داستان قطع انگشت دزد کندی توسط امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

←‏متن حدیث: ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(←‏متن حدیث: ابرابزار)
خط ۱۱: خط ۱۱:


== متن حدیث ==
== متن حدیث ==
وَ قَضَى فِي رَجُلٍ كِنْدِيٍّ أَمَرَ بِقَطْعِ يَدِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ سَرَقَ وَ كَانَ الرَّجُلُ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَنْظَفِهِمْ ثَوْباً. فَقَالَ عَلِيٌّ(ع): مَا أَرَى مِنْ حُسْنِ وَجْهِكَ وَ نَظَافَةِ ثَوْبِكَ وَ مَكَانِكَ مِنَ الْعَرَبِ تَفْعَلُ مِثْلَ هَذَا الْفِعْلِ. فَنَكَسَ الْكِنْدِيُّ. ثُمَّ قَالَ: اللَّهَ اللَّهَ فِي أَمْرِي يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَلَا وَ اللَّهِ مَا سَرَقْتُ شَيْئاً قَطُّ غَيْرَ هَذِهِ الدَّفْعَةِ... فَبَكَى الْكِنْدِيُّ فَأَطْرَقَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) مَلِيّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ: مَا أَجِدُ يَسَعُنِي إِلَّا قَطْعُكَ... فَبَكَى الْكِنْدِيُّ وَ تَعَلَّقَ بِثَوْبِهِ وَ قَالَ: اللَّهَ اللَّهَ فِي عِيَالِي فَإِنَّكَ إِنْ قَطَعْتَ يَدِي هَلَكْتُ وَ هَلَكَ عِيَالِي وَ إِنِّي أَعُولُ ثَلَاثَةَ عَشَرَ عِيَالًا مَا لَهُمْ غَيْرِي... قَالَ: مَا أَجِدُ يَسَعُنِي إِلَّا قَطْعُكَ... فَلَمَّا وَقَعَتْ يَدُهُ الْمَقْطُوعَةُ بَيْنَ يَدَيْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) قَالَ الْكِنْدِيُّ: وَ اللَّهِ لَقَدْ سَرَقْتُ تِسْعاً وَ تِسْعِينَ مَرَّةً وَ إِنَّ هَذِهِ تَمَامُ الْمِائَةِ كُلُّ ذَلِكَ يَسْتُرُ اللَّهُ عَلَيَّ... فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع): لَقَدْ فَرَّجَ عَنِّي قَدْ كُنْتُ مَغْمُوماً بِمَقَالَتِكَ الْأَوَّلَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ حَلِيمٌ كَرِيمُ لَا يُعَجِّلُ عَلَيْكَ إِنْ شَاءَ فِي أَوَّلِ ذَنْبٍ»...
{{عربی|وَ قَضَی فِی رَجُلٍ کِنْدِیٍّ أَمَرَ بِقَطْعِ یَدِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ سَرَقَ وَ کَانَ الرَّجُلُ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَنْظَفِهِمْ ثَوْباً. فَقَالَ عَلِیٌّ(ع): مَا أَرَی مِنْ حُسْنِ وَجْهِکَ وَ نَظَافَةِ ثَوْبِکَ وَ مَکَانِکَ مِنَ الْعَرَبِ تَفْعَلُ مِثْلَ هَذَا الْفِعْلِ. فَنَکَسَ الْکِنْدِیُّ. ثُمَّ قَالَ: اللَّهَ اللَّهَ فِی أَمْرِی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَلَا وَ اللَّهِ مَا سَرَقْتُ شَیْئاً قَطُّ غَیْرَ هَذِهِ الدَّفْعَةِ… فَبَکَی الْکِنْدِیُّ فَأَطْرَقَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ: مَا أَجِدُ یَسَعُنِی إِلَّا قَطْعُکَ… فَبَکَی الْکِنْدِیُّ وَ تَعَلَّقَ بِثَوْبِهِ وَ قَالَ: اللَّهَ اللَّهَ فِی عِیَالِی فَإِنَّکَ إِنْ قَطَعْتَ یَدِی هَلَکْتُ وَ هَلَکَ عِیَالِی وَ إِنِّی أَعُولُ ثَلَاثَةَ عَشَرَ عِیَالًا مَا لَهُمْ غَیْرِی… قَالَ: مَا أَجِدُ یَسَعُنِی إِلَّا قَطْعُکَ… فَلَمَّا وَقَعَتْ یَدُهُ الْمَقْطُوعَةُ بَیْنَ یَدَیْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) قَالَ الْکِنْدِیُّ: وَ اللَّهِ لَقَدْ سَرَقْتُ تِسْعاً وَ تِسْعِینَ مَرَّةً وَ إِنَّ هَذِهِ تَمَامُ الْمِائَةِ کُلُّ ذَلِکَ یَسْتُرُ اللَّهُ عَلَیَّ… فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): لَقَدْ فَرَّجَ عَنِّی قَدْ کُنْتُ مَغْمُوماً بِمَقَالَتِکَ الْأَوَّلَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ حَلِیمٌ کَرِیمُ لَا یُعَجِّلُ عَلَیْکَ إِنْ شَاءَ فِی أَوَّلِ ذَنْبٍ»...}}


{{نقل قول|[در زمان حکومت امام علی(ع)] مردی از قبیله کنده (از قبایل معتبر عرب)، دزدی کرد. امام علی(ع) دستور داد [انگشتانِ] دستش را قطع کنند. امام(ع) به او که مردی خوش چهره و خوش لباس بود، فرمود: «به سر و شکل ظاهری تو و جایگاه قبیله‌ات در میان اعراب نمی‌آید که دزدی کنی.» مرد سرش را پایین انداخت و گفت: «... به خدا سوگند، غیر از این بار دزدی نکرده‌ام.»... آن شخص گریست و امام مدتی سرش را پایین انداخت. آنگاه سرش را بلند کرد و فرمود: «جز قطع انگشتان دستت راهی ندارم.»...


[در زمان حکومت امام علی(ع)] مردی از قبیله کنده (از قبایل معتبر عرب)، دزدی کرد. امام علی(ع) دستور داد [انگشتانِ] دستش را قطع کنند. امام(ع) به او که مردی خوش چهره و خوش لباس بود، فرمود:« به سر و شکل ظاهری تو و جایگاه قبیله‌ات در میان اعراب نمی‌آید که دزدی کنی.» مرد سرش را پایین انداخت و گفت:«...به خدا سوگند، غیر از این بار دزدی نکرده‌‌ام.»... آن شخص گریست و امام مدتی سرش را پایین انداخت. آنگاه سرش را بلند کرد و فرمود:« جز قطع انگشتان دستت راهی ندارم...
دزد خودش را به لباس امام(ع) آویخت و گفت: «به خاطر خدا مراعات خانواده‌ام را کن. اگر دستم را قطع کنی، هم خودم و هم خانواده‌ام هلاک می‌شوند. من سرپرست سیزده نفر هستم که نان‌آور و سرپرستی جز من ندارند.»... امام علی(ع) فرمود: «راهی نمی‌بینم جز این‌که دستت را ببرم


دزد خودش را به لباس امام(ع) آویخت و گفت: «به خاطر خدا مراعات خانواده‌ام را کن. اگر دستم را قطع کنی، هم خودم و هم خانواده‌ام هلاک می‌شوند. من سرپرست سیزده نفر هستم که نان‌آور و سرپرستی جز من ندارند.»... امام علی(ع) فرمود:«راهی نمی‌بینم جز این‌که دستت را ببرم.»
وقتی انگشتان دست او را بریدند، مرد کندی گفت: «به خدا سوگند ۹۹ بار دیگر دزدی کرده بودم، و این دفعهٔ صدم بود، ولی تا پیش از این خدا آنها را پوشیده نگه می‌داشت و کسی خبردار نشده بود.» امام علی(ع) به او فرمود: «من با حرف‌هایی که در ابتدا زدی، اندوهگین شده بودم، ولی اکنون خداوند اندوهم را زدود. خدا شکیبا و بخشنده است و برای اولین گناه - اگر بخواهد - تو را مجازات نمی‌کند.»}}
 
وقتی انگشتان دست او را بریدند،‌ مرد کندی گفت: «به خدا سوگند ۹۹ بار دیگر دزدی کرده بودم، و این دفعه‌ی صدم بود، ولی تا پیش از این خدا آنها را پوشیده نگه می‌داشت و کسی خبردار نشده بود.» امام علی(ع) به او فرمود:« من با حرف‌هایی که در ابتدا زدی، اندوهگین شده بودم، ولی اکنون خداوند اندوهم را زدود. خدا شکیبا و بخشنده است و برای اولین گناه - اگر بخواهد - تو را مجازات نمی‌کند.»


== اصل حدیث ==
== اصل حدیث ==
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش