شأن نزول آیه «صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر نکنید»
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
آیات اول سوره حجرات درباره این است که دیگران صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر(ص) نکنند، شأن نزول آیات چه بوده است و درباره چه کسانی بوده است؟ آیا آنها حق پیامبر(ص) را نمیشناختند؟
متن آیه
﴿ | يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدايتان را بلندتر از صداى پيامبر مكنيد، و همچنانكه بعضى از شما با بعضى ديگر بلند سخن مىگوييد با او به صداى بلند سخن مگوييد، مبادا بىآنكه بدانيد كردههايتان تباه شود. حجرات:۲ |
﴾ |
شأن نزول
پنج آیه اوّل سوره حجرات، رعایت ادب و آداب برخورد بندگان خدا با رسول خدا(ص) را بیان میکند. مفسران برای آیه اول شأن نزولهایی ذکر کردهاند و برای آیات بعد شأن نزولهای دیگر.
از جمله شأن نزولهایی که برای آیه اول ذکر کردهاند این است: که پیامبر(ص) به هنگام حرکت به سوی خیبر میخواست کسی را به جای خود در مدینهنصب کند، عمر شخص دیگری را پیشنهاد کرد، آیه فوق نازل شد و دستور داد به خدا و پیامبر خدا(ص) پیشی مگیرید …[۱]
در مورد شأن نزول آیه دوم گفتهاند: گروهی از طائفه بنی تمیم و اشراف آنها وارد مدینه شدند، هنگامی که داخل مسجد پیامبر(ص) گشتند صدا را بلند کرده، از پشت حجرههایی که منزلگاه پیامبر(ص) بود، فریاد زدند: ای محمّد بیرون بیا.
این سر و صداهای نامؤدبانه، پیامبر(ص) را ناراحت ساخت، هنگامی که بیرون آمد، گفتند: آمدهایم تا با تو مفاخره کنیم، اجازه ده تا شاعر و خطیب ما افتخارات قبیله بنی تمیم را بازگو کند.
پیامبر(ص) اجازه داد. خطیب و شاعر آنها برخاست و از فضایل خیالی طائفه بنی تمیم مطالبی گفت و آنها را مدح کرد.
پیامبر(ص) به ثابت بن قیس فرمود: پاسخ آنها را بده، او برخاست و خطبه بلیغی در جواب آنها ایراد کرد به طوری که خطبه آنها را از اثر انداخت …
در این هنگام یکی از اشراف به نام اقرع گفت: این مرد خطیبش از خطیب ما تواناتر، شاعرش از شاعر ما لایقتر است و آهنگ صدای آنها نیز از ما برتر میباشد.
در این هنگام پیامبر(ص) برای جلب رضایت آنها دستور داد، هدایای خوبی به آنها دادند، آنها تحت تأثیر مجموع این مسائل واقع شدند و به نبوّت پیامبر(ص) اعتراف کردند.
آیات مورد بحث شأن نزولش اشاره به سر و صداهای آنها در پشت خانه پیامبر(ص) است.[۲]
شأن نزولهای دیگری هم در مورد آیات اول و هم در مورد آیات دیگر ذکر شده است که در این مختصر از بیان آن صرف نظر میشود.
تفسیر آیه
در فرهنگ قرآن حرف زدن،[۳] صدا زدن،[۴] راه رفتن،[۵] نگاه کردن،[۶] و … باید حساب شده و انسانی باشد، به ویژه در برابر رهبران و بزرگان.
وقتی بر پدر و مادر نباید «اُفّ»[۷] گفت، به پیامبران و امامان(ع) به طریق اولی نباید «افّ» گفت. چون آنها پدران معنوی امّت هستند. در کنار پیامبر اسلام(ص) بودن و فریاد کشیدن، خلاف ادب است. پیامبر رحمت را همچون انسانهای معمولی بلند صدا زدن و بدون رعایت ادب، نام وی را بدون ذکر کنیه، به صورت «یا محمّد» صدا زدن، خلاف اخلاق و ادب است.
از این جهت قرآن شریف در پنج آیه اول سوره حجرات که سوره اخلاق نیز میباشد، رابطه بندگان خدا با رسول خدا(ص) را بیان میکند که بسیار دقیق و عمیق است و رعایت این دستورات اخلاقی برای یک پیرو واقعی در همه عرصههای زندگی لازم و ضروری است.
بلی به قول راغب اصفهانی:
ز صد هزار محمّد که در جهان آید یکی به منزلت جاه مصطفی نشود[۸]
مطالعه بیشتر
۱. علامه طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، سوره حجرات.
۲. مکارم شیرازی، آیه الله ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، سوره حجرات.
۳. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج۱۰، سوره حجرات.
منابع
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ حجرات/ ۱: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! چیزی را بر خدا و رسولش مقدّم نشمرید [و پیشی مگیرید]، و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست!»
- ↑ حجرات/ ۲: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید [و داد و فریاد نزنید] آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا میکنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمیدانید!»
- ↑ فرقان/ ۶۳: «بندگان [خاص خداوند] رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بیتکبّر بر زمین راه میروند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند [و سخنان نابخردانه گویند]، به آنها سلام میگویند [و با بیاعتنایی و بزرگواری میگذرند]»
- ↑ عبس/ ۳ – ۱: «چهره در هم کشید و روی برتافت. از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود! تو چه میدانی شاید او پاکی و تقوا پیشه کند»
- ↑ اسراء/ ۲۳: «قطعاً خداوند از آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکار میسازند با خبر است؛ او مستکبران را دوست نمیدارد!»
- ↑ راغب اصفهانی، تتمه المنتهی، ص۳۵۸.