automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۲۸
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «هيچ انسانى خالى از اميال و شهوات نفسانى نيست; بنابراين چگونه مى توان وجود انس...» ایجاد کرد) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | |||
{{سوال}} | |||
هيچ انسانى خالى از اميال و شهوات نفسانى نيست; بنابراين چگونه مى توان وجود انسان هاى معصوم را پذيرفت؟ | هيچ انسانى خالى از اميال و شهوات نفسانى نيست; بنابراين چگونه مى توان وجود انسان هاى معصوم را پذيرفت؟ | ||
{{پایان سوال}} | |||
{{پاسخ}} | |||
برخى از كسانى كه به روشن فكران مذهبى شهرت يافته اند، بى گناهى را گناهى بزرگ براى بشر مى شمارند; با اين استدلال كه طينت آدمى را با اراده و اختيار سرشته اند و آنان كه اين ويژگى را ندارند، يا حيوان و يا فرشته اند. | |||
انسان مطيع و بى مسئله و رام، حيوانى است كه كار مى كند و بار مى برد و زندگى غريزى مى كند. راستى چه نعمت بزرگى است قدر نه گفتن و عصيان كردن و چه متعالى اند كسانى كه به قله ى رفيع عصيان صعود مى كنند... نمى گوييم عصيان خوب است و بايد عصيان كرد، بلكه مى گوييم انسان، با عصيان، اراده و آگاهى و قدرت خود را ثابت مى كند... اگر بنا شود كه بر فرض محال انسان هرگز گناه نكند، در آن صورت يا حيوان است و يا فرشته، و به هر حال، انسان نيست. | انسان مطيع و بى مسئله و رام، حيوانى است كه كار مى كند و بار مى برد و زندگى غريزى مى كند. راستى چه نعمت بزرگى است قدر نه گفتن و عصيان كردن و چه متعالى اند كسانى كه به قله ى رفيع عصيان صعود مى كنند... نمى گوييم عصيان خوب است و بايد عصيان كرد، بلكه مى گوييم انسان، با عصيان، اراده و آگاهى و قدرت خود را ثابت مى كند... اگر بنا شود كه بر فرض محال انسان هرگز گناه نكند، در آن صورت يا حيوان است و يا فرشته، و به هر حال، انسان نيست. | ||
احمد امين مصرى نيز پيراستگى از گناه را ناشدنى مى شمارد و با اشاره به وجود گرايش هاى گوناگون در آدمى، براى انسان عارى از گناه، جاى گاهى جز پندار نمى شناسد. قسمتى از سخنان او چنين است: | احمد امين مصرى نيز پيراستگى از گناه را ناشدنى مى شمارد و با اشاره به وجود گرايش هاى گوناگون در آدمى، براى انسان عارى از گناه، جاى گاهى جز پندار نمى شناسد. قسمتى از سخنان او چنين است: | ||
خط ۲۷: | خط ۳۲: | ||
4. تعديل قوا، نه سركوب آن ها | 4. تعديل قوا، نه سركوب آن ها | ||
يكى از نكاتى كه توجه به آن به بسيارى از ترديدها پايان مى دهد، اين است كه عصمت به معناى سركوبى قواى نفسانى و شهوانى نيست; بلكه نيرويى است كه به هر كدام از گرايش هاى آدمى، از راه حلال پاسخ مى گويد. «مثلا سامعه از انسان صوت حسن مى خواهد، نه غنا و شخص مى تواند صوت حسن را با صوت موزون و دل پذير بدون شائبه ى حرام تأمين كند... و نيز ساير قوا، هر كدام مقتضياتى دارند كه هم مى توان آن را از راه حلال تهيه كرد و هم از راه حرام. انبيا راه حرام را بستند و با حلال به مقتضيات قوا پاسخ دادند». | يكى از نكاتى كه توجه به آن به بسيارى از ترديدها پايان مى دهد، اين است كه عصمت به معناى سركوبى قواى نفسانى و شهوانى نيست; بلكه نيرويى است كه به هر كدام از گرايش هاى آدمى، از راه حلال پاسخ مى گويد. «مثلا سامعه از انسان صوت حسن مى خواهد، نه غنا و شخص مى تواند صوت حسن را با صوت موزون و دل پذير بدون شائبه ى حرام تأمين كند... و نيز ساير قوا، هر كدام مقتضياتى دارند كه هم مى توان آن را از راه حلال تهيه كرد و هم از راه حرام. انبيا راه حرام را بستند و با حلال به مقتضيات قوا پاسخ دادند». | ||
{{پایان پاسخ}} | |||
==منابع== | |||
{{پانویس}} | |||
{{شاخه | |||
| شاخه اصلی = کلام | |||
|شاخه فرعی۱ = عصمت | |||
|شاخه فرعی۲ = | |||
|شاخه فرعی۳ = | |||
}} | |||
{{تکمیل مقاله | |||
| شناسه = | |||
| تیترها = | |||
| ویرایش = | |||
| لینکدهی = | |||
| ناوبری = | |||
| نمایه = | |||
| تغییر مسیر = | |||
| بازبینی = | |||
| ارجاعات = | |||
| تکمیل = | |||
| اولویت = | |||
| کیفیت = | |||
}} | |||
{{پایان متن}} |