دامنه اختیارات حکومتی امامان معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} سؤال: حيطه منصب حكومت در وجود مبارك حضرات معصومين(ع) چه اندازه اس...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
 
{{سوال}}
 
حيطه منصب حكومت در وجود مبارك حضرات معصومين(ع) چه اندازه است؟
 
{{پایان سوال}}
سؤال: حيطه منصب حكومت در وجود مبارك حضرات معصومين(ع) چه اندازه است؟
{{پاسخ}}
 
با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی! از این که با مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات مکاتبه نموده‌اید صمیمانه تشکر می‌کنیم.
 
پاسخ: پاسخ این سؤال مستلزم بررسی مشروعیت حکومت از منظر اسلام است، در نظام سياسي اسلام بر اساس مباني ديني و از جمله با مراجعه به آياتي همچون «ان الحکم الا لله<ref>انعام/۵۷</ref>» ، «الا له الحکم<ref>همان/۶۲</ref>» و ... مي توان دريافت حاكميت به صورت انحصاري از آن خداوند است و به همين دليل گفته مي شود در نظام سياسي اسلام حاکميت از ربوبيت تشريعي خداوند سر چشمه مي گيرد و او ربّ و صاحب اختيار هستي و انسان ها مي باشد. چنين اعتقادي ايجاب مي كند كه تصرف در امور مخلوقات خدا حتماً با اذن خداوند صورت گيرد، در واقع تشكيل حكومت و تنظيم قوانين و ايجاد نظم مستلزم تصرف در امور انسان ها و محدود ساختن آزادي افراد است و اين امر تنها از سوي كسي رواست كه داراي اين حق و اختيار باشد<ref>مصباح يزدي، محمدتقي، نظريه سياسي اسلام، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، ۱۳۷۷، ج۲، ص۴۰.</ref> يا از طرف او مأذون و منصوب باشد. وقتي خداوند که منشأ حقوق است حق حکومت و ولايت بر مردم را به پيامبر اکرم(ص) ، امامان معصوم عليهم السلام و يا جانشينان معصوم واگذار نموده است، او حق دارد احکام الهي را در جامعه پياده کند، چون از ناحيه کسي نصب شده است که همه هستي و حقوق و خوبي ها از اوست،<ref>همان.</ref> بر اين اساس در بينش اسلامي، منبع و سرچشمه مشروعيت، الهي بوده و از ولايت تشريعي و اراده تشريعي خداوند سرچشمه مي گيرد، روح مشروعيت را اذن الهي تشکيل مي دهد و رأي و خواست مردم در مقام فعليت بخشيدن و عينيت بخشيدن به حکومت و زمينه سازي براي تشکيل حکومت مؤثر است، از طرفی ادلّه متعددی از آیات و روایات وجود دارد که بر اساس آنها امامان معصوم عليهم السلام از جانب پروردگار به امامت و ولایت منصوب گشته و حق حاکمیت، ولایت و زعامت سیاسی را از ناحیه خداوند دارند، به عنوان مثال در قرآن کریم خداوند متعال به مؤمنان اینگونه امر می کند: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>نساء/۵۹</ref>، امر الهی به اطاعت در این آیه مطلق است و اطاعت پیامبر و اولی الامر که همان امامان معصوم عليهم السلام می باشند در ردیف اطاعت الهی و مطلق بیان شده است بدون اینکه قید محدود کننده ای برای آن وجود داشته باشد و یا قرینه ای بر محدودیت آن اقامه شود، چنین اطلاقی اقتضای آن را دارد که مهم ترین شان اطاعت از پروردگار که مربوط به حق الهی حکومت او می شود در مورد امامان معصوم عليهم السلام نیز ساری و جاری شود و در نتیجه هر آنچه در مبحث حکومت مدخلیت دارد و موجب دخل و تصرف در امور انسان ها، محدود کردن آزادی آنها، تدبیر امور و ... می گردد و به طور کلی کلیه شئونات حکومتی که امروزه به صورت خلاصه به حوزه تقنین، اجرا و قضاوت مربوط می شود، در حوزه ولایت و منصب حکومتی امام معصوم(ع) قرار می گیرد.  
پاسخ: پاسخ این سؤال مستلزم بررسی مشروعیت حکومت از منظر اسلام است، در نظام سياسي اسلام بر اساس مباني ديني و از جمله با مراجعه به آياتي همچون «ان الحکم الا لله<ref>انعام/۵۷</ref>» ، «الا له الحکم<ref>همان/۶۲</ref>» و ... مي توان دريافت حاكميت به صورت انحصاري از آن خداوند است و به همين دليل گفته مي شود در نظام سياسي اسلام حاکميت از ربوبيت تشريعي خداوند سر چشمه مي گيرد و او ربّ و صاحب اختيار هستي و انسان ها مي باشد. چنين اعتقادي ايجاب مي كند كه تصرف در امور مخلوقات خدا حتماً با اذن خداوند صورت گيرد، در واقع تشكيل حكومت و تنظيم قوانين و ايجاد نظم مستلزم تصرف در امور انسان ها و محدود ساختن آزادي افراد است و اين امر تنها از سوي كسي رواست كه داراي اين حق و اختيار باشد<ref>مصباح يزدي، محمدتقي، نظريه سياسي اسلام، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، ۱۳۷۷، ج۲، ص۴۰.</ref> يا از طرف او مأذون و منصوب باشد. وقتي خداوند که منشأ حقوق است حق حکومت و ولايت بر مردم را به پيامبر اکرم(ص) ، امامان معصوم عليهم السلام و يا جانشينان معصوم واگذار نموده است، او حق دارد احکام الهي را در جامعه پياده کند، چون از ناحيه کسي نصب شده است که همه هستي و حقوق و خوبي ها از اوست،<ref>همان.</ref> بر اين اساس در بينش اسلامي، منبع و سرچشمه مشروعيت، الهي بوده و از ولايت تشريعي و اراده تشريعي خداوند سرچشمه مي گيرد، روح مشروعيت را اذن الهي تشکيل مي دهد و رأي و خواست مردم در مقام فعليت بخشيدن و عينيت بخشيدن به حکومت و زمينه سازي براي تشکيل حکومت مؤثر است، از طرفی ادلّه متعددی از آیات و روایات وجود دارد که بر اساس آنها امامان معصوم عليهم السلام از جانب پروردگار به امامت و ولایت منصوب گشته و حق حاکمیت، ولایت و زعامت سیاسی را از ناحیه خداوند دارند، به عنوان مثال در قرآن کریم خداوند متعال به مؤمنان اینگونه امر می کند: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>نساء/۵۹</ref>، امر الهی به اطاعت در این آیه مطلق است و اطاعت پیامبر و اولی الامر که همان امامان معصوم عليهم السلام می باشند در ردیف اطاعت الهی و مطلق بیان شده است بدون اینکه قید محدود کننده ای برای آن وجود داشته باشد و یا قرینه ای بر محدودیت آن اقامه شود، چنین اطلاقی اقتضای آن را دارد که مهم ترین شان اطاعت از پروردگار که مربوط به حق الهی حکومت او می شود در مورد امامان معصوم عليهم السلام نیز ساری و جاری شود و در نتیجه هر آنچه در مبحث حکومت مدخلیت دارد و موجب دخل و تصرف در امور انسان ها، محدود کردن آزادی آنها، تدبیر امور و ... می گردد و به طور کلی کلیه شئونات حکومتی که امروزه به صورت خلاصه به حوزه تقنین، اجرا و قضاوت مربوط می شود، در حوزه ولایت و منصب حکومتی امام معصوم(ع) قرار می گیرد.  
 
{{پایان پاسخ}}
==منابع==
==منابع==
<references />
<references />
۷٬۲۲۸

ویرایش