ریشه‌های مذهب شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
شورای سقیفه و اعتقاد به خلافت خلفا اساس مذهب اهل‌ سنت است که هیچ ریشه‌ای نه در قرآن و نه در احادیث نبوی ندارد. نوشته نشدن نامه رسول خدا(ص) منجر به تشکیل سقیفه شد و اگر وصیت‌نامه رسول خدا(ص) نوشته می‌شد، هرگز شورای سقیفه منعقد نمی‌گردید.  
شورای سقیفه و اعتقاد به خلافت خلفا اساس مذهب اهل‌ سنت است که هیچ ریشه‌ای نه در قرآن و نه در احادیث نبوی ندارد. نوشته نشدن نامه رسول خدا(ص) منجر به تشکیل سقیفه شد و اگر وصیت‌نامه رسول خدا(ص) نوشته می‌شد، هرگز شورای سقیفه منعقد نمی‌گردید.  


در سقیفه [[ابوبکر]] به عنوان جانشین پیامبر (ص) تعیین می گردد. داستان خلیفه شدن ابوبکر در صحيح بخاري به صورت شفاف نقل شده است: «زماني که رسول خدا رحلت کردند، ابوبکر در مدينه حضور نداشت و عمر برخاست و به مردم گفت: به خدا قسم رسول خدا نمرده است؛ تا اينکه ابوبکر آمد و فوت پيامبر را تأیید کرد و به مردم توصيه‌هايي انجام داد. در اين هنگام خبر رسيد که عده‌اي در سقيفه بنی‌ساعده اطراف سعد بن عباده جمع شده و مي‌گويند از ما (انصار) يک امير و از شما (قريش) يک امير باشد. سپس ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح به‌سوی آنان رفتند. در ابتدا عمر براي آنان ايراد سخن نمود و سپس ابوبکر او را ساکت کرده و خود به سخن گفتن آغاز کرد و در ضمن سخنان خود خطاب به انصار گفت ما اميران هستيم و شما وزيران، ولی حباب بن منذر گفت نه، به خدا قسم يک امير از ما و يک امير از شما باشد. ولي ابوبکر گفت نه خير اميران ما هستيم و شما وزيران هستيد و آنان (قريش) وسط عرب و ازنظر نژاد عرب‌ترند. سپس خود با عمر بيعت کرد؛ ولي عمر گفت ما با تو بيعت مي‌کنيم و تو آقاي ما و بهترين ما و دوست‌داشتنی‌ترین ما نزد رسول خدا هستي و عمر دست ابوبکر را گرفت و با او بيعت کرد و سپس ديگران با او بيعت کردند. يکي از ميان جمع گفت که با اين کار سعد را کشتيد، عمر گفت خدا او را بکشد».<ref>صحيح بخاري، ج3، ص1341.</ref>
در سقیفه [[ابوبکر]] به عنوان جانشین پیامبر (ص) تعیین می گردد. داستان خلیفه شدن ابوبکر در صحيح بخاري به صورت شفاف نقل شده است: «زماني که رسول خدا رحلت کردند، ابوبکر در مدينه حضور نداشت و عمر برخاست و به مردم گفت: به خدا قسم رسول خدا نمرده است؛ تا اينکه ابوبکر آمد و فوت پيامبر را تأیید کرد و به مردم توصيه‌هايي انجام داد. در اين هنگام خبر رسيد که عده‌اي در سقيفه بنی‌ساعده اطراف سعد بن عباده جمع شده و مي‌گويند از ما (انصار) يک امير و از شما (قريش) يک امير باشد. سپس ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح به‌سوی آنان رفتند. در ابتدا عمر براي آنان ايراد سخن نمود و سپس ابوبکر او را ساکت کرده و خود به سخن گفتن آغاز کرد و در ضمن سخنان خود خطاب به انصار گفت ما اميران هستيم و شما وزيران، ولی حباب بن منذر گفت نه، به خدا قسم يک امير از ما و يک امير از شما باشد. ولي ابوبکر گفت نه خير اميران ما هستيم و شما وزيران هستيد و آنان (قريش) وسط عرب و ازنظر نژاد عرب‌ترند. سپس خود با عمر بيعت کرد؛ ولي عمر گفت ما با تو بيعت می‌کنيم و تو آقاي ما و بهترين ما و دوست‌داشتنی‌ترین ما نزد رسول خدا هستي و عمر دست ابوبکر را گرفت و با او بيعت کرد و سپس ديگران با او بيعت کردند. يکي از ميان جمع گفت که با اين کار سعد را کشتيد، عمر گفت خدا او را بکشد».<ref>صحيح بخاري، ج3، ص1341.</ref>
   
   
اين تمام چيزي است که اساس و بنياد امامت را در مذهب اهل سنت تشکيل می‌دهد. در اين جلسه و شورای تعيين امامت و خلافت نه به هيچ حديثی از رسول خدا‌(ص) استناد شده است و نه به آيه‌اي از [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]]؛ بلکه به‌صراحت تمام، مسئله عربيت و حسب و نسب معيار و ملاک خلافت قرار داده‌شده است.
اين تمام چيزي است که اساس و بنياد امامت را در مذهب اهل سنت تشکيل می‌دهد. در اين جلسه و شورای تعيين امامت و خلافت نه به هيچ حديثی از رسول خدا‌(ص) استناد شده است و نه به آيه‌اي از [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]]؛ بلکه به‌صراحت تمام، مسئله عربيت و حسب و نسب معيار و ملاک خلافت قرار داده‌شده است.
خط ۲۷: خط ۲۷:
==ریشه‌های ارکان و عقاید شیعه امامیه در قرآن کریم و احادیث نبوی==
==ریشه‌های ارکان و عقاید شیعه امامیه در قرآن کریم و احادیث نبوی==


حدود و پایه‌های مذهب شیعه را اصل امامت، امامت بلافصل امام علی(ع)، مرجعیت دینی و علمی اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، امامت امامان دوازده‌گانه و مهدویت تشکیل می‌دهد.  
حدود و پایه‌های مذهب شیعه را اصل امامت، امامت بلافصل [[امام علی(ع) و غصب خلافت|امام علی]](ع)، مرجعیت دینی و علمی اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، امامت امامان دوازده‌گانه و مهدویت تشکیل می‌دهد.  


===جایگاه و مقام امامت در اسلام===
===جایگاه و مقام امامت در اسلام===


ازنظر مذهب شیعه و اهل‌بیت(ع) افزون بر اینکه قاعده لطف اقتضاء می‌کند که امام باید از طرف خداوند و به‌وسیله پیامبرش معرفی گردد،<ref>علامه حلی، الباب الحادي عشر، ص10. مؤسسه مطالعات اسلامى، تهران‏، چ1، 1365ش.</ref> امامت مقامی است که هدایت بشر و راهنمایی آنان به‌سوی كمال مطلوب و انجام صحيح عبادت خداوند، از اهداف اصلي و فلسفه وجودي آن به شمار مي‌آيند. با توجه به نقص و ضعف انسان‌هاي عادي و نيازمندي خود آنان به هدايتگر الهي، اين مسئوليت خطير از شئون انسان‌های عادي نیست، پس به‌حکم عقل براي اين مقام بايد كسي از طرف خداوند نصب و تعيين گردد كه از پشتوانه علمي خداوند و تأييدات غيبي الهي برخوردار باشد.
ازنظر مذهب شیعه و [[اهل‌بیت]](ع) افزون بر اینکه قاعده لطف اقتضاء می‌کند که امام باید از طرف خداوند و به‌وسیله پیامبرش معرفی گردد،<ref>علامه حلی، الباب الحادي عشر، ص10. مؤسسه مطالعات اسلامى، تهران‏، چ1، 1365ش.</ref> امامت مقامی است که هدایت بشر و راهنمایی آنان به‌سوی كمال مطلوب و انجام صحيح عبادت خداوند، از اهداف اصلي و فلسفه وجودي آن به شمار مي‌آيند. با توجه به نقص و ضعف انسان‌هاي عادي و نيازمندي خود آنان به هدايتگر الهي، اين مسئوليت خطير از شئون انسان‌های عادي نیست، پس به‌حکم عقل براي اين مقام بايد كسي از طرف خداوند نصب و تعيين گردد كه از پشتوانه علمي خداوند و تأييدات غيبي الهي برخوردار باشد.


علامه طباطبايي بر لزوم اینکه امام خودش باید هدایت‌شده باشد، برهان را این‌چنین اقامه مي‌كند:‌ «قوام امامت كه از يك نوع شرافت و عظمت برخوردار است ممكن نيست مگر توسط كسي كه نفس او با لذات سعيد باشد؛ زیراکسی كه ذات او متلبس به ظلم و شقاوت باشد [او نمی‌تواند سعادت و نجات دیگران را تأمین کند بلکه] سعادت او با هدايت غير امکان‌پذیر است. ریشه این استدلال عقلی قرآن کریم است: «أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ<ref>يونس، 35.</ref>؛ آيا كسي كه هدايت به‌حق مي‌كند براي پيروي شايسته‌تر است يا آن‌کس كه خود هدايت نمي‌شود مگر اينكه هدايتش كنند، شمارا چه مى‏شود، چگونه داورى مى‏كنيد». در اين آیه مباركه هادي به‌سوی حق در مقابل مهتدي به غير قرار داده‌شده است و اين مقابله اقتضاء مي‌كند كه هادي به‌سوی حق بايد خودش بالذات مهتدي باشد و مهتدي به غير نمي‌تواند هادي به‌سوی حق باشد. پس نتیجه این استدلال قرآنی این می‌شود که امام باید معصوم و هدایت‌شده و مجعول خداوند و مورد تأیید او باشد.<ref>محمد حسین طباطبایی، الميزان فى تفسير القرآن‏، ج1، ص 273 – 275، قم، دفتر انتشارات اسلامى ، چ5، 1417ق.‏</ref>
علامه طباطبايي بر لزوم اینکه امام خودش باید هدایت‌شده باشد، برهان را این‌چنین اقامه می‌كند:‌ «قوام امامت كه از يك نوع شرافت و عظمت برخوردار است ممكن نيست مگر توسط كسي كه نفس او با لذات سعيد باشد؛ زیراکسی كه ذات او متلبس به ظلم و شقاوت باشد [او نمی‌تواند سعادت و نجات دیگران را تأمین کند بلکه] سعادت او با هدايت غير امکان‌پذیر است. ریشه این استدلال عقلی قرآن کریم است: «أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ<ref>يونس، 35.</ref>؛ آيا كسي كه هدايت به‌حق می‌كند براي پيروی شايسته‌تر است يا آن‌کس كه خود هدايت نمی‌شود مگر اينكه هدايتش كنند، شمارا چه مى‌‏شود، چگونه داورى مى‌‏كنيد». در اين آیه مباركه هادی به‌سوی حق در مقابل مهتدي به غير قرار داده‌شده است و اين مقابله اقتضاء می‌كند كه هادی به‌سوی حق بايد خودش بالذات مهتدی باشد و مهتدی به غير نمی‌تواند هادی به‌سوی حق باشد. پس نتیجه این استدلال قرآنی این می‌شود که امام باید معصوم و هدایت‌شده و مجعول خداوند و مورد تأیید او باشد.<ref>محمد حسین طباطبایی، الميزان فى تفسير القرآن‏، ج1، ص 273 – 275، قم، دفتر انتشارات اسلامى ، چ5، 1417ق.‏</ref>


=== معیار عقلی حقانیت امامت===
=== معیار عقلی حقانیت امامت===


معیار عقلی حقانیت امامت این است که به‌حق متصل باشد و حق بالذات تنها خداوند متعال است. خداوند در آیه «ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِير»<ref>الحج، 62.</ref> حق را منحصر در خودش نموده و باطل را منحصر در غیر خودش کرده؛ مگر اموری را که خودش آن را محقق کرده باشد.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج13،  ص 402.</ref>
معیار عقلی حقانیت [[امامت ایده ایرانی|امامت]] این است که به‌حق متصل باشد و حق بالذات تنها خداوند متعال است. خداوند در آیه «ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِير»<ref>الحج، 62.</ref> حق را منحصر در خودش نموده و باطل را منحصر در غیر خودش کرده؛ مگر اموری را که خودش آن را محقق کرده باشد.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج13،  ص 402.</ref>


با توجه به اینکه حق بالذات خداست، امامت در صورتی حق خواهد بود و زمانی بار اعتقادی و ایمانی خواهد داشت که از طرف خداوند جعل‌شده باشد و تنها در صورتی اعتقاد به حقانیت امامت قابل‌پذیرش است که این مقام به خداوند متصل باشد و در صورت عدم اتصال امامت و خلافت به خدای متعال، این منصب با مناصبی که در عالم سیاست در جهان وجود دارد، هیچ تفاوتی نخواهد داشت و هیچ ارزشی دینی و اعتقادی ندارد. در همین راستا در شرح مقاصد از فخر رازی مطلبی نقل‌شده مبنی بر اینکه خلافت از طرف پیامبر زمانی صدق می‌کند که خود پیامبر کسی را جانشین خودش قرار دهد و امام بیعت و امثال این‌ها نمی‌تواند خلافت رسول خدا باشد.<ref>سعدالدین تفتازانی، شرح المقاصد، ج‏5 ص234 ، قم، الشريف الرضي‏، چ1، 1409ق. مقدمه و تحقيق و تعليق:  دكتر عبد الرحمن عميره‏.</ref>
با توجه به اینکه حق بالذات خداست، امامت در صورتی حق خواهد بود و زمانی بار اعتقادی و ایمانی خواهد داشت که از طرف خداوند جعل‌شده باشد و تنها در صورتی اعتقاد به حقانیت امامت قابل‌پذیرش است که این مقام به خداوند متصل باشد و در صورت عدم اتصال امامت و خلافت به خدای متعال، این منصب با مناصبی که در عالم سیاست در جهان وجود دارد، هیچ تفاوتی نخواهد داشت و هیچ ارزشی دینی و اعتقادی ندارد. در همین راستا در شرح مقاصد از فخر رازی مطلبی نقل‌شده مبنی بر اینکه خلافت از طرف پیامبر زمانی صدق می‌کند که خود پیامبر کسی را جانشین خودش قرار دهد و امام بیعت و امثال این‌ها نمی‌تواند خلافت رسول خدا باشد.<ref>سعدالدین تفتازانی، شرح المقاصد، ج‏5 ص234 ، قم، الشريف الرضي‏، چ1، 1409ق. مقدمه و تحقيق و تعليق:  دكتر عبد الرحمن عميره‏.</ref>
خط ۴۷: خط ۴۷:
* آیه ولایت
* آیه ولایت


آیه ولایت عبارت است از: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ؛<ref>المائده، 55.</ref> ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آن‌ها كه ايمان آورده‏‌اند همان‌ها كه نماز را برپا مى‌‏دارند، و در حال ركوع، زكات مى‌دهند». با توجه به اینکه کلمه «انما» از ادات حصر است،<ref>فخر الدين رازی، التفسیر الکبیر یا مفاتیح الغیب، ج2ص172، بیروت، دار الكتب العلمية ، چ1، 1421ق/ 2000م.</ref>«ولایت یا ولی بودن» منحصر می‌شود در موضوعاتی که در آیه شریفه ذکرشده‌اند و آن‌ها عبارت‌اند از خداوند، رسول خدا(ص) و کسانی که ایمان آورده و در نماز در حال رکوع، زکات می‌دهند. طبق فرمایش علامه طباطبایی ولایت بالاصالة از برای خداست و از برای غیر خدا بالتبع است که آن‌هم با این آیه شریفه در رسول و کسی که ایمان آورده و در حال رکوع، زکات می‌پردازد، منحصر شده و از آنان به دیگران نباید تجاوز کند.<ref>الميزان فی تفسیر القرآن، ج6، ص14.</ref>
آیه [[ولایت]] عبارت است از: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ؛<ref>المائده، 55.</ref> ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آن‌ها كه ايمان آورده‏‌اند همان‌ها كه نماز را برپا مى‌‏دارند، و در حال ركوع، زكات مى‌دهند». با توجه به اینکه کلمه «انما» از ادات حصر است،<ref>فخر الدين رازی، التفسیر الکبیر یا مفاتیح الغیب، ج2ص172، بیروت، دار الكتب العلمية ، چ1، 1421ق/ 2000م.</ref>«ولایت یا ولی بودن» منحصر می‌شود در موضوعاتی که در آیه شریفه ذکرشده‌اند و آن‌ها عبارت‌اند از خداوند، رسول خدا(ص) و کسانی که ایمان آورده و در نماز در حال رکوع، زکات می‌دهند. طبق فرمایش علامه طباطبایی ولایت بالاصالة از برای خداست و از برای غیر خدا بالتبع است که آن‌هم با این آیه شریفه در رسول و کسی که ایمان آورده و در حال رکوع، زکات می‌پردازد، منحصر شده و از آنان به دیگران نباید تجاوز کند.<ref>الميزان فی تفسیر القرآن، ج6، ص14.</ref>
احادیثی که در شأن نزول آیه ولایت در کتاب‌های حدیثی و تفسیری اهل سنت نقل‌شده است، مصداق «الذین آمنوا...» را از کلیت خارج کرده و آن را مشخص می‌گرداند و تمام نشانه‌هایی را که در آیه شریفه ذکر گردیده بر امام علی(ع) منطبق می‌کند و درنتیجه ولایت به معنای سرپرستی را بعد از رسول خدا(ص) در آیه ولایت برای امام علی(ع) به اثبات می‌رساند.  
احادیثی که در شأن نزول آیه ولایت در کتاب‌های حدیثی و تفسیری اهل سنت نقل‌شده است، مصداق «الذین آمنوا...» را از کلیت خارج کرده و آن را مشخص می‌گرداند و تمام نشانه‌هایی را که در آیه شریفه ذکر گردیده بر امام علی(ع) منطبق می‌کند و درنتیجه ولایت به معنای سرپرستی را بعد از رسول خدا(ص) در آیه ولایت برای امام علی(ع) به اثبات می‌رساند.  


* آیه تبلیغ
* آیه تبلیغ


آیه تبلیغ عبارت است از: «يَأَيهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يهَْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِين‏؛<ref>المائده،67.</ref>اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل‌شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده‌‏اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى‌‏دارد و خداوند، جمعیت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏‌كند».
[[آیه تبلیغ]] عبارت است از: «يَأَيهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يهَْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِين‏؛<ref>المائده،67.</ref>اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل‌شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده‌‏اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى‌‏دارد و خداوند، جمعیت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏‌كند».
   
   
با بحث مفصلی که درباره این آیه شده ثابت گردیده که مراد ازآنچه پیامبر اسلام (ص) مأمور به تبلیغ آن شده ولایت و امامت امام علی (ع) است. <ref>رک: المیزان فی تفسیرالقرآن، ج6، ص42-43.</ref>
با بحث مفصلی که درباره این آیه شده ثابت گردیده که مراد ازآنچه پیامبر اسلام (ص) مأمور به تبلیغ آن شده ولایت و امامت امام علی (ع) است. <ref>رک: المیزان فی تفسیرالقرآن، ج6، ص42-43.</ref>


گذشته از متون شیعی در برخی تفاسیر اهل‌ سنت نیز به شأن نزول این آیه شریفه در مورد امام علی(ع) اشاره‌شده است.<ref>رک: جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج3ص117.</ref>  
گذشته از متون شیعی در برخی تفاسیر [[اهل‌ سنت]] نیز به شأن نزول این آیه شریفه در مورد امام علی(ع) اشاره‌شده است.<ref>رک: جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج3ص117.</ref>  


===ریشه‌های امامت امام علی(ع) در احادیث نبوی===
===ریشه‌های امامت امام علی(ع) در احادیث نبوی===
خط ۶۶: خط ۶۶:
این احادیث دلالت روشن بر ولایت و امامت علی(ع) بعد از رسول خدا بر مؤمنین دارد و نمی‌توان ولی را در این احادیث بر یاری و دوستی حمل کرد؛ زیرا یاری و دوستی در مورد امام علی(ع) نیازی به قید بعد از پیامبر اسلام(ص) ندارد و این قید می‌رساند تا پیامبر(ص) زنده است علی(ع) ولی مؤمنین نیست؛ بلکه این ولایت بعد از وفات رسول‌الله(ص) برای او پیدا می‌شود.
این احادیث دلالت روشن بر ولایت و امامت علی(ع) بعد از رسول خدا بر مؤمنین دارد و نمی‌توان ولی را در این احادیث بر یاری و دوستی حمل کرد؛ زیرا یاری و دوستی در مورد امام علی(ع) نیازی به قید بعد از پیامبر اسلام(ص) ندارد و این قید می‌رساند تا پیامبر(ص) زنده است علی(ع) ولی مؤمنین نیست؛ بلکه این ولایت بعد از وفات رسول‌الله(ص) برای او پیدا می‌شود.


* حدیث غدیر از احادیثی است که ولایت و امامت علی(ع) را بعد از پیامبر اسلام(ص) به اثبات می‌رساند.<ref>رک:  مقدسی، محمد بن عبد الواحد ، الأحاديث المختارة، ج3ص213، مکه،  مكتبة النهضة الحديثة، چ1، 1410ق، تحقيق: عبد الملك بن عبد الله بن دهيش.</ref> در حدیث غدیر بنا بر نقل حاکم از زید بن ارقم روایت پیامبر اسلام (ص) فرمود: ای مردم من دو چیز را در بین شما برجای گذاشتم اگر از آن‌ها متابعت کنید هرگز گمراه نمی‌شوید و آن‌ها کتاب خدا و اهل‌بیتم و عترتم هستند. سپس سه بار فرمود آیا می‌دانید که من سزاوارتر به مؤمنین از خود آنان هستم؟ گفتند بلی. سپس پیامبر اسلام(ص) فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه.<ref>المستدرك ، ج3، ص118.</ref>
* [[حدیث غدیر]] از احادیثی است که ولایت و امامت علی(ع) را بعد از پیامبر اسلام(ص) به اثبات می‌رساند.<ref>رک:  مقدسی، محمد بن عبد الواحد ، الأحاديث المختارة، ج3ص213، مکه،  مكتبة النهضة الحديثة، چ1، 1410ق، تحقيق: عبد الملك بن عبد الله بن دهيش.</ref> در حدیث غدیر بنا بر نقل حاکم از زید بن ارقم روایت پیامبر اسلام (ص) فرمود: ای مردم من دو چیز را در بین شما برجای گذاشتم اگر از آن‌ها متابعت کنید هرگز گمراه نمی‌شوید و آن‌ها کتاب خدا و اهل‌بیتم و عترتم هستند. سپس سه بار فرمود آیا می‌دانید که من سزاوارتر به مؤمنین از خود آنان هستم؟ گفتند بلی. سپس پیامبر اسلام(ص) فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه.<ref>المستدرك ، ج3، ص118.</ref>


* فخر رازی از مفسران نامدار اهل سنت می‌گوید: هر که در دین خود به علی بن ابی‌طالب اقتدا کند به‌درستی که او هدایت‌شده است و دلیل بر این مطلب سخن پیامبر اسلام است که فرمود: «اللهم ادر الحق مع علی حیث دار؛ خدایا حق را با علی قرار بده هر جا که باشد».<ref>مفاتیح الغیب، ج1، ص168.</ref> و نیز در منابع اهل سنت آمده که علی با حق است و حق با علی است هر جا می‌خواهد باشد.<ref>المستدرک ، ج3ص134.</ref>  
* فخر رازی از مفسران نامدار اهل سنت می‌گوید: هر که در دین خود به علی بن ابی‌طالب اقتدا کند به‌درستی که او هدایت‌شده است و دلیل بر این مطلب سخن پیامبر اسلام است که فرمود: «اللهم ادر الحق مع علی حیث دار؛ خدایا حق را با علی قرار بده هر جا که باشد».<ref>مفاتیح الغیب، ج1، ص168.</ref> و نیز در منابع اهل سنت آمده که علی با حق است و حق با علی است هر جا می‌خواهد باشد.<ref>المستدرک ، ج3ص134.</ref>  
خط ۷۴: خط ۷۴:
===ریشه‌های امامت دوازده امام(ع) در دین اسلام===  
===ریشه‌های امامت دوازده امام(ع) در دین اسلام===  


یکی از پایه‌های مذهب شیعه اعتقاد به امامت دوازده امام است و به همین دلیل به اسم دوازده‌امامی نیز معروف است. در متون معتبر اهل سنت احادیثی وجود دارد که امامت دوازده امام را به‌صورت عام منصوص می‌کند. از میان این احادیث حدیثی که در آن به دوازده امیر و خلیفه تصریح‌شده، هر نوع تردید را در منصوص بودن امامت دوازده امام از بین می‌برد.  
یکی از پایه‌های مذهب شیعه اعتقاد به امامت دوازده امام است و به همین دلیل به اسم دوازده‌امامی نیز معروف است. در متون معتبر اهل سنت احادیثی وجود دارد که امامت [[دوازده امام]] را به‌صورت عام منصوص می‌کند. از میان این احادیث حدیثی که در آن به دوازده امیر و خلیفه تصریح‌شده، هر نوع تردید را در منصوص بودن امامت دوازده امام از بین می‌برد.  


به عنوان نمونه رواياتي نقل شده كه عنوان دوازده امير در آنها ذكر شده‌است. اين حدیث با تعبيرات مختلفي در كتاب‌هاي اهل‌سنت آمده است و مضمون آن چنين است كه پيامبر اسلام(ص) فرمود: پيوسته اين دين بر كسي كه آنرا دشمن دارد غالب است و هيچ مخالف و مفارقي به آن ضرر نمي‌زند تا اينكه دوازده امير از امت من را پشت سر بگذرانند كه همگي آنان از قريش اند، يا كار مردم پيوسته بگذرد تا اينكه دروازده امير بر آنان حكومت كنند كه همة آنها از قريش‌اند.<ref>صحيح بخاري(الجامع الصحيح المختصر) ج6ص2640؛ مسند احمد، ج 5 صص 87، 90، 92، 94، 95، 98، 101.</ref>
به عنوان نمونه رواياتي نقل شده كه عنوان دوازده امير در آنها ذكر شده‌است. اين حدیث با تعبيرات مختلفي در كتاب‌هاي اهل‌سنت آمده است و مضمون آن چنين است كه پيامبر اسلام(ص) فرمود: پيوسته اين دين بر كسي كه آنرا دشمن دارد غالب است و هيچ مخالف و مفارقي به آن ضرر نمی‌زند تا اينكه دوازده امير از امت من را پشت سر بگذرانند كه همگی آنان از قريش اند، يا كار مردم پيوسته بگذرد تا اينكه دروازده امير بر آنان حكومت كنند كه همة آنها از قريش‌اند.<ref>صحيح بخاري(الجامع الصحيح المختصر) ج6ص2640؛ مسند احمد، ج 5 صص 87، 90، 92، 94، 95، 98، 101.</ref>


==ریشه‌های مرجعیت دینی و علمی اهل‌بیت(ع) در دین اسلام==
==ریشه‌های مرجعیت دینی و علمی اهل‌بیت(ع) در دین اسلام==


یکی از پایه‌های مذهب شیعه اعتقاد به مرجعیت دینی و علمی اهل‌بیت (ع)است. مرجعیت علمی اهل‌بیت از حدیث ثقلین که در متون سنت نیز نقل‌شده ثابت می‌گردد. در یک نقل آمده است که رسول خدا درراه  بین مکه و مدینه، بعد از حمد و ثنای خداوند و موعظه خطاب به مردم فرمود: « ای مردم من در میان شما دو چیز را می گذارم اگر از آنها متابعت کنید هرگز گمرا نمی شوید، آن دو کتاب خدا و اهل بیت من هستند».<ref>المستدرک، ج3، ص118.</ref>این حدیث در اکثر کتاب‌های تفسیری، حدیثی و تاریخی اهل‌ سنت با توضیحات بسیار مفید نقل‌شده که نیازی به نقل آن از همه این کتابها نیست.  
یکی از پایه‌های مذهب شیعه اعتقاد به مرجعیت دینی و علمی [[اهل‌بیت]] (ع)است. مرجعیت علمی اهل‌بیت از حدیث ثقلین که در متون سنت نیز نقل‌شده ثابت می‌گردد. در یک نقل آمده است که رسول خدا درراه  بین مکه و مدینه، بعد از حمد و ثنای خداوند و موعظه خطاب به مردم فرمود: « ای مردم من در میان شما دو چیز را می گذارم اگر از آنها متابعت کنید هرگز گمرا نمی شوید، آن دو کتاب خدا و اهل بیت من هستند».<ref>المستدرک، ج3، ص118.</ref>این حدیث در اکثر کتاب‌های تفسیری، حدیثی و تاریخی اهل‌ سنت با توضیحات بسیار مفید نقل‌شده که نیازی به نقل آن از همه این کتابها نیست.  


== ریشه‌های مهدویت در دین اسلام==
== ریشه‌های مهدویت در دین اسلام==


یکی از پایه‌های مذهب شیعه اعتقاد به مهدویت است. موضوع امام مهدي(عج) و قيام و انقلاب جهاني او یک امر مسلم و غیرقابل خدشه در بین مسلمانان است.  
یکی از پایه‌های مذهب شیعه اعتقاد به [[مهدویت]] است. موضوع امام مهدی(عج) و قيام و انقلاب جهاني او یک امر مسلم و غیرقابل خدشه در بین مسلمانان است.  


در کتاب‌های حدیثی اهل سنت به‌صورت بسیار گسترده، به مسئله مهدویت و ظهور و خروج آن حضرت پرداخته‌شده در اینجا به یک مورداشاره می‌شود:  
در کتاب‌های حدیثی اهل سنت به‌صورت بسیار گسترده، به مسئله مهدویت و ظهور و خروج آن حضرت پرداخته‌شده در اینجا به یک مورداشاره می‌شود:  
در صحیح ابن حبان احادیثی که درباره مهدویت نقل‌شده، که رسول خدا(ص) فرمود قیامت برپا نخواهد شد تا اینکه زمین پر از ظلم و جور گردد و سپس مردی از اهل‌بیت و عترتم خروج کرده و آن را از عدل و قسط پر خواهد کرد. ابن حبان در ذیل این احادیث می‌گوید اخباری که از وصف و اسم مهدی نقل‌شده است بر ضد سخن کسی است که گمان کرده مهدی همان عیسی بن مریم است.<ref>ابن حبان بستی، محمد بن حبان، صحيح ابن حبان، ج15، ص 236، بیروت، مؤسسة الرسالة ، چ2، 1414ق/ 1993م. تحقيق: شعيب الأرنؤوط محمد.</ref>
در صحیح ابن حبان احادیثی درباره مهدویت نقل‌شده، که رسول خدا(ص) فرمود قیامت برپا نخواهد شد تا اینکه زمین پر از ظلم و جور گردد و سپس مردی از اهل‌بیت و عترتم خروج کرده و آن را از [[عدل خداوند|عدل]] و قسط پر خواهد کرد. ابن حبان در ذیل این احادیث می‌گوید اخباری که از وصف و اسم مهدی نقل‌شده است بر ضد سخن کسی است که گمان کرده مهدی همان عیسی بن مریم است.<ref>ابن حبان بستی، محمد بن حبان، صحيح ابن حبان، ج15، ص 236، بیروت، مؤسسة الرسالة ، چ2، 1414ق/ 1993م. تحقيق: شعيب الأرنؤوط محمد.</ref>


==منابع==
==منابع==
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
| تیترها = شد
| تیترها = شد
| ویرایش = شد
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی = -
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =  
| ناوبری =  
| نمایه =  
| نمایه =  
۴۹۱

ویرایش