دلایل وجود باطن برای قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
''دليل عمده ى وجود باطن براى قرآن كريم، روايات متواترى است كه در كتاب هاى شيعه و سنى وجود دارد و نيز به بعضى از آيات، با بعضى از مقدمات خارج از قرآن مى توان استدلال كرد; ولى آن دليل ها خيلى صريح و روشن نيستند; به عنوان مثال آيه ى شريفه ى (وَ نَزَّلْنا عَلَيْك الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ)كه مى فرمايد: اين قرآن بيانگر همه چيز است، ممكن است با اين مقدمه كه، ما از ظاهر قرآن نمى توانيم همه چيز را بفهميم، استفاده شود كه قرآن، علاوه بر ظاهر، معارف باطنى نيز دارد و با توجه به آن معانى باطنى، بيان گر همه چيز است; ولى به اين دليل خيلى نمى توان اتكا كرد. گرچه بعضى به آن اشاره كرده اند''
روایات متواتر را دلیل اصلی وجود [[باطن قرآن|باطن برای قرآن کریم]] دانسته‌اند. [[علامه مجلسی]] در [[بحار الانوار]]، جلد ۲۳ و ۲۴، حدود هزار و پانصد و هفت روایت را ذکر کرده که در آن‌ها، برای آیات قرآن معنایی بیان شده که از ظاهر الفاظ فهمیده نمی‌شود. بسیاری از آن روایات، روایاتی  در فضایل ائمه(ع) است.


در روايات به صراحت آمده است كه قرآن كريم داراى ظاهر و باطن است; امّا در آيات قرآن چنين صراحتى وجود ندارد، بلكه ظاهر آياتى از قرآن به اين امر دلالت دارد; هم آيه اى كه جناب آقاى بابايى اشاره فرمودند و هم آياتى كه از مخاطبان خود مى خواهد كه در قرآن تدبّر كنند.
در برخی منابع نقل شده که باطن قرآن نیز باطنی دارد<ref>ابن أبي جمهور، محمد بن زين الدين، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۱۰۷.</ref> در کتاب‌های متأخر، مانند [[تفسیر صافی]] هفت بطن برای قرآن ذکر شده است.<ref>فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، تفسير الصافي، 5تهران، مكتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۰.</ref> برخی دانشمندان مانند [[سید حیدر آملی]] در کتاب نص النصوص، بالاتر از آن نیز به روایات نسبت داده‌اند که قرآن هفتاد هزار بطن دارد.<ref>سید حیدر آملی: جامع الاسرار و منبع الانوار، ص ۱۰۴، ۵۳۰، ۶۱۰ و نص النصوص، ص ۱۲ و ۷۲.</ref>


«تدبّر» در جايى معنا دارد كه مطلبى ظاهر نباشد; بنا بر اين، لازمه ى امر به تدبّر در قرآن، وجود لايه هاى باطنى در زير لايه ى ظاهر آيات قرآن است.
عالمان مسلمان معتقدند، باطن قرآن، تنها با آشنایی به معانی لغوی الفاظ، قواعد و ادبیات عربی به‌دست نمی‌آید. همچنین تمام آن را فقط خدا و [[راسخان در علم]] می‌دانند و دست یابی به تمام آن از توان افراد عادی خارج است.<ref>مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۱۹۷.</ref>


''به نظر من «ظاهر و باطن» از اختصاصات قرآن كريم نيست كه اثبات آن نياز به دليل داشته باشد; بلكه هر كلامى مى تواند داراى ظاهر و باطن باشد. آنچه اختصاص به قرآن دارد، اين است كه باطن قرآن از ژرفاى فوِ العاده اى برخوردار است.''
برخی محققان معتقدند «ظاهر و باطن» از اختصاصات قرآن نیست؛ بلکه هر کلامی می‌تواند دارای ظاهر و باطن باشد. آنچه اختصاص به قرآن دارد، این است که باطن قرآن از معانی فوق‌العاده‌ای برخوردار است. [[امام علی(ع)]] فرمودند: {{متن عربی|عجایب آن سپری نگردد و غرایب آن به پایان نرسد.}}<ref>نهج البلاغه، خطبه۱۸.</ref>


همان طور كه امام على(عليه السلام)فرمودند:
همچنین به ظاهر برخی آیات، بر وجود باطن قرآن استناد شده است: {{قرآن|ترجمه=این قرآن، بیانگر همه چیز است.|سوره=نحل|آیه=۸۹}} در وجه استدلال به این آیه آمده که قرآن با توجه به معانی باطنی خود، بیان‌گر همه چیز است. البته استناد به این  آیه قرآن بر وجود باطن قرآن، مخالفانی نیز دارد.


(لاَ تَفْنَى عَجَائِبُه وَ لا تَنْقَضِى غَرائِبُهُ)<ref>'''''نهج البلاغه'''''، خطبه ى 18.</ref> عجايب آن سپرى نگردد و غرايب آن به پايان نرسد.
== پیوند به بیرون ==
* این مدخل برگرفته شده از کتاب «باطن و تأویل قرآن» گفتگو با علی‌اکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکری، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزهٔ علمیه، ۱۳۸۱ش.


بنابر اين اساساً وجه امتياز قرآن از ديگر كلام ها اين نيست كه قرآن علاوه بر ظاهر، داراى باطن است و كلام هاى ديگر داراى باطن نيستند، بلكه امتياز قرآن بر ديگر كلام ها اين است كه باطنش بى پايان و ژرف است; وگرنه طبق تعريفى كه ما از باطن خواهيم داشت، به نظر مى رسد كه بسيارى از كلام هاى ديگر نيز باطنى داشته باشند و روايات هم ممكن است همين طور باشند.
== منابع ==
 
در برخى از آنها همين قدر گفته شده است كه قرآن و آيات آن ظاهر و باطن دارند. در بعضى از آنها آمده است كه باطن آن نيز باطنى دارد; حتّى در كتاب هاى متأخرين، مثل تفسير صافى و تفسير الميزان، هفت بطن نيز ذكر شده است. برخى از دانشمندان بالاتر از آن نيز به روايات نسبت داده اند; سيد حيدر آملى در كتاب نص النصوص، هفتاد بطن و هفتاد هزار بطن نيز آورده است.<ref>ر.ك: سيد حيدر آملى: جامع الاسرار و منبع الانوار، ص 104، 530 و 610 و نص النصوص، ص 12 و 72.</ref>
 
روايات شش دسته است. در سه دسته از آن روايات، با صراحت ذكر باطن و ظاهر براى قرآن كريم آمده است. اين سه دسته، تا جايى كه بنده يافته ام، حدود سى و يك روايت است و در همه ى آنها سخن از بطن براى قرآن كريم است. بعضى از تعابير چنين است:
(لَيْسَ مِنَ الْقرآن ايةٌ اِلاّ و لَها ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ
 
علاوه بر اين چهار دسته روايت، روايات بسيار زيادى است كه مرحوم مجلسى(قدس سره)در بحار الانوار، جلد 23 و 24، در ضمن شصت و هشت باب، حدود هزار و پانصد و هفت روايت از آنها را ذكر كرده كه در آن روايات، براى آيات كريمه ى قرآن، معنايى بيان شده است كه از ظاهر لفظ فهميده نمى شود. بسيارى از آن روايات، رواياتى است كه در فضايل ائمه ى اطهار(عليهم السلام)است
==پیوند به بیرون==
* این مدخل برگرفته شده از کتاب «باطن و تأویل قرآن» گفتگو با علی‌اكبر بابايى و دكتر محمد كاظم شاكری، كارشناس و مجرى: مصطفى كريمى، قم، مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه ى علميه، ۱۳۸۱ش.
==منابع==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =علوم و معارف قرآن
| شاخه فرعی۱ =  
| شاخه فرعی۱ =ظاهر و باطن قرآن
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =  
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
.
.
۲٬۱۵۱

ویرایش