۷٬۰۶۳
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
انسانها همیشه در زندگی خود با مسائلی مواجه هستند که پاسخ آن ها جهت زندگی را مشخص می کند. آیا پدیدههای جهان صرفا مادی هستند یا چیزی فراتر از ماده نیز در جهان موجود و موثر است؟ آیا زندگی فقط در همین جهان است یا پس از مرگ زندگی دیگری وجود دارد؟ رابطه زندگی پس از مرگ با زندگی دنیوی چیست؟ این سوالات و سوالات مشابه پایههای جهانبینی انسان را شکل میدهند. بررسی و پاسخ به این سوالات بر عهده فلسفه است. | |||
با این حال آموزش عمیق فلسفه برای همه افراد ضروری نیست و نیاز بسیاری از افراد با دانستن مباحث مقدماتی فلسفه برطرف می شود، اما افرادی که علاقهمند به درک عمیقتر مباحث جهانبینی هستند باید به آموزش مباحث عمیق فلسفه بپردازند. | |||
فلسفه در بررسی و اثبات موضوع و اصول کلی سایر علوم نیز به کار میآید. | |||
==مسائلی که انسان همیشه با آن مواجه است== | ==مسائلی که انسان همیشه با آن مواجه است== | ||
هر انسانی در زندگی روزمره خود با مسائلی مواجه است که حل صحیح آنها بیشترین تأثیر را در جهت دادن به زندگی انسان دارد. پاسخ صحیح به این سوالات زندگی را معنادار میکند و به آن، ارزش انسانی میبخشد و پاسخ نادرست به آنها زندگی را بی معنا، پوچ و فاقد هدف میکند. و بی پاسخ گذشتن از کنار این مسائل، انسان را دچار رنج شک و حیرت و دلهره و اضطراب و ناخرسندی همیشگی وجدان می سازد. | هر انسانی در زندگی روزمره خود با مسائلی مواجه است که حل صحیح آنها بیشترین تأثیر را در جهت دادن به زندگی انسان دارد. پاسخ صحیح به این سوالات زندگی را معنادار میکند و به آن، ارزش انسانی میبخشد و پاسخ نادرست به آنها زندگی را بی معنا، پوچ و فاقد هدف میکند. و بی پاسخ گذشتن از کنار این مسائل، انسان را دچار رنج شک و حیرت و دلهره و اضطراب و ناخرسندی همیشگی وجدان می سازد. | ||
خط ۵۵: | خط ۶۱: | ||
علاوه برآن فلسفه به دو طریق به علوم کمک میکند: | علاوه برآن فلسفه به دو طریق به علوم کمک میکند: | ||
===اثبات موضوعات | ===اثبات موضوعات غیر بدیهی === | ||
میدانیم که هر علمی دارای موضوعی است که مسائل آن علم پیرامون آن موضوع بحث میکنند و هنگامی که وجود چنین موضوعی بدیهی نباشد، احتیاج به اثبات خواهد داشت؛ و اثبات آن در قلمرو مسائل همان علم نیست، زیرا مسائل هر علم، منحصر به قضایایی است که نمایانگر احوال و عوارض موضوع است نه وجود آن، و از سوی دیگر در پارهای از موارد، اثبات موضوع به وسیله روش تحقیق در آن علم میسر نیست، مانند علوم طبیعی که روش آنها تجربی است ولی وجود حقیقی موضوعات آنها باید با روش عقلی، اثبات شود. در چنین مواردی تنها فلسفه است که میتواند به این علوم، کمک کند و موضوعات آنها را با براهین عقلی، اثبات نماید. | میدانیم که هر علمی دارای موضوعی است که مسائل آن علم پیرامون آن موضوع بحث میکنند و هنگامی که وجود چنین موضوعی بدیهی نباشد، احتیاج به اثبات خواهد داشت؛ و اثبات آن در قلمرو مسائل همان علم نیست، زیرا مسائل هر علم، منحصر به قضایایی است که نمایانگر احوال و عوارض موضوع است نه وجود آن، و از سوی دیگر در پارهای از موارد، اثبات موضوع به وسیله روش تحقیق در آن علم میسر نیست، مانند علوم طبیعی که روش آنها تجربی است ولی وجود حقیقی موضوعات آنها باید با روش عقلی، اثبات شود. در چنین مواردی تنها فلسفه است که میتواند به این علوم، کمک کند و موضوعات آنها را با براهین عقلی، اثبات نماید. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۸: | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = شد | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = شد | | ویرایش = شد |