شأن صدور حدیث بضعه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
روایاتی با مضامین متفاوت در منابع روایی شیعه و اهل سنت از پیامبر(ص) درباره حضرت زهرا(س) نقل شده است مانند فاطمه پاره تن من است و هر کس او را خشمگین کند، مرا خشمگین کرده است و {{متن عربی|یا فاطمه ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک}} شان صدرو این‌گونه روایات چیست؟
روایاتی با مضامین متفاوت در منابع روایی شیعه و اهل‌سنت از پیامبر(ص) درباره حضرت زهرا(س) نقل شده است مانند فاطمه پاره تن من است و هر کس او را خشمگین کند، مرا خشمگین کرده است و {{متن عربی|یا فاطمه ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک}} شان صدرو این‌گونه روایات چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|فاطمی}}
{{درگاه|فاطمی}}
'''شان صدور روایات پیامبر(ص) درباره آزار دهندگان حضرت زهرا(س)''' از جمله مسائلی است که بسیار مورد سوال قرار می‌گیرد. این روایات در [[منابع روایی شیعه]] و [[اهل سنت]] بیان شده است. درباره [[شان صدور]] باید گفت که بسیاری از روایات دارای شان صدور نبوده و حتی در برخی از آیات نیز [[شان نزول]] وجود ندارد و برخی دیگر دارای شان نزول‌هایی ضعیت و غیر مستند هستند. اما با بررسی روایت‌های مرتبط با مقام و منزلت [[حضرت زهرا(س)]] و تطبیق آن با سایر روایات و آیات مرتبط با مقام مومن و شان و منزلت [[پیامبر(ص)]] در قرآن می‌توان به جایگاه واقعی و دلیل بیان این نوع روایت‌ها پی‌برد.
'''شان صدور روایات پیامبر(ص) درباره آزاردهندگان حضرت زهرا(س)''' از جمله مسائلی است که بسیار مورد سوال قرار می‌گیرد. این روایات در [[منابع روایی شیعه]] و [[اهل سنت]] بیان شده است. درباره [[شان صدور]] باید گفت که بسیاری از روایات دارای شان صدور نبوده و حتی در برخی از آیات نیز [[شان نزول]] وجود ندارد و برخی دیگر دارای شان نزول‌هایی ضعیت و غیر مستند هستند. اما با بررسی روایت‌های مرتبط با مقام و منزلت [[حضرت زهرا(س)]] و تطبیق آن با سایر روایات و آیات مرتبط با مقام مومن و شان و منزلت [[پیامبر(ص)]] در قرآن می‌توان به جایگاه واقعی و دلیل بیان این نوع روایت‌ها پی‌برد.


==شان صدور در روایات==
==شان صدور در روایات==
یکی از عوامل مؤثر در فهم حدیث شناخت [[اسباب بیان حدیث]] است. گاه سبب در متن حدیث و گاه در سند آن ذکر می‌شود؛ اسباب صدور متنوع‌اند، در برخی روایات سبب سؤالی از [[معصوم(ع)]] است؛ و یا حدیث ناظر به امری تاریخی و یا حادثه و اتفاقی است که در پی آن روایت صادر شده است. شناخت دلیل بیان حدیث فواید زیادی دارد از جمله فهم معنای حدیث و مراد و قصد معصوم(ع)، فهم بهتراحکام و فلسفه آن، رفع اختلاف از احادیث، درک [[تفسیر]] و [[تأویل آیات]]، از جمله این فواید است.
در منابع مهم روایی شیعه مانند [[امالی مفید]] و [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] و [[بحارالانوار]]<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۹ باب مناقب و فضائل حضرت زهرا(س)؛ آمالی المفید، ص۹۴؛ آمالی الصدوق، ص۳۸۳؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۵۴؛ آمالی طوسی، ص۴۳۷.</ref> و در بسیاری از [[صحاح]] و مسانید معتبر اهل سنت از جمله کتاب‌های [[صحیح بخاری]]، [[صحیح مسلم]]، [[صحیح ابو داود]]، [[مسند احمد ابن حنبل]]، [[صحیح ترمذی]]، [[کنز العمال]]، [[حلیه الاولیاء]]، [[مستدرک الصحیحین]] و چندین کتاب معتبر دیگر از اهل سنت<ref>صحیح بخاری، ج۵، ص۹۶، ش۲۷۸، صحیح مسلم، ج۱۶، ص۳ به شرح نووی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۰۸ ش ۳۴۲۲۲، مسند احمد حنبل، ج۴، ص۳۲۹، حلیه الأولیاء، ج۲، ص۳۹، المستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۵۱، ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۲۷۳، جامع الصغیر سیوطی، ج۲، ص۲۰۸ ش ۵۸۳۳۳.</ref> روایاتی با تعابیر مختلف، اما مفهوم نزدیک به یکدیگر از پیامبر(ص) نقل شده است که «فاطمه پاره تن من است پس هر کس او را غضب‌ناک کند مرا غضب‌ناک کرده است.» و با تعبیر دیگری آمده است: «فاطمه پاره تن من است خوشحال می‌کند مرا آنچه او را خوشحال می‌کند.» و نیز «همانا فاطمه پاره تن من است و هر چه باعث اذیت و آزار او شود، باعث آزار من است.» همچنین پیامبر(ص) خطاب به حضرت فاطمه(س) فرموده است: «به درستی که خداوند به خاطر غضب تو، غضب می‌کند و به خاطر رضایت و خوشنودی تو خشنود می‌شود.»
 
اما لازم است به این نکته نیز اشاره شود که لزومی ندارد احادیثی که از پیامبر(ص) و [[ائمه معصومین(ع)]] نقل شده و در کتب روایی بیان شده است شأن صدور داشته باشد؛ حتی در آیات قرآن نیز که شأن نزول آورده شده بر همه آیات قرآن صدق نمی‌کند. بسیاری از شأن نزول‌های ذکر شده قابل خدشه و ایراد هستند و یا از جهت [[سند ضعف]] بوده و یا ایراد مفهومی در مضمون آنها است که نمی‌توان به آنها اعتماد کرد همچنین بسیاری از آیات شأن نزول ندارند، مانند بعضی از آیات [[معاد]] و داستان‌های پیامبران. درباره احادیث نیز باید گفت که احادیث فراوانی در شناسایی شخصیت حضرت فاطمه(س)، و منزلت و شان آن حضرت در پیشگاه خدا و رسول(ص) وجود دارد، تا جایی که بزرگانی از شیعه و اهل سنت، به منظور جمع‌آوری آنها، کتاب‌های جداگانه‌ای را تالیف نموده‌اند.
 
در تمامی منابع مهم روایی شیعه مانند [[آمالی مفید]] و [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] و [[بحارالانوار]]<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۹ باب مناقب و فضائل حضرت زهرا(س)؛ آمالی المفید، ص۹۴؛ آمالی الصدوق، ص۳۸۳؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۵۴؛ آمالی طوسی، ص۴۳۷.</ref> و در بسیاری از [[صحاح]] و مسانید معتبر اهل سنت از جمله کتاب‌های [[صحیح بخاری]]، [[صحیح مسلم]]، [[صحیح ابو داود]]، [[مسند احمد ابن حنبل]]، [[صحیح ترمذی]]، [[کنز العمال]]، [[حلیه الاولیاء]]، [[مستدرک الصحیحین]] و چندین کتاب معتبر دیگر از اهل سنت<ref>صحیح بخاری، ج۵، ص۹۶، ش۲۷۸، صحیح مسلم، ج۱۶، ص۳ به شرح نووی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۰۸ ش ۳۴۲۲۲، مسند احمد حنبل، ج۴، ص۳۲۹، حلیه الأولیاء، ج۲، ص۳۹، المستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۵۱، ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۲۷۳، جامع الصغیر سیوطی، ج۲، ص۲۰۸ ش ۵۸۳۳۳.</ref> روایاتی با تعابیر مختلف، اما مفهوم نزدیک به یکدیگر از پیامبر(ص) نقل شده است که «فاطمه پاره تن من است پس هر کس او را غضب‌ناک کند مرا غضب‌ناک کرده است.» و با تعبیر دیگری آمده است: «فاطمه پاره تن من است خوشحال می‌کند مرا آنچه او را خوشحال می‌کند.» و نیز «همانا فاطمه پاره تن من است و هر چه باعث اذیت و آزار او شود، باعث آزار من است.» همچنین پیامبر(ص) خطاب به حضرت فاطمه(س) فرموده است: «به درستی که خداوند به خاطر غضب تو، غضب می‌کند و به خاطر رضایت و خوشنودی تو خشنود می‌شود.»


==مطلق بودن روایت==
==مطلق بودن روایت==
خط ۱۹: خط ۱۵:
با توجه به مطلق بودن روایات می‌توان گفت که این احادیث بارها از زبان پیامبر(ص) بیان شده و به شهرت رسیده است به طوری که [[امیرالمومنین(ع)]] و حضرت زهرا(س) به این روایات از زبان پیامبر(ص) استناد کرده‌اند و [[اصحاب پیامبر]] همه بر آن اتفاق نظر دارند.
با توجه به مطلق بودن روایات می‌توان گفت که این احادیث بارها از زبان پیامبر(ص) بیان شده و به شهرت رسیده است به طوری که [[امیرالمومنین(ع)]] و حضرت زهرا(س) به این روایات از زبان پیامبر(ص) استناد کرده‌اند و [[اصحاب پیامبر]] همه بر آن اتفاق نظر دارند.


==خشم خدا از خشمگین شدن مومن==
==خشم خدا از خشمگین شدن مؤمن==
در حدیثی [[امام صادق(ع)]] می‌فرمایند: رسول خدا(ص)خطاب به فاطمه(س) می‌فرمود: «ای فاطمه! همانا خداوند عزوجل به سبب غضب تو غضبناک می‌شود و به خشنودی تو خشنود می‌گردد».
در حدیثی [[امام صادق(ع)]] می‌فرمایند: رسول خدا(ص)خطاب به فاطمه(س) می‌فرمود: «ای فاطمه! همانا خداوند عزوجل به سبب غضب تو غضبناک می‌شود و به خشنودی تو خشنود می‌گردد».


حسین بن زید می‌گوید هنگامی که محدثین این حدیث را از قول امام صادق(ع) نقل می‌کردند، [[ابن جریح]] به حضور امام آمده و گفت: ای اباعبدالله! امروز حدیثی را شنیدم که محدثین و مردم آن را در همه جا نقل کرده‌اند امام سؤال فرمود: کدام حدیث؟ ابن جریح گفت: اینکه شما فرموده‌اید که رسول خدا(ص) به فاطمه(س) گفت: همانا خداوند به غضب تو غضبناک و به خشنودیت خشنود می‌گردد؟ امام صادق فرمود: آری، آیا در آنچه که شما آن را روایت کرده‌اید نیامده است که خداوند به سبب غضب مؤمن غضبناک و به خشنودی او خشنود می‌گردد؟ گفت: بله. امام فرمود: پس چرا اکراه و انکار دارید از آنکه خداوند به سبب غضب فاطمه(س) که دختر پیامبر خدا است غضبناک شود و به خشنودی او خشنود گردد، آیا او مؤمن نیست؟ گفت: راست می‌گویید و خداوند بهتر می‌داند که رسالت را در چه خاندانی قرار دهد.»<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۰.</ref>
حسین بن زید می‌گوید هنگامی که محدثان این حدیث را از قول امام صادق(ع) نقل می‌کردند، [[ابن جریح]] به حضور امام آمده و گفت: ای اباعبدالله! امروز حدیثی را شنیدم که محدثین و مردم آن را در همه جا نقل کرده‌اند امام سؤال فرمود: کدام حدیث؟ ابن جریح گفت: اینکه شما فرموده‌اید که رسول خدا(ص) به فاطمه(س) گفت: همانا خداوند به غضب تو غضبناک و به خشنودیت خشنود می‌گردد؟ امام صادق فرمود: آری، آیا در آنچه که شما آن را روایت کرده‌اید نیامده است که خداوند به سبب غضب مؤمن غضبناک و به خشنودی او خشنود می‌گردد؟ گفت: بله. امام فرمود: پس چرا اکراه و انکار دارید از آنکه خداوند به سبب غضب فاطمه(س) که دختر پیامبر خدا است غضبناک شود و به خشنودی او خشنود گردد، آیا او مؤمن نیست؟ گفت: راست می‌گویید و خداوند بهتر می‌داند که رسالت را در چه خاندانی قرار دهد.»<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۰.</ref>


و در حدیث دیگری [[علی بن عمر]] از امام صادق(ع) و او از پدرانش، از علی(ع) روایت کرده است که رسول خدا(ص) خطاب به حضرت فاطمه(س) فرمود: ای فاطمه! همانا خداوند به غضب تو غضبناک و به خشنودی تو خشنود می‌گردد. علی بن عمر گوید: روزی صندل نزد امام صادق(ع) آمده و گفت: ای اباعبدالله! این جوانان نزد ما آمده و به نقل از تو احادیث منکری را نقل می‌کنند. امام به او فرمود: چه حدیثی را می‌گویی ای صندل؟! گفت: برای ما می‌گویند که تو گفته‌ای همانا خداوند به سبب غضب فاطمه غضبناک می‌شود و به خشنودی او خشنود می‌گردد. امام فرمود: ای صندل! آیا شما روایت نکرده‌اید که خداوند به سبب غضب بندهٔ مؤمنش غضبناک می‌شود و به خشنودی او خشنود می‌گردد؟ صندل گفت: آری چنین است. امام فرمود: پس چرا انکار دارید از اینکه بپذیرید فاطمه(س) مؤمن باشد و خداوند به غضب او غضب کند و به رضای او راضی گردد؟ صندل گفت: شما درست می‌گویید، به درستی که خداوند خوب می‌داند که رسالت خود را در چه خاندانی قرار دهد.
و در حدیث دیگری [[علی بن عمر]] از امام صادق(ع) و او از پدرانش، از علی(ع) روایت کرده است که رسول خدا(ص) خطاب به حضرت فاطمه(س) فرمود: ای فاطمه! همانا خداوند به غضب تو غضبناک و به خشنودی تو خشنود می‌گردد. علی بن عمر گوید: روزی صندل نزد امام صادق(ع) آمده و گفت: ای اباعبدالله! این جوانان نزد ما آمده و به نقل از تو احادیث منکری را نقل می‌کنند. امام به او فرمود: چه حدیثی را می‌گویی ای صندل؟! گفت: برای ما می‌گویند که تو گفته‌ای همانا خداوند به سبب غضب فاطمه غضبناک می‌شود و به خشنودی او خشنود می‌گردد. امام فرمود: ای صندل! آیا شما روایت نکرده‌اید که خداوند به سبب غضب بندهٔ مؤمنش غضبناک می‌شود و به خشنودی او خشنود می‌گردد؟ صندل گفت: آری چنین است. امام فرمود: پس چرا انکار دارید از اینکه بپذیرید فاطمه(س) مؤمن باشد و خداوند به غضب او غضب کند و به رضای او راضی گردد؟ صندل گفت: شما درست می‌گویید، به درستی که خداوند خوب می‌داند که رسالت خود را در چه خاندانی قرار دهد.
خط ۲۸: خط ۲۴:
[[علامه مجلسی]] گوید: شیخ طوسی این روایت را در آمالی خود آورده و آن را از [[ابن غضائری]] و او از شیخ صدوق به طریق [[یحیی بن زید]] روایت نموده است.<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۲.</ref>
[[علامه مجلسی]] گوید: شیخ طوسی این روایت را در آمالی خود آورده و آن را از [[ابن غضائری]] و او از شیخ صدوق به طریق [[یحیی بن زید]] روایت نموده است.<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۲.</ref>


==لعن آزار دهندگان پیامبر(ص) در قرآن==
==لعن آزاردهندگان پیامبر(ص) در قرآن==
خداوند در [[سوره احزاب]] آیه ۵۷ می‌فرمایند: {{قرآن|إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَه|ترجمه=به یقین کسانی که خدا و پیامبر او را اذیت می‌کنند، در دنیا و آخرت ملعون بوده و از رحمت الهی دور می‌باشند.}} در تفسیر آیه مذکور در کتاب بحارالانوار به نقل از [[تفسیر قمی]] حدیثی بیان شده است که ایشان می‌فرماید این آیه در مورد کسانی که حق امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) را غصب کرده‌اند و ایشان را آزار و اذیت نموده، نازل شده است.<ref>عوالم، ج۱۱، ص۱۱۰؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۵، ح ۲۳.</ref>
خداوند در [[سوره احزاب]] آیه ۵۷ می‌فرمایند: {{قرآن|إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَه|ترجمه=به یقین کسانی که خدا و پیامبر او را اذیت می‌کنند، در دنیا و آخرت ملعون بوده و از رحمت الهی دور می‌باشند.}} در تفسیر آیه مذکور در کتاب بحارالانوار به نقل از [[تفسیر قمی]] حدیثی بیان شده است که ایشان می‌فرماید این آیه در مورد کسانی که حق امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) را غصب کرده‌اند و ایشان را آزار و اذیت نموده، نازل شده است.<ref>عوالم، ج۱۱، ص۱۱۰؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۵، ح ۲۳.</ref>


خط ۳۴: خط ۳۰:


==ملاقات ابوبکر و عمر با حضرت فاطمه(س)==
==ملاقات ابوبکر و عمر با حضرت فاطمه(س)==
در [[کتاب الامامه و السیاسه]] [[ابن قتیبه]] ضمن نقل حدیث مفصلی از ملاقات [[ابوبکر]] و [[عمر]] با فاطمه زهرا(س) در خانه امیر المؤمنین(ع) پس از نقل حدیث از حضرت فاطمه(س) و اعتراف عمر و ابو بکر مبنی بر اینکه آن حدیث را از پیامبر خدا شنیده‌اند؛ نقل می‌کند که: «حضرت فاطمه خطاب به آن دو نفر (ابوبکر و عمر) فرمودند: پس من، خداوند و [[فرشتگان]] را به شهادت می‌طلبم که شما دو نفر مرا خشمناک نمودید و مرا خشنود نکردید و اگر پیامبر خدا را ملاقات کنم شکایت شما را نزد آن حضرت می‌برم. پس ابوبکر گفت: پناه می‌برم به خدا از غضب او و غضب تو ای فاطمه … و فاطمه می‌فرمود: به خدا پس از هر نمازی که می‌خوانم بر تو نفرین می‌فرستم».<ref>الامامه و السیاسه، ص۱۴.</ref>
در [[کتاب الامامه و السیاسه]] [[ابن قتیبه]] ضمن نقل حدیث مفصلی از ملاقات [[ابوبکر]] و [[عمر]] با فاطمه زهرا(س) در خانه امیرالمؤمنین(ع) پس از نقل حدیث از حضرت فاطمه(س) و اعتراف عمر و ابو بکر مبنی بر اینکه آن حدیث را از پیامبر خدا شنیده‌اند؛ نقل می‌کند که: «حضرت فاطمه خطاب به آن دو نفر (ابوبکر و عمر) فرمودند: پس من، خداوند و [[فرشتگان]] را به شهادت می‌طلبم که شما دو نفر مرا خشمناک نمودید و مرا خشنود نکردید و اگر پیامبر خدا را ملاقات کنم شکایت شما را نزد آن حضرت می‌برم. پس ابوبکر گفت: پناه می‌برم به خدا از غضب او و غضب تو ای فاطمه … و فاطمه می‌فرمود: به خدا پس از هر نمازی که می‌خوانم بر تو نفرین می‌فرستم».<ref>الامامه و السیاسه، ص۱۴.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


۳۹۱

ویرایش