شرایط اعتبار حدیث از نظر شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
در اعتبار سنجی روایات اسلامی که تفسیر کننده و تبیین کلیات قرآن کریم توسط معصومین می‌باشد، فقط ثقه بودن یا نبودن راوی کافی نیست زیرا روایت کننده دروغگویی هم ممکن است گاهی سخنان به حق را روایت کند و از طرفی افراد ثقه نیز گاهی ممکن است خطا کرده و در فهم و نقل روایات، دچار مشکل شده باشند؛ از همین روست در مبانی اعتبار سنجی روایات شیعه، علاوه بر سند حدیث، در مورد محتوا نیز باید ملاک‌هایی در نظر گرفته شود از جمله: ۱ـ مضمون و محتوی حدیث، نباید برخلاف نص یا ظاهر قرآن باشد. ۲ـ حدیث، نباید با سنّت قطعی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم) و ائمه هدی (سلام الله علیهم) و خبر متواتر، مخالف باشد. ۳ـ هر حدیثی را که با بدیهیات عقل مخالفت نماید، صدور آن از معصوم مورد اشکال است مانند روایاتی که ناظر به جسم بودن یا مرکب و اعضا داشتن خدا باشد. ۴ـ با اجماع مخالف نباشد؛ (چون اجماع علما درباره حکمی که تا زمان معصوم برسد، بیانگر این است که معصوم نیز چنین حکمی داشته است). بنابراین، این معیارها و ملاک‌های پذیرش حدیث، نه تنها رواج دهنده خرافات نیست، بلکه بهترین و منطقی‌ترین معیار برای اعتبارسنجی روایات اسلامی است؛ زیرا وقتی روایتی با متن قرآن کریم و سنت قطعی و عقل و اتفاق علما سازگار باشد، بهترین مبنا بر معتبر دانستن آن حدیث است حتی اگر در مواردی راوی حدیث توثیق نشده باشد.
در اعتبار سنجی روایات اسلامی که تفسیر کننده و تبیین کلیات قرآن کریم توسط معصومین می‌باشد، فقط ثقه بودن یا نبودن راوی کافی نیست زیرا روایت کننده دروغگویی هم ممکن است گاهی سخنان به حق را روایت کند و از طرفی افراد ثقه نیز گاهی ممکن است خطا کرده و در فهم و نقل روایات، دچار مشکل شده باشند؛ از همین روست در مبانی اعتبار سنجی روایات شیعه، علاوه بر سند حدیث، در مورد محتوا نیز باید ملاک‌هایی در نظر گرفته شود از جمله: ۱ـ مضمون و محتوی حدیث، نباید برخلاف نص یا ظاهر قرآن باشد. ۲ـ حدیث، نباید با سنّت قطعی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم) و ائمه هدی (سلام الله علیهم) و خبر متواتر، مخالف باشد. ۳ـ هر حدیثی را که با بدیهیات عقل مخالفت نماید، صدور آن از معصوم مورد اشکال است مانند روایاتی که ناظر به جسم بودن یا مرکب و اعضا داشتن خدا باشد. ۴ـ با اجماع مخالف نباشد؛ (چون اجماع علما درباره حکمی که تا زمان معصوم برسد، بیانگر این است که معصوم نیز چنین حکمی داشته است). بنابراین، این معیارها و ملاک‌های پذیرش حدیث، نه تنها رواج دهنده خرافات نیست، بلکه بهترین و منطقی‌ترین معیار برای اعتبارسنجی روایات اسلامی است؛ زیرا وقتی روایتی با متن قرآن کریم و سنت قطعی و عقل و اتفاق علما سازگار باشد، بهترین مبنا بر معتبر دانستن آن حدیث است حتی اگر در مواردی راوی حدیث توثیق نشده باشد.


مقدمه
==اهمیت به علوم حدیث در سنجش روایات==
احادیث اهل‌بیت پس از قرآن دومین منبع رجوع شیعیان برای بدست آوردن احکام دینی است. محدثان شیعه در راستای اهمیت سلامت و درستی احادیث به علوم مرتبط با این منبع روی آورده‌اند: علم الحدیث، درایة الحدیث و علم رجال از دانش‌هایی است که برای بررسی سند و محتوای روایات مورد استفاده قرار می گیرند. محدثان با بحث در این دانش‌ها روشن کرده‌اند کدام حدیث را می‌توان پذیرفت و کدام حدیث اعتبار ندارد.


علمای شیعه، چیزی که بعد از قرآن مورد توجّه قرار داده‌اند: حدیث، علم الحدیث، درایه الحدیث و علم الرجال بوده است و با این بحث‌ها روشن کرده‌اند که کدام حدیث را می‌توان پذیرفت و کدام حدیث اعتبار ندارد و برای اعتبار سنجی روایات دو مبنای اصلی وجود دارد:
==مبانی اعتبار احادیث==
محدثان برای اعتبار سنجی احادیث دو مبنا را در نظر می‌گیرند و بر اساس این دو مبنا به اعتبار سنجی روایات می‌پردازند:
# بررسی سند روایت: اعتبار حدیث از منظر سلسله سند و وجود راویان حدیث می‌باشد. یعنی اینکه تمام راویان، در سلسله سند ذکر شده باشند و کسی از سند ساقط نشود. علاوه بر وجود راویان حدیث، شرایطی نیز برای راویان بیان شده است که وجود شرایط لازم و یا عدم شرایط، در پذیرش و رد حدیث تاثیرگذار است. از جمله اینکه راوی حدیث باید: عاقل، بالغ، عادل، ضابط، حافظ، با ایمان باشد و راویانی غیر از این با اوصافی مانند: کذّاب، مجهول، و… مورد وثوق نیستند.
# بررسی متن و محتوا: اعتبار حدیث از منظر متن است که علاوه بر سند حدیث، در مورد محتوا و دلالت حدیث نیز ملاک‌هایی در نظر گرفته می‌شود از جمله:


مبنای اول: اعتبار حدیث از منظر سند می‌باشد یعنی هم تمام راویان در سلسله سند ذکر شده باشند و کسی از سند ساقط نشود و در مورد راویان حدیث نیز شرایطی بیان شده است از جمله اینکه راوی حدیث باید: عاقل، بالغ، عادل، ضابط، حافظ، با ایمان باشد و راویانی غیر از این با اوصافی مانند: کذّاب، مجهول، و… مورد وثوق نیستند.
* مضمون و محتوای حدیث، برخلاف نص یا ظاهر قرآن نباشد.
* حدیث نباید با سنت قطعی و خبر متواتر، مخالف باشد.
* حدیث با بدیهیات عقلی مخالف نباشد.
* اجماع و اتفاق نظر همه فقیهان بر درستی یک حدیث.


مبنای دوم: اعتبار حدیث از منظر متن است که علاوه بر سند حدیث، در مورد محتوا و دلالت حدیث نیز باید ملاک‌هایی در نظر گرفته شود از جمله:
با این نگاه پذیرفتن روایات موافق قرآن و موافق اجماع علما نه تنها رواج خرافه‌گرایی نیست و بلکه سدی است محکم در برابر منحرف نشدن تبیین مبانی اعتقادی و عملی شیعه و جدا نشدن از قرآن کریم و سنت قطعی که همان تمسک به ثقلین می‌باشد.
 
الف) اگر مضمون و محتوای حدیث، برخلاف نص یا ظاهر قرآن باشد، مورد قبول علماء شیعه قرار نمی‌گیرد، چون معصوم مفسر قرآن است و سخنی بر خلاف آن نخواهد گفت.
 
ب) حدیث نباید با سنّت قطعی و خبر متواتر، مخالف باشد.
 
ج) هر حدیثی که با بدیهیات عقل مخالفت نماید، صدور آن از معصوم مورد اشکال است، زیرا معصوم سخنی بر خلاف عقل قطعی نمی‌گوید مانند روایاتی که برای خدا جسم، اعضا و ترکیب قائل باشند.
 
د) اجماع و اتفاق نظر جمیع فقها را در یک امر شرعی گویند و ملاک حجیت آن، کشف آن از قول معصوم (سلام الله علیهم) می‌باشد.
 
با این نگاه پذیرفتن روایات موافق قرآن و موافق اجماع علما نه تنها رواج خرافه‌گرایی نیست و بلکه سدی است محکم در برابر منحرف نشدن تبیین مبانی اعتقادی و عملی شیعه و جدا نشدن از قرآن کریم و سنت قطعی که همان تمسک به ثقلین می‌باشد و باید دید چرا عده‌ای چنین مبنای منطقی و عقلایی را دلیل بر رواج خرافه دانسته و شیعه را متهم به نداشتن مبانی رجال پنداشته‌اند؟
 
نقد و بررسی


معیارهای سنجش روایات شیعه
معیارهای سنجش روایات شیعه
۷٬۲۲۸

ویرایش