|
|
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{ویرایش}}
| |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
خط ۵: |
خط ۴: |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| | {{درگاه|زن و خانواده}} |
| | {{تربیت فرزند}} |
| | سن مناسب برای [[ازدواج]]، سنی است که فرد به انواع بلوغ، مانند بلوغ جنسی، روانی، شناختی، اجتماعی و عاطفی رسیده باشد. زمان رسیدن به انواع بلوغ، به منطقه زندگی، جامعه، نژاد، [[خانواده]] و تفاوتهای فردی، بستگی دارد؛ بنابراین نمیتوان عدد خاصی را برای ازدواجِ همه افراد تعیین کرد. |
| | |
| | بلوغ جنسی به معنای رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی است. در بلوغ روانی، روان و رفتار شخص متعادل میشود و فرد در بلوغ اجتماعی، مصالح اجتماعی را بر مصالح شخصی مقدم میکند. |
| | |
| | فردی که به بلوغ شناختی رسیده، در تصمیماتش از [[عقل]] بهره میبرد و احساسات در تصمیمگیریهای او اثر منفی نمیگذارد. انسان در بلوغ عاطفی مهار احساسات خود، مانند [[خشم]]، [[ترس]] و محبت را در درست دارد. |
|
| |
|
| == تأثیر عوامل محیطی بر سن ازدواج == | | == تأثیر عوامل محیطی بر سن ازدواج == |
| منطقه، جامعه، نژاد، خانواده و تفاوتهای فردی، در رسیدن به سن ازدواج تأثیرگذار هستند. برای نمونه در سرزمینهای گرمسیر، یا در محیطهایی که حجاب و عفّت کمتر رعایت میشود، بلوغ جنسی زودتر فرا میرسد. | | منطقه، جامعه، نژاد، [[خانواده]] و تفاوتهای فردی، در رسیدن به سن [[ازدواج]] تأثیرگذار هستند. برای نمونه در سرزمینهای گرمسیر، یا در محیطهایی که [[حجاب]] و [[عفت|عفّت]] کمتر رعایت میشود، بلوغ جنسی زودتر فرا میرسد. |
|
| |
|
| در خانوادههایی که پدر و مادر رعایت حفظ مسائل جنسی را نمیکنند و بچهها شاهد برخی مسائل جنسیِ کلامی و غیرکلامیِ والدین هستند، بلوغ جنسی زودتر فرا میرسد. همچنین کسانی که غذای بیشتر و قویتر میخورند، بلوغ جنسیشان سریعتر است. | | در خانوادههایی که [[والدین|پدر و مادر]] رعایت حفظ مسائل جنسی را نمیکنند و فرزندان شاهد برخی مسائل جنسیِ کلامی و غیرکلامیِ والدین هستند، بلوغ جنسی زودتر فرا میرسد. همچنین کسانی که غذای بیشتر و قویتر میخورند، بلوغ جنسیشان سریعتر است. |
|
| |
|
| بنابراین تعیین کردن سنّ خاصی برای ازدواج، برای همه افراد، درست نیست؛ بلکه سن ازدواج شخص با توجه به ویژگیهای محیطی و فردی شخص تعیین میشود. | | بنابراین تعیین کردن سنّ خاصی برای ازدواج، برای همه افراد، درست نیست؛ بلکه سن ازدواج شخص با توجه به ویژگیهای محیطی و فردی او تعیین میشود. |
|
| |
|
| == سن بلوغ == | | == سن بلوغ == |
خط ۱۷: |
خط ۲۳: |
|
| |
|
| === بلوغ جنسی === | | === بلوغ جنسی === |
| بلوغ جنسی به معنای رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی و قدرت باردار نمودن برای مردان و باردار شدن برای زنان است، که زمان آن در بین ملل و افراد، متفاوت است. با این همه، در بیشتر افراد بلوغ جنسی بین سالهای ۱۱ و ۱۷ از عمر انسان واقع میشود. | | بلوغ جنسی به معنای رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی و قدرت باردار نمودن برای مردان و باردار شدن برای زنان است، که زمان آن در بین ملل و افراد، متفاوت است. با این همه، در بیشتر افراد بلوغ جنسی بین ۱۱ و ۱۷ سالگی واقع میشود. |
| | |
| | به گفته برخی، بلوغ جنسی در بیشتر موارد، برای دختران در ۱۵ سالگی و برای پسران در ۱۶ سالگی حاصل میشود.<ref>سن ازدواج دختران، جمعی از مؤلفان، ناشر سفیر صبح، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۱۶۵.</ref> |
|
| |
|
| === بلوغ روانی === | | === بلوغ روانی === |
| بلوغ روانی به معنای هماهنگیِ جنبههایِ مختلف فرد، مانند پرورش ذهن، درک مفاهیم اخلاقی، کمال اراده و سایر خصوصیات ذهنی است. در صورت هماهنگی این جنبهها، تعادل فرد به وجود آمده و به بلوغ روانی میرسد؛ در غیر این صورت، رفتار غیر عادی یا عدم تعادل روانی به وجود میآید.<ref>انتصاری، محمد ناصر، بحران ها و درمان ها در دوره بلوغ، ۱۳۸۲، انتشارات گرگان، ص۲۱.</ref> | | بلوغ روانی به معنای هماهنگیِ جنبههایِ مختلف فرد، مانند پرورش ذهن، درک مفاهیم اخلاقی، کمال اراده و سایر خصوصیات ذهنی است. در صورت هماهنگی این جنبهها، تعادل فرد به وجود آمده و به بلوغ روانی میرسد؛ در صورت ناهماهنگی این جنبهها، رفتار غیر عادی یا عدم تعادل روانی به وجود میآید.<ref>انتصاری، محمد ناصر، بحران ها و درمان ها در دوره بلوغ، ۱۳۸۲، انتشارات گرگان، ص۲۱.</ref> |
|
| |
|
| بلوغ روانی براي ازدواج لازم است؛ بنابراین افراد بزرگسالي که داراي سلامت رواني نيستند، یا نوجواني که به بلوغ جنسی رسیده ولی تعادل روانی او به ثبات نرسیده، آماده ازدواج نیستند. | | بلوغ روانی براي ازدواج لازم است؛ بنابراین افراد بزرگسالي که داراي سلامت رواني نيستند، یا [[نوجوان|نوجواني]] که به بلوغ جنسی رسیده ولی تعادل روانی او به ثبات نرسیده، آماده ازدواج نیستند. |
|
| |
|
| === بلوغ شناختی-اجتماعی === | | === بلوغ شناختی-اجتماعی === |
| بلوغ شناختی-اجتماعی هنگامی حاصل میشود که فرد از «خودْ مرکزی» به «جامعه مرکزی» رسیده باشد.<ref name=":0"> روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی ج۱، ص۳۳.</ref> این فرد در رفتارهای اجتماعی، مصالح عمومی را بر مصلحتهای شخصی مقدم میکند. او قبل از اینکه به منافع شخصی خود فکر کند به قوانین اجتماعی، ارزش های همگانی و حقوق اساسی انسانی فکر میکند. بلوغ شناختی-اجتماعی در حد پذيرش مسئوليت زندگي مشترک لازم است؛ بنابراین درک و پذیرفتن همه مصالح اجتماعی اما به شکل بالفعل لازم نيست تمام مصالح اجتماعي را درک و پذيرفته باشد بلکه اگر قرائن از سلامت فرد حکايت کند، کافي مي باشد. | | بلوغ شناختی-اجتماعی هنگامی حاصل میشود که فرد از «خودْ مرکزی» به «جامعه مرکزی» رسیده باشد.<ref name=":0"> روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی ج۱، ص۳۳.</ref> این فرد در رفتارهای اجتماعی، مصالح عمومی را بر مصلحتهای شخصی مقدم میکند. او قبل از اینکه به منافع شخصی خود فکر کند به قوانین اجتماعی، ارزش های همگانی و حقوق اساسی انسانی فکر میکند. |
|
| |
|
| ===بلوغ شناختی:===
| | بلوغ شناختی-اجتماعی در حد پذيرش مسئوليت زندگي مشترک لازم است؛ بنابراین درک و پذیرفتن همه مصالح اجتماعی در زمان ازدواج لازم نیست؛ بلکه اگر قرائن از سلامت فرد حکايت کند، کافي است. |
|
| |
|
| از نظر پیاژه از سال های نوجوانی به بعد فرد می تواند تصورات امور را در ذهن داشته باشد و درباره نتایج فرضی آن ها نیز استدلال کند. برای مثال او می تواند مسائل انتزاعی از قبیل مذهب، اخلاق و سبک زندگی های متفاوت را بررسی کرده و مورد ارزیابی نظام دار قرار دهد. او می تواند درباره اندیشه های خود به تفکر بپردازد و آرمان هایی برای خود و آینده اش بسازد. در این مرحله، محتوای فکر گسترش و عمق می یابد.<ref name=":1"> روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی ج۱، ص۳۶.</ref> | | فردی که از رشد اجتماعی برخوردار است روابط اجتماعی، از جمله رابطه بین زن و شوهر را بهتر درک میکند، به دیگران احترام میگذارد، حقوق دیگران را محترم میشمارد و مسئولیتهای مربوط به خود را به درستی انجام میدهد.<ref>جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص۱۳۶.</ref> |
|
| |
|
| در ازدواج، فکر یک جوان بالغ تا جایی گسترش و عمق می یابد که انعطافپذیر، باز، همهجانبه نگر، و سازگار شونده با راههای جدید باشد. به عبارت دیگر، انسان رشد یافته و پخته به استدلال های خود، جنبه شخصی و اختصاصی می دهد و برای حل مسائل مبهم و پیچیده از تجربه های شخصی و تمام نظام روان شناختی خود (منطق، انگیزش ها و ارزش ها و دریافت های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی) کمک می گیرد.
| | ===بلوغ شناختی=== |
|
| |
|
| ===بلوغ عاطفی===
| | بلوغ شناختی به این معنا است که فرد می تواند تصورات امور را در ذهن داشته و درباره نتیجههای فرضی آن استدلال کند. برای نمونه، میتواند مسائلی از قبیل [[مذهب]]، [[اخلاق]] و سبک زندگیهای متفاوت را بررسی کرده و مورد ارزیابی قرار دهد. او میتواند درباره اندیشههای خود به [[تفکر]] بپردازد و آرمانهایی برای خود و آیندهاش بسازد. این بلوغ بیشتر، پس از سالهای نوجوانی به دست میآید.<ref name=":1"> روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی ج۱، ص۳۶.</ref> |
|
| |
|
| جوان بعد از این که هویت اصلی خود را یافت، علاوه بر این که استقلالش را از والدین و نهاد های حمایتی شبیه به والدین مانند مدرسه پی می ریزد و کارکرد یک بزرگسال بالغ و مسئول را آغاز می کند، روابط صمیمی با دیگران را به شکل دوستی های نزدیک برقرار می کند در این نوع صمیمیت، روابط، گسترش و عمق می یابد و به همراه احساس توجه و تعهد آزادانه و با حفظ خود کفایی، هویت خود را با هویت فرد دیگری، ترکیب می کند. افرادی که نتوانند چنین رابطه صمیمی برقرار نمایند، در یک حالت انزوا به سر خواهند برد.<ref>دوان شولتز، نظریه های شخصیت، ترجمه کریمی یوسف و همکاران، ۱۳۸۴، نشر ارسباران، چاپ پنجم، ص۳۳۲ ـ ۳۳۳.</ref> بنابر این در قدم اول، شخص باید بتواند درک کند من کیستم؟ برای چه زندگی می کنم و به کجا خواهم رفت و مرحله دوم مرحله بالاتر است علاوه بر این که خود را یافته است می خواهد روابط خود را اصلاح کند و به یک صمیمیت پایدار برسد. صمیمیت در روابط با خودش، صمیمیت در رابطه با خدایش و صمیمیت با هم نوعانش.
| | فردی که به بلوغ شناختی رسیده، فکرش گسترش و عمق یافته و انعطافپذیر و همهجانبهنگر میشود. وی برای حل مسائل مبهم و پیچیده از تجربههای شخصی و تمام نظام روانشناختی خود (منطق، انگیزشها، ارزشها و دریافتهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی) کمک میگیرد؛ در نتیجه تصمیماتش از روی احساسات نیست؛ بکله بیشتر از عقل نشأت میگیرد.<ref>جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص۱۳۴.</ref> |
|
| |
|
| نتیجه: فرد بالغ کسی است که علاوه بر رسیدن به بلوغ جنسی، جسمی، شناختی، اجتماعی، به مرحله شناخت خود، شناخت فرهنگ و جامعه برسد. اعتقادات اساسی او از خرد، استدلال عقلانی، فطری و وجدانی سرچشمه بگیرد و روابط وی بر اساس مهربانی، صمیمیت، و محبت پایه ریزی شود.
| | ===بلوغ عاطفی=== |
|
| |
|
| تأکيد: در مورد ازدواج باید توجه داشت که در همه انواع بلوغ لازم نیست فرد به حد نهایت آن دست یافته باشد بلکه در برخی انواع بلوغ مثل بلوغ جنسی و بلوغ در حدی که اطلاق این لفظ مناسب باشد، لازم است اما در برخی از موارد نفس وجود نشانه های سلامت و موفقیت، کفایت می کند و لازم نیست فرد به حد اعلای بلوغ رسیده باشد.
| | بلوغ عاطفی به این معنا است که فرد بعد از اینکه هویت استقلالیافته خود را کشف کرد، روابط صمیمانه با دیگران برقرار کند. او در عین صمیمیت، با حفظ خودکفایی، هویت خود را با هویت فردی دیگر ترکیب میکند. افرادی که نتوانند چنین رابطه صمیمی برقرار کنند، در انزوا به سر خواهند برد.<ref>دوان شولتز، نظریه های شخصیت، ترجمه کریمی یوسف و همکاران، ۱۳۸۴، نشر ارسباران، چاپ پنجم، ص۳۳۲ ـ ۳۳۳.</ref> |
|
| |
|
| بنا به نظر متخصصان، سن مناسب برای ازدواج در دختران از پانزده سال به بعد است و در پسران از ۱۸ سال به بعد.<ref>تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، مجموعه مقالات، ج۱، ص۷۶ مقاله اهمیت ازدواج و سن مناسب آن نویسنده پناهی، علی احمد، قم، انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ ، ۱۳۸۶.</ref> و شما می توانید با سنجش شرائط خود و تطبیق آن بر مطالب ارائه شده و میانگین سنی ذکر شده به جمع بندی لازم برسید.
| | رشد عاطفی و احساسی از شرایط لازم برای ازدواج و از عوامل موفقیت در زندگی زناشویی شمرده شده است. فرد برخوردار از رشد عاطفی، مهار احساسات منفی و مثبت خود را در دست دارد. او در ابراز احساسات خود، مانند [[خشم]]، [[ترس]]، شادی و محبّت در محدوده مورد قبول جامعه عمل میکند.<ref name=":2">جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص۱۳۵.</ref> |
| == ۱. رشد جسمانی ==
| |
| دختر و پسر باید از لحاظ جسمی به بلوغ برسند. یعنی دختر و پسر توانایی جنسی داشته باشند. تحقیقات نشان میدهد دختران در سن ۱۳ تا ۱۴ سالگی اکثراً بلوغ جنسی پیدا میکنند و تمام دختران تا سنّ ۱۷ سالگی بالغ میشوند؛ و در پسران نیز از سنّ ۱۴ الی ۱۷ سالگی تماماً بلوغ جنسی پیدا میکنند. اولین شرط برای ازدواج همین بلوغ جنسی است که عموماً در دختران در ۱۵ سالگی و در پسران در ۱۶ سالگی حاصل میشود. منظور از بلوغ جنسی این است که اندامهای جنسی دختر و پسر آمادگی مسائل زناشویی داشته باشند.<ref>سن ازدواج دختران، جمعی از مؤلفان، ناشر سفیر صبح، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۱۶۵.</ref>
| |
|
| |
|
| به عبارت دیگر بلوغ جنسی عبارتست از خواستههای فیزیولوژیکی و غریزی یک فرد؛ و ازدواج جوابی است به خواستهها و هر چه بین این دو سؤال و جواب فاصله بیشتر باشد عقدههای روانی بیشتر است.<ref>ازدواج مکتب انسان سازی، شهید پاک نژاد، دکتر سید رضا،انتشارات اخلاق، چاپ سوم، ۱۳۷۹، صفحه ۱۰۳.</ref> | | رسیدن به بلوغ عاطفی بستگی به میزان یادگیری، تجربه فرد و تعامل عاطفی در زمان کودکی با [[والدین]] دارد؛ بنابراین نمیتوان سن خاصی را برای آن ذکر کرد.<ref name=":2" /> |
|
| |
|
| == ۲. رشد عقلی ==
| | {{مطالعه بیشتر}} |
| به یقین زمانی که فردی رشد فکری لازم جهت انتخاب همسر را نیافته است، نمیتواند اقدام به تصمیم برای ازدواج خود بنماید و چه بسا قدرت تشخیص مصلحت یا مفسده در ازدواج با فرد مورد نظر را ندارد،<ref>سن ازدواج دختران، جمعی از مؤلفان، ناشر سفیر صبح، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۱۶۶.</ref> رشد فکری پس از بلوغ جسمانی رو به تکامل میرود. پس از بحرانهای بلوغ، فرد استعدادها، توانائیها و امکانات محیطی خود را بهتر میشناسد و نسبت به شخصیّت خود بیشتر آگاهی مییابد. در نتیجه تصمیماتش بیشتر از عقل نشأت میگیرد تا احساسات.<ref>جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص۱۳۴.</ref>
| |
|
| |
|
| ==== بلوغ شناختی-اجتماعی ==== | | == مطالعه بیشتر == |
| این نظریه، رشد اجتماعی را از یک سو به محیط فیزیکی، خانواده، گروه همسالان، و سایر تأثیرات اجتماعی مربوط میداند و از سوی دیگر معتقد است که توانایی های شناختی، خصوصیات جسمی، باورها و نگرش های کودکان و نوجوانان تأثیر متقابل خود را بر محیط باقی می گذارند و این دو عامل محیطی و شناختی در ارتباط متقابل با رفتارهای فرد است. در این مرحله کسی به مرحله رشد و بلوغ اجتماعی رسیده است که از خود مرکزی به جامعه مرکزی رسیده باشد.<ref name=":0" /> به عبارت دیگر به بلوغ اجتماعی، کسی رسیده است که در رفتارهای اجتماعی، مصالح عمومی، قوانین اجتماعی، ارزش های همگانی و حقوق اساسی انسانی را بر مصلحت های شخصی مقدم نماید. اين نوع بلوغ در حد پذيرش مسئوليت زندگي مشترک لازم است اما به شکل بالفعل لازم نيست تمام مصالح اجتماعي را درک و پذيرفته باشد بلکه اگر قرائن از سلامت فرد حکايت کند، کافي مي باشد.
| |
|
| |
|
| ====بلوغ شناختی:====
| | * رجبیان، زهره، سن ازدواج دختران، تهران، سفیر صبح: شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ۱۳۸۰ش. |
|
| |
|
| از نظر پیاژه از سال های نوجوانی به بعد فرد می تواند تصورات امور را در ذهن داشته باشد و درباره نتایج فرضی آن ها نیز استدلال کند. برای مثال او می تواند مسائل انتزاعی از قبیل مذهب، اخلاق و سبک زندگی های متفاوت را بررسی کرده و مورد ارزیابی نظام دار قرار دهد. او می تواند درباره اندیشه های خود به تفکر بپردازد و آرمان هایی برای خود و آینده اش بسازد. در این مرحله، محتوای فکر گسترش و عمق می یابد.<ref name=":1" />
| |
|
| |
|
| در ازدواج، فکر یک جوان بالغ تا جایی گسترش و عمق می یابد کهانعطافپذیرر، باز، همهجانبه نگر، و سازگار شونده با راههای جدید باشد. به عبارت دیگر، انسان رشد یافته و پخته به استدلال های خود، جنبه شخصی و اختصاصی می دهد و برای حل مسائل مبهم و پیچیده از تجربه های شخصی و تمام نظام روان شناختی خود (منطق، انگیزش ها و ارزش ها و دریافت های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی) کمک می گیرد.
| |
|
| |
| == ۳. رشد عاطفی ==
| |
| رشد عاطفی و احساسی از شرایط لازم برای ازدواج است و دارای محاسن و مزایای زیادی است. از جمله اینکه قدرت محرکه انسان است، عامل اتصال و پیوستگی و تلطیف انسانها و جوامع است، از مهمترین عوامل موفقیّت در زندگی زناشویی است. فرد برخوردار از رشد عاطفی، مهار احساسات منفی و مثبت خود را در دست دارد. او در ابراز خشم و ترس، گریه و شادی، محبّت و غیره در محدوده مورد قبول جامعه عمل میکند، نه همانند یک کودک. رشد عاطفی نیز مانند رشد عقلی به سنّ تقویمی نیست، بلکه به میزان یادگیری، تجارب فرد و از همه مهمتر تعامل عاطفی کودک با والدین و دیگر بزرگسالان آموخته میشود.<ref>جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص۱۳۵.</ref>
| |
|
| |
| == ۴. رشد اجتماعی ==
| |
| رشد اجتماعی رابطه نزدیکی با رشد عقلی و رشد عاطفی دارد. انسان دارای چهار دنیای اجتماعی است: خانواده، مدرسه، شغل و دوستان که فرد را باید از نظر اجتماعی در آنها مورد ارزیابی و بررسی قرار داد. فردی که از رشد اجتماعی برخوردار است روابط اجتماعی (از جمله رابطه بین زن و شوهر) را بهتر درک میکند، به دیگران احترام میگذارد، حقوق دیگران را محترم میشمارد، نقش، وظایف و مسئولیتهای مربوط به خویش را به نحو أحسن انجام میدهد.<ref>جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص۱۳۶.</ref>
| |
|
| |
| == ۵. رشد اخلاقی ==
| |
| روابط زناشویی همانند هر ارتباط اجتماعی دیگر بین انسانها با در نظر گرفتن ارزشهای اخلاقی و معنوی زن و مرد است که منجر به سعادت و معنویت زندگی آنان میگردد. بسیاری از امور و مسائل زندگی زناشویی در چهارچوب اخلاق و فضایل اخلاقی قابل حلّ است و هر اندازه زن و شوهر متخلّق به اخلاق و رفتار پسندیده مانند صداقت و گذشت، درستی و فداکاری و… باشند زندگی شان از سلامت و آرامش بیشتری برخوردار خواهد بود.<ref>جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص۱۳۷.</ref>
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
| <span></span>
| |
|
| |
| {{مطالعه بیشتر}}
| |
|
| |
| == مطالعه بیشتر ==
| |
| رجبیان، زهره، سن ازدواج دختران، تهران: سفیر صبح: شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ۱۳۸۰.
| |
|
| |
| <span></span>
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
خط ۸۵: |
خط ۶۵: |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی = تربیت و مشاوره | | | شاخه اصلی = تربیت و مشاوره |
| |شاخه فرعی۱ = خانواده | | | شاخه فرعی۱ = خانواده |
| |شاخه فرعی۲ = ازدواج | | | شاخه فرعی۲ = ازدواج |
| |شاخه فرعی۳ = | | | شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه = شد |
| | تیترها = | | | تیترها = شد |
| | ویرایش = | | | ویرایش = شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی = شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = شد |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر = شد |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | | بازبینی نویسنده = |
| | بازبینی = | | | بازبینی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت = ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت = ب |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |
| | |
| | [[رده:بلوغ]] |