شفاعت جوشش مهر خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
جز (تمیزکاری)
خط ۱۶: خط ۱۶:


==نقش شفیع==
==نقش شفیع==
شفاعت کنندگان در امر شفاعت، صرفاً مجاری فیض الهی‌اند و هیچ نقش مستقلی از خود ندارند، بلکه آنچه در جریان شفاعت مطرح است، جوشش رحمت بی‌کران خداوندی است و شفاعت کنندگان هر کدام مظهر مهر و رحمت خداوند رحیم و غفورند نه چیز دیگر. منتهی چون اقتضای حکمت الهی این است که بهره‌مندی از وسعت رحمت و فوز مغفرت باید از راه اسباب و وسائط انجام پذیرد، لذا خداوند این فیض را از کانال شفیعان همانند پیامبران و اوصیاء، مؤمنین، علما، شهدا، صالحین و فرشتگان، به بندگانش می‌رساند چنان‌که در روایات نیز آمده است.<ref>پیامبر اکرم: «الشفاعه للانبیاء و الاوصیاء و المؤمنین و الملائکه»، همان و مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۸، ح ۷۵.</ref>
شفاعت کنندگان در امر شفاعت، صرفاً مجاری فیض الهی‌اند و هیچ نقش مستقلی از خود ندارند، بلکه آنچه در جریان شفاعت مطرح است، جوشش رحمت بی‌کران خداوندی است و شفاعت کنندگان هر کدام مظهر مهر و رحمت خداوند رحیم و غفورند نه چیز دیگر. منتهی چون اقتضای حکمت الهی این است که بهره‌مندی از وسعت رحمت و فوز مغفرت باید از راه اسباب و وسائط انجام پذیرد، لذا خداوند این فیض را از کانال شفیعان همانند پیامبران و اوصیاء، مؤمنین، علما، شهدا، صالحین و فرشتگان، به بندگانش می‌رساند چنان‌که در روایات نیز آمده است.<ref>پیامبر اکرم: «الشفاعه للانبیاء و الاوصیاء و المؤمنین و الملائکه»، ری شهری، میزان الحکمه، دارالحدیث، ج ۲، ص ۱۴۷۶و مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۸، ح ۷۵.</ref>


همه مهربانی و عطوفت شفاعت کنندگان از آن خداوند خالق مهر و عطوفت و بازتاب ترحم و رحمت او است. [[امام صادق(ع)]] برای این که کسی سوء برداشتی نسبت به موضوع شفاعت نداشته باشد و سهمی مستقل برای شفعاء در نظر نگیرد می‌فرماید: «بدانید که احدی از مخلوقین اعم از [[فرشتگان]] مقرب و [[پیامبران]] مرسل و دیگران، در پیشگاه الهی کاری از دستش ساخته نمی‌باشد و اگر می‌خواهید به [[شفاعت]] آنان دل خوش باشید در صدد کسب رضایت الهی باشید که مالک مغفرت و رحمت است.»<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۴۷۱، ح۹۴۷۴.</ref>
همه مهربانی و عطوفت شفاعت کنندگان از آن خداوند خالق مهر و عطوفت و بازتاب ترحم و رحمت او است. [[امام صادق(ع)]] برای این که کسی سوء برداشتی نسبت به موضوع شفاعت نداشته باشد و سهمی مستقل برای شفعاء در نظر نگیرد می‌فرماید: «بدانید که احدی از مخلوقین اعم از [[فرشتگان]] مقرب و [[پیامبران]] مرسل و دیگران، در پیشگاه الهی کاری از دستش ساخته نمی‌باشد و اگر می‌خواهید به [[شفاعت]] آنان دل خوش باشید در صدد کسب رضایت الهی باشید که مالک مغفرت و رحمت است.»<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۴۷۱، ح۹۴۷۴.</ref>
خط ۲۳: خط ۲۳:


==اجازه خدا برای شفاعت==
==اجازه خدا برای شفاعت==
نگرش [[قرآن کریم]] نسبت به مسئله شفاعت این گونه است که اولاً امر شفاعت را مطلقاً در پرتو اذن الهی ممکن می‌داند {{قرآن|لا تَنْفَعُ الشَّفاعَه إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ}}<ref>همان، ح۹۵۲۳.</ref> شفاعت جز در سایه اذن خداوند رحمان کارساز نیست، {{قرآن|مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ}}<ref>(بقره؛۲۵۵).</ref>چه کسی در پیشگاه او بدون رخصت و اجازه‌ی او می‌تواند تقاضای شفاعت نماید؟ ثانیاً بهره‌مندی از شفاعت را حساب شده و ضابطه‌مند می‌داند از نظر قرآن فقط کسانی می‌توانند از این موقعیت استفاده نمایند و از پادرمیانی شفیعان سود ببرند که اوصاف خاصی داشته باشند و معیار عام آن نیز رضایت الهی از متقاضی شفاعت می‌باشد و فقط در صورت کسب رضایت الهی، شفاعت انبیاء و اولیاء در مورد او پذیرفته می‌شود و آنان اذن شفاعت پیدا می‌کنند  {{قرآن|وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی}}<ref>(انبیاء:۲۸).</ref> شفعا در روز قیامت حق شفاعت ندارند مگر برای کسانی که خداوند از آن‌ها خشنود باشد. قرآن کریم با نگرش توحیدی به مسئله شفاعت، هیچ سهم مستقلی برای غیر خدا قائل نبوده و هرگونه نقش آفرینی شفیعان را منوط و مشروط به صدور اذن الهی می‌داند.
نگرش [[قرآن کریم]] نسبت به مسئله شفاعت این گونه است که اولاً امر شفاعت را مطلقاً در پرتو اذن الهی ممکن می‌داند {{قرآن|لا تَنْفَعُ الشَّفاعَه إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ}}<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۴۷۱، ح۹۵۲۳.</ref> شفاعت جز در سایه اذن خداوند رحمان کارساز نیست، {{قرآن|مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ}}<ref>(بقره؛۲۵۵).</ref>چه کسی در پیشگاه او بدون رخصت و اجازه‌ی او می‌تواند تقاضای شفاعت نماید؟ ثانیاً بهره‌مندی از شفاعت را حساب شده و ضابطه‌مند می‌داند از نظر قرآن فقط کسانی می‌توانند از این موقعیت استفاده نمایند و از پادرمیانی شفیعان سود ببرند که اوصاف خاصی داشته باشند و معیار عام آن نیز رضایت الهی از متقاضی شفاعت می‌باشد و فقط در صورت کسب رضایت الهی، شفاعت انبیاء و اولیاء در مورد او پذیرفته می‌شود و آنان اذن شفاعت پیدا می‌کنند  {{قرآن|وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی}}<ref>(انبیاء:۲۸).</ref> شفعا در روز قیامت حق شفاعت ندارند مگر برای کسانی که خداوند از آن‌ها خشنود باشد. قرآن کریم با نگرش توحیدی به مسئله شفاعت، هیچ سهم مستقلی برای غیر خدا قائل نبوده و هرگونه نقش آفرینی شفیعان را منوط و مشروط به صدور اذن الهی می‌داند.


==نقش ایمان و عمل صالح در شفاعت==
==نقش ایمان و عمل صالح در شفاعت==
خط ۳۴: خط ۳۴:
موضوع شفاعت یک امر تصادفی و نسنجیده نیست، بلکه دقیق و حساب شده و ضابطه‌مند می‌باشد. هم شفاعت نمودن انبیاء و اولیاء بعد از اجازه رسمی الهی است، و هم بهره‌مندی از آن مشروط به تأیید الهی و داشتن علقه ایمانی و پیوند با اولیاء و انبیاء است، رسول اکرم می‌فرماید: «فیض شفاعت نصیب افراد بی ایمان یا مشرک یا اهل کفر و انسان‌های لائیک نمی‌شود بلکه این عنایت ویژه و مخصوص اهل ایمان و توحید است.»<ref>بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۸، ح۷۵.</ref>
موضوع شفاعت یک امر تصادفی و نسنجیده نیست، بلکه دقیق و حساب شده و ضابطه‌مند می‌باشد. هم شفاعت نمودن انبیاء و اولیاء بعد از اجازه رسمی الهی است، و هم بهره‌مندی از آن مشروط به تأیید الهی و داشتن علقه ایمانی و پیوند با اولیاء و انبیاء است، رسول اکرم می‌فرماید: «فیض شفاعت نصیب افراد بی ایمان یا مشرک یا اهل کفر و انسان‌های لائیک نمی‌شود بلکه این عنایت ویژه و مخصوص اهل ایمان و توحید است.»<ref>بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۸، ح۷۵.</ref>


اگر در این حدیث از شرک و کفر و بی‌دینی به عنوان عامل محرومیت از شفاعت یاد شده است، یا در روایات دیگر ازبرخی از گناهان کبیره نظیر: دشمنی با اهلبیت(ع)<ref>همان، ج ۲۷، ص ۲۳۴، باب ۱۰، ح۴۷.</ref> سبک شمردن نماز،<ref>وسایل الشیعه، ج ۲۵، ص ۳۲۷، باب ۱۵.</ref> نوشیدن شراب و مسکرات،<ref>همان.</ref> ظلم و ستمگری،<ref>محدث نوری، مستدرک الوسایل، ج ۱۱، ص ۳۶۴، باب ۴۷.</ref> عدم اعتقاد به شفاعت<ref>میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۴۷۳، ح۹۴۸۹.</ref> و… به عنوان عوامل محرومیت از شفاعت ذکر شده است، به خاطر این است که این گونه گناهان موجب قطع پیوند و گسستن این ارتباط می‌باشد، و مانع از تعلق شفاعت می‌گردد و لذا امید به شفاعت نه تنها باعث تجری بر گناه نیست بلکه سازنده و عامل اصلاح نیز هست.
اگر در این حدیث از شرک و کفر و بی‌دینی به عنوان عامل محرومیت از شفاعت یاد شده است، یا در روایات دیگر ازبرخی از گناهان کبیره نظیر: دشمنی با اهلبیت(ع)<ref>بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۳۴، باب ۱۰، ح۴۷.</ref> سبک شمردن نماز،<ref>وسایل الشیعه، ج ۲۵، ص ۳۲۷، باب ۱۵.</ref> نوشیدن شراب و مسکرات،<ref>وسایل الشیعه، ج ۲۵، ص ۳۲۷، باب ۱۵.</ref> ظلم و ستمگری،<ref>محدث نوری، مستدرک الوسایل، ج ۱۱، ص ۳۶۴، باب ۴۷.</ref> عدم اعتقاد به شفاعت<ref>میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۴۷۳، ح۹۴۸۹.</ref> و… به عنوان عوامل محرومیت از شفاعت ذکر شده است، به خاطر این است که این گونه گناهان موجب قطع پیوند و گسستن این ارتباط می‌باشد، و مانع از تعلق شفاعت می‌گردد و لذا امید به شفاعت نه تنها باعث تجری بر گناه نیست بلکه سازنده و عامل اصلاح نیز هست.


با توجه به آنچه اشاره شد، مسئله شفاعت به معنای بهره گرفتن شایستگان از عفو و رحمت واسعه پروردگار منّان در پرتو دستگیری و عنایت اولیاء الهی، یکی از معارف ناب قرآنی و از اعتقادات اصیل و امیدبخش اسلام است که از یکسو به خاطر زمینه‌های مساعد افراد و از سوی دیگر به خاطر مقام و منزلت و آبروی اولیاء الهی مخصوصاً پیامبر اسلام (ص) و ائمه، این تفضل از رهگذر شفاعت آنان نصیب دیگران می‌گردد و بسیاری از کسانی که اهل عذاب و آتش اند و مستحق عقوبت و مجازات، بوسیله آنان نجات می‌یابند و به صف اهل بهشت می‌پیوندند.
با توجه به آنچه اشاره شد، مسئله شفاعت به معنای بهره گرفتن شایستگان از عفو و رحمت واسعه پروردگار منّان در پرتو دستگیری و عنایت اولیاء الهی، یکی از معارف ناب قرآنی و از اعتقادات اصیل و امیدبخش اسلام است که از یکسو به خاطر زمینه‌های مساعد افراد و از سوی دیگر به خاطر مقام و منزلت و آبروی اولیاء الهی مخصوصاً پیامبر اسلام (ص) و ائمه، این تفضل از رهگذر شفاعت آنان نصیب دیگران می‌گردد و بسیاری از کسانی که اهل عذاب و آتش اند و مستحق عقوبت و مجازات، بوسیله آنان نجات می‌یابند و به صف اهل بهشت می‌پیوندند.
۷٬۲۲۸

ویرایش