال است. این محدودیتْ ذاتی وجود هر مخلوقی است و تفاوت موجودات ناشی از این محدودیت ذاتی است. پس تفاوت‌ها آفریدهٔ خداوند نیست و لازمهٔ هستی‌یابی موجودات است. آنچه در عدالت و [[حکمت الهی]] می‌تواند خلل ایجاد کند تبعیض است و آنچه عملاً در عالم خلقت جریان دارد تفاوت است و نه تبعیض.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۰۱–۱۱۰.</ref>


'''بخش چهارم: شرور'''
=== بخش چهارم: شرور ===
{{جعبه نقل‌قول|مرتضی مطهری: «سختی و گرفتاری، هم تربیت‌کنندهٔ فرد و هم بیدارکنندهٔ ملت‌هاست. سختی، بیدارسازنده و هوشیارکنندهٔ انسان‌های خفته و تحریک‌کنندهٔ عزم‌ها و اراده‌هاست... سختی همچون کیمیا جان و روان آدمی را عوض می‌کند. اکسیر حیات دو چیز است: عشق و آن دیگر بلاء. این دو، نبوغ می‌آفرینند و از مواد افسرده و بی‌فروغ، گوهرهایی تابناک و درخشان‌ به‌وجود می‌آورند.‏»<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۵۶.</ref>}}
{{جعبه نقل‌قول|مرتضی مطهری: «سختی و گرفتاری، هم تربیت‌کنندهٔ فرد و هم بیدارکنندهٔ ملت‌هاست. سختی، بیدارسازنده و هوشیارکنندهٔ انسان‌های خفته و تحریک‌کنندهٔ عزم‌ها و اراده‌هاست… سختی همچون کیمیا جان و روان آدمی را عوض می‌کند. اکسیر حیات دو چیز است: عشق و آن دیگر بلاء. این دو، نبوغ می‌آفرینند و از مواد افسرده و بی‌فروغ، گوهرهایی تابناک و درخشان به‌وجود می‌آورند. ‏»<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۵۶.</ref>}}
مطهری، به سبک حکما و بنابر پاسخ آنان به مسائل مربوط به شرور، در این مبحث سه سؤال اساسی را شایستهٔ پاسخگویی می‌داند:
مطهری، به سبک حکما و بنابر پاسخ آنان به مسائل مربوط به شرور، در این مبحث سه سؤال اساسی را شایستهٔ پاسخگویی می‌داند:
* ماهیت شرور چیست؟ آیا شرور و بدی‌ها امور واقعی هستند یا از سنخ نیستی‌اند؟
* ماهیت شرور چیست؟ آیا شرور و بدی‌ها امور واقعی هستند یا از سنخ نیستی‌اند؟
خط ۷۳: خط ۱۰۴:
شرور از جنس نیستی هستند؛ این به آن معناست که بدی‌ها وجود خارجی ندارند و حاصل از عدم وجودند؛ کوری عدم بینایی، نداری عدم دارایی و بیماری عدم سلامتی است. خداوند منشأ وجود است و عدم وجود خالقی ندارد و از محدودیت موجودات مادی پیدا شده است. پس، به قول حکما، شرور مجعول بالذات نیستند، بلکه مجعول بالعرض و بالتّبع هستند. همچنین، در بسیاری موارد شربودن موجودی برای موجود دیگر از نوع شر بالاضافه و نسبی است؛ یعنی، آن موجود از آن جهت که موجود است مخلوق الهی است و وجودش برای خودش خیر است، ولی وجود او شری را متوجه موجود دیگر می‌کند و این از عوارض محدودیت موجودات و تعارضات عالم مادی است که ذاتی این عالم است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۲۵–۱۲۹.</ref>
شرور از جنس نیستی هستند؛ این به آن معناست که بدی‌ها وجود خارجی ندارند و حاصل از عدم وجودند؛ کوری عدم بینایی، نداری عدم دارایی و بیماری عدم سلامتی است. خداوند منشأ وجود است و عدم وجود خالقی ندارد و از محدودیت موجودات مادی پیدا شده است. پس، به قول حکما، شرور مجعول بالذات نیستند، بلکه مجعول بالعرض و بالتّبع هستند. همچنین، در بسیاری موارد شربودن موجودی برای موجود دیگر از نوع شر بالاضافه و نسبی است؛ یعنی، آن موجود از آن جهت که موجود است مخلوق الهی است و وجودش برای خودش خیر است، ولی وجود او شری را متوجه موجود دیگر می‌کند و این از عوارض محدودیت موجودات و تعارضات عالم مادی است که ذاتی این عالم است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۲۵–۱۲۹.</ref>


'''بخش پنجم: فواید شرور'''
=== بخش پنجم: فواید شرور ===
 
مطهری در این بخش پاسخ سؤال دوم و سوم، از سؤالات سه‌گانهٔ پیش‌گفته را می‌دهد؛ به این صورت که جهان یک واحد تجزیه‌ناپذیر و شرور و خیرات آن به هم آمیخته است. عدم‌ها و وجودهای آن غیرقابل تفکیک‌اند؛ آنچنان که وجودهای اضافی از وجودهای حقیقی غیرقابل تفکیک هستند. اظهار نظر دربارهٔ شربودن یا خیربودن موجودات در نظام کلی عالم با قطع نظر از حضور آنها در این نظام کلی ممکن نیست. در این نظام کلی شرور، در عین نسبی‌بودن، از طریق اصل تضاد موجب متمایزشدن خیرات، منبع آنها و موجب رشد و تعالی انسان هستند.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۳۹–۱۷۲.</ref>
مطهری در این بخش پاسخ سؤال دوم و سوم، از سؤالات سه‌گانهٔ پیش‌گفته را می‌دهد؛ به این صورت که جهان یک واحد تجزیه‌ناپذیر و شرور و خیرات آن به هم آمیخته است. عدم‌ها و وجودهای آن غیرقابل تفکیک‌اند؛ آنچنان که وجودهای اضافی از وجودهای حقیقی غیرقابل تفکیک هستند. اظهار نظر دربارهٔ شربودن یا خیربودن موجودات در نظام کلی عالم با قطع نظر از حضور آنها در این نظام کلی ممکن نیست. در این نظام کلی شرور، در عین نسبی‌بودن، از طریق اصل تضاد موجب متمایزشدن خیرات، منبع آنها و موجب رشد و تعالی انسان هستند.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۳۹–۱۷۲.</ref>


'''بخش ششم: مرگ و میرها'''
=== بخش ششم: مرگ و میرها ===
 
مطهری بحث از مسئلهٔ [[مرگ]] را، به‌عنوان حقیقتی که بیش از سایر نیستی‌ها موجب رنج بشر شده، جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهد. از نظر او این سؤال که چرا خداوند می‌سازد و بعد تخریب می‌کند در بادی نظر القای بیهودگی در اساس خلقت می‌کند و وجود خلل در حکمت و عدالت الهی را نشان می‌دهد. تحلیل حقیقت مرگ از نظر مطهری تمهیدی برای پاسخ به این مشکل است: مرگ نیستی نیست، بلکه تحوّل و تطوّر است. نیستی نسبی است؛ به این معنا که مرگ نیستی از عالمی و خلود در عالمی حقیقی‌تر است. این تحلیل مطهری از مرگ متکی به تصویر [[جهان آخرت]] در متون دینی است. در این متون، دنیا در مقایسه با آخرت مکانی محدود و پر از رنج و نیستی است. با این دید، دنیا مانند رحم و مدرسه محل تکامل انسان برای رسیدن به جهان حقیقی است. از سوی دیگر، مرگ یک موجود خود پایه‌گذار حیات دیگر موجودات و گسترش‌دهندهٔ حیات در عالم خلقت است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۷۵–۱۸۸.</ref>
مطهری بحث از مسئلهٔ [[مرگ]] را، به‌عنوان حقیقتی که بیش از سایر نیستی‌ها موجب رنج بشر شده، جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهد. از نظر او این سؤال که چرا خداوند می‌سازد و بعد تخریب می‌کند در بادی نظر القای بیهودگی در اساس خلقت می‌کند و وجود خلل در حکمت و عدالت الهی را نشان می‌دهد. تحلیل حقیقت مرگ از نظر مطهری تمهیدی برای پاسخ به این مشکل است: مرگ نیستی نیست، بلکه تحوّل و تطوّر است. نیستی نسبی است؛ به این معنا که مرگ نیستی از عالمی و خلود در عالمی حقیقی‌تر است. این تحلیل مطهری از مرگ متکی به تصویر [[جهان آخرت]] در متون دینی است. در این متون، دنیا در مقایسه با آخرت مکانی محدود و پر از رنج و نیستی است. با این دید، دنیا مانند رحم و مدرسه محل تکامل انسان برای رسیدن به جهان حقیقی است. از سوی دیگر، مرگ یک موجود خود پایه‌گذار حیات دیگر موجودات و گسترش‌دهندهٔ حیات در عالم خلقت است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۷۵–۱۸۸.</ref>


'''بخش هفتم: مجازات‌های اخروی'''
=== بخش هفتم: مجازات‌های اخروی ===
 
از نظر مطهری، مسئلهٔ مجازات اعمال در آخرت از جمله موضوعاتی است که در مبحث عدل الهی باید به آن پرداخته شود. اشکال عمدهٔ مطرح‌شده در این باره این است که بین آنچه که از کیفیّت و کمیّت این مجازات‌ها در متون دینی نقل شده با جرم مرتکب‌شده از سوی انسان تناسب وجود ندارد. مطهری در پاسخْ لزوم رعایت تناسب میان جرم و جزا را مخصوص مجازات‌های قرادادی و اجتماعی می‌داند. از نظر او، کیفرهای اخروی با اعمال انسان رابطهٔ تکوینی دارند و معلول واقعی و اثر حقیقی آنها هستند. از منظری دیگر، این مجازات‌ها با اصل گناه عینیّت و وحدت دارند؛ یعنی، در حقیقت این کیفرها عین آن عمل هستند. بنا بر این، سخن‌گفتن از تناسب بین جرم و جزا در مورد عذاب‌های اخروی بی‌وجه است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۹۱–۲۱۵.</ref>
از نظر مطهری، مسئلهٔ مجازات اعمال در آخرت از جمله موضوعاتی است که در مبحث عدل الهی باید به آن پرداخته شود. اشکال عمدهٔ مطرح‌شده در این باره این است که بین آنچه که از کیفیّت و کمیّت این مجازات‌ها در متون دینی نقل شده با جرم مرتکب‌شده از سوی انسان تناسب وجود ندارد. مطهری در پاسخْ لزوم رعایت تناسب میان جرم و جزا را مخصوص مجازات‌های قرادادی و اجتماعی می‌داند. از نظر او، کیفرهای اخروی با اعمال انسان رابطهٔ تکوینی دارند و معلول واقعی و اثر حقیقی آنها هستند. از منظری دیگر، این مجازات‌ها با اصل گناه عینیّت و وحدت دارند؛ یعنی، در حقیقت این کیفرها عین آن عمل هستند. بنا بر این، سخن‌گفتن از تناسب بین جرم و جزا در مورد عذاب‌های اخروی بی‌وجه است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۹۱–۲۱۵.</ref>


'''بخش هشتم: شفاعت'''
=== بخش هشتم: شفاعت ===
{{جعبه نقل‌قول|مرتضی مطهری: «علت اینکه در روایات داریم که امام حسین(ع) از خلق کثیری شفاعت‌ می‌کند این است که در این جهان، مکتب امام حسین(ع) بیش از هر مکتبی‌ موجب احیاء دین و هدایت مردم شده است... شفاعت امام حسین(ع) به این صورت نیست که‌ بر خلاف رضای خدا و ارادهٔ او چیزی را از خدا بخواهد. امام حسین(ع) شفیع کسانی است که از مکتب او هدایت یافته‌اند، او شفیع کسانی نیست که مکتبش را وسیله گمراهی ساخته‌اند.‏»<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۲۹.</ref>}}
{{جعبه نقل‌قول|مرتضی مطهری: «علت اینکه در روایات داریم که امام حسین(ع) از خلق کثیری شفاعت می‌کند این است که در این جهان، مکتب امام حسین(ع) بیش از هر مکتبی موجب احیاء دین و هدایت مردم شده است… شفاعت امام حسین(ع) به این صورت نیست که بر خلاف رضای خدا و ارادهٔ او چیزی را از خدا بخواهد. امام حسین(ع) شفیع کسانی است که از مکتب او هدایت یافته‌اند، او شفیع کسانی نیست که مکتبش را وسیله گمراهی ساخته‌اند. ‏»<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۲۹.</ref>}}
در بحث [[شفاعت]] مطهری هفت اشکال واردشده به این عقیدهٔ دینی از سوی مخالفان را فهرست می‌کند.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۱۹–۲۲۰.</ref> از میان این اشکالات هفت‌گانه، اشکال هفتم ناظر به ارتباط شفاعت با عدل الهی است. به این صورت که شفاعت نوعی تبعیض‌ میان انسان‌ها و مصداق بی‌عدالتی است. از سوی دیگر، شفاعت نوعی استثناء قائل شدن در سنن و قوانین تغییرناپذیر الهی است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۲۰.</ref> پاسخ به این اشکال مبنی بر این فرض است که شفاعت نیز مانند مغفرت رخدادی بی‌قاعده و خارج از نظامات کلی الهی نیست.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۳۳–۲۳۵.</ref> شفاعت، که نوعی رسیدن به مغفرت الهی از طریق واسطه‌ها و مجاری رحمت است، دارای شرایط و قواعدی است که ریشه در نظامات کلی عالم و رحمت عام الهی دارد. اولین شرط از شرایط شفاعتْ داشتن قابلیت است. رحمت خداوند نامحدود است و هر کسی می‌تواند با یافتن قابلیّت مشمول آن شود. پس محرومیت از مغفرت و شفاعت از کوتاهی خود انسان است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۳۵–۲۴۱.</ref>
در بحث [[شفاعت]] مطهری هفت اشکال واردشده به این عقیدهٔ دینی از سوی مخالفان را فهرست می‌کند.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۱۹–۲۲۰.</ref> از میان این اشکالات هفت‌گانه، اشکال هفتم ناظر به ارتباط شفاعت با عدل الهی است. به این صورت که شفاعت نوعی تبعیض میان انسان‌ها و مصداق بی‌عدالتی است. از سوی دیگر، شفاعت نوعی استثناء قائل شدن در سنن و قوانین تغییرناپذیر الهی است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۲۰.</ref> پاسخ به این اشکال مبنی بر این فرض است که شفاعت نیز مانند مغفرت رخدادی بی‌قاعده و خارج از نظامات کلی الهی نیست.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۳۳–۲۳۵.</ref> شفاعت، که نوعی رسیدن به مغفرت الهی از طریق واسطه‌ها و مجاری رحمت است، دارای شرایط و قواعدی است که ریشه در نظامات کلی عالم و رحمت عام الهی دارد. اولین شرط از شرایط شفاعتْ داشتن قابلیت است. رحمت خداوند نامحدود است و هر کسی می‌تواند با یافتن قابلیّت مشمول آن شود. پس محرومیت از مغفرت و شفاعت از کوتاهی خود انسان است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۳۵–۲۴۱.</ref>
 
'''بخش نهم: عمل خیر از غیرمسلمان'''


=== بخش نهم: عمل خیر از غیرمسلمان ===
پرداختن به بحث عمل خیر غیرمسلمانان از منظر عدل الهی ناشی از سؤالات بسیاری بوده است که مطهری از سوی جوانان و دانشجویان بارها با آن مواجه می‌شده است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۴۶.</ref> اساس این بحث این است که آیا کارهای خیر افراد غیرمسلمان مقبول است یا غیرمقبول. اگر مقبول است، مسلمان‌بودن یا نبودن چه تفاوتی دارد. اگر نامقبول است و این اعمال پوچ و بی‌فایده است، چگونه با عدل الهی سازگار است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۴۵.</ref> مطهری، پس از گذراندن مباحث مفصلی دربارهٔ این موضوع کل مباحث خود را اینچنین خلاصه می‌کند:
پرداختن به بحث عمل خیر غیرمسلمانان از منظر عدل الهی ناشی از سؤالات بسیاری بوده است که مطهری از سوی جوانان و دانشجویان بارها با آن مواجه می‌شده است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۴۶.</ref> اساس این بحث این است که آیا کارهای خیر افراد غیرمسلمان مقبول است یا غیرمقبول. اگر مقبول است، مسلمان‌بودن یا نبودن چه تفاوتی دارد. اگر نامقبول است و این اعمال پوچ و بی‌فایده است، چگونه با عدل الهی سازگار است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۴۵.</ref> مطهری، پس از گذراندن مباحث مفصلی دربارهٔ این موضوع کل مباحث خود را اینچنین خلاصه می‌کند:
* سعادت و شقاوت دارای درجات و مراتب است. همهٔ اهل سعادت در یک درجه نیستند. اهل شقاوت هم در یک مقام نیستند. از سوی دیگر، سعادت و شقاوت تابع شرایط واقعی، تکوینی و غیرقراردادی است.
* سعادت و شقاوت دارای درجات و مراتب است. همهٔ اهل سعادت در یک درجه نیستند. اهل شقاوت هم در یک مقام نیستند. از سوی دیگر، سعادت و شقاوت تابع شرایط واقعی، تکوینی و غیرقراردادی است.
خط ۹۶: خط ۱۲۳:
* افرادی که به خدا و آخرت ایمان ندارند طبیعتاً عملی را برای قرب الهی انجام نمی‌دهند؛ پس انتظاری برای رسیدن به بهشت، که مصداق کامل قرب الهی است، برای آنها مفروض نیست.
* افرادی که به خدا و آخرت ایمان ندارند طبیعتاً عملی را برای قرب الهی انجام نمی‌دهند؛ پس انتظاری برای رسیدن به بهشت، که مصداق کامل قرب الهی است، برای آنها مفروض نیست.
* کسانی که به خدا و آخرت ایمان دارند، چه مسلمان باشند و چه نباشند، اعمالی را که از روی اخلاص و برای رضا خدا انجام می‌دهند مقبول درگاه الهی و موجب رسیدن آنان به [[بهشت]] می‌شود.
* کسانی که به خدا و آخرت ایمان دارند، چه مسلمان باشند و چه نباشند، اعمالی را که از روی اخلاص و برای رضا خدا انجام می‌دهند مقبول درگاه الهی و موجب رسیدن آنان به [[بهشت]] می‌شود.
{{جعبه نقل‌قول|مرتضی مطهری: «مسلمانان و سایر اهل توحید واقعی اگر مرتکب فسق و فجور شوند و به‌ برنامه عملی الهی خیانت کنند مستحق عذاب‌های طولانی در برزخ و قیامت‌ خواهند بود و احیاناً به‌واسطهٔ بعضی از گناهان، مانند قتل مؤمن بیگناه‌ عمداً، برای ابد در عذاب باقی خواهند ماند.‏»<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۳۱۸.</ref>}}
{{جعبه نقل‌قول|مرتضی مطهری: «مسلمانان و سایر اهل توحید واقعی اگر مرتکب فسق و فجور شوند و به برنامه عملی الهی خیانت کنند مستحق عذاب‌های طولانی در برزخ و قیامت خواهند بود و احیاناً به‌واسطهٔ بعضی از گناهان، مانند قتل مؤمن بیگناه عمداً، برای ابد در عذاب باقی خواهند ماند. ‏»<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۳۱۸.</ref>}}
* غیرمسلمانانی که اعمال خیری را به قصد قرب الهی انجام می‌دهند چون از نعمت اسلام محرومند از برنامهٔ متعالی آن هم محروم هستند. طبعاً، آن مقدار از اعمال آنها مقبول است که منطبق با این برنامه باشد.
* غیرمسلمانانی که اعمال خیری را به قصد قرب الهی انجام می‌دهند چون از نعمت اسلام محرومند از برنامهٔ متعالی آن هم محروم هستند. طبعاً، آن مقدار از اعمال آنها مقبول است که منطبق با این برنامه باشد.
* عمل خیر مقبول از سوی هر کس، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، که انجام شود دارای آفاتی است. معارضه با حقیقت مهم‌ترین عامل از میان رفتن عمل خیر با قصد قربت است.
* عمل خیر مقبول از سوی هر کس، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، که انجام شود دارای آفاتی است. معارضه با حقیقت مهم‌ترین عامل از میان رفتن عمل خیر با قصد قربت است.
خط ۱۲۲: خط ۱۴۹:
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =ب
  | اولویت =ج
  | کیفیت =ب
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۶٬۸۱۴

ویرایش