ضرورت تشکیل حکومت دینی از نظر شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Shamloo }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۲۷: خط ۲۶:
{{قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّه وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ|ترجمه=و برای [برخورد با] آنها هرچه از نیرو و اسب‌های ورزیده در توان دارید آماده کنید، [به‌حدی] که دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگری جز آنها را، که شما آنها را نمی‌شناسید و خدا آنها را می‌شناسد، با آن بترسانید}}.<ref>سوره انفال، آیه۶۰.</ref>
{{قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّه وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ|ترجمه=و برای [برخورد با] آنها هرچه از نیرو و اسب‌های ورزیده در توان دارید آماده کنید، [به‌حدی] که دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگری جز آنها را، که شما آنها را نمی‌شناسید و خدا آنها را می‌شناسد، با آن بترسانید}}.<ref>سوره انفال، آیه۶۰.</ref>


'''دسته سوم: آیات دلالت‌کننده بر نقش حاکمیت در هدایت مردم'''
'''دسته سوم:''' '''آیات دلالت‌کننده بر نقش حکومت در اجرای احکام'''
 
گروه دیگری از آیات تأثیر حاکمان و پیشوایان را در هدایت و ضلالت مردم بیان می‌کند:
 
{{قرآن|یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَه فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ|ترجمه=روز قیامت، او در پیشاپیش قومش خواهد بود و [به‌جای چشمه‌های زلال بهشت] آنها را وارد آتش می‌کند و چه بد آبشخوری است که بر آن وارد می‌شوند!}}.<ref>سوره هود، آیه ۹۸.</ref>
 
'''دسته چهارم: آیات دلالت‌کننده بر ملازمه قدرت با حکومت'''
 
برخی آیات بر ملازمه بین قدرت و حکومت دلالت دارد و لازمه قدرت‌مندی را تشکیل حکومت می‌داند:
 
{{قرآن|وَکَذَلِکَ مَکَّنِّا لِیُوسُفَ فِی الأَرْضِ|ترجمه=و این‌ چنین یوسف را در آن سرزمین متمکّن ساختیم!}}؛<ref>سوره یوسف، آیه ۲۱.</ref>نیز آیه‌ای که درباره ذوالقرنین است: {{قرآن|إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَیْنَاهُ مِن کُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا|ترجمه=ما به او در روی زمین قدرت و حکومت دادیم و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم}}.<ref>سوره کهف، آیه ۸۴.</ref>
 
[[علامه طباطبایی]] منظور از تمکن در زمین را قدرت‌بخشیدن می‌داند؛ یعنی هرچه از امور مربوط به اداره زندگی است انجام دهند، بی‌آنکه کسی مانع آنها شود.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق، ج۱۴، ص۴۲۴.</ref>
 
'''دسته پنجم: آیات دلالت‌کننده بر نقش حکومت در اجرای احکام'''


بعضی از آیات بیان‌گر احکامی است که اجرای کامل آن نیازمند قدرت است و زمینه تحقق آنها بدون پشتوانه حکومت اسلامی فراهم نمی‌شود؛ مانند آیاتی که احکام کیفری را بیان می‌کند:<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، تهران، ص۳۲.</ref>
بعضی از آیات بیان‌گر احکامی است که اجرای کامل آن نیازمند قدرت است و زمینه تحقق آنها بدون پشتوانه حکومت اسلامی فراهم نمی‌شود؛ مانند آیاتی که احکام کیفری را بیان می‌کند:<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، تهران، ص۳۲.</ref>
خط ۵۰: خط ۳۵:
در قول و فعل معصومان(ع) نشانه‌هایی بر لزوم تشکیل حکومت وجود دارد.
در قول و فعل معصومان(ع) نشانه‌هایی بر لزوم تشکیل حکومت وجود دارد.


=== قول معصومان(ع) ===
از نظر محققان، برخی روایات بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در هر زمان، اعم از عصر حضور معصوم(ع) یا غیبت او، دلالت می‌کنند.<ref>هادوی تهرانی، مهدی، ولایت فقیه (مبانی، ادله و اختیارات)، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و انديشه معاصر (مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۵-۱۱۳.</ref>
برخی از دلایلی که بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی اقامه شده مبتنی روایات پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) است. از نظر محققان، این روایات بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در هر زمان، اعم از عصر حضور معصوم(ع) یا غیبت او، دلالت می‌کنند.<ref>هادوی تهرانی، مهدی، ولایت فقیه (مبانی، ادله و اختیارات)، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و انديشه معاصر (مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۵-۱۱۳.</ref>


'''دسته اول: روایات بیانگر ضرورت وجود ولی امر'''
'''روایات بیانگر ضرورت وجود ولی امر'''


برخی احادیث بر ضرورت وجود و نصب ولی امر دلالت دارد.  [[امام علی(ع)]] در سخنانی، بعد از کشته‌شدن [[عثمان]]، با صراحت بر این ضرورت تأکید می‌کند:
برخی احادیث بر ضرورت وجود و نصب ولی امر دلالت دارد.  [[امام علی(ع)]] در سخنانی، بعد از کشته‌شدن [[عثمان]]، با صراحت بر این ضرورت تأکید می‌کند:


بر اساس حکم خدا و حکم اسلام بر مسلمانان واجب است که پس از مرگ رهبرشان، خواه بمیرد یا کشته شود، خواه گمراه باشد یا هدایت‌ شده باشد، خواه مظلوم باشد یا ظالم و خواه ریختن خونش حلال باشد یا حرام، قبل از هر کاری برای خود امامی برگزینند. امامی که عالم، متقی و آگاه بر شیوه داوری پیامبر(ص) باشد تا جامعه آنان را اداره و میان آنان داوری کند. حق مظلوم را از ظالم بگیرد و از مرزهای آنان محافظت کند و اموال بیت‌المال را جمع‌آوری نماید. حج و نماز جمعه را برپا دارد و صدقات را جمع‌آوری کند.<ref>مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة ­الأطهار، دار احیاء التراث ­العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق،، ج۸۶، ص۱۹۶.</ref>
براساس حکم خدا و حکم اسلام بر مسلمانان واجب است که پس از مرگ رهبرشان، خواه بمیرد یا کشته شود، خواه گمراه باشد یا هدایت‌ شده باشد، خواه مظلوم باشد یا ظالم و خواه ریختن خونش حلال باشد یا حرام، قبل از هر کاری برای خود امامی برگزینند. امامی که عالم، متقی و آگاه بر شیوه داوری پیامبر(ص) باشد تا جامعه آنان را اداره و میان آنان داوری کند. حق مظلوم را از ظالم بگیرد و از مرزهای آنان محافظت کند و اموال بیت‌المال را جمع‌آوری نماید. حج و نماز جمعه را برپا دارد و صدقات را جمع‌آوری کند.<ref>مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة ­الأطهار، دار احیاء التراث ­العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق،، ج۸۶، ص۱۹۶.</ref>


'''دسته دوم: روایات دلالت‌کننده بر مسئولیت در قبال ظلم ظالمان'''
'''روایات دلالت‌کننده بر مسئولیت در قبال ظلم ظالمان'''


بعضی از روایات به این موضوع اشاره می‌کنند که خداوند از عالمان پیمان گرفته است که در مقابل ظلم ظالمان و تجاوز به حقوق مظلومان ساکت ننشینند، بلکه در صورت امکان و فراهم‌بودن شرایط لازم قیام کنند و زمام امور اجرای عدالت و رهبری امت را بر عهده گیرند. برای نمونه در روایتی از امام علی(ع) آمده است که {{متن عربی|أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّه وَ بَرَأَ النَّسَمَه لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّه بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّه ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا|ترجمه=سوگند به کسی که دانه را شکافت و جانداران را آفرید، اگر انبوه آن جماعت نمی‌بود یا گردآمدن یاران حجت را بر من تمام نمی‌کرد و خدا از عالمان پیمان نگرفته بود که در برابر شکم‌بارگی ستمکاران خاموشی نگزینند، افسار حکومت را بر گردنش می‌افکندم و رهایش می‌کردم و در پایان با آن همان می‌کردم که در آغاز کرده بودم}}.<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات الهادی، ۱۳۸۷ش، خ۳، ص۴۸.</ref>
بعضی از روایات به این موضوع اشاره می‌کنند که خداوند از عالمان پیمان گرفته است که در مقابل ظلم ظالمان و تجاوز به حقوق مظلومان ساکت ننشینند، بلکه در صورت امکان و فراهم‌بودن شرایط لازم قیام کنند و زمام امور اجرای عدالت و رهبری امت را بر عهده گیرند. برای نمونه در روایتی از امام علی(ع) آمده است که {{متن عربی|أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّه وَ بَرَأَ النَّسَمَه لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّه بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّه ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا|ترجمه=سوگند به کسی که دانه را شکافت و جانداران را آفرید، اگر انبوه آن جماعت نمی‌بود یا گردآمدن یاران حجت را بر من تمام نمی‌کرد و خدا از عالمان پیمان نگرفته بود که در برابر شکم‌بارگی ستمکاران خاموشی نگزینند، افسار حکومت را بر گردنش می‌افکندم و رهایش می‌کردم و در پایان با آن همان می‌کردم که در آغاز کرده بودم}}.<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات الهادی، ۱۳۸۷ش، خ۳، ص۴۸.</ref>


'''دسته سوم: روایات بیانگر جایگاه امامت در نظام دینی'''
'''روایات بیانگر جایگاه امامت در نظام دینی'''


در روایاتی امامت را موجب نظام امت دانسته‌اند. روشن است که تحقق این نظام بدون تشکیل حکومت میسّر نخواهد بود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام‌، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۶ش'''،''' ج۱۴، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref> امام علی(ع) در این باره فرموده‌اند:{{متن عربی|وَالْأَمَامَةَ نِظَاماً لِلْأُمَّةِ وَالطّاعَةِ تَعْظيماً لِلْامامَةِ|ترجمه=و امامت را برای سازمان‌یافتن امور امت و فرمان‌برداری از امام را برای بزرگداشت مقام رهبری واجب کرد}}.<ref>نهج البلاغه، ص۲۵۲.</ref>
در روایاتی امامت را موجب نظام امت دانسته‌اند. روشن است که تحقق این نظام بدون تشکیل حکومت میسّر نخواهد بود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام‌، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۶ش'''،''' ج۱۴، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref> امام علی(ع) در این باره فرموده‌اند:{{متن عربی|وَالْأَمَامَةَ نِظَاماً لِلْأُمَّةِ وَالطّاعَةِ تَعْظيماً لِلْامامَةِ|ترجمه=و امامت را برای سازمان‌یافتن امور امت و فرمان‌برداری از امام را برای بزرگداشت مقام رهبری واجب کرد}}.<ref>نهج البلاغه، ص۲۵۲.</ref>
خط ۶۹: خط ۵۳:
ابن ابی‌الحدید در شرح این کلام امام(ع) می‌گوید که امامت برای ایجاد نظم در امت از جانب [[شرع]] واجب شده است تا جلوی نابسامانی‌ها گرفته شود؛ زیرا اگر قدرت قاهره نباشد، تبه‌کاران سلامت جامعه را برهم می‌زنند. اعلام قبح قبیح یا وعد و وعید، به‌تنهایی، نمی‌تواند بازدارنده باشد؛ بلکه باید سلطهٔ نیرومندی باشد که در تنظیم امور بکوشد و مصالح همگانی را به‌گونه شایسته رعایت نماید و جلو ستمگر را بگیرد و دست ظالمان را کوتاه کند.<ref>ابن‌ ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة‌الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق، ج۱۹، ص۹۰.</ref>
ابن ابی‌الحدید در شرح این کلام امام(ع) می‌گوید که امامت برای ایجاد نظم در امت از جانب [[شرع]] واجب شده است تا جلوی نابسامانی‌ها گرفته شود؛ زیرا اگر قدرت قاهره نباشد، تبه‌کاران سلامت جامعه را برهم می‌زنند. اعلام قبح قبیح یا وعد و وعید، به‌تنهایی، نمی‌تواند بازدارنده باشد؛ بلکه باید سلطهٔ نیرومندی باشد که در تنظیم امور بکوشد و مصالح همگانی را به‌گونه شایسته رعایت نماید و جلو ستمگر را بگیرد و دست ظالمان را کوتاه کند.<ref>ابن‌ ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة‌الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق، ج۱۹، ص۹۰.</ref>


=== فعل معصومان(ع) ===
یکی دیگر از دلایل ضرورت تشکیل حکومت دینی سیره عملی پیامبر اکرم(ص) دانسته شده است. پیامبر(ص)، پس از هجرت به مدینه، اقدام به تأسیس دولت اسلامی کردند و علاوه بر آموزش، تربیت، ابلاغ [[وحی]] و تبیین احکام شخصاً سرپرستی و رهبری جامعه دینی را در بخش‌های مختلف قضایی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی بر عهده گرفتند.<ref>خمینی، سید روح‌الله، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، ۱۳۹۲ش، ص ۳۴–۲۶.</ref>
یکی دیگر از دلایل ضرورت تشکیل حکومت دینی سیره عملی پیامبر اکرم(ص) دانسته شده است. پیامبر(ص)، پس از هجرت به مدینه، اقدام به تأسیس دولت اسلامی کردند و علاوه بر آموزش، تربیت، ابلاغ [[وحی]] و تبیین احکام شخصاً سرپرستی و رهبری جامعه دینی را در بخش‌های مختلف قضایی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی بر عهده گرفتند.<ref>خمینی، سید روح‌الله، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، ۱۳۹۲ش، ص ۳۴–۲۶.</ref>


== دلایل ضرروت تشکیل حکومت از نظر عقل ==
== دلایل ضرروت تشکیل حکومت از نظر عقل ==
برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی دلایل عقلی هم اقامه شده است؛ از جمله:
برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی دلایل عقلی هم اقامه شده است. برخی محققان آورده‌اند که بدون شک جامعه به زمامدار و رهبر نياز دارد. از سوى ديگر، مسائل حكومتى امورى نيست كه از حوزه دين خارج باشد، بلكه عناصر جهان‌شمول دين در اين زمينه به‌صورت يک نظام كامل در دين خاتم ارائه شده است. عقل نه‌تنها در دخالت دين در زمينه زمامدارى منعى نمى‌بيند، بلكه به مقتضاى حكمت بر ضرورت آن اصرار دارد. حال اگر حكومت را از منظر دين نگاه‌ كنيم و وظيفه اصلى آن را صيانت از ارزش‌هاس الهى و آرمان‌هاى اسلامى و احكام شرعى بدانيم، عقل حكم مى‌كند، بر قله چنين حكومتى باید كسى قرار بگيرد كه به احكام الهى و وظايف دينى آگاهى دارد و مى‌تواند زمامدار مردم باشد. اگر معصوم در ميان مردم بود، عقل او را سزاوار اين منصب مى‌شمرد؛ ولى اكنون كه او نيست، عقل فقيهان عادل را برای اداره جامعه شایسته می‌داند.<ref>هادوی تهرانی، ولایت فقیه، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref>
 
بدون شک جامعه به زمامدار و رهبر نياز دارد. از سوى ديگر، مسائل حكومتى امورى نيست كه از حوزه دين خارج باشد، بلكه عناصر جهان‌شمول دين در اين زمينه به‌صورت يک نظام كامل در دين خاتم ارائه شده است. عقل نه‌تنها در دخالت دين در زمينه زمامدارى منعى نمى‌بيند، بلكه به مقتضاى حكمت بر ضرورت آن اصرار دارد. حال اگر حكومت را از منظر دين نگاه‌ كنيم و وظيفه اصلى آن را صيانت از ارزش‌هاس الهى و آرمان‌هاى اسلامى و احكام شرعى بدانيم، عقل حكم مى‌كند، بر قله چنين حكومتى باید كسى قرار بگيرد كه به احكام الهى و وظايف دينى آگاهى دارد و مى‌تواند زمامدار مردم باشد. اگر معصوم در ميان مردم بود، عقل او را سزاوار اين منصب مى‌شمرد؛ ولى اكنون كه او نيست، عقل فقيهان عادل را برای اداره جامعه شایسته می‌داند.<ref>هادوی تهرانی، ولایت فقیه، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref>


== اجماع عالمان بر ضرورت تشکیل حکومت ==
== اجماع عالمان بر ضرورت تشکیل حکومت ==
خط ۸۸: خط ۶۹:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =  
  | نمایه =  
  | نمایه =  
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =  
  | بازبینی =  
  | بازبینی = شد
  | تکمیل =  
  | تکمیل =  
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =  
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۱٬۸۷۷

ویرایش