|
|
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{شاخه
| | |
| | شاخه اصلی = کلام
| |
| |شاخه فرعی۱ = نبوت
| |
| |شاخه فرعی۲ = وحی
| |
| |شاخه فرعی۳ =
| |
| }}
| |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| آیا وحی خداوند به همه پیغمبران به زبان عربی بوده است؟ توضیح دهید. | | آیا وحی خداوند به همه پیامبران به زبان عربی بوده است؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| یکی از سنتهای خداوند، فرستادن پیامبران است برای هدایت انسانها؛ برای اینکه این سنت که هدف آن رساندن پیام الهی به مردم است واقع شود، لازم است، مردم توانایی فهمیدن زبان آن پیامبر را داشته باشند، زیرا پیامبر برای همین مبعوث شده که با مردم حرف بزند و آنها را دعوت به دین کند، و زبان، راه ارتباط انسانها با پیامبر است؛ لذا بر طبق آیه قرآن که میفرماید: ما هیچ رسولی را نفرستادیم، مگر به زبان همان قوم که برای آنها فرستاده شده بود.<ref>ابراهیم / ۴.</ref> این نکته روشن میشود که هر پیامبری به همان زبان قوم خودش برای مردم تبلیغ کرده است.
| | خداوند پیام خود را توسط فرشته وحی، به زبان مردم به پیامبر میرسانید، و بعد هم پیامبر عین همان کلمات را برای مردم بیان میکرد. براساس آیات قرآن، پیامبران به زبان قوم خودشان با مردم صحبت کرده و دین را تبلیغ میکردند: {{قرآن|ترجمه=ما هیچ رسولی را نفرستادیم، مگر به زبان همان قوم که برای آنها فرستاده شده بود.|سوره=ابراهیم |آیه= ۴}} همزبانی پیامبر با قومش، حتی در مورد پیامبرانی که دعوت جهانی داشتند نیز وجود داشت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش. ج۱۰، ص۲۶۹.</ref> |
| | |
| این سنت الهی، یعنی همزبانی پیامبر با قومش، حتی در مورد آن پیامبرانی که دعوت جهانی داشتند وجود دارد، یعنی، اگر چه برای همه مردم، مبعوث شده بودند، ولی به همان زبان قومی که ابتدا برای آنها مبعوث شده بودند صحبت میکردند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش. ج۱۰، ص۲۶۹.</ref>
| |
| | |
| از این آیاتی که زبان رسالت را بیان میکند، معلوم است، در تبلیغ، زبان هر پیامبری با همان قوم، یکی بوده اما در مورد زبان وحی پیامبران، در برخی روایات همین مطلب آمده که، وحی در گوش انبیاء هم به زبان قومشان واقع میشد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۱۱، ص۴۲ و ج۱۶، ص۱۳۴، ج۱۸، ص۲۶۳، چاپ بیروت، مؤسسه دارالوفاء.</ref>
| |
| | |
| در مورد قرآن، علامه طباطبائی میفرماید: قرآن هم الفاظ آن و هم عربی بودن آن در وحی دریافت شده است؛ و همین عربی بودن باعث حفظ اسرار آن شده است.<ref>ترجمه المیزان، ج۱۱، ص۱۰۲.</ref>
| |
| | |
| بنابراین، خداوند در مرحله اول، پیام الهی را توسط فرشته وحی، به همان زبان مردم به پیامبر میرسانید، و بعد هم پیامبر عین همان کلمات و الفاظ را به همان زبان مردم، برایشان بیان میکرد.
| |
|
| |
|
| چون آیات قرآن دلالت دارد زبان هر پیامبری، با زبان قومی که با آنها صحبت میکرد یکی بوده و از طرفی باید عین کلمات وحی شده، که درگرفتن آن هم هیچ خطا و اشتباهی، راه ندارد، برای مردم بیان میشد، این نتیجه به دست میآید که زبان وحی برای هر پیامبری به زبان قوم آن پیامبر بوده است، تا در تبلیغ آن دین الهی، مشکلی ایجاد نشود.
| | در روایات در مورد زبان [[وحی]] پیامبران آمده که وحی به انبیاء به زبان قومشان بوده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۱۱، ص۴۲ و ج۱۶، ص۱۳۴، ج۱۸، ص۲۶۳، چاپ بیروت، مؤسسه دارالوفاء.</ref> علامه طباطبائی در مورد [[قرآن]] معتقد است، قرآن هم الفاظ آن و هم عربی بودن آن در وحی دریافت شده است.<ref>ترجمه المیزان، ج۱۱، ص۱۰۲.</ref> |
|
| |
|
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
|
| |
| == مطالعه بیشتر ==
| |
| ۱ـ تفسیر المیزان، ترجمه، ج۱۸، ص۱۰۰ به بعد.
| |
|
| |
| ۲ـ تفسیر موضوعی، جوادی آملی، سیره پیامبر در قرآن.
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
| | | {{شاخه |
| | | شاخه اصلی = کلام |
| | | شاخه فرعی۱ = نبوت |
| | | شاخه فرعی۲ = وحی |
| | | شاخه فرعی۳ = |
| | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =- |
| | تیترها = | | | تیترها =- |
| | ویرایش = | | | ویرایش = شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی = |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر =شد |
| | بازبینی = | | | بازبینی = شد |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |