ضرورت حکومت دینی و حاکمیت فقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۴: خط ۱۴:
دیانت روح سیاست جامعه اسلامی است و این روح را کسی می‌تواند نگه دارد که کار کرده در دین باشد وگرنه یک مقلد نخواهد توانست در مدیریت کلان کشور موفق باشد و در عین حال جامعه را نیز در مسیر دینی نگه دارد و اصولاً اعتقاد به مدیریت تقلیدی آن هم در سطح مدیریت کلان یک جامعه عاقلانه نخواهد بود. متون دینی، شرایط و پیش‌شرط‌های رهبری و شخص متصدی این منصب را به خوبی تبیین کرده و حدود و ثغور آن را بیان کرده و این همان چیزی است که جامعیّت دین مقدس اسلام را می‌رساند.
دیانت روح سیاست جامعه اسلامی است و این روح را کسی می‌تواند نگه دارد که کار کرده در دین باشد وگرنه یک مقلد نخواهد توانست در مدیریت کلان کشور موفق باشد و در عین حال جامعه را نیز در مسیر دینی نگه دارد و اصولاً اعتقاد به مدیریت تقلیدی آن هم در سطح مدیریت کلان یک جامعه عاقلانه نخواهد بود. متون دینی، شرایط و پیش‌شرط‌های رهبری و شخص متصدی این منصب را به خوبی تبیین کرده و حدود و ثغور آن را بیان کرده و این همان چیزی است که جامعیّت دین مقدس اسلام را می‌رساند.


=== حاکمیت فقیه ===
== حاکمیت فقیه ==
احکام و دستورات اسلام مختص به زمان خاصی نبوده و ابدی می‌باشد. همچنانکه [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: «حَلالُ مُحَمَّدٍ حَلالٌ ابَداً الى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ حَرامُهُ حَرامٌ ابَداً الى‌ يَوْمِ الْقَيامَةِ»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: انتشارات اسلامیه، ج ۲، ص۱۷، ح ۲</ref> لازم است که امکان اجرای این دستورات در زمان غیبت نیز فراهم باشد و این نخواهد بود مگر با وجود رهبری شایسته و حکومتی که هدف اصلی حفظ و ترویج ارزش‌های اسلامی باشد. و اوامر و نواهی حاکم اسلامی نیز در جهت اجرای احکام الهی است و این اوامر و نواهی زمینه‌ساز همان حکم اولی و دائر بر وجوب اطاعت از اوامر و نواهی اولی‌الامر می‌باشد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، حکومت اسلامی و ولایت فقیه قم: مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۷۵، ص۹۲.</ref>
احکام و دستورات اسلام مختص به زمان خاصی نبوده و ابدی می‌باشد. همچنانکه [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: «حَلالُ مُحَمَّدٍ حَلالٌ ابَداً الى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ حَرامُهُ حَرامٌ ابَداً الى‌ يَوْمِ الْقَيامَةِ»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: انتشارات اسلامیه، ج ۲، ص۱۷، ح ۲</ref> لازم است که امکان اجرای این دستورات در زمان غیبت نیز فراهم باشد و این نخواهد بود مگر با وجود رهبری شایسته و حکومتی که هدف اصلی حفظ و ترویج ارزش‌های اسلامی باشد. و اوامر و نواهی حاکم اسلامی نیز در جهت اجرای احکام الهی است و این اوامر و نواهی زمینه‌ساز همان حکم اولی و دائر بر وجوب اطاعت از اوامر و نواهی اولی‌الامر می‌باشد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، حکومت اسلامی و ولایت فقیه قم: مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۷۵، ص۹۲.</ref>


خط ۲۳: خط ۲۳:
حاکمیت فقیه هیچ منافاتی با اینکه در هر یک از زیر مجموعه‌های حکومت کارشناسان مربوط به آن به فعالیت پرداخته و حکومت جامعه اسلامی را در حوزه تخصص خود یاری کنند، وجود ندارد. بلکه آنچه که مهم است این است که همه این بخش‌ها باید تحت حاکمیت فقیه صورت گیرد تا مسیر جامعه یک مسیر دینی باشد. همچنین نباید فراموش کرد که فقیهی می‌تواند حاکمیت را در دست گیرد که تبحّر سیاسی لازم را نیز داشته باشد.
حاکمیت فقیه هیچ منافاتی با اینکه در هر یک از زیر مجموعه‌های حکومت کارشناسان مربوط به آن به فعالیت پرداخته و حکومت جامعه اسلامی را در حوزه تخصص خود یاری کنند، وجود ندارد. بلکه آنچه که مهم است این است که همه این بخش‌ها باید تحت حاکمیت فقیه صورت گیرد تا مسیر جامعه یک مسیر دینی باشد. همچنین نباید فراموش کرد که فقیهی می‌تواند حاکمیت را در دست گیرد که تبحّر سیاسی لازم را نیز داشته باشد.


=== دلیل عقلی بر ضرورت حکومت دینی ===
== دلیل عقلی بر ضرورت حکومت دینی ==
عقل، وجود حکومت را برای جلوگیری از هرج و مرج ناشی از تزاحم و تلاقی منافع انسان‌ها و پرهیز از هر گونه اختلاف و به منظور تأمین نظم اجتماعی لازم و ضروری می‌شمارد. اجتماعی بودن انسان از یک سوء و طبع استخدام‌گر انسان که طالب برتری و به خدمت گرفتن دیگران در جهت منافع خویش است از سوی دیگر ضرورت وجود قانون و حکومت را برای جلوگیری از اختلاف، تشتت و هرج و مرج و ایجاد نظم و امنیت در جامعه، به اثبات می‌رساند، و این ضرورت مخصوص به زمان و مکان خاصی نیست و تمام زمان‌ها و مکان‌ها را در بر می‌گیرد.
عقل، وجود حکومت را برای جلوگیری از هرج و مرج ناشی از تزاحم و تلاقی منافع انسان‌ها و پرهیز از هر گونه اختلاف و به منظور تأمین نظم اجتماعی لازم و ضروری می‌شمارد. اجتماعی بودن انسان از یک سوء و طبع استخدام‌گر انسان که طالب برتری و به خدمت گرفتن دیگران در جهت منافع خویش است از سوی دیگر ضرورت وجود قانون و حکومت را برای جلوگیری از اختلاف، تشتت و هرج و مرج و ایجاد نظم و امنیت در جامعه، به اثبات می‌رساند، و این ضرورت مخصوص به زمان و مکان خاصی نیست و تمام زمان‌ها و مکان‌ها را در بر می‌گیرد.


خط ۳۴: خط ۳۴:




=== دلیل نقلی بر ضرورت حکومت دینی ===
== دلیل نقلی بر ضرورت حکومت دینی ==
صرف نظر از دلیل عقلی، ادله نقلی «آیات و روایات» نیز ضرورت وجود حکومت اسلامی را اثبات می‌کند و این آیات و روایات در حقیقت مؤید دلیل عقلی است که در اینجا به اختصار بدان اشاره می‌کنیم.
صرف نظر از دلیل عقلی، ادله نقلی «آیات و روایات» نیز ضرورت وجود حکومت اسلامی را اثبات می‌کند و این آیات و روایات در حقیقت مؤید دلیل عقلی است که در اینجا به اختصار بدان اشاره می‌کنیم.


==== آیات ====
=== آیات ===
آیاتی وجود دارد که برخی آن را حمل بر دلالت بر حکومت دینی می‌کنند:
آیاتی وجود دارد که برخی آن را حمل بر دلالت بر حکومت دینی می‌کنند:


خط ۴۴: خط ۴۴:
{{قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ|ترجمه=همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز برپا مى‌دارند و زكات مى‌دهند و به كارهاى پسنديده وامى‌دارند، و از كارهاى ناپسند باز مى‌دارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست.|سوره=حج|آیه=۴۱}} این آیه نیز تلویحاً می‌رساند که بر پا داشتن نماز و ادای زکات و امر به معروف و نهی از منکر در قیاسی گسترده و عام از طریق تشکیل حکومت میسر است و لذا مؤمنان راستین را به این صفت توصیف می‌کند که آنها به هنگام قدرت یافتن و به حکومت رسیدن این فرائض بزرگ الهی را بر پا می‌دارند و اجرا می‌کنند و از اینجا نقش حکومت در اصلاح جامعه از دیدگاه اسلام روشن می‌شود».<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، همان، ج۱۰، ص۲۴.</ref>
{{قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ|ترجمه=همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز برپا مى‌دارند و زكات مى‌دهند و به كارهاى پسنديده وامى‌دارند، و از كارهاى ناپسند باز مى‌دارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست.|سوره=حج|آیه=۴۱}} این آیه نیز تلویحاً می‌رساند که بر پا داشتن نماز و ادای زکات و امر به معروف و نهی از منکر در قیاسی گسترده و عام از طریق تشکیل حکومت میسر است و لذا مؤمنان راستین را به این صفت توصیف می‌کند که آنها به هنگام قدرت یافتن و به حکومت رسیدن این فرائض بزرگ الهی را بر پا می‌دارند و اجرا می‌کنند و از اینجا نقش حکومت در اصلاح جامعه از دیدگاه اسلام روشن می‌شود».<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، همان، ج۱۰، ص۲۴.</ref>


=== روایات ===
==== روایات ====
[[امام علی(ع)]] ضرورت تشکیل حکومت را در پاسخ شعار خوارج که می‌گفتند «سخن حقی است که از آن اراده باطل شده، آری درست است، فرمانی جز فرمان خدا نیست، ولی اینها می‌گویند زمامداری جز برای خدا نیست، در حالی که مردم به زمامداری نیک یا بد، نیازمندند.».<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۱.</ref>  این سخن [[امام علی(ع)]] به خوبی نشانگر ضرورت حکومت است و این که جامعه نمی‌تواند بدون حکومت و حاکم به حیات خویش ادامه دهد و دچار هرج و مرج می‌گردد و حتی حاکم بد از جامعه بدون حکومت که با هرج و مرج رو به روست، بهتر است.
[[امام علی(ع)]] ضرورت تشکیل حکومت را در پاسخ شعار خوارج که می‌گفتند «سخن حقی است که از آن اراده باطل شده، آری درست است، فرمانی جز فرمان خدا نیست، ولی اینها می‌گویند زمامداری جز برای خدا نیست، در حالی که مردم به زمامداری نیک یا بد، نیازمندند.».<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۱.</ref>  این سخن [[امام علی(ع)]] به خوبی نشانگر ضرورت حکومت است و این که جامعه نمی‌تواند بدون حکومت و حاکم به حیات خویش ادامه دهد و دچار هرج و مرج می‌گردد و حتی حاکم بد از جامعه بدون حکومت که با هرج و مرج رو به روست، بهتر است.


۶٬۸۱۴

ویرایش