شاخصه‌های حکومت اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۸: خط ۱۸:


==مقبولیت مردمی در استقرار حکومت اسلامی==
==مقبولیت مردمی در استقرار حکومت اسلامی==
بدین معنا که اگر چه از منظر اسلام مشروعیت حکومت باید از ناحیه پروردگار متعال باشد اما در عین حال اینگونه نیست که مردم درحکومت اسلامی هیچ نقشی نداشته باشند بلکه پذیرش مردم هم در عصر حضور امام معصوم و هم در عصر غیبت، شرایط تحقق حکومت و اِعمال حاکمیت را فراهم می‌آورد. به عبارت دیگر بنا به دلائلی چون آیات و روایات،<ref>آیاتی چون اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم و انما ولیّکم الله و رسوله والذین آمنواالذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکوه و هم راکعون (مائده آیه ۵۵) دلالت بر نصب امامان معصوم به امر ولایت دارند.</ref> امامان معصوم از جانب پروردگار به امامت و ولایت منصوب گشته و حق حاکمیت، ولایت و زعامت سیاسی را از ناحیه خداوند دارند و روایات معصومین هم حاکی از این است که ولایت و زعامت فقهای جامع‌الشرایط در عصر غیبت از ناحیه امام معصوم بوده و به نیابت عام از جانب معصوم منصوب شده‌اند.<ref>به عنوان مثال امام صادق(ع) در روایت عمربن حنظله به این نصب تصریح می‌کنند و می‌فرمایند من کان منکم ممن قد روی حدیثا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکماً فانی قد جعلته حاکما (اصول کافی جاول کتاب فضل العلم، باب اختلاف الحدیث، ص۶۷)</ref> لکن مشخص است تا مردم حمایت نکنند این ولایت و زعامت در سطح تشکیل حکومت محقق نخواهد گشت و شرایط و زمینه برای اِعمال حاکمیت فراهم نمی‌گردد، چنان‌که حضرت علی(ع) نیز می‌فرماید: لارأی لمن لایطاع.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷</ref> در واقع بدون اقبال و همراهی مردم، بسط ید برای حاکم و زمینه برای اِعمال حاکمیت وی فراهم نیست و این مطلب از فرمایش حضرت امیر(ع) که فرمود: لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر،<ref>نهج البلاغه، خطبه سوم</ref> در خصوص اِعمال حکومت و حاکمیت ایشان، (با توجه به هجوم مردم برای بیعت) فهمیده می‌شود که حضور و بیعت بیعت کنندگان زمینه گسترده نفوذ و اعمال ولایت حضرت را فراهم نمود و بهانه ای برای مخالفت باقی نگذاشت. دراین زمینه حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: و قد کان رسول الله عهد الیّ عهداً فقال یابن ابی طالب لک ولاء امّتی فان ولّوک فی عافیه و اجمعوا علیک بالرّضا فَقُم فی امرهم و ان اختلفوا علیک فدعهم وما هم فیه فانّ الله سیجعل لک مخرجاً؛ یعنی پیامبر خدا(ص) با من پیمانی بست و فرمود ای پسر ابوطالب، پیشوای و رهبری امت من در حقیقت از آن توست… اگر مردم بدون نزاع ولایت تو را پذیرفتند در امر حکومت قیام کن و اگر درباره تو اختلاف کردند آنان را به حال خود واگذار، خدا هم برای تو راه نجاتی قرار می‌دهد.<ref>کشف المحجه، ابن طاووس، چاپ بیروت، ص۱۸</ref> همین روایت مشخص می‌کند که اگر چه ولایت به حق از آن حضرت امیر(ع) است لکن پذیرش مردم در تحقق حکومت حضرت علی(ع) کارساز است. در واقع مقبولیت و پذیرش مردم بستر و زمینه حاکمیت و اِعمال حکومت مشروع را فراهم می‌کند و اگر این مقبولیت و پذیرش مردم نباشد گستره نفوذ و اِعمال حاکمیت و ولایت در حدّ ممکن و مقدور محدود می‌شود و زمینه گسترش آن فراهم نمی‌شود.
مشروعیت حکومت از منظر اسلام باید از ناحیه پروردگار متعال باشد. در عین حال اینگونه نیست که مردم در حکومت اسلامی هیچ نقشی نداشته باشند بلکه پذیرش مردم هم در عصر حضور امام معصوم و هم در عصر غیبت، شرایط تحقق حکومت و اِعمال حاکمیت را فراهم می‌آورد.  
 
به عبارت دیگر بنا به دلائلی چون آیات و روایات،<ref>{{عربی|اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم}} و آیه {{عربی|انما ولیّکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکوه و هم راکعون}} (مائده آیه ۵۵) دلالت بر نصب امامان معصوم به امر ولایت دارند.</ref> امامان معصوم از جانب پروردگار به امامت و ولایت منصوب گشته و حق حاکمیت، ولایت و زعامت سیاسی را از ناحیه خداوند دارند و روایات معصومین هم حاکی از این است که ولایت و زعامت فقهای جامع‌الشرایط در عصر غیبت از ناحیه امام معصوم بوده و به نیابت عام از جانب معصوم منصوب شده‌اند.<ref>به عنوان مثال امام صادق(ع) در روایت عمربن حنظله به این نصب تصریح می‌کنند و می‌فرمایند من کان منکم ممن قد روی حدیثا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکماً فانی قد جعلته حاکما (اصول کافی جلد اول کتاب فضل العلم، باب اختلاف الحدیث، ص۶۷.)</ref>  
 
لکن مشخص است تا مردم حمایت نکنند این ولایت و زعامت در سطح تشکیل حکومت محقق نخواهد گشت و شرایط و زمینه برای اِعمال حاکمیت فراهم نمی‌گردد، چنان‌که حضرت علی(ع) می‌فرماید: لا رأی لمن لایطاع.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷</ref> در واقع بدون اقبال و همراهی مردم، بسط ید برای حاکم و زمینه برای اِعمال حاکمیت وی فراهم نیست. و این مطلب از فرمایش حضرت امیر(ع) که فرمود: لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر،<ref>نهج البلاغه، خطبه سوم</ref> در خصوص اِعمال حکومت و حاکمیت ایشان، (با توجه به هجوم مردم برای بیعت) فهمیده می‌شود که حضور و بیعت بیعت کنندگان زمینه گسترده نفوذ و اعمال ولایت حضرت را فراهم نمود و بهانه‌ای برای مخالفت باقی نگذاشت.  
 
دراین زمینه امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: پیامبر خدا(ص) با من پیمانی بست و فرمود ای پسر ابوطالب، پیشوایی و رهبری امت من در حقیقت از آن توست… اگر مردم بدون نزاع ولایت تو را پذیرفتند در امر حکومت قیام کن و اگر درباره تو اختلاف کردند آنان را به حال خود واگذار.. .<ref>کشف المحجه، ابن طاووس، چاپ بیروت، ص۱۸.</ref> همین روایت مشخص می‌کند که اگر چه ولایت به حق از آن حضرت امیر(ع) است لکن پذیرش مردم در تحقق حکومت حضرت علی(ع) کار ساز است. در واقع مقبولیت و پذیرش مردم بستر و زمینه حاکمیت و اِعمال حکومت مشروع را فراهم می‌کند و اگر این مقبولیت و پذیرش مردم نباشد گستره نفوذ و اِعمال حاکمیت و ولایت در حدّ ممکن و مقدور محدود می‌شود و زمینه گسترش آن فراهم نمی‌شود.


==حضور مردم پس از استقرار حکومت اسلامی==
==حضور مردم پس از استقرار حکومت اسلامی==
۷٬۲۲۸

ویرایش