شش خصلت که سبب نافرمانی از خدا شد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
* سند روایت
* سند روایت


[[شیخ صدوق]] روایت اول را از پدرش به این ترتیب نقل کرده است: «پدرم روایت کرد از علی بن ابراهیم از پدرش (ابراهیم) از علی بن معبد، از عبدالله بن قاسم، از عبدالله بن سنان از [[امام صادق(ع)]] که [[پیامبر(ص)]] چنین فرمودند: … .» و [[شیخ کلینی]] چنین نقل کرده است: «عده ای از اصحاب ما، (شیعیان) از احمد بن محمد بن خالد، از نوح بن شعیب، از عبدالله دهقان، از عبدالله بن سنان، از امام صادق (ع) که پیامبر اکرم (ص) چنین فرمود: … .»
[[شیخ صدوق]] روایت اول را از پدرش به این ترتیب نقل کرده است: «پدرم روایت کرد از علی بن ابراهیم از پدرش (ابراهیم) از علی بن معبد، از عبدالله بن قاسم، از عبدالله بن سنان از [[امام صادق(ع)]] که [[پیامبر(ص)]] چنین فرمودند: … .» و [[شیخ کلینی]] چنین نقل کرده است: «عده ای از اصحاب ما، (شیعیان) از احمد بن محمد بن خالد، از نوح بن شعیب، از عبدالله دهقان، از عبدالله بن سنان، از امام صادق(ع) که پیامبر اکرم (ص) چنین فرمود: … .»


در سند اول از عبدالله بن قاسم نام برده که مشترک بین چندین نفر با همین نام است؛ او را به سبب غلو و [[واقفی]] بودن و دروغگو بودن و نیز به دلیل دوستی با معاویه بن عمار، ضعیف شمرده‌اند و به روایت وی اعتنائی نمی‌کنند.<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۳۰۳–۳۰۵.</ref> در سند دوم در ابتدای سند گفته است «عده ای از اصحاب» و معلوم نیست که این عده از اصحاب چه کسانی هستند.
در سند اول از عبدالله بن قاسم نام برده که مشترک بین چندین نفر با همین نام است؛ او را به سبب غلو و [[واقفی]] بودن و دروغگو بودن و نیز به دلیل دوستی با معاویه بن عمار، ضعیف شمرده‌اند و به روایت وی اعتنائی نمی‌کنند.<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۳۰۳–۳۰۵.</ref> در سند دوم در ابتدای سند گفته است «عده ای از اصحاب» و معلوم نیست که این عده از اصحاب چه کسانی هستند.
خط ۲۳: خط ۲۳:
بنابراین افراط در دوستی و تعلق خاطر به امور ششگانه مذکور در روایت سبب می‌شود که انسان از یاد خدا غافل شود و رو به معاصی و نافرمانی خدا بیاورد؛ ولی اگر کسی در این امور در محبت و دوستی آنها افراط نکند و اعتدال و حد وسط را رعایت کند نه تنها ناپسند نیست بلکه در مواردی مخصوصاً محبت به زنان پسندیده هم هست؛ و رضایت حضرت حق را در پی خواهد داشت. چنانچه پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «من از دنیای شما سه چیز را دوست می‌دارم؛ زنان، عطر خوش و نماز که نور چشم من در نماز است.»<ref>شیخ صدوق، خصال، ص۱۶۵.</ref>
بنابراین افراط در دوستی و تعلق خاطر به امور ششگانه مذکور در روایت سبب می‌شود که انسان از یاد خدا غافل شود و رو به معاصی و نافرمانی خدا بیاورد؛ ولی اگر کسی در این امور در محبت و دوستی آنها افراط نکند و اعتدال و حد وسط را رعایت کند نه تنها ناپسند نیست بلکه در مواردی مخصوصاً محبت به زنان پسندیده هم هست؛ و رضایت حضرت حق را در پی خواهد داشت. چنانچه پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «من از دنیای شما سه چیز را دوست می‌دارم؛ زنان، عطر خوش و نماز که نور چشم من در نماز است.»<ref>شیخ صدوق، خصال، ص۱۶۵.</ref>


ولی افراط در زن دوستی، همانند شمشیر شیطان است، که [[حضرت علی(ع) امام علی(ع)|حضرت علی (ع)]] از حب زیاده از حد نسبت به زنان تعبیر به‌{{متن عربی|سیف الشیطان}} می‌کنند. در این موقع راه تسلط شیطان بر انسان هموار می‌شود. حتی انسان از این دوستی و محبت نفعی هم نمی‌برد. {{متن عربی|قال علی (ع) حُبُّ النِّساءِ و هُو سَيفُ الشَّيطانِ، و شُربُ الخَمرِ و هُو فَخُّ الشَّيطانِ، … فَمَن أحَبَّ النِّساءَ لم يَنتَفِعْ بعَيشِهِ …}}.<ref>شیخ صدوق، خصال، ص۱۱۳.</ref>
ولی افراط در زن دوستی، همانند شمشیر شیطان است، که [[حضرت علی(ع) امام علی(ع)|حضرت علی(ع)]] از حب زیاده از حد نسبت به زنان تعبیر به‌{{متن عربی|سیف الشیطان}} می‌کنند. در این موقع راه تسلط شیطان بر انسان هموار می‌شود. حتی انسان از این دوستی و محبت نفعی هم نمی‌برد. {{متن عربی|قال علی(ع) حُبُّ النِّساءِ و هُو سَيفُ الشَّيطانِ، و شُربُ الخَمرِ و هُو فَخُّ الشَّيطانِ، … فَمَن أحَبَّ النِّساءَ لم يَنتَفِعْ بعَيشِهِ …}}.<ref>شیخ صدوق، خصال، ص۱۱۳.</ref>
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}