۱۱٬۸۷۷
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
== دعا در ادب فارسی و تصوف == | == دعا در ادب فارسی و تصوف == | ||
{{جعبه نقل قول|دعا فقط صحنهی خواندن دعا نیست، که عرصهی شناختن او هم هست، مونولوگ نیست، دیالوگ هم هست. سخن گفتنی دوسویه است و در این مکالمه و مخاطبه است که هم اُنس حاصل میشود هم شناخت هم پالایش روح میشود، هم تقویت ایمان، هم دل خرسند میگردد، هم خرد و چنین است که آدمی، به تمامیت خویش در محضر تمامیت طلب ربوبی حاضر میشود و نه دستار که سر را هم میبازد، و نه به اضطرار عاقلانه که به اختیار عاشقانه میشکند.}} | |||
دعا از مهمترین مفاهیمی است که در کتب صوفیان و عارفان بدان پرداخته شده است. در تصوفِ اسلامی دعا و مناجات به صورتِ گفتگویی عاشقانه با خداوند برگزار میشود. در [[رساله قشیریه]] آمده است دعا كليد حاجتها و راحت درماندگان و پناهگاه درويشان و غمگسار نيازمندان است.<ref>ترجمه رساله قشيريه، عثماني، حسن بن احمد، ص۴۳۶.</ref> ابوالقاسم قشیری یک باب از رساله قشیریه را به دعا اختصاص داده است.<ref>استعلامی، محمد، «دعا» فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹، ج۱، ص۸۹۶.</ref> | دعا از مهمترین مفاهیمی است که در کتب صوفیان و عارفان بدان پرداخته شده است. در تصوفِ اسلامی دعا و مناجات به صورتِ گفتگویی عاشقانه با خداوند برگزار میشود. در [[رساله قشیریه]] آمده است دعا كليد حاجتها و راحت درماندگان و پناهگاه درويشان و غمگسار نيازمندان است.<ref>ترجمه رساله قشيريه، عثماني، حسن بن احمد، ص۴۳۶.</ref> ابوالقاسم قشیری یک باب از رساله قشیریه را به دعا اختصاص داده است.<ref>استعلامی، محمد، «دعا» فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹، ج۱، ص۸۹۶.</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۹۰: | ||
=== دعا نزد حافظ === | === دعا نزد حافظ === | ||
دعا در اشعار [[حافظ]] جایگاه ویژهای دارد و ابیات زیادی در این موضوع سروده است. کلمه دعا ۵۳ بار در دیوان حافظ تکرار شده است. اخلاص و صدق، طلب از خداوند، استمرار در دعا، دعا در حالت غم، نیازمند بودن داعی، وقتشناسی در دعا، توکل، از شرایط دعا از نظر حافظ است.<ref>شهد دعا در اشعار حافظ، ایوب هاشمی، عرفان اسلامي (اديان و عرفان)، تابستان ۱۳۸۹، دوره ۶، شماره ۲۶، از صفحه ۷۵ تا صفحه ۸۸.</ref> حافظ درباره مناجات سحرگاهی می گوید: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند.<ref>حافظ، شمس الدین محمد، دیوان حافظ، به تصحیح و توضیح پرویز ناتل خانلری، تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۲. ج۱، ص۳۷۲،</ref> | دعا در اشعار [[حافظ]] جایگاه ویژهای دارد و ابیات زیادی در این موضوع سروده است. کلمه دعا ۵۳ بار در دیوان حافظ تکرار شده است. اخلاص و صدق، طلب از خداوند، استمرار در دعا، دعا در حالت غم، نیازمند بودن داعی، وقتشناسی در دعا، توکل، از شرایط دعا از نظر حافظ است.<ref>شهد دعا در اشعار حافظ، ایوب هاشمی، عرفان اسلامي (اديان و عرفان)، تابستان ۱۳۸۹، دوره ۶، شماره ۲۶، از صفحه ۷۵ تا صفحه ۸۸.</ref> حافظ درباره مناجات سحرگاهی می گوید: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند.<ref>حافظ، شمس الدین محمد، دیوان حافظ، به تصحیح و توضیح پرویز ناتل خانلری، تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۲. ج۱، ص۳۷۲،</ref> | ||
{{شعر|ما حاصل خود در سر خمخانه نهادیم | {{شعر|ما حاصل خود در سر خمخانه نهادیم|محصول دعا در ره جانانه نهادیم.<ref>حافظ، شمس الدین محمد، دیوان حافظ، به تصحیح و توضیح پرویز ناتل خانلری، تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۲. ج۱، ص۷۴۴،</ref> }} | ||
[[پرونده:دعا در مثنوی.jpg|بندانگشتی| کتاب «دعا در مثنوی» نوشته ابراهیم خدایار|295x295پیکسل]] | [[پرونده:دعا در مثنوی.jpg|بندانگشتی| کتاب «دعا در مثنوی» نوشته ابراهیم خدایار|295x295پیکسل]] | ||
=== دعا نزد مولوی === | === دعا نزد مولوی === | ||
نماز و دعا یکی از مشخصههای مهم آثار مولاناست. دعا نزد مولانا برترین راه مراوده با خداوند است.<ref>شیمل، آنماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، ۱۴۰۰. ص۱۷۸ و ۱۸۵.</ref> مولانا دعا را از الطافی می داند که خداوند به انسان داده است و باب گفتگو با خود را باز کرده است.<ref>شیمل، آنماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، ۱۴۰۰. ص۱۸۴.</ref> «این دعا هم بخشش و تعلیم تست\ گرنه در گلخن، گلستان از چه رُست.»<ref>مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، به کوشش توفیق سبحانی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳، دفتر دوم، بیت ۲۴۵۳ صفحه ۲۵۰،</ref>مولوی اعتقاد دارد کشش و گرایش به دعا را هم خود خدا در انسان پدید میآورد و دعا را امر حق و نیز عطای او میخواند:<ref>سالاری نسب، مهدی، در شناخت مثنوی معنوی، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۸. ص۲۸۲.</ref>«گفت آن اللهِ تو لبیک ماست\ آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست.»<ref>مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، به کوشش توفیق سبحانی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳، دفتر سوم، بیت ۱۹۵، صفحه ۳۱۲،</ref> مولانا خود اذعان دارد سرمایهای جز دعا در کف ندارد. از نظر مولوی انسان در قالب دعا با خداوند به گفتگو میپردازد.<ref>بررسي مباني دعا از منظر مولوي با تاکيد بر مثنوي، قنبري بخشعلي, مکي آبادي طيبه، مطالعات نقد ادبي (پژوهش ادبي)، پاييز ۱۳۹۲، شماره ۳۲.</ref> مولوی دعا را مقصد میداند و کاری به اجابت و رد آن ندارد<ref>مثنوی، به نقل از مقاله نگرش ساختار شکنانه مولانا در مفهوم ''دعا، نگین بی نظیر، نشریه نامه فرهنگستان، ۱۳۸۶، دوره ۹ شماره ۴''</ref>: ای اخی دست از دعا کردن مدار/ با اجابت یا رد اویت چه کار. و نیز گفته است: | نماز و دعا یکی از مشخصههای مهم آثار مولاناست. دعا نزد مولانا برترین راه مراوده با خداوند است.<ref>شیمل، آنماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، ۱۴۰۰. ص۱۷۸ و ۱۸۵.</ref> مولانا دعا را از الطافی می داند که خداوند به انسان داده است و باب گفتگو با خود را باز کرده است.<ref>شیمل، آنماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، ۱۴۰۰. ص۱۸۴.</ref> «این دعا هم بخشش و تعلیم تست\ گرنه در گلخن، گلستان از چه رُست.»<ref>مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، به کوشش توفیق سبحانی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳، دفتر دوم، بیت ۲۴۵۳ صفحه ۲۵۰،</ref>مولوی اعتقاد دارد کشش و گرایش به دعا را هم خود خدا در انسان پدید میآورد و دعا را امر حق و نیز عطای او میخواند:<ref>سالاری نسب، مهدی، در شناخت مثنوی معنوی، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۸. ص۲۸۲.</ref>«گفت آن اللهِ تو لبیک ماست\ آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست.»<ref>مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، به کوشش توفیق سبحانی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳، دفتر سوم، بیت ۱۹۵، صفحه ۳۱۲،</ref> مولانا خود اذعان دارد سرمایهای جز دعا در کف ندارد. از نظر مولوی انسان در قالب دعا با خداوند به گفتگو میپردازد.<ref>بررسي مباني دعا از منظر مولوي با تاکيد بر مثنوي، قنبري بخشعلي, مکي آبادي طيبه، مطالعات نقد ادبي (پژوهش ادبي)، پاييز ۱۳۹۲، شماره ۳۲.</ref> مولوی دعا را مقصد میداند و کاری به اجابت و رد آن ندارد<ref>مثنوی، به نقل از مقاله نگرش ساختار شکنانه مولانا در مفهوم ''دعا، نگین بی نظیر، نشریه نامه فرهنگستان، ۱۳۸۶، دوره ۹ شماره ۴''</ref>: ای اخی دست از دعا کردن مدار/ با اجابت یا رد اویت چه کار. و نیز گفته است: | ||
{{شعر|هم دعا از تو اجابت هم ز تو | {{شعر|هم دعا از تو اجابت هم ز تو|ایمنی از تو مهابت هم ز تو<ref>مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، به کوشش توفیق سبحانی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳، دفتر دوم، بیت ۶۹۳، ص۱۸۸.</ref> }} | ||
== دعا از منظر فیلسوفان == | == دعا از منظر فیلسوفان == | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۳: | ||
== دعاهای مأثور == | == دعاهای مأثور == | ||
در سنت اسلامی دعاها و مناجاتهای زیادی از اهل بیت(ع) و عارفان نقل شده است که مؤمنان میتوانند از آن برای دعا کردن و خواندن خداوند استفاده کنند. از آن جمله میتوان به این دعاها اشاره کرد: [[دعای جوشن کبیر]]، [[دعای کمیل]]، [[دعای ام داوود]]، [[دعای مشلول]]، [[دعای ابوحمزه ثمالی]] و دعاهایی که در کتب [[مفاتیح الجنان]]، [[اقبال الاعمال]]، [[مصباح کفعمی]] و [[صحیفه سجادیه]]، [[زاد المعاد]] ، [[مصباح المتهجد]] و... نقل شده است که سند و انتساب هر کدام باید بررسی شود. و نیز دعاهای [[ابن عربی]] در کتاب [[اوراد الایام و اللیالی]] و مناجاتنامه [[خواجه عبدالله انصاری]] و ... | [[پرونده:کتاب دعا در قرآن نوشته سید کمال حیدری.jpg|بندانگشتی|200px|]] | ||
در سنت اسلامی دعاها و مناجاتهای زیادی از اهل بیت(ع) و عارفان نقل شده است که مؤمنان میتوانند از آن برای دعا کردن و خواندن خداوند استفاده کنند. از آن جمله میتوان به این دعاها اشاره کرد: [[دعای جوشن کبیر]]، [[دعای کمیل]]، [[دعای ام داوود]]، [[دعای مشلول]]، [[دعای ابوحمزه ثمالی]] و دعاهایی که در کتب [[مفاتیح الجنان]]، [[اقبال الاعمال]]، [[مصباح کفعمی]] و [[صحیفه سجادیه]]، [[زاد المعاد]] ، [[مصباح المتهجد]] و... نقل شده است که سند و انتساب هر کدام باید بررسی شود. و نیز دعاهای [[ابن عربی]] در کتاب [[اوراد الایام و اللیالی]] و مناجاتنامه [[خواجه عبدالله انصاری]] و ... | |||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* دعا در قرآن، سید کمال حیدری، ترجمه محمد علی سلطانی، انتشارات سخن. | * دعا در قرآن، سید کمال حیدری، ترجمه محمد علی سلطانی، انتشارات سخن. |