سؤال

رومان یا فتّان القبور چه ملکی است و چه زمانی نزد میت می‌آید؟


در نتیجه، رومان یکی از ملائک قبر است و کارش مشابه نکیر و منکر (امتحان و پرسش از میت) است. از این رو «فتان القبور» صفت رومان و نکیر و منکر قرار گرفته است.

فرشته‌ای به نام رومان

امام سجاد(ع) در دعایی که در صحیفه سجادیه نقل شده، نام رومان را در کنار نام نکیر و منکر آورده و بر آن‌ها درود می‌فرستد.[۱] سیدعلی خان در شرح این دعا رومان را به مانند نکیر و منکرشبیه جبرئيل دانسته که از جنس آدمیان نیستند. او همچنین تصدیق وجود رومان را به مانند فرشته‌های دیگر واجب دانسته است.[۲]

طریحی عالم و مفسر شیعی در کتاب مجمع البحرین، رومان را نام فرشته‌ای دانسته که در قبر با آدمیان ملاقات می‌کند.[۳]

وظیفه رومان

در بارهٔ کار و جایگاه آن، در منابع شیعی و سنی بسیار آمده است؛ ولی مستند همه، تنها این حدیث است. عبدالله بن سلام[۴] از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل می‌کند که[۵] از رسول خدا پرسیدم: «نخستین ملکی که پیش از نکیر و منکر بر میت وارد می‌شود، کیست؟» فرمود: «ملکی است به نام رومان که با چهره ای چون خورشید، بر میت وارد می‌شود و می‌گوید که کارهای نیک و بد خود را، در دنیا بنویس». میت می‌گوید: «چگونه بنویسم که نه کاغذی دارم، نه قلمی و نه مرکبی؟» ملک می‌گوید: «آب دهان تو مرکب، انگشت تو قلم و تکه ای از کفن تو کاغذ». میت نخست کارهای نیک خود را می‌نویسد، وقتی به کارهای بد خود می‌رسد حیا و شرم می‌کند و دست برمی‌دارد. ملک می‌گوید: «ای خطاکار! در دنیا از خالق خود شرم نکردی و کار زشت انجام دادی! اکنون از نوشتن آن شرم می‌کنی؟» عمودی در دست دارد که بالا می‌برد تا بر فرق او زند. میت می‌گوید: «نزن می‌نویسم». پس از نوشتن، ملک امر می‌کند که آن نوشته را با ناخن خود مهر کند و سپس تا روز قیامت آن را به گردن خود بیاویزد، چنان‌که خداوند می‌فرماید: (وَ کُلَّ إِنسان أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَه کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً).[۶] بنابراین کار رومان تشکیل پرونده و پیش از نکیر و منکر است.

همه ی وظایفی که در حدیث عبدالله بن سلام برای رومان ذکر شده است، در حدیث معروف سلمان فارسی برای اولین ملکی که در قبر سراغ میت می‌آید، ذکر شده است; هر چند نامی از رومان به میان نیامده است.[۷]

در روایت دیگر آمده است:

رومان نزد میت می‌آید و او را می‌بوید، اگر او را از اهل خیر و سعادت یافت، به منکر و نکیر خبر می‌دهد تا با او رفق و مدارا کنند; ولی اگر او را اهل شرّ و شقاوت یافت، به آن دو خبر می‌دهد تا بر او سخت گیرند و او را عذاب کنند.[۸]

در دیگر منابع اهل سنت نیز ملکی به نام رومان وارد شده است; هر چند از لحاظ سند ضعیف است.[۹]

منابع

  1. صحیفهٔ سجادیه، دعای سوم یا چهارم، ص۳۵۱.
  2. سید علی خان کبیر، ریاض السالکین، ص۹۴، میانجی، ص۳۵۲.
  3. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۵۴.
  4. عبدالله بن سلام بن الحارث الاسرائیلی من الصحابه، کان من احبار الیهود فأسلم مات سنه ثلاث و اربعین بالمدینه، طبقات ابن سعد، ج۲، ص۳۵۲.
  5. نعمت الله جزایری، الانوار النعمانیه، ج۴، ص۲۲۰; فیض کاشانی، علم الیقین، ج۲، ص۱۰۸۰; و کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۳۱.
  6. اسراء: ۱۳; و شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۶۲۰–۶۲۲.
  7. علامه ی مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۷۴، ح ۱۳.
  8. الانوار النعمانیه، ج۴، ص۲۲۱; کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۳۲.
  9. سیوطی، شرح الصدور، ص۱۷۴.