۱۱٬۸۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
طبق نقل منابع معتبر امام زینالعابدین بسیار میگریست: «و لقد کان بکی علی ابیه الحسین عشرین سنه…»؛<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.</ref> یعنی برای پدرش حسین(ع) بیست سال گریه کرد. یک روز غلامش عرض کرد: ای پسر رسول خدا، حزن و اندوه شما کی تمام میشود؟ امام فرمود: وای بر تو! یعقوب نبی با اینکه دوازده پسر داشت، در فراق یوسف به قدری گریست که چشمانش نابینا شد، و اینک من که شاهد شهادت پدرم و عمویم و هفده نفر از اهل بیتم بودم، چگونه حزن من تمام شدنی است؟<ref>ر. ک. بحارالانوار، ص۶۳.</ref> | طبق نقل منابع معتبر امام زینالعابدین بسیار میگریست: «و لقد کان بکی علی ابیه الحسین عشرین سنه…»؛<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.</ref> یعنی برای پدرش حسین(ع) بیست سال گریه کرد. یک روز غلامش عرض کرد: ای پسر رسول خدا، حزن و اندوه شما کی تمام میشود؟ امام فرمود: وای بر تو! یعقوب نبی با اینکه دوازده پسر داشت، در فراق یوسف به قدری گریست که چشمانش نابینا شد، و اینک من که شاهد شهادت پدرم و عمویم و هفده نفر از اهل بیتم بودم، چگونه حزن من تمام شدنی است؟<ref>ر. ک. بحارالانوار، ص۶۳.</ref> | ||
<span></span> | <span></span> |