ضرورت تشکیل حکومت دینی از نظر شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:


== ضرورت تشکیل حکومت در روایات ==
== ضرورت تشکیل حکومت در روایات ==
برخی از دلایلی که بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی اقامه شده مبتنی روایات پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) است. از نظر محققان، این روایات بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در هر زمان، اعم از عصر حضور معصوم(ع) یا غیبت او، دلالت می‌کنند.
برخی از دلایلی که بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی اقامه شده مبتنی روایات پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) است. از نظر محققان، این روایات بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در هر زمان، اعم از عصر حضور معصوم(ع) یا غیبت او، دلالت می‌کنند.<ref>هادوی تهرانی، مهدی، ولایت فقیه (مبانی، ادله و اختیارات)، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و انديشه معاصر (مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۵-۱۱۳.</ref>


دسته اول: روایات بیانگر ضرورت ولی امر
'''دسته اول: روایات بیانگر ضرورت وجود ولی امر'''


برخی احادیث با صراحت بر ضرورت تشکیل حکومت دینی دلالت دارند. امام امیرمؤمنان علی(ع) در سخنانی ـ که بعد از کشته شدن عثمان و در پاسخ نامهٔ معاویه ایراد کردند ـ با صراحت بر این ضرورت تأکید فرمودند:
برخی احادیث بر ضرورت وجود و نصب ولی امر دلالت دارد. امام علی(ع) در سخنانی، بعد از کشته‌شدن عثمان، با صراحت بر این ضرورت تأکید می‌کند:


«بر اساس حکم خدا و حکم اسلام بر مسلمانان واجب است که پس از مرگ پیشوایشان ـ خواه بمیرد یا کشته شده باشد، گمراه باشد یا هدایت‌شده، مظلوم باشد یا ظالم، ریختن خونش حلال باشد یا حرام ـ قبل از هر کاری برای خود امامی برگزینند که عالم، متقی و آگاه بر شیوهٔ داوری پیامبر صلّی الله علیه و آله باشد تا جامعه آنان را اداره و میان آنان داوری کند، حق مظلوم را از ظالم بگیرد، از مرزهای آنان محافظت کند، اموال بیت‌المال را جمع‌آوری نماید، حج و نماز جمعه را برپا دارد و صدقات را جمع‌آوری کند. سپس درباره پیشوایی که معتقدند مظلوم کشته‌شده، نزد او به داوری روند؛ اگر آن پیشوا را مظلوم یافت، داوری کند که صاحبان خون، حق او را بگیرند و اگر او را ظالم یافت، نگاه می‌کند که حکم در این میان چیست».<ref>«... الْوَاجِبُ فِی حُکْمِ اللَّهِ وَ حُکْمِ الْإِسْلَامِ عَلَی الْمُسْلِمِینَ بَعْدَ مَا یَمُوتُ إِمَامُهُمْ أَوْ یُقْتَلُ ضَالًّا کَانَ أَوْ مُهْتَدِیاً مَظْلُوماً کَانَ أَوْ ظَالِماً حَلَالَ الدَّمِ أَوْ حَرَامَ الدَّمِ أَنْ لَا یَعْمَلُوا عَمَلًا وَ لَا یُحْدِثُوا حَدَثاً وَ لَا یُقَدِّمُوا یَداً وَ لَا رِجْلًا وَ لَا یَبْدَءُوا بِشَیْءٍ قَبْلَ أَنْ یَخْتَارُوا لِأَنْفُسِهِمْ إِمَاماً عَفِیفاً عَالِماً وَرِعاً عَارِفاً بِالْقَضَاءِ وَ السُّنَّه یَجْمَعُ أَمْرَهُمْ وَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ وَ یَأْخُذُ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ حَقَّهُ وَ یَحْفَظُ أَطْرَافَهُمْ وَ یَجْبِی فَیْئَهُمْ وَ یُقِیمُ حِجَّتَهُمْ وَ جُمْعَتَهُمْ وَ یَجْبِی صَدَقَاتِهِمْ ثُمَّ یَحْتَکِمُونَ إِلَیْهِ فِی إِمَامِهِمُ الْمَقْتُولِ ظُلْماً [وَ یُحَاکِمُونَ قَتَلَتَهُ إِلَیْهِ‏] لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ فَإِنْ کَانَ إِمَامُهُمْ قُتِلَ مَظْلُوماً حَکَمَ لِأَوْلِیَائِهِ بِدَمِهِ وَ إِنْ کَانَ قُتِلَ ظَالِماً نَظَرَ کَیْفَ الْحُکْمُ فِی ذَلِکَ…» (مجلسی، بحار الانوار، ج۸۶، ص۱۹۶).</ref>
بر اساس حکم خدا و حکم اسلام بر مسلمانان واجب است که پس از مرگ رهبرشان، خواه بمیرد یا کشته شود، خواه گمراه باشد یا هدایت‌ شده باشد، خواه مظلوم باشد یا ظالم و خواه ریختن خونش حلال باشد یا حرام، قبل از هر کاری برای خود امامی برگزینند. امامی که عالم، متقی و آگاه بر شیوه داوری پیامبر(ص) باشد تا جامعه آنان را اداره و میان آنان داوری کند. حق مظلوم را از ظالم بگیرد و از مرزهای آنان محافظت کند و اموال بیت‌المال را جمع‌آوری نماید. حج و نماز جمعه را برپا دارد و صدقات را جمع‌آوری کند.<ref>مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة ­الأطهار، دار احیاء التراث ­العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق،، ج۸۶، ص۱۹۶.</ref>


دسته دوم: روایات بیانگر مسئولیت در قبال ظلم ظالمان
'''دسته دوم: روایات دلالت‌کننده بر مسئولیت در قبال ظلم ظالمان'''


بعضی از روایات به این مسئله اشاره دارند که خداوند، از عالمان پیمان گرفته است که در مقابل ظلم ظالمان و تجاوز به حقوق مظلومان ساکت ننشینند، بلکه در صورت امکان و فراهم بودن شرایط لازم قیام کنند و زمام امور اجرای عدالت و رهبری امت را بر عهده گیرند.
بعضی از روایات به این موضوع اشاره می‌کنند که خداوند از عالمان پیمان گرفته است که در مقابل ظلم ظالمان و تجاوز به حقوق مظلومان ساکت ننشینند، بلکه در صورت امکان و فراهم‌بودن شرایط لازم قیام کنند و زمام امور اجرای عدالت و رهبری امت را بر عهده گیرند. برای نمونه در روایتی از امام علی(ع) آمده است که «سوگند به کسی که دانه را شکافت و جانداران را آفرید، اگر انبوه آن جماعت نمی‌بود یا گرد آمدن یاران حجت را بر من تمام نمی‌کرد و خدا از عالمان پیمان نگرفته بود که در برابر شکم‌بارگی ستمکاران خاموشی نگزینند، افسار حکومت را بر گردنش می‌افکندم و رهایش می‌کردم و در پایان با آن همان می‌کردم که در آغاز کرده بودم».<ref>«أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّه وَ بَرَأَ النَّسَمَه لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّه بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّه ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا» (دشتی، نهج البلاغه، خ۳، ص۴۸).</ref>
 
مثلاً امام علی(ع) فرمودند:
 
«سوگند به کسی که دانه را شکافت و جانداران را آفرید، اگر انبوه آن جماعت نمی‌بود یا گرد آمدن یاران، حجت را بر من تمام نمی‌کرد و خدا از عالمان پیمان نگرفته بود که در برابر شکم‌بارگی ستمکاران خاموشی نگزینند، افسار حکومت را بر گردنش می‌افکندم و رهایش می‌کردم و در پایان با آن همان می‌کردم که در آغاز کرده بودم».<ref>«أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّه وَ بَرَأَ النَّسَمَه لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّه بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّه ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا» (دشتی، نهج البلاغه، خ۳، ص۴۸).</ref>


دسته سوم: روایات بیانگر جایگاه امامت در نظام دینی
دسته سوم: روایات بیانگر جایگاه امامت در نظام دینی
۶٬۸۱۴

ویرایش