سر به محمل کوبیدن حضرت زینب(س)

سؤال

آیا حضرت زینب(س) از ناراحتی سربه محمل زدند؟

قمه زنان به این روایت استناد کرده و می‌گویند: اگر قمه‌زنی و سرشکافتن در عاشورا و عزای سیدالشهداء جایز نیست پس چرا حضرت زینب(س) سرش را به چوبه محمل کوفت و سر و صورت خود را آغشته به خون کرد؟

قمه‌زنان دو استدلال از این جریان بیان کرده‌اند:

  • اول اینکه چون حضرت زینب پرورش یافته دامان وحی بوده و نافرمانی خدا را انجام نمی‌دهد اگر کاری از او سر زده می‌توان مجاز بودنش را استنباط کرد.
  • دوم اینکه مگر امام سجاد(ع) که امام معصوم بوده همراه حضرت زینب(س) نبود و این اقدام عمه را ندید آیا سکوت امام معصوم در اینجا نمی‌تواند در تایید و تقریر این عمل باشد؟!

نقد روایت سر به محمل کوبیدن

اصل این ماجرا چنین است که فردی بنام "مسلم جصاص (گچکار)" نقل می‌کند: به هنگامی که در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بوده هیاهویی می‌شنود و به سمت هیاهو حرکت کرده و می‌بیند که اسرای واقعه عاشورا در کجاوه بودند و در این هنگام سر بریده امام حسین(ع) را بالای نیزه بردند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل می‌کوبد چنانچه خون از زیر مقنعه اش جاری شد. و با چشم گریان اشعاری را قرائت کردند.[۱]

این مطلب برگرفته شده از کتابی بنام "نورالعین فی مشهد الحسین" می‌باشد که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده می‌شود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و بسیاری از علما در بی‌اعتبار بودن آن صحه گذاشته‌اند. چنانچه شیخ عباس قمی، صاحب مفاتیح الجنان بیان می‌کند که: نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است چون ایشان عقیله بنی‌هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است. وی سپس با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آنحضرت سرش را به آن بکوبد.[۲]

همچنین آیت‌الله حاج میرزا محمد ارباب نیز در خصوص بی‌اعتبار بودن کتاب نورالعین و بی اساس بودن گفته‌های مسلم جصاص تأکید دارد.[۳]

دلایل عدم اعتبار

  • این جریان تنها در کتاب نورالعین نوشته شده و در سایر کتاب‌های معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است.
  • این جریان مستند روایی و تاریخی ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است.
  • در این کتاب مطالب بی اعتبار و ضد و نقیض دیگری هم وجود دارد که در هیچ منبع دیگری نیامده و یا با منابع معتبر در تعارض است.[۴]


منابع

  1. ناسخ التواریخ، ج۶، ص۵۴..
  2. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۷۵.
  3. الاربعین الحسینیه، میرزا محمد ارباب، چاپ اسوه، ص۲۳۲.
  4. تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، محمد صحتی سردرودی، ص۲۰۹.