روایت شر بودن زن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۶۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
عبارت‌های: «المرأه شرّ کلها و شرّ ما فیها انه لابد منها»
چرا در نهج البلاغه در عبارت «المرأه شرّ کلها و شرّ ما فیها انه لابد منها» زن شر معرفی شده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|زن و خانواده}}
{{درگاه|زن و خانواده}}روایت «همه چيز زن شرّ است، و بدتر از آن اينكه از وجودش چاره‌اى نيست.» از [[امام علی(ع)]] به معنای ایجاد زحمت برای مرد است که تشکیل زن و خانواده او را به دردسر می‌اندازد. این روایت به این معنا نیست که حضرت علی(ع) در مقام نکوهش جنس زن سخن گفته باشد. برخی عالمان این روایت را اینگونه تفسیر کرده‌اند که مقصود حضرت علی(ع)، برخی از زنان تربیت‌نایافته یا درباره برخی زنان پس از جنگ جمل بوده است.


درباره جمله «المرأه شر کلها و شرّ ما فیها انّه لابد منها» باید نکات زیر را مورد توجّه قرار داد:
== متن روایت ==
{{عربی بزرگ|وَ قَالَ (عليه السلام): الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا، وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا.|ترجمه=و فرمود: همه چيز زن شرّ است، و بدتر از آن اينكه از وجودش چاره‌اى نيست.<ref>حکمت ۲۳۸ نهج البلاغه</ref>}}


الف) در قرآن کریم و نهج‌البلاغه، نظام هستی، نظام حسن معرفی شده، و امام(ع) خود عدل الهی را به جهانیان شناسانده است و می‌دانیم که خدا شرّ نیافریده و پدیده‌های پروردگاری شرّ نیستند. پس قرآن و سنّت مسلّم و فلسفه و کلام و مبانی اعتقادی با ظاهر عبارات یاد شده در تضادّ است و در ترجمه‌های ظاهری الفاظ و عبارات نیز، تضادّها برطرف نمی‌گردد، که همواره اعتراض خوانندگان را به همراه خواهد داشت.


اگر پس از بررسی‌های لازم به این نتیجه برسیم که: امام در حکمت ۲۳۸. واژه شرّ را به معنای بَد و بدی‌ها استعمال نکرده، بلکه خواست بفهماند که، ازدواج و تشکیل زندگی مسئولیت‌ها و مشکلاتی دارد و این همان ضرب‌المثل فارسی است که می‌گوید: «زن و بچّه دردسرند و بی دردسر هم نمی‌توان زندگی کرد». آن‌گاه برداشت‌های منفی و اعتراض‌های نامناسب مطرح نخواهد شد.<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۹، مقدمه و ص۶۷۹ پاورقی.</ref>
== تفسیر روایت ==
ب) اطلاق «شر» بر زن همانند اطلاق بسیاری از کلمات دیگر جنبه اضافی و نسبی دارد. و این امری رایج در احادیث و شیوه گفتار عرفی است. بدین معنا که زن نه از جنبه انسانی یا همسری و مادری‌اش، بلکه از منظر اختصاصی زنانگی‌اش برای مردان به گونه‌هایی اشتغال ذهنی و پراکندگی قلبی و روحی ایجاد می‌کند و او را از توجه کامل، در پرداختن به کمالات علمی و معنوی بازمی‌دارد و این اختصاص به زن ندارد بلکه اساساً مسیر رشد و کمال نوعی انسان در فطرت و آفرینش به گونه‌ای مقرر شده که با توجّه به قوا و استعدادهای سرشته در نهادش، باید حصارها و بندهای بازدارنده را شناخته، خود را از آن برهاند، انسان برای رسیدن به کمال ناگزیر از کوشش در تأمین نیازهای طبیعی خویش است و در این مسیر باید به گونه‌ای عمل نماید که فشارهای برخاسته از نیازهای زمینی او را از پا در نیاورد. و در این راه هر امر بازدارنده یا مشکل‌سازی شرّ نسبی محسوب می‌گردد. هرچند همان امر در جای خود می‌تواند دارای فواید و محاسن بسیاری باشد. هم‌چنان‌که احادیث متعدّدی نیز با همین نگاه به بانوان نگریسته است. از جمله آنچه که از امام صادق(ع) نقل شده است که: «أکثر الخیر فی النساء»<ref>حرعاملی، وسائل‌الشیعه، آل‌البیت، ج۲۰، ص۲۴، باب ۳، أبواب مقدمات النکاح، ح۱۲.</ref> (بیشترین خیر در زنان است).
امام علی(ع) در این روایت واژه شرّ را به معنای بَد و بدی‌ها استعمال نکرده، بلکه خواست بفهماند که، ازدواج و تشکیل زندگی مسئولیت‌ها و مشکلاتی دارد و این همان ضرب‌المثل فارسی است که می‌گوید: «زن و بچّه دردسرند و بی دردسر هم نمی‌توان زندگی کرد».<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۹، مقدمه و ص۶۷۹ پاورقی.</ref>
ج) احادیث معصومین(ع) گاه در قالب بیانی قانونی عرضه می‌گردد، و گاه پیشوایان بزرگوار ما، در مقام خطابه یا موعظه با مخاطبانی خاصّ مواجه بودند، اگر بپذیریم که هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد، باید گفت: رساترین سخن آن است که مقتضای مقام، سخن و خصوصیات مخاطب باشد. چنان‌چه مخاطب امام در مقام موعظه اگر از وارستگارنی چون ابوذر و عثمان بن مظعون باشد به خاطر آن‌که شدیداً شیفته سلوک معنوی است و حتی از نیازهای ضروری مادّی نیز امتناع می‌ورزد، نیازمند تأکید و مبالغه در دعوت به نیازهای زمینی است. حال اگر مخاطب امیرالمؤمنین(ع) جمعی بی‌اعتنا به زندگی عقلانی و افتاده در گنداب شهوات باشند، نهیبی اکید و بلیغ نیاز دارد تا انگیزه کاستن از شهوت‌پرستی و پرداختن به کمالات در آنان ایجاد شود.
با دقت در توضیحات فوق معلوم می‌گردد که بیان این حدیث و سایر احادیث و آیات قرآنی که انسان (زن و مرد) را مکرّم به کرامت الهی دانسته، گرامی‌ترین آنها و پرهیزگارترین آنها می‌داند، و برخی از زنان را اسوه و الگوی هر انسان مؤمن و کمال‌جویی معرفی می‌کند، و زن را دارای زمینه و استعدادی برای کمال‌یابی می‌داند که به مقام تلقّی وحی و سخن گفتن با فرشتگان (بلکه با برترین فرشته الهی) نایل می‌گردد، هیچ‌گونه منافاتی نیست.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
منظور امام علی(ع) در اين كلام تمام زنان نيستند زيرا زنان برجسته در اسلام فراوان بوده‌اند كه پيامبر (ص)، امام و ساير ائمه(ع) براى آنها احترام فراوان قائل بودند. حديث معروف [[پیامبر(ص)]] كه مى‌فرمود: سه چيز از دنياى شما محبوب من است: بوى خوش و زنان و نور چشمانم نماز است» شاهد گوياى اين مطلب است. در اخبار اسلامى رواياتى كه دوست داشتن زنان را نشانه ايمان يا از اخلاق انبيا مى‌شمرد فراوان است؛ در حديثى از رسول خدا آمده است هر قدر بندگان خدا در ايمانشان افزوده شود محبت زنان در قلوب آنها فزونى مى‌يابد.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر،‌ پيام امام امير المومنين(ع)، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۶، ج۱۳، ص۸۱۱.</ref>
* زن در آیینه جمال، آیت الله جوادی آملی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


زن نه از جنبه انسانی یا همسری و مادری‌اش، بلکه از منظر زنانگی‌اش برای مردان به گونه‌هایی اشتغال ذهنی و پراکندگی قلبی و روحی ایجاد می‌کند و مرد را از توجه کامل، در پرداختن به کمالات علمی و معنوی بازمی‌دارد. این موضوع اختصاص به زن ندارد بلکه اساساً مسیر رشد و کمال نوعی انسان در فطرت و آفرینش به گونه‌ای مقرر شده که با توجّه به قوا و استعدادهای سرشته در نهادش، باید حصارها و بندهای بازدارنده را شناخته، خود را از آن برهاند. انسان برای رسیدن به کمال ناگزیر از کوشش در تأمین نیازهای طبیعی خویش است و در این مسیر باید به گونه‌ای عمل نماید که فشارهای برخاسته از نیازهای زمینی او را از پا در نیاورد. و در این راه هر امر بازدارنده یا مشکل‌سازی شرّ نسبی محسوب می‌گردد. هرچند همان امر در جای خود می‌تواند دارای فواید و محاسن بسیاری باشد. همچنان‌ که احادیث متعدّدی نیز با همین نگاه به بانوان نگریسته است. از جمله آنچه که از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که: «أَكْثَرُ اَلْخَيْرِ فِي اَلنِّسَاءِ؛ بیشترین خیر در زنان است.»<ref>حرعاملی، وسائل‌الشیعه، آل‌البیت، ج۲۰، ص۲۴، باب ۳، أبواب مقدمات النکاح، ح۱۲.</ref>{{پایان پاسخ}}
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۳۱: خط ۲۵:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۴۲: خط ۳۶:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۱٬۸۷۷

ویرایش