|
|
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۴: |
خط ۴: |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| معجزه [[شقالقمر]] به اذن الهی به دست پیامبر اکرم(ص) در مکه و قبل از هجرت، انجام گرفت و مسلمانان چه شیعه و چه اهل تسنّن در این مطلب، شکّی ندارند. قرآن مجید و روایات مستفیض (نزدیک به متواتر) بر این معجزه دلالت دارند.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۷۲ج ۱۹، ص۵۵، (با تلخیص و تصرّف)؛ و ر.ک. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۱۸–۱۹.</ref>
| | [[معجزه]] شقالقمر به اذن الهی به دست [[پیامبر اسلام(ص)]] در [[مکه]] انجام گرفت. وقوع این معجزه توسط پیامبر، مورد اتفاق همه مسلمانان است. [[قرآن]] و روایات بسیار بر این معجزه دلالت دارند.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۷۲ج ۱۹، ص۵۵، (با تلخیص و تصرّف)؛ و نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۱۸–۱۹.</ref> |
|
| |
|
| داستان شقالقمر از این قرار است که «مشرکان نزد رسول خدا آمدند و گفتند: اگر راست میگویی و تو پیامبر خدایی، ماه را برای ما دو پاره کن! فرمود: اگر این کار را کنم ایمان میآورید؟ عرض کردند آری ـ و آن شب، شب چهاردهم ماه بود ـ پیامبر از پیشگاه پروردگار تقاضا کرد آن چه را خواستهاند به او بدهد، ناگهان ماه به دو پاره شد و رسول الله آنها را یک یک صدا میزد و میفرمود: ببینید.»<ref>. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۹؛ به نقل از مجمع البیان و کتابهای تفسیری دیگری ذیل آیه ۱ سوره قمر.</ref> بدین ترتیب در سال پنجم، قبل از هجرت، خداوند متعال چنین معجزهای را به دست پیامبر اکرم(ص) جاری میکند؛ که ماه به دو نیم تبدیل شده، مردم آن را میبینند؛ سپس دوباره به حالت اول برمی گردد، هر چند مشرکین، طبق عادتشان، این معجزه را انکار کردند که این عمل (معجزه)، سحر میباشد. به دنبال این معجزه، آیات ابتدایی سوره قمر نازل میشود: {{قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَه وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ|۱|وَ إِنْ یَرَوْا آیَه یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ|۲
| | مشرکان نزد رسول خدا آمدند و گفتند: اگر راست میگویی و تو پیامبر خدایی، ماه را برای ما دو تکه کن! پیامبر فرمود: اگر این کار را کنم [[ایمان]] میآورید؟ گفتند: آری. پیامبر از پروردگار تقاضا کرد. ناگهان ماه دو پاره شد و رسول الله آنها را یک یک صدا زد.<ref> مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۹؛ به نقل از مجمع البیان و کتابهای تفسیری دیگری ذیل آیه ۱ سوره قمر.</ref> |
| | سوره = سوره قمر
| |
| | آیه = ۱و۲.
| |
| | ترجمه = قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت؛ و اگر معجزهای ببینند، روی بگردانند و گویند: سحری دائمی است.
| |
| }}<ref>قمر/ ۱ و ۲، ترجمه بهرام پور.</ref>
| |
|
| |
|
| '''اعجاز پیامبر'''
| | این واقعه در سال پنجم پیش از هجرت بود که ماه به دو نیم تبدیل شده، و سپس دوباره به حالت اول باز گشت. مشرکان، طبق عادتشان، این معجزه را انکار کردند و گفتند این عمل [[سحر]] است. به دنبال این معجزه، آیات ابتدایی سوره قمر نازل میشود: {{قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَه وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ|۱|وَ إِنْ یَرَوْا آیَه یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ|۲|ترجمه = قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت؛ و اگر معجزهای ببینند، روی بگردانند و گویند: سحری دائمی است|سوره= قمر|آیه=۱-۲}} |
|
| |
|
| تفسیر نمونه در ذیل آیات مذکور مینویسد: «گرچه بعضی از کوتهنظران اصرار دارند که این معجزه را طوری توجیه کنند که از صورت یک امر خارقالعاده خارج شود؛ چنانکه گفتهاند: آیه فوق از آینده خبر میدهد و مربوط به حوادث قبل از قیامت است؛ ولی قرائن متعددی در آیه وجود دارد که تأکید بر وقوع یک اعجاز میکند، از جمله ذکر این موضوع به صورت «فعل ماضی» نشان میدهد که «شقّالقمر» واقع شده است. به علاوه اگر سخن از معجزه نباشد، هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر(ص) که در آیه بعد، آمده است، ندارد، و همچنین با جمله {{قرآن|و کذبّوا و اتبعوا اهوائهم|۳
| | =='''اعجاز پیامبر یا نشانه قیامت'''== |
| }} که خبر از تکذیب آنها میدهد، هماهنگ نیست. افزون بر اینها روایات فراوانی در کتب اسلامی در زمینه وقوع این اعجاز، نقل شده، که در حد شهرت یا تواتر است، و لذا قابل انکار نمیباشد. اما داستان محال بودن خرق (شکافتن) و التیام (پیوستن) در افلاک<ref>. به عقیده پیووان علم هیئت قدیم، آسمانهای نهگانه به شکل پوست پیاز لایه در لایه قرار گرفته است که شکافتن و آن گاه به هم پیوسن آنها امر محال تلقی میشده است.</ref> (طبق عقیده ابطال شده بطلمیوس) مطلبی بی اساس و غیر علمی است، چرا که با دلائل عقلی ثابت شده که خرق و تخریب در آسمانها، کاملاً ممکن است، مرحوم طبرسی نیز در مجمع البیان میگوید: مفسران این آیه را مربوط به معجزه شقالقمر در زمان پیامبر اکرم(ص) میدانند،»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش، ج۲۳، ص۱۳–۱۶.</ref>
| | آیت الله [[مکارم شیرازی]] در پاسخ به این اشکال که آیه فوق از آینده خبر میدهد و مربوط به حوادث قبل از [[قیامت]] است، مینویسد: قرائن متعددی در آیه وجود دارد که تأکید بر وقوع یک اعجاز میکند، از جمله ذکر این موضوع به صورت «فعل ماضی» نشان میدهد که «شقّالقمر» واقع شده است. به علاوه اگر سخن از معجزه نباشد، هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر(ص) که در آیه بعد، آمده است، ندارد، و همچنین با آیه سوم که خبر از تکذیب آنها میدهد، هماهنگ نیست.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش، ج۲۳، ص۱۳–۱۶.</ref> مرحوم طبرسی نیز در [[مجمع البیان]] میگوید: مفسران این آیه را مربوط به معجزه شقالقمر در زمان پیامبر اکرم(ص) میدانند. |
|
| |
|
| '''شقالقمر در روایات''' | | == '''شقالقمر در روایات''' == |
| | روایات بسیاری بر معجزه شق القمر دلالت داشتهاند. این روایات را نزدیک به تواتر دانستهاند. |
|
| |
|
| روایات در این باره نزدیک به تواتر است؛ به خاطر رعایت اختصار به بعضی از روایات اشاره میکنیم:
| | * در [[تفسیر قمی]] آمده است که منظور از «و انشّق القمر» این است که [[قریش]] از پیامبر اکرم(ص) نشانهای درخواست کردند. پیامبر اکرم از خداوند درخواست کرد. سپس ماه به دو نیم شد تا اینکه قریش این صحنه را دیدند، سپس ماه به حالت اول بازگشت. پس قریش بلافاصله گفتند: این قضیه، سحر است. |
|
| |
|
| * در تفسیر قمی آمده است که منظور از «و انشّق القمر» این است که قریش از پیامبر اکرم(ص) نشانهای درخواست کردند. پیامبر اکرم از خداوند درخواست کردند. پس ماه به دو نیم شد تا اینکه قریش این صحنه را دیدند، سپس ماه به حالت اول بازگشت. پس قریش بلافاصله گفتند: این قضیه، سحر است. | | * سیوطی در تفسیر الدّر المنثور نقل کرده که جبیر بن مطعم راجع به «و انشق القمر» میگوید: ماه دو نیم شد و ما در زمان رسول الله(ص) در مکه بودیم. پس مردم گفتند که محمد ما را سحر کرد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶–۶۵.</ref> |
| | |
| * در تفسیر الدّر المنثور سیوطی آمده که جبیر بن مطعم راجع به «و انشق القمر» میگوید: ماه دو شقّ شد و ما در زمان رسول الله(ص) در مکه بودیم، شقّی از ماه بر این کوه و شقّ دیگر بر کوه دیگری قرار گرفت. پس مردم گفتند که محمد ما را سحر کرد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶–۶۵.</ref>
| |
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
|
| |
| == مطالعه بیشتر ==
| |
| ۱. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۷ ص۳۴۷ به بعد.
| |
|
| |
| ۲. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، تهران، واحد تحقیقات اسلامی، بنیاد بعثت، جاول، ۱۳۶۶ ش، ۱۲ جلد.
| |
|
| |
| ۳. انوار درخشان در تفسیر قرآن، سید محمد حسینی همدانی، تهران، کتابفروشی لطفی، ۱۳۸۰ ق.
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
خط ۳۸: |
خط ۲۶: |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی = کلام | | | شاخه اصلی = کلام |
| |شاخه فرعی۱ = نبوت | | | شاخه فرعی۱ = نبوت |
| |شاخه فرعی۲ = معجزات پیامبر اسلام | | | شاخه فرعی۲ = معجزات پیامبر اسلام |
| |شاخه فرعی۳ = | | | شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
|
| |
|
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =شد |
| | تیترها = | | | تیترها = شد |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی = |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر =شد |
| | بازبینی = | | | بازبینی =شد |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |