سعد و نحس بودن ایام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا قرآن کریم، سعد و نحس بودن بعضی از ایّام را پذیرفته است یا خیر؟ چرا؟
آیا قرآن کریم، سعد و نحس بودن بعضی از ایّام را پذیرفته است یا خیر؟ چرا؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}قرآن دو روز را روز نحس می‌نامد که روزهای نازل شدن عذاب قوم عاد است. نحس بودن این ایام، به سبب عذابی است که در آن روز اتفاق می‌افتد. قرآن اشاره‌ای به روزهای خاصی نکرده است که آن ذاتا مبارک یا نحس باشد.
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژه‌ها}}
قرآن دو روز را روز نحس می‌نامد که روزهای نازل شدن عذاب قوم عاد است. نحس بودن این ایام، به سبب عذابی است که در آن روز اتفاق می‌افتد. قرآن اشاره‌ای به روزهای خاصی نکرده است که آن ذاتاً مبارک یا نحس باشد. قرآن، شبی که قرآن در آن نازل را به شبی مبارک توصیف می‌کند.


در روایات اسلامی، اخباری وجود دارد که برخی روزها را نحس می‌داند.
در روایات اسلامی، اخباری وجود دارد که برخی روزها را نحس می‌داند که اعتبار و دلالت آنها روشن نیست و روایات معارضی هم وجود دارد که نحس بودن برخی روزها را رد می‌کند.


== معنای سعد و نحس بودن ایام ==
== معنای سعد و نحس بودن ایام ==
خط ۱۳: خط ۱۴:
در میان مردم رایج است که بعضی از روزها را روز سعد و مبارک و بعضی را روز شوم و نحس می‌شمارند، هرچند در تعیین آن اختلاف بسیار است.
در میان مردم رایج است که بعضی از روزها را روز سعد و مبارک و بعضی را روز شوم و نحس می‌شمارند، هرچند در تعیین آن اختلاف بسیار است.


== نحس بودن ایام از دیدگاه قرآن کریم ==
== نحس و مبارک بودن ایام از دیدگاه قرآن کریم ==
در قرآن کریم، تنها در دو مورد اشاره به «نحس بودن ایّام» شده است که درباره عذاب قوم عاد است:
قرآن، شبی که قرآن در آن نازل شد را مبارک می‌نامد: {{قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ|ترجمه=[که] ما آن را در شبی فرخنده نازل کردیم.|سوره=دخان|آیه=۳}} این مبارک بودن، بخاطر امر بزرگ و عظیمی بوده است که در آن شب اتفاق افتاده است.<ref>ترجمه تفسير الميزان، طباطبایی، ج۱۹، ص: ۱۱۷


۱. در سوره قمر آمده است: {{قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ|ترجمه=ما بر [سر] آنان در روز شومى، به طور مداوم، تندبادى توفنده فرستاديم|سوره=قمر|آیه=۱۹}}
</ref>


۲. در جایی دیگر، قرآن کریم می‌فرماید: {{قرآن|فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی أَیَّامٍ نَحِسَاتٍ|ترجمه=پس بر آنان تندبادى توفنده در روزهايى شوم فرستاديم.|سوره=فصلت|آیه=۱۶}}<ref>فصّلت: ۴۱/۱۶.</ref> بادی سخت و سرد در روزهای شومی بر آن‌ها مسلّط ساختیم.»
در قرآن کریم، تنها در دو مورد اشاره به «نحس بودن ایّام» شده است که درباره عذاب [[قوم عاد]] است:


نحس بودن یک روز در قرآن که در این دو آیه اشاره شد، بیشتر بخاطر عذابی است که در این روز نازل شده است و ایام و یوم نحس، به سبب فعل نحسی که در آن روز اتفاق افتاده است نحس است. از این دو آیه نمی توان اینطور برداشت کرد که این دو روز ذاتا نحس هستند.
۱. در [[سوره قمر]] آمده است: {{قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ|ترجمه=ما بر [سر] آنان در روز شومی، به‌طور مداوم، تندبادی توفنده فرستادیم|سوره=قمر|آیه=۱۹}}


=== دیدگاه علامه طباطبایی ===
۲. در جایی دیگر، قرآن کریم می‌فرماید: {{قرآن|فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی أَیَّامٍ نَحِسَاتٍ|ترجمه=پس بر آنان تندبادی توفنده در روزهایی شوم فرستادیم.|سوره=فصلت|آیه=۱۶}}
علّامهٔ طباطبائی درباره نحس بودن ایام می گوید مراد از نحس، خلاف سعد است. در نتیجه «ایّام نحسات» یعنی روزهای شوم و روزهایی که میمنت و شگون ندارد و نیز احتمال می‌رود، طبق قول بعضی مراد از «نحسات» گرد و غباری باشد که انسان در آن دیگر را نبیند،<ref>طباطبائی، سیّد محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، تهران: دارالکتب الاسلامیّه، چهارم، ۱۳۶۲، ص۴۰۱.</ref> در این صورت ربطی به نحس نخواهد داشت.


علّامه در ذیل آیهٔ ۱۹–۲۰ قمر می‌فرمایند:<ref>همان، ج۱۹، ص۷۹.</ref> «از نظر عقلی نمی‌توان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزاء زمان مثل هم هستند، و ما نیز بر علل و اسباب مؤثّر در حوادث احاطهٔ علمی نداریم، تا بگوییم: فلان قطعه از زمان نحس است و قطعهٔ دیگر سعد، امّا از نظر شرعی، دو آیه در قرآن کریم، داریم (قبلاً اشاره شد) که ظاهر این آیات و سیاق آن‌ها بیش از این دلالت ندارد و آن ایّام خاص (هفت شبانه روز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بوده‌اند، ولی دیگر نمی‌رساند که همان روزها در هفتهٔ بعد، و در ماه بعد و… ایّام نحس می‌باشند، چون اگر تمام آن ایّام نحس باشند در تمام سال، لازمه‌اش این است که تمام زمان‌ها نحس باشند و هم چنین ظاهر آیاتی که دلالت بر سعد بودن ایّام دارد به خاطر مقارنت و همراهی آن ایّام با امور بزرگ و افاضات الهی و کارهای معنوی است مثل امضاء تقدیرات، نزول ملائکه و روح، انجام عبادات… و اخبار هم نتیجه‌اش این است که نحس بودن ایّام به خاطر کارهای زشتی است که در آن واقع شده است و سعد بودن ایّام به خاطر کارهای نیک دینی یا عرفی است، امّا این‌که قطعه‌ای از زمان خاصیّت تکوینی سعد و نحس داشته باشد قابل اثبات نیست. اگر روایتی هم باشد، باید توجیه کرد.<ref>همان، ص۷۹–۸۳ با تلخیص.</ref>
نحس بودن یک روز در قرآن که در این دو آیه اشاره شد، بیشتر بخاطر عذابی است که در این روز نازل شده است و ایام و یوم نحس، به سبب فعل نحسی که در آن روز اتفاق افتاده است نحس است. از این دو آیه نمی‌توان اینطور برداشت کرد که این دو روز ذاتا نحس هستند.


آیت الله مکارم شیرازی میگوید: از نظر عقل محال نیست که اجزاء زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضی دارای ویژگی‌های نحس بودن، و بعضی دارای ویژگی‌های ضد آن باشند. هرچند عقلاً قابل اثبات نیست، ولی از نظر شرعی اگر دلیلی باشد، قابل پذیرش است و مانعی برای آن نیست.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۱ و ۴۷ با تلخیص.</ref>
=== مبارک و نامبارکی رویدادها، نه ایام ===
[[علّامه طباطبایی]] ذیل آیهٔ ۱۹ سوره قمر سعد و نحس بودن ایام را رد می‌کند و نظرش این است که از نظر عقلی نمی‌توان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزاء زمان مثل هم هستند؛ و روزهایی که عذاب بر قوم عاد نازل شد، طبق گفته قرآن روزهای نحسی بوده‌اند، به این معنا نیست که همان روزها در هفتهٔ بعد، و در ماه بعد و… ایّام نحس می‌باشند، چون اگر تمام آن ایّام نحس باشند در تمام سال، لازمه‌اش این است که تمام زمان‌ها نحس باشند. و همچنین ظاهر آیاتی که دلالت بر سعد بودن ایّام دارد به خاطر همراهی آن ایّام با امور بزرگ و افاضات الهی و کارهای معنوی است. امّا این‌که قطعه‌ای از زمان خاصیّت تکوینی سعد و نحس داشته باشد قابل اثبات نیست. اگر روایتی هم باشد، باید توجیه کرد.<ref>طباطبائی، سیّد محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، تهران: دارالکتب الاسلامیّه، چهارم، ۱۳۶۲، ص۷۹–۸۳</ref>
 
[[شهید مطهری]] روز نحس در قرآن را بخاطر عذاب آنان می‌داند نه اینکه عذاب بخاطر نحسی فلان روز نازل شده باشد. یا شهادت امام حسین بخاطر شومی روز عاشورا اتفاق نیفتاده است بلکه روز عاشورا بخاطر شهادت امام حسین نامبارک است.<ref>مجموعه آثار، مطهری، مرتضی، ج۲۶، ص۷۳۶</ref> روز و وقت با نحوست و مبارکی موصوف نمی‌شود، بلکه شوم و مبارک بودن در اثر وقایعی است که در روز واقع می‌شود.<ref>تفسیراحسن‌الحدیث، قرشی، سید علی اکبر، ج۱۰، ص۴۴۶</ref>
 
[[آیت الله مکارم شیرازی]] می‌گوید: از نظر عقل محال نیست که اجزاء زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضی دارای ویژگی‌های نحس بودن، و بعضی دارای ویژگی‌های ضد آن باشند. هرچند عقلاً قابل اثبات نیست، ولی از نظر شرعی اگر دلیلی باشد، قابل پذیرش است و مانعی برای آن نیست.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۱ و ۴۷ با تلخیص.</ref>


== سعد و نحس بودن ایام در روایات ==
== سعد و نحس بودن ایام در روایات ==
خط ۳۶: خط ۴۱:
۲. در بعضی دیگر از روایات می‌خوانیم که روز اوّل ماه روز سعد و مبارکی است، چرا که آدم در آن آفریده شد، و هم چنین روز ۲۶، چرا که خداوند دریا را برای موسی شکافت.<ref>تفسیر نورالثقلین، ص۱۰۵، ح۲۵، به نقل از تفسیر نمونه، همان، ج۲۳، ص۴۳؛ ر.ک. فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسهٔ الاعلمی، للمطبوعات، چاپ دوّم، ۱۴۰۲ق، ص۱۰۱–۱۰۲، ح۵.</ref>
۲. در بعضی دیگر از روایات می‌خوانیم که روز اوّل ماه روز سعد و مبارکی است، چرا که آدم در آن آفریده شد، و هم چنین روز ۲۶، چرا که خداوند دریا را برای موسی شکافت.<ref>تفسیر نورالثقلین، ص۱۰۵، ح۲۵، به نقل از تفسیر نمونه، همان، ج۲۳، ص۴۳؛ ر.ک. فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسهٔ الاعلمی، للمطبوعات، چاپ دوّم، ۱۴۰۲ق، ص۱۰۱–۱۰۲، ح۵.</ref>


۳. امام صادق (ع) دربارهٔ نوروز فرمود: «روز مبارکی است که کشتی نوح بر جودی قرار گرفت و جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل شد، و روزی است که علی (ع) بر دوش پیامبر(ص) رفت بت‌های کعبه را شکست، و داستان غدیر خم مصادف با نوروز بود.»<ref>مجلسی، محمّد باقر، بحارالانوار، ج۵۹، ص۹۲.</ref>
۳. [[امام صادق(ع)]] دربارهٔ نوروز فرمود: «روز مبارکی است که کشتی نوح بر جودی قرار گرفت و جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل شد، و روزی است که علی(ع) بر دوش پیامبر(ص) رفت بت‌های کعبه را شکست، و داستان غدیر خم مصادف با نوروز بود.»<ref>مجلسی، محمّد باقر، بحارالانوار، ج۵۹، ص۹۲.</ref>
 
=== دلالت روایات ===
اخباری که پیرامون سعد و نحس بودن روزها وارد شده، بیش از این دلالت ندارد که این خجستگی و ناخجستگی به خاطر رویدادهای دینی است. اما این که خودِ آن روز، دارای مبارکی یا شومی باشد و علل و عواملی طبیعی در آنها باشد که موجب این خجستگی و ناخجستگی شده باشد، چنین امری از روایات برنمی آید.<ref>میزان الحکمه، المحمدی الری شهری، الشیخ محمد، ج۹، ص۱۳</ref>


تذکر این لازم است که: افراط عدّه‌ای در مسئله سعد و نحس بودن ایّام به اندازه‌ای است که به هر کار می‌خواهند دست بزنند، به سراغ سعد و نحس ایّام می‌روند. این درست نیست، بلکه باید عوامل شکست‌ها و پیروزی‌ها را بررسی نمود، و از تجربیات گران بهای دیگران استفاده کرد، نه این‌که گناه همهٔ شکست‌ها را به گردن شومی ایّام انداخت و رمز پیروزی‌ها را در نیکی ایّام جستجو نمود.
شهید مطهری نسبت به روایاتی که نحس و سعد بودن ایام را نشان می‌دهد می‌گوید در برابر این روایات، اخباری وجود دارد که اینها را رد و انکار می‌کند.<ref>مجموعه آثار، مطهری، مرتضی، ج۲۶، ص۷۳۸</ref> اخباری وجود دارد که تصریح می‌کند که زمان و وقت، سعد و نحسی ندارد.<ref>تفسیراحسن‌الحدیث، قرشی، سید علی اکبر، ج۱۰، ص۴۴۶</ref>


برخی این نحس و سعد بودن ایام برای توجّه دادن مسلمین به حوادثی که در گذشته واقع شده است، تا رفتار و اعمال خود را بر حوادث تاریخی سازنده تطبیق دهند، و از حوادث مخرّب و روشِ بنیان‌گذاران آن‌ها فاصله گیرند؛ لذا در روایات فراوان سعد و نحس ایّام را با بعضی از حوادث مطلوب یا نامطلوب پیوند می‌دهد، مخصوصاً در مورد روز عاشورا که بنی‌امیّه به گمان پیروزی (ظاهری) بر اهل بیت، آن روز را مسعود و مبارک می‌شمردند و به همین دلیل در روایات شدیداً مبارک دانستن آن روز نهی شده، و حتّی دستور داده‌اند که آن روز را روز ذخیره آذوقه سال و مانند آن قرار ندهند بلکه کسب و کار را در آن روز تعطیل کرده، و عملاً از برنامهٔ بنی‌امیّه فاصله بگیرند.<ref>ر. ک. تفسیر نمونه، همان، ج۲۳، ص۴۴.</ref> پس توجّه دادن اسلام به سعد و نحس ایّام، برای این است که به یک سلسله، حوادث تاریخی آموزنده توجّه شود.
برخی این نحس و سعد بودن ایام برای توجّه دادن مسلمین به حوادثی که در گذشته واقع شده است، تا رفتار و اعمال خود را بر حوادث تاریخی سازنده تطبیق دهند، و از حوادث مخرّب و روشِ بنیان‌گذاران آن‌ها فاصله گیرند؛ لذا در روایات فراوان سعد و نحس ایّام را با بعضی از حوادث مطلوب یا نامطلوب پیوند می‌دهد، مخصوصاً در مورد روز عاشورا که بنی‌امیّه به گمان پیروزی (ظاهری) بر اهل بیت، آن روز را مسعود و مبارک می‌شمردند و به همین دلیل در روایات شدیداً مبارک دانستن آن روز نهی شده، و حتّی دستور داده‌اند که آن روز را روز ذخیره آذوقه سال و مانند آن قرار ندهند بلکه کسب و کار را در آن روز تعطیل کرده، و عملاً از برنامهٔ بنی‌امیّه فاصله بگیرند.<ref>ر. ک. تفسیر نمونه، همان، ج۲۳، ص۴۴.</ref> پس توجّه دادن اسلام به سعد و نحس ایّام، برای این است که به یک سلسله، حوادث تاریخی آموزنده توجّه شود.
توسّل و توجّه به ساحت قدس الهی، و استمداد از ذات پاک پروردگار. در روایات متعدّدی توصیّه شده است. در روزهائی که نام نحس بر آن‌ها گذارده شده است، با دادن صدقه، یا خواندن دعا و قرآن کریم، و توکّل بر ذات الهی و استمداد از لطف او خود را بیمه کنید. از جمله: «یکی از دوستان امام حسن عسکری ـ علیه‌السّلام ـ روز سه‌شنبه خدمتش رسید، امام فرمود: دیروز تو را ندیدم، عرض کرد: دوشنبه بود، و من در این روز حرکتی ناخوش داشتم. فرمود: کسی که دوست دارد از شرّ روز دوشنبه در امان باشد، در اوّلین رکعت نماز صبح سورهٔ «هل اتی» بخواند سپس امام آیه‌ای از سورهٔ «هل اتی» را (که تناسب با رفع شر دارد) تلاوت فرمود:<ref>بحارالانوار، همان، ج۵۶، ص۳۹، ح۷.</ref> خداوند نیکان را از شر روز رستاخیز نگاه می‌دارد او به آن‌ها خرّمی و طراوت ظاهر و خوشحالی درون عطا می‌کند.»<ref>هل‌اتی، آیه ۱۱.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۶۴: خط ۷۰:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۷۴: خط ۸۰:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}