داستان تولد حضرت موسی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
اطرافیان متملق و چاپلوس نیز، فرعون را در این طرز فکر تشویق کردند و گفتند: دلیل ندارد که قانون درباره این کودک اجرا نشود؟! اما «آسیه» همسر فرعون که نوزاد پسرى نداشت و قلب پاکش که از قماش درباریان فرعون نبود، کانون مهر این نوزاد شده بود، در مقابل همه آنها ایستاد و از آنجا که در این گونه کشمکش هاى خانوادگى غالباً پیروزى با زنان است، او در کار خود پیروز شد؟<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱، ج۱۶، ص۲۳ و ۲۴.
اطرافیان متملق و چاپلوس نیز، فرعون را در این طرز فکر تشویق کردند و گفتند: دلیل ندارد که قانون درباره این کودک اجرا نشود؟! اما «آسیه» همسر فرعون که نوزاد پسرى نداشت و قلب پاکش که از قماش درباریان فرعون نبود، کانون مهر این نوزاد شده بود، در مقابل همه آنها ایستاد و از آنجا که در این گونه کشمکش هاى خانوادگى غالباً پیروزى با زنان است، او در کار خود پیروز شد؟<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱، ج۱۶، ص۲۳ و ۲۴.


</ref>{{مطالعه بیشتر}}
</ref>
 
هنگامي كه مادر موسي باردار بود حملش را پوشيده داشت و هيچكس از حال او مطلع نشد و اين كار خدا بود. زيرا ميخواست با اين طفل بر سر قوم بني اسرائيل منت گذارد. در آن سالي كه موسي ميخواست تولد شود، فرعون قابله‌ها را حاضر كرد و به آنها دستور داد كه زنان را بدقت تفتيش كنند. مادر موسي در همين موقع بموسي حامله شد ولي شكمش بر نيامد و رنگش تغيير نكرد و شيرش ظاهر نشد و قابله‌ها كاري به او نداشتند. شبي كه موسي بدنيا آمد، هيچكس پهلوي مادرش نبود. قابله‌اي هم نداشت. تنها خواهر موسي- مريم- در آنجا حاضر بود. در اينوقت خداوند دستور داد كه فرزند خود را شير دهد. مدت سه ماه او را شير داد. بطوري كه كسي صداي گريه او را نميشنيد و هيچ حركتي از طفل سر نميزد. هنگامي كه از گرفتاري بچه ترسيد، صندوقي ساخت و براي طفل در آن جايي درست كرد و طفل را به امر خدا در آن نهاد و شبانه بدريا انداخت.<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمد بیستونی، انتشارات آستان قدس رضوی، بیتا، ج۱۸، ص۱۶۲.</ref>
 
به دنبال دايه اى برآمدند كه او را شير دهد. اما هر زن شير دهى را آوردند، پستان او را نگرفت وداد وفرياد كودك از گرسنگى بلند بود. در اين ميان خواهر موسى به عنوان فرد ناشناسى وارد جمع آنان شد. او پيشنهاد داد كه من خانواده اى را مى شناسم كه مى تواند تربيت او را بر عهده بگيرد. آنان از شنيدن اين جمله خوشحال شدند. سراغ او فرستادند كه او كسى جز مادر موسى نبود. وقتى او پستان خود را به دهان او گذارد، به خوبى آن را مكيد واز اين طريق، خوشحالى فرعون وهمسر او را فراهم آورد وقرار شد كه تربيت او را بر عهده بگيرد. بدين گونه وعده الهى:(إنّا رادٌّوهُ إلَيْكِ) تحقق پذيرفت.<ref>سبحانى، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق، بیتا، ج۱۲، ص۳۱.</ref>{{مطالعه بیشتر}}
== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==


۱۵٬۱۴۷

ویرایش