سه گروه بودن عبادت‌کنندگان از نگاه امام علی(ع)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۲ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

طبق فرمایش امیر المومنین عبادت کنندگان بر سه قسمند لطفا در مورد قسم سوم(احرار) توضیح دهید؟

امام علی(ع) در گفتاری بندگان را سه گروه می‌داند:

  • گروهی که خداوند را از ترس عبادت می‌کنند. این عبادت را امام علی(ع) عبادت بردگان خوانده است.
  • گروهی که خداوند را برای کسب ثواب عبادت می‌کنند. علی(ع) اینان را مانند افرادی می‌داند که در مقابل مزد، کار می‌کنند.
  • گروهي خداوند را از روي محبت و دوست‌داشتن می‌پرستند. امام، پرستش این افراد را پرستش آزادگان و برترین پرستش‌ها دانسته است.[۱]

این روایت در کتاب کافی از کتب اربعه شیعه نقل شده[۱] و همچنین در نهج البلاغه همين حديث آمده لکن به جاي کلمه «حباً» واژه «شکراً» آمده است.[۲]

عبادت نوع اول را به این جهت عبادت بردگان دانسته‌اند که که برده از مولای خود می‌ترسد و برای اینکه به عقوبت دچار نشود، اطاعت می‌کند.‏[۳]


تاجرانه و يا از روي ترس عبادت نکند؛ بلکه از روي محبت و عشق و براي سپاس خداوند و براي بجا آوردن شکر عملي در برابر خداوند عبادت کند، اين نوع عبادت بهترين مصداق شکر و کامل ترين عبادات است. چون بندگي انسان را خالصانه و به عنوان سپاس الهي نشان مي دهد.[۴]

ثانياً: اگر بندگي و عبادت، از اول بر اساس طمع در نعمت دنيايي و آخرتي باشد، عبادت مزدورانه است. اما اگر انسان بر اساس فرهنگ وحياني عمل کند. يعني مطالعه آثار الهي و نعمت هاي او، انسان را وادار نمايد که از روي سپاس آن همه نعمت، خدا را عبادت نمايد؛ همان عبادت سپاسي خواهد بود.

با توجه به اين بيان معلوم مي شود که عبادت سپاسي، بعد از توجه به نعمت و شناخت نعمت و در مقام شکرگزاري از نعمت ها انجام مي شود؛ برخلاف عبادت مزدورانه که در همان آغاز از روي طمع صورت مي گيرد.

رابعاً: از آن جا که عبادت شاکرانه در واقع از روي عشق و اخلاص و محبت صورت مي گيرد و هيچ گونه شائبه ترس و طمع در ميان نيست، به همين جهت در بعضي روايات به جاي «شکر» سخن از «حبّ» است، يعني عبادت عاشقانه که تنها از روي دل دادگي و عشق به خدا و سپاس او انجام مي گيرد.

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.
  2. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۲۳۷.
  3. شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج‏8، ص: 251
  4. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۷۹ ش، ج۱۵، ص۴۱۶، ج۱۱، ص۱۸۶، ج۱۰، ص۲۸۰، ج۱۸، ص۵۱، ج۱۶، ص۱۴۸.