ضرورت وجود امام و حجت خدا در زمین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
با توجه به اینکه  
با توجه به اینکه در احادیث شیعه آمده است  حجت خدا باید ظاهر باشد، آیا امام غائب شیعیان می تواند حجت خدا باشد؟ مثلا وقتی از امام صادق (ع) سوال شد آیا زمين پايدار مي ماند بدون عالمى زنده و آشكار كه مردم به او در خلال و حرام خود پناه برند؟ فرمود اگر چنين باشد خدا پرستش نخواهد شد. (علل الشرائع، ج1، ص 195) یا اینکه از امام صادق (ع) نقل شده است إن الحجة لا تقوم لله عز و جل على خلقه إلا بإمام حتى يعرف(الكافي، ج‏1، ص177) یعنی از طرف خدا بر خلق او اتمام حجت نشود جز به وجود امام تا شناخته شود.
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


{{درگاه|مهدویت}}
{{درگاه|مهدویت}}
در مذهب امامیه در هر زمانی وجود امام و حجت خدا ضروری است. درباره حجت خدا احادیث گوناگونی نقل شده است. برخی از این احادیث بر لزوم اصل حجت خدا چه اینکه حاضر باشد و چه اینکه غائب باشد دلالت دارند. در این نوع احادیث از کلمه امام استفاده شده است. اما برخی احادیث برای اینکه مردم حلال و حرامش را بدانند و خداوند مورد پرستش قرار بگیرد، از عالم آشکار سخن گفته است. البته کلمه عالم معمولا در کلام امامان بر امام اطلاق شده است که انصراف به امام حاضر دارند اما در زمان غیبت بر طبق احادیث منقول از امامان (ع) بر عالمان دین قابل تطبیق است. بنابراین احادیثی که اصل وجود حجت خدا را در زمین لازم می دانند، مصداق آن امام معصوم است که می تواند در زمان غیبت که زنده است نیز حجت خدا باشد. 
== ضرورت وجود امام از دیدگاه شیعه امامیه==
اماميّه بر اين امر اتّفاق كلمه دارند كه واجب است در هر زمان امامى به عنوان حجّت خداى عزّ و جلّ بر بندگان مكلّفش وجود داشته باشد، تا با وجود وى مصلحت در دين صورت اتمام پيدا كند. <ref>مارتين مكدرموت، انديشه ‏هاى كلامى شيخ مفيد،  ترجمه احمد آرام‏، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1372ش، ص 160.</ref>شیخ مفيد، در آغاز كتاب «الافصاح فى امامة امير المؤمنين» خود كه آن را براى دفاع از جانشينى بلافصل حضرت على (ع) به جاى پيغمبر (ص) نوشته، استدلال مختصرى مبتنى بر آیات قرآن و حديث و اجماع بر ضرورت‏ وجود امام ‏كرده است:
1. در قرآن آمده است: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا و رسول و اولياى امور خودتان فرمانبردارى كنيد»<ref>سوره نساء، آيه 59</ref>. پس خدا معرفت ائمّه را از آن جهت واجب كرد كه فرمانبردارى ايشان را واجب ساخت، همان گونه كه شناختن خود و شناختن پيامبرش را (ص). همچنین خداوند متعال فرموده است: «روزى كه بخوانيم هر دسته از مردم را به امام ايشان، پس كسانى كه نامه آنان به دست راستشان داده شود، نامه خود را بخوانند و به اندازه تار ميان هسته خرما بر ايشان ستم نخواهد شد»<ref>سوره بنى اسرائيل، آيه 71</ref>. و اين درست نيست كه كسى به چيزى خوانده شود كه دانستن و شناختن آن بر وى واجب نباشد.<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان،الافصاح فى امامة امير المؤمنين على بن ابى طالب، نجف، حیدریه، چ2، 1950م، ص 3.</ref>
2. اين حديث از پيغمبر (ص) به تواتر رسيده است كه گفت: «هر كس بميرد و امام زمان خود را نشناسد، همچون كسى است كه بر جاهليّت مرده باشد». اين حديث صراحت دارد بر اينكه‏ جاهل بودن نسبت به امام سبب بيرون رفتن از اسلام است.<ref>الافصاح فى امامة امير المؤمنين على بن ابى طالب، ص 3- 4.</ref>
3. در مورد اجماع، بايد بگوييم كه اختلافى ميان اهل اسلام در اين مسئله نيست كه شناختن ائمّه مسلمانان بر همگان واجب است همچون واجب بودن بيشتر فرايض دينى. <ref>الافصاح فى امامة امير المؤمنين على بن ابى طالب، ص4. </ref>
==عدم منافات غیبت امام با حجت بودن او==
بر اساس آموزه‌های اسلامی و شیعی، غیبت امام زمان «ع» به معنای انقطاع مطلق رابطه حضرت با مردم و جهان نیست. بلکه غیبت به معنای پنهان بودن حضرت از انظار عمومی است یعنی حضرت در شرایط غیبت ضمن اشتغال به امور شخصی به‌طور ناشناس در جامعه حضور دارد و حوادث و رخدادهای اجتماعی و مشکلات مردم را به‌طور کامل زیر نظر دارد و خصوصاً نسبت به شیعیان و دوستانش عنایت خاصی دارد و از وضع آنان باخبر است و مراقبت می‌نماید. چنان‌که خود حضرت «ع» در یکی از توقیعاتشان به شیخ مفید (ره) می‌نویسد: «ما شما را رها نکرده و در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم، پس تقوی پیشه کنید و ما را یاری نمائید تا از فتنه‌هایی که به شما روی می‌آورد، شما را نجات بخشیم…»<ref>الاحتجاج، ابومنصور طبرسی، ج۲، ص ۴۹۷، انتشارات سعید، نشر مرتضی، مشهد.</ref>
بر اساس آموزه‌های اسلامی و شیعی، غیبت امام زمان «ع» به معنای انقطاع مطلق رابطه حضرت با مردم و جهان نیست. بلکه غیبت به معنای پنهان بودن حضرت از انظار عمومی است یعنی حضرت در شرایط غیبت ضمن اشتغال به امور شخصی به‌طور ناشناس در جامعه حضور دارد و حوادث و رخدادهای اجتماعی و مشکلات مردم را به‌طور کامل زیر نظر دارد و خصوصاً نسبت به شیعیان و دوستانش عنایت خاصی دارد و از وضع آنان باخبر است و مراقبت می‌نماید. چنان‌که خود حضرت «ع» در یکی از توقیعاتشان به شیخ مفید (ره) می‌نویسد: «ما شما را رها نکرده و در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم، پس تقوی پیشه کنید و ما را یاری نمائید تا از فتنه‌هایی که به شما روی می‌آورد، شما را نجات بخشیم…»<ref>الاحتجاج، ابومنصور طبرسی، ج۲، ص ۴۹۷، انتشارات سعید، نشر مرتضی، مشهد.</ref>


۴۹۱

ویرایش