دلایل مخالفان تفسیر علمی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه'
جز (جایگزینی متن - 'ر. ک. ' به 'نگاه کنید به ')
(جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه')
خط ۱۹: خط ۱۹:


== دلیل دوّم، عدم قطعیت علوم تجربی ==
== دلیل دوّم، عدم قطعیت علوم تجربی ==
علوم تجربی قطعی نیستند؛ بلکه نظریه‌هایی تغییرپذیرند که بعد از مدتی از میدان علم خارج می‌شوند؛ لذا به‌طور قطعی نمی‌توان قرآن را بر اساس آن تفسیر نمود؛ مثلاً تفسیر قرآن بر اساس هیئت بطلیموسی که فخر رازی<ref>فخرالدین رازی، تفسیر کبیر، ذیل آیهٔ ۲۲ سورهٔ بقره.</ref> از آیه {{قرآن|الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً|سوره=بقره|آیه=۲۲}} ساکن بودن زمین را استفاده می‌نمود، با هیئت جدید، هیئت کوپرنیکی و کپلر، نمی‌سازد؛ بنابراین، تغییرات علوم در حوزهٔ تفسیر قرآن وارد شده و قرآن با نظریه‌های تغییرپذیر و متزلزل تفسیر می‌گردد؛ در نتیجه، تضادها و تغییرات علوم در حوزهٔ قرآن و تفسیر نیز راه می‌یابند.
علوم تجربی قطعی نیستند؛ بلکه نظریه‌هایی تغییرپذیرند که بعد از مدتی از میدان علم خارج می‌شوند؛ لذا به‌طور قطعی نمی‌توان قرآن را بر اساس آن تفسیر نمود؛ مثلاً تفسیر قرآن بر اساس هیئت بطلیموسی که فخر رازی<ref>فخرالدین رازی، تفسیر کبیر، ذیل آیه ۲۲ سوره بقره.</ref> از آیه {{قرآن|الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً|سوره=بقره|آیه=۲۲}} ساکن بودن زمین را استفاده می‌نمود، با هیئت جدید، هیئت کوپرنیکی و کپلر، نمی‌سازد؛ بنابراین، تغییرات علوم در حوزه تفسیر قرآن وارد شده و قرآن با نظریه‌های تغییرپذیر و متزلزل تفسیر می‌گردد؛ در نتیجه، تضادها و تغییرات علوم در حوزه قرآن و تفسیر نیز راه می‌یابند.


=== پاسخ دلیل دوم ===
=== پاسخ دلیل دوم ===
علوم تجربی در حال تغییرند، و نباید نظریه‌های علمی را با قرآن تطبیق داد. اما تفسیر علمی را به سه نوع تقسیم شده و این اشکال به نوع دوّم (تحمیل نظریات بر قرآن) وارد است؛ امّا در جایی که از علوم قطعی استفاده شود، نتایج به صورت احتمالی به قرآن نسبت داده شود اشکالی بر این نوع تفسیر وارد نیست. از باب نمونه، زوجیّت در عالم موجودات مسئله‌ای قطعی است و ظاهر آیات قرآن<ref>سورهٔ یس، آیهٔ ۳۶.</ref> نیز دلالت بر مسئلهٔ زوجیّت می‌کند، پس احتمالاً قرآن می‌خواهد همین زوجیّت را که امروزه در جهان علم مطرح است بیان کند. نباید نظریه‌های اثبات نشدهٔ علمی را بر ظواهر قرآن تحمیل و تطبیق کرد، برخی از مفسرین علمی مانند فخر رازی و متأخرین به همین اشکال دچار شدند.
علوم تجربی در حال تغییرند، و نباید نظریه‌های علمی را با قرآن تطبیق داد. اما تفسیر علمی را به سه نوع تقسیم شده و این اشکال به نوع دوّم (تحمیل نظریات بر قرآن) وارد است؛ امّا در جایی که از علوم قطعی استفاده شود، نتایج به صورت احتمالی به قرآن نسبت داده شود اشکالی بر این نوع تفسیر وارد نیست. از باب نمونه، زوجیّت در عالم موجودات مسئله‌ای قطعی است و ظاهر آیات قرآن<ref>سوره یس، آیه ۳۶.</ref> نیز دلالت بر مسئله زوجیّت می‌کند، پس احتمالاً قرآن می‌خواهد همین زوجیّت را که امروزه در جهان علم مطرح است بیان کند. نباید نظریه‌های اثبات نشده علمی را بر ظواهر قرآن تحمیل و تطبیق کرد، برخی از مفسرین علمی مانند فخر رازی و متأخرین به همین اشکال دچار شدند.


== دلیل سوم؛ تفسیر به رأی ==
== دلیل سوم؛ تفسیر به رأی ==
تفسیر علمی، منجر به تفسیر به رأی می‌شود؛ متخصصان علوم مختلف، با ورود به حوزهٔ تفسیر، آیات قرآن را با مسائل علمی تطبیق می‌کنند و به علت نداشتن تخصص کافی در علوم قرآنی و تفسیری و عدم تشخیص تفاوت نص و ظاهر، یافته‌های تجربی را به قرآن تحمیل می‌کنند؛ مثلاً بمب اتم را از آیهٔ {{قرآن|و المُرسِلاتِ عُرفاً فَالعاصِفات عصْفاً|سوره= مرسلات|آیه= ۱ - ۲}} استخراج می‌کنند،<ref>سید قطب، تفسیر فی ظلال قرآن، ج۶، ص۳۷۹، جزء ۲۹.</ref> یا در سورهٔ فیل مقصود از آمدن ابابیل را، بیماری وبا و حصبه تلقی نموده‌اند.<ref>محمد عبده، تفسیر جزءعم، ص۱۶۱.</ref> این روش دارای معیارهای تفسیر علمی نیست و موجب می‌شود تفسیر علمی به تفسیر به رأی و تحمیل نظریات تبدیل شود.
تفسیر علمی، منجر به تفسیر به رأی می‌شود؛ متخصصان علوم مختلف، با ورود به حوزه تفسیر، آیات قرآن را با مسائل علمی تطبیق می‌کنند و به علت نداشتن تخصص کافی در علوم قرآنی و تفسیری و عدم تشخیص تفاوت نص و ظاهر، یافته‌های تجربی را به قرآن تحمیل می‌کنند؛ مثلاً بمب اتم را از آیه {{قرآن|و المُرسِلاتِ عُرفاً فَالعاصِفات عصْفاً|سوره= مرسلات|آیه= ۱ - ۲}} استخراج می‌کنند،<ref>سید قطب، تفسیر فی ظلال قرآن، ج۶، ص۳۷۹، جزء ۲۹.</ref> یا در سوره فیل مقصود از آمدن ابابیل را، بیماری وبا و حصبه تلقی نموده‌اند.<ref>محمد عبده، تفسیر جزءعم، ص۱۶۱.</ref> این روش دارای معیارهای تفسیر علمی نیست و موجب می‌شود تفسیر علمی به تفسیر به رأی و تحمیل نظریات تبدیل شود.


=== پاسخ دلیل سوم ===
=== پاسخ دلیل سوم ===
خط ۳۱: خط ۳۱:


== دلیل چهارم؛ ذوقی بودن ==
== دلیل چهارم؛ ذوقی بودن ==
تفسیر علمی ذوقی است و معیاری ندارد؛ در حالی که تفسیر قرآن به قرآن را دارای معیار است <ref>نگاه کنید به محمد علی رضایی اصفهانی، درآمدی به تفسیر علمی قرآن، ص۳۸۲</ref> مخالفان تفسیر علمی قائل‌اند که تفسیر علمی، معانی قرآن را مجاز می‌کند. آنان چنین می‌گویتند که باید در معنا کردن آیات به صدر اسلام رجوع کرد؛ عبدالرزاق نوفل <ref>عبدالرزاق نوفل، القرآن و العلم الحدیث، ص۱۵۶.</ref> در آیهٔ {{قرآن|خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً …|سوره= اعراف| آیه= ۱۸۹}} أنْفُسِکُمْ را به معنای پروتون و أَزْواجاً را به معنای الکترون گرفته است؛ در حالی که این الفاظ در آن زمان چنین مفاهیمی نداشته و مخاطب چنین چیزی را از آن برداشت نمی‌کرده است.
تفسیر علمی ذوقی است و معیاری ندارد؛ در حالی که تفسیر قرآن به قرآن را دارای معیار است <ref>نگاه کنید به محمد علی رضایی اصفهانی، درآمدی به تفسیر علمی قرآن، ص۳۸۲</ref> مخالفان تفسیر علمی قائل‌اند که تفسیر علمی، معانی قرآن را مجاز می‌کند. آنان چنین می‌گویتند که باید در معنا کردن آیات به صدر اسلام رجوع کرد؛ عبدالرزاق نوفل <ref>عبدالرزاق نوفل، القرآن و العلم الحدیث، ص۱۵۶.</ref> در آیه {{قرآن|خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً …|سوره= اعراف| آیه= ۱۸۹}} أنْفُسِکُمْ را به معنای پروتون و أَزْواجاً را به معنای الکترون گرفته است؛ در حالی که این الفاظ در آن زمان چنین مفاهیمی نداشته و مخاطب چنین چیزی را از آن برداشت نمی‌کرده است.


=== پاسخ دلیل چهارم===
=== پاسخ دلیل چهارم===
این اشکال در تحمیل مفاهم بر قرآن وارد است. امّا اگر از علوم قطعی برای روشن شدن آیه استفاده شود، نه تحمیل است و نه تطبیق. در آن زمان علم به الکترون و پروتون وجود نداشته تا خواسته باشند آن را از آیات قرآن تفسیر کنند؛ اما با یافته‌های جدید پزشکی می‌توان آیه‌های اوّل سورهٔ حج و مؤمنون را که در بیان مراحل خلقت جنین است توضیح داد. مفسران قائلمد که آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها|سوره= رعد|آیه= ۲}} دلالت بر وجود ستون‌های نامرئی بین کرات آسمانی دارد؛ امروزه علم، به این ستون‌های نامرئی که کرات آسمانی را در حوزهٔ همدیگر نگه می‌دارد و به درون همدیگر می‌چرخاند و مانع خروج آن از مسیر می‌شود، نیروی جاذبه می‌گویند. «عَمَد» نیز به معنای ستون است و به همین معنا، تفسیر و ترجمه می‌شود؛ لکن یکی از مصادیق آن نیروی جاذبه است، نه این که به معنای نیروی جاذبه است.  
این اشکال در تحمیل مفاهم بر قرآن وارد است. امّا اگر از علوم قطعی برای روشن شدن آیه استفاده شود، نه تحمیل است و نه تطبیق. در آن زمان علم به الکترون و پروتون وجود نداشته تا خواسته باشند آن را از آیات قرآن تفسیر کنند؛ اما با یافته‌های جدید پزشکی می‌توان آیه‌های اوّل سوره حج و مؤمنون را که در بیان مراحل خلقت جنین است توضیح داد. مفسران قائلمد که آیه شریفه {{قرآن|رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها|سوره= رعد|آیه= ۲}} دلالت بر وجود ستون‌های نامرئی بین کرات آسمانی دارد؛ امروزه علم، به این ستون‌های نامرئی که کرات آسمانی را در حوزه همدیگر نگه می‌دارد و به درون همدیگر می‌چرخاند و مانع خروج آن از مسیر می‌شود، نیروی جاذبه می‌گویند. «عَمَد» نیز به معنای ستون است و به همین معنا، تفسیر و ترجمه می‌شود؛ لکن یکی از مصادیق آن نیروی جاذبه است، نه این که به معنای نیروی جاذبه است.  


البته افرادی مانند عبدالرزاق نوفل و دیگران که در تفسیر علمی به تاویل و تفسیر ذوقی کشیده شده‌اند، زیاده‌روی کرده و خواسته‌اند مفاهیم را بر قرآن تحمیل کنند. این عمل موجب مجازیت معانی قرآن می‌شود. اما تفسیر علمی موجب تبیین و توضیح و یافتن مصادیق تازه‌ای برای آیه می‌شود و فهم را نسبت به آیه روشن‌تر می‌کند.
البته افرادی مانند عبدالرزاق نوفل و دیگران که در تفسیر علمی به تاویل و تفسیر ذوقی کشیده شده‌اند، زیاده‌روی کرده و خواسته‌اند مفاهیم را بر قرآن تحمیل کنند. این عمل موجب مجازیت معانی قرآن می‌شود. اما تفسیر علمی موجب تبیین و توضیح و یافتن مصادیق تازه‌ای برای آیه می‌شود و فهم را نسبت به آیه روشن‌تر می‌کند.


== دلیل پنجم؛ احتمال تأویل در آیات ==
== دلیل پنجم؛ احتمال تأویل در آیات ==
تفسیر علمی منجر به تأویل می‌شود؛ مثلاً موافقین و مخالفین نظریهٔ داروین یا نظریهٔ تکامل، آیهٔ ۵۹ سورهٔ آل عمران و آیهٔ ۱۱ سورهٔ صافات، را که موافق و مخالف نظریهٔ خودشان بوده است، تأویل کرده‌اند. کسانی که موافق نظریهٔ داروین بودند، وقتی وارد آیات قرآن می‌شدند، آیاتی را که ظهورشان مخالف نظریهٔ داروین بود را تأویل می‌کردند؛<ref>آیت الله مشکینی، تکامل از دیدگاه قرآن، ص۱۷.</ref> هم‌چنین بالعکس.<ref>مسیح مهاجری، نظریهٔ تکامل از دیدگاه قرآن، ص۵۴.</ref> این اشکال نیز به مفسر است نه به تفسیر علمی.
تفسیر علمی منجر به تأویل می‌شود؛ مثلاً موافقین و مخالفین نظریه داروین یا نظریه تکامل، آیه ۵۹ سوره آل عمران و آیه ۱۱ سوره صافات، را که موافق و مخالف نظریه خودشان بوده است، تأویل کرده‌اند. کسانی که موافق نظریه داروین بودند، وقتی وارد آیات قرآن می‌شدند، آیاتی را که ظهورشان مخالف نظریه داروین بود را تأویل می‌کردند؛<ref>آیت الله مشکینی، تکامل از دیدگاه قرآن، ص۱۷.</ref> هم‌چنین بالعکس.<ref>مسیح مهاجری، نظریه تکامل از دیدگاه قرآن، ص۵۴.</ref> این اشکال نیز به مفسر است نه به تفسیر علمی.


== دلیل ششم؛ تحمیل و تطبیق ==
== دلیل ششم؛ تحمیل و تطبیق ==
کاربر ناشناس